بی تردید یکی از این رادمردان برجسته و بزرگان ارجمند و یادگارهای عزیز و عظیم الشأن حوزه علمیه که عمر خود را به راستی و درستی در راه نشر معارف و تعمیق و تدقیق در اصول و مبانی فکر شیعی و رهیافتهای علمی و طلایه داری در عرصه ایمان و تقوا سپری نمود آیت الله سید محمد هاشم خوانساری(ره) است که مرور زندگی و مطالعه سیر زندگی فردی و اجتماعی و رویکردهای علمی اش می تواند، حقایق و دقایق بسیار ارزنده ای را برای همه ما روشن سازد و چراغی باشد برای گم نکردن طریق و یافتن سره از ناسره در این آوردگاه خطیر و خاطره گون.
ميرزا محمدهاشم خوانساری را می توان یکی از استوانه های مکتب علمی اصفهان و از اقطاب حوزه علمیه این شهر شهیر و آوردگاه دین و علم و هنر در ایران شیعی دانست.
همانطور که گفتیم این عالم ربانی با هجرت از خوانسار به اصفهان بیشتر سالهای عمر بابرکتش را در این سامان پربرکت و دردانه ملک وجود و زیبا سرای ایران اسلامی گذراند و حدود پنجاه سال از عمر عزیز و نورانی خویش را در اصفهان به تدريس خارج فقه و اصول و علم حديث و رجال و کلام و تفسير اشتغال داشت.
و در این مدت مدید بزرگان و برجستگانی همچون شيخ هادی تهرانی، سيد محمد کاظم یزدی، آقا شريعت اصفهانی، سيد ابو تراب خوانساری و دیگر عالمان دینی از محضر شریف و کلام ناب و گوهر فکر و اندیشة ایشان بهره مند شدند و خود نیز به مرتبة عظیم و شریف استادی در حوزه علمیه اصفهان نائل آمدند.
آیت الله میرزا محمدهاشم خوانساری معروف به صاحب مبانی الاصول که کتابی است در اصول فقه، در طول حیات پربرکتش آثار و تألیفات گهرسا و ارزنده دیگری همچون منظومه در فقه و اصول، مقالات لطيفيه، جواهر العلوم، اصول آل رسول، ميزان انساب، چهل حديث، رساله در فضيلت نماز اول وقت و رسائلی در صوم و صلوة مناسک حج و حرمت ذبح اهل کتاب نیز به رشته تحریر درآورد که هریک به مثابه خوشه ای از خرمن اندیشه و تحقیق و سلوک علمی و عملی ایشان در پهنة عظیم و پهناور علوم متنوع و متعدد اسلامی است.
این عالم ربانی پس از یک عمر تلاش و مجاهدت علمی و عملی در راه نشر معارف و علوم اسلامی و شیعی در اواسط ماه صفر 1279 هجری قمری به دیار باقی و دیدار حق شتافت و روی در نقاب خاک کشید.
گرامی باد یاد و خاطره اش و امید آنکه راه او پر رهرو و مرام و منش و مجاهدتش تا همارة تاریخ، امیدبخش و طریق آموز سالکان عرصه ایمان و علم گردد.