به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از شبهای بهاری که خیابانهای شهر سیه پوش دخت رسول خدا بود؛ خانم جوانی در صحن جوادالائمه آستان مقدس حضرت معصومه(س) به طرف در ورودی حرم میرفت. صلوات شمار کوچکی در انگشت سبابهاش بود و ذکری را به زیر لب زمزمه میکرد.
از نوع حجابش معلوم بود که اهل ایران نیست. یکی دوباری خواستم جلو بروم و از ملّیتش بپرسم ولی هربار میدیدم در گوشهای از حرم تکیه میزند و میگرید.
لحظه شماری میکردم که حال روحیاش سر و سامان گیرد تا فرصتی برای گفتگو فراهم شود. کم کم داشتم از هدف خود ناامید میشدم که دیدم از جا برخاست و عزم حرم کرد.
به سرعت خودم را به او رساندم: "سلام اهل ایران هستید؟". در پاسخم گفت: "أنا لا أتكلم الفارسية". گفتگوی عربی را شروع کردیم ،بیقراری خاصی در چشمانش بود و درد تشیع از سخنانش تراوش میکرد.
اهل کشور مصر بود و به دعوت دوستان شیعه ایرانیاش به تنهایی عازم قم شده بود. شیعه را خوب میشناخت و در بخشهایی از گفتگو به یقین احساس کردم ایمان مستحکمتری نسبت به منی که شیعهزاده هستم دارد.
"وضعیت شیعیان در مصر"، "دیدگاه مردم سرزمینش نسبت به سرزمینم"، "امنیت مکانهای مقدس شیعی در مصر"، "نقش وهابیت در تفرقه افکنی میان شیعه و سنی"، "سرنگونی دیکتاتور بزرگ"، "علاقه خاص اهل سنت به منطقه سیده زینب(س)"، "درخواست شیعیان مصر از همکیشان ایرانی خود" و بالاخره "ماجرای شیعه شدن این بانوی مصری" از جمله موضوعات مورد بحث ما در این گفتگو بود.
اکنون آنچه پیش رو شما مخاطب گرامی است؛ ماحصل گفتگوی خبرنگار خبرگزاری حوزه با این مستبصر مصری میباشد:
* اهل کجا هستید؟
مصر.
* کدام منطقه؟
المنصوره.
* شیعهاید؟
یک سالی هست که مستبصر شدم.
* جرقهاش کجا خورد؟
زمان جنگ لبنان و اسراییل.
* ارتباط این جنگ را با مستبصر شدن یک شخص درک نمیکنم!
پس از آن جنگ معروف 33 روزه، تلویزیون را روشن کردم که مجری یکی از شبکههای خبری اعلام کرد: "ایران عامل اصلی پیروزی لبنان بر اسراییل بود". کلمه ایران، حس کنجکاوی مرا برای کشف این قدرت ماورایی برانگیخت.
این جمله باعث شد که من درباره ایران و انقلاب ایران تحقیق کنم. تحقیقاتم را اینگونه شروع کردم: انقلاب ایران چگونه آنقدر قدرتمند است که میتواند بر جنگ دیگری تأثیر گذار باشد؟ اساس این انقلاب چیست؟ برای من جالب بود که بدانم این چه مذهبی در میان مذاهب اسلامی است که میتواند رژیم طغیانگر اسرائیل را نابود کند؛ آن هم غیرمستقیم(!).
* نتیجه؟
میدانستم که ایرانیان مذهب شیعی دارند. اما فقط همین، نه بیشتر. در تحقیقاتی که پیرامون ایران انجام دادم، با شیخصیت و تفکرات حضرت علی(ع) آشنا شدم.
مات و مجذوب دریای بی کرانی به نام علی(ع) شدم. عجیب آن بود که ما اهل سنت نیز حضرت علی(ع) را قبول داشتیم و ایشان خلیفه چهارم ما بودند ولی از شخصیتاین بزرگ مرد تاریخ چیزی به ما منتقل نشده بود.
میدانید خلیفه یعنی چه؟ از مذهب اهل سنت اطلاعی دارید؟
* بله کاملاً. در ایران، کمتر شیعهای را مییابید که چیزی از اهل سنت نداند. مردم ما اطلاعاتشان نسبت به سایر ادیان و مذاهب علی الخصوص اهل سنت قابل توجه است.
چه جالب.
* تحقیقات به کجا سرانجامید؟
آنقدر تحت تاثیر نتایج تحقیقات اجمالیام قرار گرفته بودم که به مدت یک سال از تحقیق درمورد مذهب تسنن دست کشیده و به مذهب تشیع پرداختم.
باید بگویم من با تمام وجود این مذهب را درک کرده و شیعه شدم.
* خانواده از این تغییر مذهب اطلاع دارند؟
خانواده میدانند ولی اقوام خیر.
* در خانواده فقط شما شیعه هستید؟
مادر و یکی از خواهرانم نیز مستبصر شدند. بقیه خانواده به علاوه تمامی اقوام و بستگان سنی هستند و علاقهمند به اهلبیت(ع).
* وضعیت شیعیان در مصر چگونه است؟
تا قبل از سرنگونی حسنی مبارک دیکتاتور اصلا مناسب نبود ولی پس از آن بهتر شد و فرصتی فراهم گشت تا بتوانیم کمیتههایی در جهت تبلیغ مذهب تشیع تشکیل دهیم. با این حال، فعالیت ما در مقایسه با اهل سنت و دیگر فرق بسیار اندک است.
* در مصر منطقهای وجود دارد که بتوان آن را شیعه نشین نامید؟
شیعیان در مصر محدود و پراکنده هستند. در شهر "المنصوره" روستایی است که همه سکنه آن شیعه هستند.
* اسم روستا؟
اگر اجازه دهید، بیان نکنم. بیم آن دارم که فشارها بر آن روستا وارد گردد.
* مهمترین مشکل پیروان اهلبیت(ع) در این سرزمین؟
از ترس اقدامات وحشیانه وهابیون نمی توانند مذهب خود را اعلام کنند. رُک بگویم: شیعه در مصر جرأت نفس کشیدن هم ندارد(!).
مشکل اصلی این است. وقتی هم که نتوانیم مذهب خود را اعلام کنیم، پس بالطبع نمیتوانیم تبلیغات یا فعالیتی در راستای اهداف شیعی انجام دهیم.
* چرا انقدر هراسان هستید؟
بالاخره ما در اقلیتیم.
* در ایران اقلیتهای مذهبی داریم ولی این جو و فضایی که شما توصیف میکنید در ایران حکمفرما نیست.
شاید ایران جزو استثنائات است(!).
* نحوه تعامل اهل سنت با شیعیان در سرزمین شما چگونه است؟
سنیها حبّ اهل بیت(ع) را دارند و اگر وهابیت ملعون اجازه دهد، روابط بین شیعه و سنی در مصر بهتر نیز خواهد شد.
* وهابیون از چه شگردهایی برای مسموم کردن جو علیه شیعیان استفاده میکنند؟
فضایی تدارک دیدهاند که هرکس بگوید شیعهام، یعنی طرفدار ایران است(!).
* طرفدار ایران بودن عیبی دارد؟
خیر ولی وقتی وهابیت علیه ایران تبلیغات سوء میکند و میگوید "ایرانی ها میخواهند در مصر دخالت سیاسی کنند تا کشوری شیعی مثل کشور خودشان تشکیل دهند"؛ طرفدار ایران بودن نوعی عیب محسوب میشود. وهابیت با این سخنان، اهل سنت را علیه شیعیان میشوراند.
ما مجبور به تقیه هستیم. وگرنه همه شیعیان دنیا چشم امیدشان به کشور ایران است چراکه مهد تشیع محسوب میشود.
* رابطه اهل سنت با وهابیون چطور است؟
رابطهای وجود ندارد. اگر هم باشد، میان اخوان المسلمین است که آن هم ارتباط سیاسی است.
* منطقه سیده زینب(س) چه جایگاهی در میان مردم دارد؟
مردم مصر با هر مذهب و عقیده، علاقه بسیاری به منطقه سیده زینب(س) دارند. کم ندیدهام اهل سنتی را که به زیارت این مکان مقدس مشرف میشوند. باز هم تاکید میکنم که اهل سنت مصر قریب به اتفاق حبّ اهل بیت(ع) را دارند.
* خبرهایی پیرامون آزار و اذیت زائران به گوش میرسد.
باز هم وهابیون و باز هم سناریو تکراری اختلاف افکنی بین شیعه و سنی. میگویند نباید به زیارت سیده زینب(س) بروید چراکه زیارت قبر حرام است. میگویند با هم ارتباط نداشته باشید، هیچ وحدتی بین شما نیست، شیعیان دشمن شما هستند.
خب ببینید، این چنین میشود که ما شیعیان در تنگنا قرار میگیریم. وهابیون، اهل سنت را تحریک میکنند.
* بزرگترین نیاز شیعیان کشور شما چیست؟
ما همچون عراق و ایران از وجود عالمان و مراجع بهره نبردهایم. اوضاع علمی شیعیان در مصر نگران کننده است. این ضعفی است که حتی ممکن است منجر به از دست دادن اعتقادات و در نتیجه مذهب شود. زیرا به آموزه های اهل بیت(ع) دسترسی نداریم.
* لابد سفر شما به قم نیز سفر علمی ـ زیارتی است؟
بله، مهمترین دلیل سفر من به قم، جمع آوری اطلاعات در راستای مذهب شیعه میباشد.
* به عنوان یک مصری، از مسلمانان سراسر دنیا چه توقعی دارید؟
ما توقعی از مردم دیگر کشورها نداریم. انتظار داریم به گونهای اوضاع اسلام و مصر را تحلیل و تعقیب کنند که اقدامات وهابیت علیه مردم مصر خنثی شود. ما می خواهیم کشور مستقلی باشیم.
* از ایران چطور؟
از ایرانیان میخواهم برایمان دعا کنند تا بتوانیم همچون آنها، اتحاد را در مصر برقرار کنیم. به ما کمک کنند تا بتوانیم دخالت های آمریکا و غربی ها را پس بزنیم و اتحاد بین شیعی و سنی را برقرار نماییم.
علاوه بر این دغدغه های دیگری نیز داریم.
* چه دغدغهای؟
ضعف مذهبی. از دولت ایران میخواهم که مبلغانی را برای ترویج شعائر شیعی به مصر اعزام کنند. برسند به داد شیعیان مصر.
شیعه در مصر حرفی برای زدن ندارد و هیچ شخصیت بزرگی در بین آنها نیست. اینکه تا به حال انقلاب مصر نتیجه نداده این است که مانند ایران رهبری واحد ندارند تا انقلاب را به بار بنشاند.
* حرف دل؟
من عاشق کشور عزیزم مصر هستم. من عاشق مذهب غنی تشیع هستم. آرزو دارم کشورم همچون ایران کشوری مقتدر و پایبند به موازین دینی و اسلامی باشد. اقتداری که در تشیع یافتهام را در رمانهای عاشقانه هم حس نکردم.
* راستی، فراموش کردم که بپرسم: اسم شما؟
نگویم بهتر است.
* چرا؟
من به عنوان یک شیعه، کارهای انجام نشده بسیاری در قبال کشورم دارم. نمیخواهم هنگام برگشت، به جای بازدید و زدودن گرد و غبار از کمپهای شیعی که برپا کردیم، سلولهای زندان قاهره را تِی بکشم.
* مصاحبه بدون نام که اعتباری ندارد(!).
پس بنویسید "کنیز زهرا(س)" تا اعتبارتان را تمام کائنات هم نتوانند محاسبه کند.
برایم دعا کن..
* موفق باشید...