شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024

نشستی علمی با موضوع نقد و بررسی فِرَق انحرافی معاصر(نقد وهابیت)، به همت مجمع عالی حکمت اسلامی، در بخش حوزوی بیستمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه مستقر در بیستمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین عزالدین رضانژاد، یک شنبه شب در نشست علمی با موضوع نقد و بررسی فِرَق انحرافی معاصر(نقد وهابیت) ، اظهار داشت: پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) مسلمانان به دو فرقه بزرگ تقسیم شدند که ابتدا گروهی به نام نص و وصیت و گروه دیگر به نام بیعت و شورا معروف بودند.

وی با بیان این که اختلاف اولیه این دو گروه بر این بود که خلیفه بعد از پیامبر توسط خود او معین شد یا مردم می توانند مشخص کنند، گفت: عده ای معتقد بودند پیامبر این موضوع را مشخص کرد و از این رو باید امامی که ایشان معرفی کرد جانشین پیامبر بدانیم اما عده ای دیگر به این سو رفتند که باید فردی از خودمان را به عنوان جانشین پیامبر معرفی کنیم و تمام این جریانات موجب آن شد که در سقیفه بنی ساعده ابوبکر را به  عنوان خلیفه معرفی کنند.

مدیر گروه علمی کلام مجمع عالی حکمت اسلامی، خاطرنشان کرد: از قرن دوم به بعد پیروان امام علی(ع) به عنوان شیعه و کسانی که طرفدار بیعت و شورا بودند ابتدا به عنوان اهل حدیث و سپس به عنوان اهل سنت معرفی شدند.

وی گفت: در قرن اول بر اساس حکم خلیفه بیان حدیث ممنوع بود و در میان مسلمانان این شعار مطرح بود که قرآن برای ما کافی است، اما با گذشت قرن اول جریان ممنوعیت حدیث از سوی خلیفه وقت برداشته شد و لذا گروهی شکل گرفت که ابتدا معروف به اهل حدیث بود.

حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد افزود: برخی از افراد در بیان حدیث آن قدر افراط کردند که  حتی می گفتند حدیث توانایی نقض قرآن را دارد.

وی گفت: در قرن چهارم در میان دانشمندان اهل سنت عده ای پیدا شدند که سعی کردند جریانات فکری و اعتقادی اهل حدیث را اصلاح و تعدیل کنند لذا آن ها عقاید اهل حدیث را  نوشتند.

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) گفت: در قرن چهارم جریان حدیث به سمت فکر متعادلی به نام فکر اشعری افتاد و بعدها در میان اهل سنت در قرن ششم، فکر اشعری رایج شد.

وی افزود: در قرن های بعدی فرقه های دیگری رخ نمایی نکردند تا این که در قرن هشتم فردی از میان اهل سنت، به نام احمدبن تیمیه برخواست و عقاید فکری ویژه ای را ارائه داد. چون عقاید  او آمیخته با انحرافات کلامی و اعتقادی بود مورد اعتراض علمای اهل سنت معاصر خود قرار گرفت.

حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد افزود: از جمله عقاید ابن تیمیه این بود که توسل به اهل بیت پیامبر(ص) شرک بوده و نباید این کار صورت گیرد.

وی گفت: بعد از این که ابن تیمیه این افکار را پخش کرد، با اعتراضاتی که می شود ابن تیمیه چندبار دستگیر می شود تا این که از دنیا می رود، اما پس از مرگ او نیز برخی دیگر به ترویج افکار او همت کردند. تا این که تا دو سه قرن بعد خبری از تفکر او نبود.

عضو هیئت علمی مجمع عالی حکمت اسلامی گفت: اما در قرن دوازدهم فردی به نام محمدابن عبدالوهاب دوباره افکار ابن تیمیه را ترویج داد و از سوی دیگر جریانات سیاسی آن روز با پشتوانه استعمار و از جمله انگلیس، به همکاری با وی پرداخته و فکر او را ترویج دادند.

وی گفت: جریان وهابیت  بعد از قرن 13 شکل می گیرد و با حمایت های قدرت های آن روز، با حمایت آل سعود به تبلیغات خود می پردازد.

حجت الاسلام و المسملمین رضانژاد خاطرنشان کرد: از نیم قرن گذشته با کشف نفت در حجاز بخش اعظمی از نفت عربستان در اختیار وهابیت قرار داده شد و این پشتوانه ای عظیم برای وهابیت بود.

وی گفت: با رشد فرقه وهابیت، برخی از مسلمانان و حتی علمای اهل سنت به اعتراض به این تفکر پرداختند اما این تفکر بیشتر در مقابل تفکر شیعی اقدام به شبهه افکنی کرد.

مدیر گروه علمی کلام مجمع عالی حکمت اسلامی، گفت: وهابیت امروز خود را سلفی گر می داند، یعنی ما باید برای فهم صحیح اسلام باید به گذشتگان خود بازگردیم و لذا می گویند افتخار ما این است که برداشت صحابه و تابعین از دین را مطرح می کنیم در حالی که همین ادعا نیز جای تأمل دارد.

وی با بیان این که وهابیت با افراط در حدیث گرایی و ظاهر آن، عقل را کنار گذاشته اند، به تفاوت شیعه و وهابیت در حدیث گرایی اشاره کرد و گفت: همه مسلمانان برای فهم دین در مرحله اول به قرآن مراجعه می کنند، اما هیچ کس در عالم اسلام مدعی نیست که قرآن همه جزئیات دین اسلام را بیان کرده است؛ برای مثال قرآن دستور به اقامه نماز داده است اما هیچ جای قرآن نیامده است که نماز صبح دو رکعت یا کمتر و یا بیشتر است.

حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد گفت: باید به سخنان پیامبر به عنوان مفسر قرآن کریم توجه کنیم که مجموع آن سنت نام می گیرد و همه مسلمانان آن را اخذ می کند.

وی افزود: اما تفاوت ما شیعیان با وهابیت این است که ما می گوییم در کنار قرآن و حدیث خداوند، عقل را نیز حجت قرار داده است.

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) خاطرنشان کرد: ما بعد از قرآن به حدیث احترام می گذاریم، اما حدیث را با عقل خود مورد بررسی قرار داده و بعد می پذیریم اما وهابیت عقل را کنار می گذارد.

وی با بیان این که طبق اعتقادات ما شیعیان، مجرد حدیث نمی تواند آموزه های دینی و اعتقادی را حل کند، گفت: ما به عنوان شیعه اثنی عشری تفاوت کلی با مجموعه اهل سنت داریم و آن این که علاوه بر احادیث پیامبر، احادیث اهل بیت(ع) پیامبر را هم قبول داریم اما همه احادیث را در ترازوی عقل می گذاریم و آن را با عقل تطبیق می دهیم.

29/313

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha