پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

صداقت، عدالت، وفای به عهد سه‌ ویژگی ممتاز حاکم اسلامی برای اداره کردن جامعه از دیدگاه حضرت ثامن‌الحجج علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) است.

محمد الله‌اکبری، محقق و پژوهشگر در گفتگو با خبرنگار علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، ویژگی‌های حاکم اسلامی در کلام امام رضا (ع) را به بحث نشسته است. به میمنت میلاد با سعادتش این گفتگو را مرور می‌کنیم.

انسانیت و دیانت اصل اساسی سیره اخلاقی امام علیه السلام

بر اساس روایات، معتقد هستیم که ائمه نور واحد هستند و اگر هر یک از ایشان در زمان دیگری بود، همان روش سیاسی و رفتار اجتماعی را پیش می‌گرفت که دیگری به آن شیوه متمسک بوده است، اما اصل اساسی که در سیره ائمه به چشم می‌خورد، انسانیت و اسلامیت می‌باشد و به تعبیر دیگر، امام علیه السلام به هیچ وجه دیانت خود را فدای امور دنیایی و غیره نمی کند، لذا ائمه (ع) به بهانه تقیه و اضطرار حاضر نیستند دیانت یا اخلاق را زیر پا بگذارند، حتی امام رضا (ع) در زمانی که خلافت و ولی‌عهدی به نام او رقم زده شد و سکه به نام ایشان در بلاد اسلامی ضرب می‌شد مامون را نصیحت هم می‌کند و راه درست حکومت داری را به او نشان می‌دهد و خیر خواهی او را می‌کند، ولی هرگز حرفی نمی زند که به آن باور ندارد، یا با اخلاق و دیانت همراه نباشد

وقتی امام به مقام ولایت عهد رسید آیا در رفتار و کردار آن حضرت تغییری ایجاد شد؟

در مجموعه مقالاتی که در کنگره امام رضا علیه السلام در مشهد برگزار شد، از جوانب مختلف به زندگی حضرت پرداخته اند، از جمله چند مقاله در همین موضوع می‌باشد، هم از نظر سندی و هم از نظر محتوایی مباحث را مورد بررسی قرار داده است، اما مطلبی که می‌خواهم عرض کنم، فراتر از این مسائل می‌باشد، امام در زمانی که مامون، سلطان می‌باشد و امام ولیعهد، جمله مشهوری دارند و آن جمله این است که « إِذَا كَذَبَتِ الْوُلَاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ»، هنگامی که والیان و مسئولان دروغ بگویند، باران نمی‌بارد و حبس می‌شود. مامون از امام درخواست کرد که حضرت نماز باران بخواند در این هنگام حضرت می‌فرماید: «اذا کذبت الولاة حبس المطر»، دست روی نکته ای می‌گذارند که به سلطان مرتبط است، در اثر عمل بد سلطان و حاکم نتیجه عمل او به خودش و رعایای او بر می‌گردد و آن حضرت، علت خشکسالی را بیان می‌کند و دروغ‌گویی والیان و متولیان امور را دلیل حبس باران می‌داند در حالیکه در نگاه مردم، آن حضرت یک منصب سیاسی مهم دارد و به نوعی جزو ولات محسوب می‌شوند، لذا می‌بینیم که حضرت با وجود این منصب باز حقایق عالم را بیان می‌کند و این منصب باعث نمی شود که امام یک حقیقت الهی و اصل ثابت و سنت الهی را بیان نکنند.

حضرت در ادامه می‌فرمایند « وَ إِذَا جَارَ السُّلْطَانُ‌هانَتِ الدَّوْلَةُ » اگر در دولت، عدالت حاکم نباشد، ظلم و جور موجب وهن حکومت می‌شود و پایه‌های آن را سست می‌کند، لذا می‌بینیم که حضرت فلسفه سیاسی حکومت را در اینجا بیان می‌کند.

 « وَ إِذَا حُبِسَتِ الزَّكَاةُ مَاتَتِ الْمَوَاشِي؛ وسائل‏الشيعة ج : 9 ص : 31 » و امام در این بخش جامعه را مورد خطاب قرار می‌دهد، در این بخش خطاب امام با ملت است، حضرت می‌فرمایند؛ عمل تو نتیجه طبیعی دارد که به خود تو بر می‌گردد و اگر مانع زکات بشوی و حق الهی را ادا نکنی، نتیجه آن به خودت بر می‌گردد و در واقع اشاره ای به آیه شریفه « كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ (سوره مدثر آیه 38)»، دارد و این عمل تو موجب می‌شود که مالت را از دست بدهی و فقیر شوی.

نوع احادیث امام که بدست ما رسیده است مربوط به چه دوره‌ای است ؟

 اکثر مطالبی که از امام به ما رسیده است، مربوط به زمان حضور در خراسان است و اگر ایشان در مدینه می‌ماند گنجینه کلمات امام در علوم و معارف گوناگون به این حجم به ما نمی رسید، چرا که امام در فضایی قرار گرفتند که محل رجوع مردم و علمای بلاد بودند، حرف من در این بود که امام با تمام این احوال به اصول ثابت اخلاقی و دیانت و انسانیت پای بند می‌باشند .

اینکه امام علیه السلام فرمود، نتیجه کذب حاکمان، خشکسالی می‌باشد متوجه مردم هم می‌شود ؟

ما در روایات دیگری از امام علی علیه السلام داریم: «وَ اعْتِيَادُ الْكَذِبِ يُورِثُ الْفَقْرَ، مستدرك‏الوسائل ج : 3 ص 457»، اگر در جامعه دروغ رواج پیدا کند، موجب فقر می‌شود و حضرت در روایت دیگری می‌فرمایند؛ اگر قومی متقی باشند اما صله رحم انجام ندهند، خداوند عدد ایشان را کم می‌کند و روزی ایشان را تنگ و عمر آن‌ها را می‌کاهد و باز در جای دیگری فرموده اند؛ چه بسا قومی فاجر هستند، اما «یتواصلون و یتواصون» به حال هم دلسوزند و جویایی حال یکدیگرند و به احوال مستمندان خودشان می‌رسند، بخاطر همین کار نیکو، خدا پاداش نیک می‌دهد، روزی فراوان به ایشان می‌دهد و عمر ایشان را می‌ افزاید و عدد آنها را کثیر می‌کند «اِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَ لَا يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَ تَطُولُ أَعْمَارُهُمْ فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً؛كافي ج : 2 ص : 155» لذا مردم در سرنوشت خویش سهیم و دخیل هستند .

لطفا به برخی دیگر از مصادیق سیره اخلاقی امام اشاره داشته باشید ؟

تواضع و خاکساری حضرت از دیگر مصادیق سیره اخلاقی امام می‌باشد، بر حسب ظاهر و نگاه عوامانه، مردم تصور می‌کردند با ولایت عهدی و منصب ظاهری ولایت عهدی، رفتار امام تغییر پیدا کند، اما سیره امام تغییر نکرد و حتی زمانی که شخصی را به عنوان جاسوس بر در منزل امام گماشته اند، امام هرگز با او پرخاش نکرد، لذا رفتار امام منطبق با معیار‌هایی است که به آن معتقد هستند و موضع گیری امام بر اساس رفتار و عمل دیگران نیست، بلکه ملاک، اعتقادات شخص امام می‌باشد.

سیره اخلاقی امام در مناظرات علمی با مخالفان خویش چگونه بوده است ؟

خارج نشدن از منطق صواب

مامون با تشکیل جلسات علمی قصد داشت تا به گمان باطل خود، هیمنه امام را خرد کند اما؛ « عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، اگر به رفتار و منش امام در این جلسات توجه داشته باشیم می‌بینیم که حضرت در مناظرات خود هرگز از جاده ثواب خارج نمی شود و افراد مختلف را با القاب مذهبی خود آن شخص مخاطب قرار می‌دهند و لو مخاطب حضرت فرد درستی نباشد.

حتی می‌بینیم حضرت در هنگام تکلم طرف مقابل خود، به خوبی به حرف او توجه می‌کند، گویا که امام در مقابل حرف و استدلال طرف مقابل تسلیم شده اند و امام چنان مستمع خوبی بودند که دیگران تصور می‌کردند امام مغلوب شده است، اما زمانی که لب به سخن می‌گشودند در حجم کمی از عبارات با استدلال منطقی، طرف مقابل را منکوب می‌نمودند، امام علی علیه السلام در خطبه همام، خطبه 193 نهج البلاغه یکی از صفات متقین را "منطق صواب" می‌شمارد و امام مصداق اتم «منطقهم الصواب» می‌باشد، لذا فرد متقی منطق صواب دارد و همین یک عبارت هزاران معنا در آن نهفته است و کسی که دارای منطق صواب است، اهل کذب و تهمت و قسم دروغ و شهادت دروغ و... نمی باشد.

مهمترین ویژگی یک حاکم اسلامی از نظر امام رضا (ع) چیست؟

زمانی که امام در خراسان بودند، یکی از اصنافی که به ملاقات امام آمدند، صوفیه بودند و انتقادی نسبت به امام داشتند؛ گروهى از صوفيان و پشمينه پوشان به حضرت رضا عليه السلام عرض كردند: مأمون اين مقام را به شما داده است، زيرا شما شايسته‏ترين مردم به اين مقام هستى، اما لازم است كه لباس پشمينه پوشى و لباسى كه شايسته شما است، در بر كنيد در صورتى كه اين لباسها مناسب شما نمى‏باشد، امام عليه السّلام فرمود: واى بر شما مردم از امام لباس پشمینه و زهد فروشی نمی خواهند، بلکه امام بايد عادل باشد و راست بگويد و به وعده‏ها وفاء كند خداوند فرمود: «مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ،» (سوره اعراف آیه 32 )، يوسف عليه السّلام پارچه‏هاى بافته شده با طلا را در بر مى‏كرد، و بر پشتى‏هاى آل فرعون تكيه مى‏نمود (ايمان و كفر-ترجمه الإيمان و الكفر بحار الانوار، ج‏1، ص: 601 )، و امام در پاسخ صوفیه به وظایف حاکم اشاره می‌کند و کلام حضرت حول این محور است که مردم از حاکمان چه انتظاری دارند؟ باز حضرت در حدیث دیگری همین معنا را بیان می‌کنند: « مَنْ عَامَلَ النَّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَ حَدَّثَهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُمْ وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ يُخْلِفْهُمْ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَتْ مُرُوءَتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدَالَتُهُ وَ وَجَبَتْ أُخُوَّتُهُ وَ حَرُمَتْ غِيبَتُهُ؛ وسائل‏الشيعة ج : 27 ص : 396» کسی که با مردم رفتاری دارد و بر ایشان حکومت دارد و ظلم نمی کند؛ و با مردم تکلم می‌کند و دروغ نمی گوید؛ وعده به مردم می‌دهد و خلف وعده نمی کند، چنین شخصی مروت او کامل و عدالتش ظاهر است و اخوت و خیر خواهی او واجب می‌باشد و غیبت کردن او حرام است، لذا امام سه ویژگی برای حاکمان اسلامی می‌شمارند : صداقت؛ عدالت، وفای به عهد و در واقع امام درس حکومت داری می‌دهند، لذا مردم از امام و حاکم خرقه پشمینه و زهد تصنعی نمی خواهند، بلکه عمل می‌خواهند و نیاز مردم خرقه بر تن کردن حاکم نیست، بلکه عدالت و وفای به عهد و صداقت است .

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha