یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

گرچه در میان توده مردم بیشتر به‌عنوان عالمی عارف‌ شناخته می‌شدند، ولی در کنار این عرفان ناب شیعی، مدرس عمیق‌ترین مباحث فقهی و اصولی بودند و علاوه بر فقه و اصول در فلسفه و تفسیر قرآن هم تأمل‌های ژرفی داشتند.

خبرگزاری حوزه/ مرجع عالی‌قدر جهان تشیع، مرحوم آیةالله‌العظمی حاج شیخ محمدتقی بهجت فومنی قدس‌الله‌نفسه‌الزکیه، از شاگردان آیات عظام حاج شیخ محمدحسین اصفهانی (معروف به محقق اصفهانی) و میرزای نائینی است، گرچه در میان توده مردم بیشتر به‌عنوان عالمی عارف‌ شناخته می‌شدند، ولی در کنار این عرفان ناب شیعی، مدرس عمیق‌ترین مباحث فقهی و اصولی بودند و علاوه بر فقه و اصول در فلسفه و تفسیر قرآن هم تأمل‌های ژرفی داشتند.

خبرگزاری حوزه به مناسبت سال‌روز ارتحال ملکوتی آن مرجع فقید و عارف روشن‌ضمیر، گزیده‌ای از اندیشه‌های معظم‌له درباره رابطه انسان با قرآن را تقدیم خوانندگان ارجمند می‌کند.

 اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان می‌داد، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان می‌دهد.

اگر درست به قرآن عمل می‌کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می‌کردیم؛ زیرا مردم غالباً – به جز عده معدود– خواهان و طالب نور هستند.

قرآن کتابی پیامبرساز و جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم علیهم‌السلام است و سزاوار است با گرسنگی و صبر با خرده‌نان هم شده قرآن کریم را تحصیل و تدریس نماییم.

*نقشه دشمنان برای قرآن

 وظیفه همه‌ ما احیای قرآن و بهره‌برداری از آن است؛ کار ما به این‌جا رسیده که با دانستن قرآن زیر بار کفار می‌رویم. خدا لعنت کند کسانی را که کفار را بر بلاد اسلامی و مسلمانان مسلط می‌کنند. ما مسلمانان با این قرآن کریم که داریم در خانه‌ها و بلاد خود نشسته‌ایم و از سوی دیگر دشمنان خود را هم کالعدم حساب کرده‌ایم.

 باید مسلمانان را تنبه دهیم که استعمارگران و کفار خیال دارند از هر راهی و به هر وسیله‌ای که شده قرآن را از دست آنان بگیرند. معروف است که یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلیس در حالی که نطق می‌کرد، قرآن را به دست گرفته و گفت: تا این کتاب در دست مسلمانان است، نمی‌توانیم بر آنان حکومت کنیم. یکی از سردمداران فرق انحرافی هم گفته بود که باید مصحف، ناقص شود و به غیر عربی ترجمه گردد و قرار حکومت‌های دست‌نشانده در جوامع اسلامی این است که یا قرآن در دست مسلمانان نباشد تا بر آن‌ها حکومت کنند، یا نظیر تورات و انجیل ترجمه دلخواه گردد و یا آیات برائت از مشرکین و سب و لعن کفار از قرآن اسقاط گردد و فقط آیات مربوط به خداپرستی باقی بماند!

 گاه هم شنیده می‌شود که می‌خواهند آیات منتخب به جای قرآن چاپ شود تا این‌که کل قرآن در دست‌ها نباشد. «لا یبقی من القرآن الا درسه و لا من الاسلام الا رسمه» از قرآن به جز درس آن و یا عکس آن باقی نمی‌ماند؛ البته در این صورت درس قرآن هم نمی‌ماند، بلکه درس بعض قرآن می‌ماند، نه تمام قرآن.

 استعمارگران و کفار، خیال دارند هیئت اجتماعیه‌ قرآن را بگیرند و به صورت اجزا و جزوات به دست مسلمانان بدهند و کم‌کم آن اجزا را هم از دستشان می‌گیرند یا آیات منتخب و در نتیجه قرآن ناقص را به دست مردم می‌دهند، بعد همان را هم به آسانی از دست آن‌ها می‌گیرند. ما هم با همه‌ بیداری و توطئه‌های دشمنان در خوابیم! پس کی بیدار می‌شویم تا ببینیم دشمن علیه ما چه می‌کند؟!

*توسل و عشق دائمی به قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام

 خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اولاً، بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکب از آن دو را بیابیم و ثانیاً، در مقام پیروی و عمل، با توجه به آن دو و بر محور آن دو، طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آن‌ها از هر معشوقی بیشتر شایسته‌ عشق‌ورزی هستند. ما اگر جمال روحانی و زیبای قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام را ببینیم، بر گرد آن‌ها طواف می‌کنیم.

 امام موسی‌کاظم علیه‌السلام فرموده‌اند: «فی القرآن شفاء من کل داء» در قرآن بهبودی از هرگونه درد و بیماری وجود دارد. «یستشفی به لکل داء» با قرآن می‌توان برای بهبودی هر بیماری توسل جست. با توسل به قرآن می‌توان بلاها و فتنه‌ها را از خود و جامعه اسلامی برطرف نمود. توسل به ائمه اطهار علیهم‌السلام و قرآن در تحصیل علم، کسب اخلاص تهذیب نفس و ترک گناهان به انسان یاری می‌دهد.

 دستور قرآن کریم به طور موکد این است که: «یا أیّها الّذین آمنوا اتّقوا اللّه وابتغوا إلیه الوسیلة وجاهدوا فی سبیله لعلّکم تفلحون» ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه سازید و برای رسیدن به مقام قرب او، وسیله بجویید و در راه او کوشش نمایید، باشد که رستگار گردید.

 *آثار انس با قرآن و اهل‌‌بیت علیهم‌السلام

با داشتن قرآن و عترت، فقر و کمبودی نداریم. سزاوار است با گرسنگی و صبر، با خرده نان هم شده، قرآن کریم را تحصیل و تدریس نماییم و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم که «لا تفنی عجائبه» شگفتی‌های موجود در آن پایان‌ناپذیر است. تمسک به قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام حیات است، تمسک به امور دیگر حیات انسان را می‌گیرد و تمسک به قرآن و اهل بیت علیه‌السلام حیات است.

 به قرآن و عترت ملتزم باشیم. اگر کسی یکی را ضایع کند، دیگری را هم ضایع کرده است زیرا این دو با هم اتحاد دارند و تفکیک‌ناپذیر می‌باشند، چنان‌که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: انی تارک فیکم الثقلین کتاب‌الله و عترتی اهل‌بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ من دو چیز سنگین و گران‌بها در میان شما به یادگار می‌گذارم؛ یکی کتاب خدا و دیگری عترت طاهرین. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.

*جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم علیهم‌السلام

اگر به قرآن عمل می‌کردیم دیگران را به اسلام و قرآن جذب می‌نمودیم، زیرا قرآن جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم علیهم‌السلام است. چند صحیفه برای حضرت آدم علیه‌السلام و چند صحیفه برای حضرت شیث علیه‌السلام نازل شده و صحف ابراهیم و موسی و سایر انبیا علیهم‌السلام و همه‌ آن‌ها در قرآن جمع‌اند ولی ما از آن غافلیم.

 خدا می‌داند حفظ قرآن چقدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی مدخلیت دارد، آیا از این بالاتر می‌شود تعبیر کرد که: «من ختم القرآن، کانما ادرجت النبوة بین جنبیه و لاکنه لا یوحی الیه»؛ هر کس قرآن را ختم کند، گویی که نوبت در وجود او گنجانده شده است با این تفاوت که به او وحی نمی‌شود؛ یعنی قرآن غایت کمال غیر انبیاء علیهم‌السلام را به او می‌رساند. ما آن‌گونه که باید و شاید، از قرآن استفاده نمی‌کنیم. شخصی از قرآن‌مأنوسان می‌گفت: در عرض دو یا سه ماه، دو ختم یا سه‌بار به صورت عادی قرآن را ختم نمودم و دیدم که حافظ کل قرآن هستم. حتی به قصد حفظ هم نخوانده بودم چنان حافظ قرآن شده‌ام که آیات قرآن را از میان لابلای خطوط کتب تفاسیر می‌توانم تشخیص بدهم.

