یافتهها نشان میدهد که نمادپردازیهای یلدا در بستر فرهنگ ایرانی، همسو با تأکیدات دینی اسلام بر «قِدم عمر» و «ارزش وقت» و پشتوانههای علمی است که سهگانهای یکپارچه را تشکیل میدهند که بر قداست و مسئولیتپذیری در قبال نعمت عمر تأکید میورزد. بازخوانی آیینهایی مانند یلدا با رویکرد معارفی، میتواند زمینهساز ارتقای خِرَد جمعی در مسیر مدیریت زمان و معنابخشی به زندگی باشد.
یلدا؛ پلی میان طبیعت، فرهنگ و معنا
در نگاه اول، این آیین، گردهمایی خانوادگی، شبزندهداری و سفرهای رنگین را به ذهن متبادر میکند. اما در لایههای عمیقتر، یلدا صحنهای برای تأمل بر یکی از بنیادیترین مفاهیم هستیشناختی، یعنی «زمان» و مهمترین موهبت مرتبط با آن، یعنی «عمر» است. رویکرد معارفی، که به دنبال کشف پیوندهای بنیادین میان شناخت علمی، حکمت فرهنگی و معرفت دینی است، چارچوب مناسبی برای واکاوی این آیین فراهم میآورد.
عملکرد یلدا در «تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی» نیز حائز اهمیت است. این گردهماییها، که در آنها حکایات کهن نقل و اشعار غنایی خوانده میشود، نه تنها سلامت روان جامعه را تقویت میکند، بلکه نوعی «انتقال خرد تجربی» و «احیای حافظه جمعی» درباره ارزش لحظههای مشترک و گذر عمر است.
تعریف و ارزش عمر از منظر دین مبین اسلام و علوم امروز
در فیزیک نوین زمان به عنوان بعدی جداییناپذیر از هستی، بستر رویدادها و دارای جهت (پیکان زمان) شناخته میشود. این گذر غیرقابل بازگشت زمان، بر محدودیت و ارزش ذاتی هر لحظه تأکید میورزد.
دین اسلام با ژرفاندیشی خاصی به موضوع عمر مینگرد و آن را گرانبهاترین سرمایه انسان میداند که در معرض زوال و پایان است. این نگاه در متون اصیل دینی به وضوح مشهود است. در سوره عصر، خداوند به «زمان» سوگند یاد میکند و هشدار میدهد که انسانها همواره در خسرانند، مگر آنان که به ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و توصیه به صبر متصف شوند («إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» این آیه، عمر را بستر اصلی جبران این خسران و دستیابی به رستگاری معرفی میکند.
در احادیث متعددی بر شمارش عمر و حسابرسی روزانه خود (محاسبه النفس) تأکید شده است. این آموزهها،عمر را نه تنها یک مفهوم کمی، بلکه یک «موهبت الهی» و «امانتی مسئولیتبرانگیز» میدانند که باید در مسیر عبودیت، خدمت و تعالی صرف شود.
نماد «زایش خورشید» در ایران باستان را پس از یلدا، می توان همان پیام امید و نو شدن دانست. این نگاه، با تأکید دین بر امکان «توبه» و شروع مجدد در هر لحظه از عمر، و نیز با یافتههای علمی درباره تأثیر مثبت نگرش امیدوارانه بر کیفیت زندگی، همسو است.
یلدا به ما میآموزد که چگونه میتوان با آگاهی از گذرا بودن زمان(نگاه علمی)، غنیمت شمردن لحظههای نیک و تقویت پیوندهای انسانی (نگاه فرهنگی و روانشناختی)، و نهایتاً جهتدهی این لحظات به سوی ارزشهای متعالی و عمل صالح (نگاه دینی)، از سرمایه عمر حداکثر بهرهوری معنوی و مادی را به دست آورد.
بنابراین، بازآفرینی این گونه آیینها با رویکردی معارفی، میتواند در جامعه امروز، به عنوان یک «راهبرد فرهنگی-تربیتی» برای پرورش نسلی آگاه نسبت به ارزش وقت و مسئولیت در قبال عمر، مورد توجه قرار گیرد. ایرانیان مسلمانی که برای یک دقیقه بهره مندی بیشتر از نعمت حیات قدر دان خالق لحظات شان هستند و آن یک دقیقه یک دقیقه های حیات شان را صرف رسیدن به هدف اصلی حیات خواهند کرد و این همان فرمایش مولای متقیان است که فرمود: «ان أوقاتَکَ أجزاءُ عُمرِکَ ، فَلا تُنفِدْ لَکَ وَقتا إلاّ فیما یُنجیکَ؛ اوقات تو اجزای عمر توست؛ پس، هیچ وقتی از اوقات خود را جز در آنچه موجب رستگاری تو می شود، به پایان مبر» (میزان الحکمه)










نظر شما