خبرگزرای حوزه/ درختکاری و سبزآوری در دامان طبیعت، همیشه در آیین و دین ما جایگاه والایی داشته است. به تبع این فرهنگ، امر کشاورزی نیز در میان اشتغالات انسانی، در مضمون و روایات و بیان معصومین، از پایگاه و اجر و منزلت درخوری برخوردار بوده است.
درخت، یکی از موهبتهای الهی و نمادهای سرزندگی برای بشر است.
و دین ما به عنوان یک برنامه جامع و مانع برای زندگی در این حوزه، آموزه های ارزشمند و قابل تأملی داراست که اگر نصب العین ما قراربگیرد می تواند در جهت رسیدن به کمال حیات بشری، رهنمون ما باشد.
در روایات مختلفی، از بیان معصومین(ع) می توان این آموزه های الهی و آسمانی در باب درخت و کشاورزی و پاسداشت آنچه از زمین می روید، را جست و به دیده اعتقاد و رهنمایی در آن نگریست و بهره ها برد.
بهره های مادی و معنوی و راهکارهایی بس ارزشمند و بایسته و شایسته در جهت نگهداری هرچه بیشتر از زمین و فضای سبزش که امروزه تبدیل به یکی از مهم ترین دغدغه های بشری شده است.
امام صادق (ع) در این باره می فرماید: درخت برای انسان آفریده شد پس او مکلف گردید به : 1-کاشتن درخت 2-آب دادن درخت 3- مواظبت نمودن درخت.
و نیز رسول خدا (ص) در بیان تابناک دیگری می فر ماید : هرکه، درختی بکارد هربار انسانی یا یکی از مخلوقات خدا از آن استفاده کند برای وی صدقه ای محسوب شود.
همچنین حدیث دیگری از امام صادق (ع) اینگونه روایت می کند که : خداوند برای انبیاء و رسولان خود درختکاری و کشاورزی را انتخاب فرمود تا آنکه از بارش پیاپی آسمان ناخشنود نباشند بلکه پیوسته منتظر باران رحمت الهی باشند.
و در بیان ناب دیگری از حضرت رسول اکرم (ص) می خوانیم که: مسلمانی که درختی بنشاند و یا زراعتی کسب نماید اجر و پاداش صدقه در راه خدا را خواهد داشت.
و نیز حضرت علی بن الحسین (ع) فرمودند : بهترین اعمال کاشتن است بکارید زراعت کنید پس نیکوکار و فاجر از آن می خورند درندگان و پرندگان نیز از آن می خورند.
اما با این همه توصیه و سفارش موکد دینی و آیینی حقیقت تلخ آن است که در سرزمین ما کمترین توجهات از هر جهت به موضوع فضای سبز و درختکاری و مراتع و داشته های ارزشمند زمین رواداشته می شود که به مرور زمان، تبعات و نتایج وخیمی را برای زمین و ساکنانش در کشور ما به بارآورده است.
متأسفانه در کشور ما منابع طبیعی تجدید شونده مانند جنگلها و مراتع طی سالیان دراز تنها به عنوان منبع تولید علوفه و چوب و تأمین اراضی مورد نیاز توسعه امور کشاورزی, صنعتی و شهرسازی تلقی شده و نابودی جنگلها و مراتع را موجب شده است.
در نتیجه با از بین رفتن پوشش گیاهی تولید مواد غذایی و ظرفیتهای نفوذپذیر آب در خاک کاهش یافته و حتی ذخیرهسازی آب و مخازن سدها به علت فرسایش خاک و انباشتگی مخازن سدها از گل و لای در عمل امکانپذیر نخواهد بود عدم توجه به اقلیم خاص کشور مبنی بر تناوب خشکسالی و ترسالی که ویژگی جداناپذیر اکثر نقاط کشور است از سوی مسئولین و عدم توجه به قانونمندیهای طبیعی و اجرای برنامهای غیرخردمندانه در بسترهای طبیعی که حاصل تجربه و فرد جمعی در گذشتههای دور بوده است، باعث شده که ریشههای درختان جنگلهای کهن قطع و جای آن را نهالهای ضعیف بگیرد.
وقتی باغهای کهنسال و انبوه قطع و ساختمان جای آن را میگیرد, وقتی جادههای غیرضروری تعادل آبخیزها (کوهستانها) را به هم میزند، وقتی ویلاسازی غیرضروری در دل آبخیزها حتی تا ارتفاعات کوهها که به عنوان بستر محافظ برف و باران محسوب میشوند, ساخته میشود و وقتی درهها و کانالهای طبیعی رودخانهها هر روز تنگتر میشود و یا به خیابان تبدیل میگردند, حاصل آن اتفاقاتی است که نام حوادث غیرمترقبه بر روی آن میگذارند نظیر سیل چند باره در تهران و یا سایر شهرستانها که اگر از آن درس گرفته نشود باید منتظر عواقب وخیمتری هم باشیم.
متأسفانه آمارهای حکایت از آن دارد که سالانه بخش قابل توجهی از کل مساحت جنگلهای کشور نابود میشوند که در مجموع سالانه هکتارها زمین از جنگلهای کشور نابود میشوند که این رقم معادل یک درصد از کل جنگلهای کشور است.
وقتی این حقیقت ها و وقایع دلخراش را در کنار آن همه توصیه دینی و آموزه آیینی قرار می دهیم به یاد می اوریم که ما به عنوان مسلمان ایرانی تا چه حد نسبت به آن توصیه های آسمانی و ربانی غافل و بی توجه بودیه ایم و اگر همین روند ادامه پیدا کند شاید دیر یا زور شاهد روزی باشیم که از سرسبزی و طراوت در سرزمین عزیزمان نشانه های چندانی باقی نباشد و در این صورت برای نسلهای آینده و میراث داران این مرز و بوم چه پاسخ و توجیهی خواهیم داشت؟!
امید که چنین مباد! انشاءالله تعالی!
*منابع و پی نوشتها:
(الحیاة جلد 5 صفحه 347 ، بحارالانوار جلد 3 صفحه 82و83)
(نهج الفصاحه صفحه 597)
(وسائل الشیعه جلد 12 ، میزان الحکمه جلد 4 صفحه 214 نقل از وسایل جلد 12 صفحه 192)
(مستدرک الوسائل جلد 13 صفحه 46)
(الحیاة صفحه 345)