 قاعدتاً حفظ قرآن خیلی آسان است و تکرار هم لازم ندارد. «قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: سهل‌الله حفظه لامته»؛ خداوند قرآن را بر امت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آسان نموده است، ولی بر ابقاء و نگهداری از آن تکرار لازم است، زیرا که فرمود «تعاهدوا هذا القرآن...» قرآن را تکرار کنید که زود از خاطر می‌رود. البته اگر حافظ قرآن در هر شبانه‌روز کمتر از یک جزء بخواند، فراموش می‌کند و خواندن بیش‌از یک جزء در شبانه‌روز هم خستگی‌آور است.

*برکات و آثار قرآن کریم

 اگر چشم بصیرت داشتیم، سخن خدای متعال را که می‌فرماید: «ولو أنّ قرآنًا سیّرت به الجبال أو قطّعت به الأرض أو کلّم به الموتى» قدر می‌دانستیم، ولی ما هم‌چنان نشسته‌ایم و هوای نفس بر ما غالب گشته که این کرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال می‌دانیم!

 آقایی را بنده دیده بودم که به برکات چند آیه قرآن، هر میوه‌ای را که می‌خواست هرچند در غیر آن فصل حاضر می‌ساخت. بالاترین انعام الهی و هدیه آسمانی و غیبی، همین قرآن است، اما چگونه باید با آن رفتار کنیم تا بتوانیم از آن بهره‌مند شویم.

 در احوالات پدر مرحوم شیخ جعفر شوشتری رحمةالله‌علیه آورده‌اند که پسر نابینایی را نزد ایشان آوردند، ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشتند و مشغول خواندن سوره حمد شدند، مقداری که خوانده بودند، بچه گفته بود بابا، از میان انگشتان آقا می‌بینم؛ و وقتی که حمد تمام شده بود، همه‌جا و همه‌چیز را کاملاً دیده بود.

عده‌ای از افراد سطحی‌نگر در محضر علامه ملاخلیل قزوینی رحمةالله‌علیه بودند، گفتند قضیه‌ حضرت داوود علیه‌السلام که خداوند در قرآن می‌فرماید «وألنّا له‌الحدید» آهن را برای او نرم نمودیم، این بوده که خداوند نحوه‌ ساختن کوره‌ آهنگری و ذوب آهن را به حضرت داوود علیه‌السلام الهام نمود تا او آهن را در کوره‌ آتش بگذارد تا ملایم و انعطاف‌پذیر باشد. مرحوم قزوینی فرمود: او که پیغمبر خدا بود و شما بعید می‌دانید که آهن در دست او نرم و به اختیار او باشد؛ این‌که چیزی نیست، از بنده هم که پیغمبر نیستم، این‌کار ساخته است. سپس یک مجمعه یا سینی از مس را که در برابرش بود با دو انگشت مثل قیچی از وسط دو نیم کرد و فرمود: این‌گونه خداوند متعال آهن را در دست حضرت داوود علیه‌السلام نرم و ملایم نموده بود!

*آثار شوم ارتکاب معاصی

اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و استهزاء آیات الهی قرآن می‌رسد. ‌هادی، مصلح و مأمن و پناهگاه ما قرآن و عدیل آن عترت هستند، ولی ما در فکر مأمن نیستیم و با این‌که در حال نزول هستیم، قاصد صعودیم و از خود راضی و گرفتار معاصی و کوچک‌شمردن آن‌ها و عدم استغفار از آن‌ها هستیم!

*کتاب پیغمبرساز

قرآن کریم کتابی است که پیغمبرساز است، زیرا پیغمبران دوگونه‌اند؛ قسم اول: پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده‌اند، قسم دوم پیغمبرانی کمالی، که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبری نایل می‌گردند.

 بنابراین، قرآن پیغمبرانی کمالی تربیت می‌کند و پیغمبرساز است. البته اگر انسان اهلیت داشته باشد، در و دیوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود، وگرنه هیچ سخنی در او اثر نخواهد کرد. چنان‌که سخنان پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در ابوجهل اثر نکرد و شاگردان قرآن و پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بعد از رحلت آن‌حضرت چه فتنه‌ها که به‌پا نکردند.

 خدا می‌داند قرآن برای اهل ایمان، مخصوصاً اگر اهل علم باشند، چه معجزه‌ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید. برنامه‌ قرآن، آخرین برنامه‌ انسان‌سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی‌کنیم. اهل تسنن و ما «قرآن و عترت» را آن‌گونه که باید، نشناختیم و قدر ندانستیم.

منابع: در محضر بهجت و گوهرهای حکیمانه

تلخیص و تنظیم: رمضان‌علی عزیزی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha