پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
خبر گزاری حوزه

میرزا عبدالرحیم کسی بود که پس از سالها تحصیل و تهذیب و کوشش و تلاش و مجاهدت، توانست قله های والای علم و حکمت و فهم و خرد را فتح کند و خود در زمره برجسته ترین فقها و علما و مجتهدین عصر درآید.

خبرگزاری حوزه/ نام اساتیدش را که می بینی یادت می آید، این نکته ارزشمند را که زانوی تلمذ زدن در محضر مردان روزگار چه نعمت بزرگی است، کسانی همچون حضرات آیات شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهر، شیخ مرتضی انصاری، شیخ اسداللّه حجةالاسلام، میرزا نجف مستولی و دیگر اجله فر و هنر معرفت، که او در محضرشان کسب فیض کرد و بهره برد.

و تجربه چنین اساتیدی باید هم به پرورش چنین شاگردانی نایل آید و بزرگانی نظیر سیدمحمد بحرالعلوم، سیدمهدی گلستانه، علامه میرزا محمود تهرانی، شیخ علی اکبر نهاوندی، آقا شیخ علی قمی و دیگر برجستگان عرصه علم و معرفت را در دامانت به رشد و نمو برساند.

یادگارهای ارزشمند

و این شاگردان، تنها یادگارهای او نیستند که قلم رنجه هایش هم هریک مثل فرزندان زنده تا همیشه تاریخ علم و معرفت، بر تارک آستان انسانیت در درخشش اند.

کتابهایی که با یک جهاد علمی و ممارست طلبگی نوشته شد و باقیات الصالحاتش در آوردگاه علم:

 کتاب العتق، کتاب الوقف، حاشیه علی القوانین فی الاصول، حاشیه بر رسائل شیخ انصاری، دیوان شعر و... .

باری؛ او کسی نبود جز شیخ عبدالرحیم نهاوندی فخر شیعه و فقیه مبرز حوزه در قرن سیزدهم هجری.

تولد در خانه‌ای نوران

 رادمردی که در سال 1237 قمری در خانه ای از جنس دیانت و معرفت پا به گیتی نهاد و در نهاوند به دنیا آمد.

پدرش مردی بود دانش پرور و معرفت اندیش به نام میرزا نجف مستوفی که خود از جرگه عالمان روزگار خویش به شمار می رفت.

هجرت برای کسب علم

میرزا عبدالرحیم وقتی به سن جوانی رسید از زادگاهش به سوی بروجرد هجرت کرد تا بتواند به مقامات بالاتر و مراتب والاتر علمی نایل آید.

هجرتی علمی که بسیاری از علمای قدیم به آن عمل می کردند.

هجرتی که سیمایی معرفتی و زمینه ای الهی داشت. و سنتی در میان طلاب علوم دینی بود.

هجرت از خانه و کاشانه به سوی مرکز علم و معرفت برای نوشیدن شهد فکر و اندیشه.

و بعد هم نجف اشرف و حوزه عظیم و عزیزش که مهد علم بود و قبله گاه عشاق معارف دین و آیین.

باری؛ میرزا عبدالرحیم پس از سالها تحصیل و تهذیب و کوشش و تلاش و مجاهدت، توانست قله های والای علم و حکمت و فهم و خرد را فتح کند و خود در زمره برجسته ترین فقها و علما و مجتهدین عصر درآید.

ذکر خاطره او از بان عالمی دیگر

مؤلف ریحانةالادب درباره این عالم بزرگ می گوید:

شیخ عبدالرحیم نهاوندی، از عالمان بزرگ اوایل قرن چهاردهم است. وی فقیهی اصولی، ادیبی شاعر و زاهدی متقی بود و در احاطه بر مسایل فقه و اصول مشهور و در فنون شعر و ادب، کم نظیر بود. مرحوم حاج شیخ عباس قمی نیز در فوائدالرضویه این چنین می نویسد: در علم اصول و فقه، شهره آفاق و در زهد و تقوا، محل اتفاق و در شعر و ادب، یگانه و طاق بوده... آیةاللّه نهاوندی در فقه و اصول ید طولایی داشت و از شاگردان ممتاز صاحب جواهر به شمار می رفت و استاد نیز عنایت خاصی به ایشان داشتند و چنانچه نقل شده، صاحب جواهر روزی بر فراز کرسی درس به اجتهاد چهار نفر از شاگردانش اشاره کرد که یکی از آنها شیخ عبدالرحیم نهاوندی بود.

اصل اولیه و تلاش مجدانه این عالم خدایی در طول سالهای فعالیتش در حوزه تدریس علوم و تربیت طلاب بود.

تربیت فضلای روحانی؛ کاری سترگ

کاری بس ارزشمند که به هدایت و ارشاد نسلی از فضلای بزرگوار در میادین علمی مختلف منتهی شد و تعدادی از برجسته ترین عالمان دین و آیین را به اسلام و مسلمین تقدیم نمود.

چه زمانی که استادش مرحوم شیخ مرتضی انصاری در حیات دنیوی اش به سر می برد و چه بعد از او، تدریس فقه و اصول شیخ عبدالرحیم ادامه داشت و این در حالی بود که با رحلت شیخ مرتضی، کرسی درس مرحوم نهاوندی، تبدیل به بزرگترین و پررونق ترین مجلس علمی حوزه آن روزگار شد.

از مشهد تا نجف؛ هجرت برای علم‌آوری

شیخ در سال 1281 قمری به مشهد مقدس رفت پس از یک سال از بیتوته در جوار حریم رضوی، به دعوت علمای برجسته تهران، راهی این دیار گشت و تا آخر عمر در همان سرا باقی و به تدریس و ترویج معارف الهی مستدام ماند.

 اما فقه و اصول تنها میدانی نبود که او به عرضه فهم و ذوق و اندیشه اش در آن همت گماشت؛ بلکه در وادی شیدایی شعر و ادب هم نشانه های روشنی از طبع سلیم و دقیق و مشرب شاعرانه و ذوق آمیز او پرتو افشان شد.

فقیهی که شاعر بود

دیوان شعرش گواه روشن این مدعاست.

و اینک شعری از او که در غم آسمانی حضرت عشق و مولای حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام:

ای آه ره به ناله ده، ای ناله ره به آه

که افتاد راه دختر زهرا به قتلگاه

در برکشیده پیکر پاک برادرش

وز دل کشید ناله جانسوز وا اخاه

گفت ای به خون تپیده که در آفتاب گرم

خوش خفته ای که نیست امیدت به انتباه

ناید ز من، رعایت اطفال بی پدر

ناید ز من، حمایت زن های بی پناه

و عروج...

آنک اما پس از شصت و هفت سال؛ عمری جهاد و اجتهاد، در نهم ربیع الاول سال 1304 قمری این عارف خاکی، راهی دیار افلاکی خدا شد و به سوی معشوق پرگشود.

 پیکرش از تهران به قم منتقل و در جوار حریم حرم حضرت کریمه فاطمه معصومه سلام اللّه علیها تدفین گشت.

خدایش بیامرزاد!

 

*منابع:

فوائدالرضویه/2

گلشن ابرار/6

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha