به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، امام جمعه هامبورگ در خطبه های این هفته نماز جمعه هامبورگ به ادامه بحث هفتگی درباره فلسفه شریعت در اسلام پرداخت. متن کامل بیانات حجت السلام والمسلمین رضا رمضانی به این شرح است:
در جلسه پیشین درباره فلسفه شریعت و وجود قانون الهی مطالبی مورد بررسی قرار گرفت که خلاصه آن چنین بود که خدای متعال با توجه به اینکه قادر، عالم و حکیم است، بندگانش را برای رسیدن به هدفی خاص آفریده و برای رسیدن به آن غرض، راه مناسب را نیز از طریق پیامبرانش به مردم نشان داده است تا هرکسی با اختیار خود راه درست زندگی را تشخیص داده و خود را در معرض مدح و تکریم و تعظیم قرار دهد و از پاداش الهی بهرهمند شود.
البته بدیهی است بدون وجود تکلیف و شریعت، آدمی به این منفعت بزرگ نخواهد رسید. این فلسفه تشریع برای هر انسانی قابل فهم و دفاع است؛ چون هر کسی بر اساس انجام تکالیف هم راه را درست انتخاب کرده و هم خود را سعادتمند نموده و از پاداش الهی بهره خواهد شد. از سوی دیگر ممکن است عدهای در برابر انجام تکلیف الهی موضع بگیرند و یا ممکن است حتی با اینکه قانون الهی را قلباً پذیرفته اند ولی در مقام عمل تنبلی کرده و تکالیف شرعی خود را انجام ندهند؛ چنین افرادی بی شک دیگر نباید انتظار تعظیم و تجلیل و تکریم داشته باشند، چه اینکه از پاداش الهی نیز بهرهمند نخواهند شد.
* شریعت؛ پله های رشد و کمال انسان
از این رو شریعت از جانب خدای متعال برای همه منّت و نعمتی بزرگ خواهد بود؛ زیرا اگر کسی اراده کند که خود را به ترقّی و تعالی و رشد روحی و کمال معنوی برساند، شریعت در حقیقت پله های رشد و کمال انسان خواهد بود و انسانها در هر مرحله و مرتبهای که باشد به این پله ها نیازمندند. بلکه هرچه انسان رشد بیشتری داشته باشد نیازش به این پله ها بیشتر خواهد بود و در غیر این صورت سقوط خواهد کرد و راه رشد را بر خود خواهد بست.
از اینرو به نظر میرسد تمام قوانین الهی برای زندگی و حیات واقعی انسانها تشریع شده و در همه آنها مصالح و مفاسد انسان در نظر گرفته شده است. بنابراین از نظر کلامی شریعت برای این منظور که انسانها مورد تجلیل و تکریم قرار گیرند و به این واسطه انسانها خود را در معرض پاداش و ثواب الهی قرار دهد، وضع شده است؛ چه اینکه از نظر اخلاقی، شریعت برای اینست که انسان با انجام فرامین الهی به صفات نیک آراسته گردد. در این زمینه به عنوان مثال آیه 183 سوره بقره تاکید می کند که یکی از اهداف تشریع روزه، تقویت تقوا و پرهیزگاری است و میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
در حقیقت روزه گرفتن برای این واجت شده که انسان با انجام آن به تقوای الهی که در رأس اخلاق است، نائل شود. از نظر عرفانی نیز وجود شریعت برای این است که انسان خود را به قرب الهی رسانده و مظهر جلال و جمال الهی شود.
* فلسفه شریعت از منظر جامعه شناسی
از دیگر نکات مهمی که یادآوری آن ضروری است این است که فلسفه شریعت و قانون الهی از منظر جامعه شناسی و علم الاجتماع این است که با اجرای قانون الهی، جلوی هر نوع هرج و مرجی گرفته میشود. در توضیح باید گفت، ادامه زندگی و رفع نیازمندی های انسان به حیات اجتماعی بستگی دارد و واضح و روشن است که زندگی اجتماعی نیازمند قوانینی است که سرچشمه الهی داشته باشد؛ زیرا در قانون الهی همه جنبه ها و ابعاد نیازهای انسان چه نیاز مادی و چه نیاز معنوی مورد توجه قرار میگیرد. به تعبیر دیگر سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت، عدالت اجتماعی و نظم و هماهنگی میان امور گوناگون در کنار تقوا از ویژگی های قانون الهی است. در حقیقت فقط در قانون الهی که از وحی سرچشمه گرفته تمام ابعاد وجودی انسان و نیز همه نیازها و مصالح و مفاسد او مورد توجه قرار گرفته و این ویژگی به این شکل جامع در قوانین بشری وجود ندارد، مگر آنکه جوامع در وضع قوانین خود از آموزه های وحیانی الهام بگیرند که در این صورت تا حدّی میتوانند به نیازهای واقعی انسان پاسخ دهند.
برخی از دانشمندان بزرگ اسلامی در بیان ضرورت وجود شریعت و قانون الهی و شرائط آن فرموده اند: انسان مدنی بالطبع است و زندگی اجتماعی دارد و بدون تردید در زندگی اجتماعی برای برقراری نظم و دوری از هرج و مرج نیاز به قانونی است که ابعاد و نیازهای واقعی انسان را مورد توجه قرار داده باشد و دیگر آنکه آن قانون باید در حیات معنوی و تربیت افراد جامعه تاثیر مثبت برجای گذارد و با ارائه و اجرای برنامه ها به شکل صحیح و مناسب، تمایلات و غرایز انسانی را کنترل نماید. چه اینکه متن قانون مربوط به حیات انسانی باید بسیار متعالی باشد و او را به حقائق غیرمادی سوق دهد و به نوعی باید روح عدالت گرایی در آن وجود داشته باشد. در عین آنکه در اجرای هر قانونی هشدارها و وعده هایی یافت می شود که ضمن تشویق ها و مجازات های دنیوی از پاداش معنوی و اخروی هم سخن به میان میآید.[1]
مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در بیانی کوتاه ولی دقیق و عمیق به فلسفه تشریع احکام و تکالیف اشاره کرده و فرموده است: دلیل وجوب تکالیف این است که انسان را از زشتی ها باز میدارد.[2]
در جامعهای که شریعت و قانون الهی نداشته باشد برای انجام هر کاری اگرچه آن کار غیر منطقی و غیر عقلانی باشد خود را آزاد می بیند و این نوع آزادی که منجر به هر عمل قبیح و زشتی شود، قطعاً جایگاه انسان را تنزل می دهد و او را به مرز سقوط میکشاند و به نوعی انسان را دربند تمایلات نفسانی و شهوات غوطه ور میسازد. چنین فردی چون پایبند به ایمان نیست به اباحی گری و انجام هرکاری گرایش پیدا خواهد کرد.
بنابراین شریعت و قانون الهی از این جهت بازدارنده است که انسان به سمت زشتی ها گرایش پیدا نکند. بلکه با اجرای صحیح شریعت الهی خود و جامعه را تربیت نماید و با تمرین و تلاش و مداومت به عدالت فردی رهنمون گردد. همین امر زمینه را فراهم خواهد نمود که در مسیر عدالت اجتماعی گام بردارد و جامعه را در مسیر حفظ ارزش های انسانی هدایت نماید.
[1] . این توضیح از کلام محقق طوسی مورد بهره برداری قرار گرفته است. ایشان فرمودند: « لان النوع محتاج الی............. علامه حلی، کشف المراد، ص 298. نوع بشر نیازمند همکاری یا یکدیگرند که این همکاری، مستلزم قانون و برنامهای است که به کارگیری آن در ریاضت و تامل در امور متعالی و یادآوری انزارها که خود زمینه ساز بر پایی عدالت میباشد، سودمند و موثر است. علاوه بر آن اجر و پاداش الهی را نیز به دنبال دارد.
[2] . «واجب ازجره عن القبائج» علامه حلی، کشف المراد، ص 350.