سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۱:۳۸
حزب الله کیست و حزب شیطان چه کسانی هستند؟!

ما تو را فریب دادیم که تو را به برپایی دین و آزادی فلسطین فراخواندیم؟ یا این تو بودی که مسلمانان و علمای آنها را فریب دادی و ترجیح دادی که فقیه ناتو باشی؟

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، شیخ یوسف القرضاوی که اخیرا با خواسته های آمریکا و غرب در مساله سوریه همنوا شده، حزب الله را حزب شیطان خطاب کرد! و مدعی شد که اگر بتواند حاضر است به جنگ با حزب الله برود! او در حالی این مطالب را بیان کرد که سعی می کرد، سطح درگیری در سوریه را به مسائل مذهبی سوق بدهد و آنگونه که آمریکایی ها می خواهند بر آتش اختلافات مذهبی بدمد و از دشمن اصلی غافل بماند.

آقای سید صادق الحسینی از نویسندگان معروف در سطح جهان اسلام، طی یادداشتی با بیانی منطقی به برخی مواضع آقای قرضاوی پاسخ داده است که حوزه نیوز، پس از ترجمه به زبان فارسی، تقدیم خوانندگان ارجمند می کند:

 

* یادآوری روزهای تلخ در منطقه بالکان

در یکی از روزهای جنگ نسل کشی و ننگین صلیبی که استعمارگران جدید به رهبری آمریکا علیه برادران ما در بوسنی و هرزگوین به راه انداختند و بمب ها بر سر مردم سارایوو فرود می آمد، مرحوم عزت بگویچ در یک کنفرانس مطبوعاتی در پایتخت بمباران شده این کشور به دکتر ولایتی نماینده رهبر انقلاب اسلامی ایران که در کنارش ایستاده بود اشاره کرد و گفت: اگر این مرد نبود امروز کشور من روی نقشه نبود!

در آن روزها کشور ترکیه کِشتی ایرانی حامل سلاح به مقصد سارایوو را متوقف کرده بود!

از سوی دیگر صدها نفر از نیروهای ایرانی به خاطر دفاع از مهم ترین دژ اسلام در اروپا یا در دریا یا در خشکی بوسنی به شهادت رسیده یا در زندان کشورهای مختلف به سر میبردند، چون غرب می خواست این دژ و اهل آن را از نقشه محو کند و مصیبتی همچون مصیبت فلسطین را در این منطقه رقم بزند.

 

* هدف ایران از آن تلاش ها چه بود؟

ایران تمام این تلاش ها را انجام داد تا نام خدا در این سرزمینی که برای همه مسملانان جهان عزیز است، پاک نگردد.

در مورد فلسطین هم ایران قوی تر و فعال تر از برخی کشورهای عربی ظاهر شد و شهدا و مجروحان و زندانیان بیشتری نسبت به برخی کشورهای عربی در راه فلسطین تقدیم کرد و همه اینها از همان روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا به امروز با میل و رغبت و رضایت کامل و به خاطر امنیت ملی و به خاطر فلسطین بوده و زبان حال رهبران ایران این است که: خداوندا این قربانی را از ما بپذیر تا از ما خوشنود گردی و هدفی جز رضای خدا نداشته اند.

همین اتفاق نیز برای اعضا و مجاهدان حزب الله لبنان از سارایوو تا غزه رخ داد و جهان در آینده در تاریخ خواهد خواند که حزب الله کیست و حزب شیطان چه کسانی هستند؟

ما و حزب الله لبنان هیچگاه کسی را فریب نداده ایم و کسی را بدون آگاهی به میدان نیاورده ایم.

 

* به ملیت، نژاد و مذهب افراد نگاه نکردیم

ما هیچگاه به ملیت و نژاد و مذهب کسانی که از آنها دفاع میکنیم فکر نکرده ایم و فقط به این اندیشیده ایم که آنها انسان هایی هستند که گفتند پروردگار ما خدا است و بر این سخن خود استقامت ورزیدند و به ناحق از سرزمین خود رانده شدند و خداوند ما را به یاری چنین افرادی فرمان داده و اطاعت از فرمان الهی نیز واجب است حتی اگر کافران نپسندند.

 

* همراهی سران عرب با آمریکا در ماجرای عراق

در عصر صدام نیز صدام حسین صدها هزار نفر از ما را در جنگ تحمیلی هشت ساله ظالمانه کشت و صدها هزار معلول و مجروح شیمیایی بر جای گذاشت که تا کنون نیز در بیمارستان های کشور از مشکلات جسمی رنج میبرند.

با این وجود هنگامی که از طریق منابع عربی و غربی پی بردیم که تمام جهان و کشورهای عربی به جرج بوش پسر و مزدورانش برای حمله به عراق چراغ سبز نشان داده اند، پیشنهاد مذاکره مخالفان عراقی با صدام حسین را مطرح کردیم تا از ریخته شدن خون عرب مسلمان و آغاز یک جنگ ننگین و خونبار خودداری کنیم و اقدام آن رهبر عربی هاشمی پاک سید حسن نصرالله در آن روز از این بابت بود.

اما واکنش عرب ها از حسنی مبارک تا نزدیک ترین کشورها به عراق چه بود؟

همه کشورها به جز سوریه این پاسخ را به ما دادند که: ما نمیتوانیم علیه آمریکا اقدام کنیم و شما هم باید در مسیر این جنگ حرکت کنید که به خیر و صلاح امت است!!

 

* پاسخ به یک شبهه

شاید کسی با خود بگوید که این مکر و نیرنگ ایرانی ها برای حمایت از منافع یک کشور مذهبی منطقه ای است که در میان کشورهایی با مذهب دیگر قرار گرفته و برای دست یابی به فناوری هسته ای تلاش میکند.

در این صورت چنین افرادی باید به من بگویند که در این صورت هنگامی که رهبر این انقلاب در اواخر دهه شصت در نجف اشرف و در حالی که از جهان منزوی بود فتوای تقدیم جان و مال در راه انقلابی داد که توسط تمام نظام های عربی تحریم شده بود و رهبران آن به هر کشوری که میرفتند بازداشت میشدند و همچنین فتوای ایشان در مورد حلیت مبارزه و جنگ در صفوف جنبش فتح به رهبری یاسر عرفات چه سودی برای او داشت در حالی که تمام مراجع و مؤسسات دینی سنی و شیعه این کار را جایز نمیدانستند به این دلیل که رهبر مذکور را صالح نمیدانستند.

در آن روز هیچ منفعت و مصلحت مادی و معنوی و دولتی و ملی و مذهبی و گروهی و حتی شخصی برای مرجعی مانند امام خمینی مطرح نبود بلکه از همه زمینه ها به زیان او بود و با این حال این کار را انجام داد.

علت چه بود؟

این چیزی است که طبق گفتۀ سید مقاومت: اهل دنیا آن را نفهمیده و نخواهند فهمید.

اما امام راحل ما از همان روز اول به وضوح گفت:

برای احیای دین و آزادی فلسطین قیام کرده ام که این سخن توضیحی طولانی میطلبد که این مجال گنجایش آن را ندارد.

 

* آقای قرضاوی، ما فریبکاریم یا شما؟

پس ای شیخ بزرگوار بگو چه کسی چه کسی را فریب داده؟

ما تو را فریب دادیم که تو را به برپایی دین و آزادی فلسطین به هر قیمتی فراخواندیم؟

یا این تو بودی که مسلمانان و علمای آنها را فریب دادی و در آزمونی که در آن قرار گرفتی ترجیح دادی که فقیه ناتو باشی؟

این سؤال ما است از شیخ قرضاوی که مسلمانان را به دفاع از اسراییل و آمریکا و تکفیری ها در برابر مخالفان فتنه و آمریکا و حامیان آزادی فلسطین از بحر تا نهر فرا میخواند.

 

ترجمه: سید احمد احمدزاده

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha