خدایا در این روز مرا به كارهاي شایسته راهنمايي کن، و در آن حاجتها و آرزوهایم را برآورده ساز، ای کسي که نياز به شرح وپرسش نداری، و به آنچه در سينه جهانيان است آگاهی، بر محمد و خاندان پاكش درود فرست.
دعای امروز پنج فراز دارد که متعرض به سه جهت است:
- انجام عمل صالح و کار خوب وشايسته؛
- علم خدا؛
- درود و صلوات بر محمد (ص) و اهل بیت پاكش.
عمل صالح و شرط قبولی آن
درفراز اول میخوانیم: «اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ»؛ «خدایا در این روز مرا به كارهاي خوب و شایسته هدایت کن».
عالم محل انجام عمل است، عمل بر دوقسم تقسیم میشود: عمل خوب وصالح، و عمل ناشايست وطالح. همان گونه که علم ودانش دو دسته است: مفید و سود رسان، هنگامی که آب زمزم را میخوریم اینگونه دعا میکنیم: خدایا، آن را مایه دانش مفید قرار ده،برخی از علوم نیز زیان رسانند، دانشی که سبب نسل كشي وكشتار جمعي بشر چون ساخت بمب اتمي مي شود از اين دسته است، بخلاف علمي كه در جهت رشد و ترقي معنوي ومادي بشر قرار گرفته وسلامتي ورفاه مردم را به ارمغان مي آورد كه دانشي سود رسان است وبهره آن شامل نسل فعلي وآینده بشر مي شود، كسي كه عمل صالح و كار خوب وشايسته اي را انجام مي دهد علاوه بر خود دیگران نيز بهره مند مي شوند وبرايش مي تواند باقيات الصالحات باشد كه بهره گيري از آن علاوه بر زمان كنوني شامل دوره پس از مرگش نيز باشد، در مقابل آن كارهاي ناشايست واعمال غير صالح قرار مي گيرد كه وزر ووبال وگناه آن دامن گير انجام دهنده آن مي شود، گاه یک نفر یک عمل غیر صالحی را پایه گذاری میکند، وبنيان گزار مسیري انحرافی مثل بهائيت ووهابيت مي شود كه آثار سياه آن در قالب گمراهي وفساد وكشتار و.. نمايان وپرونده سياه بنيان گزاران آن را سياه تر وآمار گناهان آنان را بيشتر مي كند.
از اين رو در این فراز از دعا میخوانیم خدايا، کمکم کن برای انجام اعمال، کدامین اعمال؟ اعمال صالح، هرجا بحث عمل است صفت صالح نيز مطرح است، تنها انجام کار مهم نیست بلکه رنگ وصبغه کار اهمیت دارد، كه عبارت از خوب بودن كار است.
در قرآن كريم مي خوانيم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»[1]
هر كس از مرد و زن كه كارى نيك و شايسته كند در حالى كه مؤمن باشد هر آينه او را به زندگانى پاك و خوشى زنده بداريم، و مزدشان را بر پايه نيكوترين كارى كه مىكردند پاداش دهيم.
قید مومن بودن را برای انجام عمل صالح اضافه شده است، يعني اگر کسی در حالت ایمان عمل صالح انجام بدهد به حیات طیبه میرسد.
ودر سوره العصر آمده است: « بسم الله الرحمن الرحيم وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بالحقّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»[2]
به نام خداوند رحمتگر مهربان، سوگند به عصرِ، كه واقعاً انسان دستخوشِ زيان است، مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حقّ سفارش و به شكيبايى توصيه كردهاند.
داشتن ایمان شرط قبولی عمل است، اگر کسی کار خوبی را انجام دهد و ایمان نداشته باشد توقع پاداش بهشت را نداشته باشد، البته آثار مثبت آن را خواهد دید اما ورود در بهشت تنها با ایمان میسر است
خداوند در سوره نساء میفرماید: «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً»[3]
و كسانى كه كارهاى شايسته كنند- چه مرد باشند يا زن- در حالى كه مؤمن باشند، آنان داخل بهشت مىشوند و به قدر گودى پشت هسته خرمايى - يعنى به مقدار بسيار اندكى- مورد ستم قرار نمىگيرند.
عمل صالح برای انسان میماند، وكار او تجسم پیدا میکند، و در قیامت تمامي كارها را خواهيم ديد، چه خوب و چه بد.
خداي سبحان در سوره زلزله میفرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُوَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[4]
پس هر كه هموزن ذرّهاى نيكى كند آن را خواهد ديد، و هر كه هموزن ذرّهاى بدى كند آن را خواهد ديد.
امام جواد علیه السلام میفرماید: «مردم در دنیا با اموال مشغول هستند اما در آخرت با اعمال مشغول هستند»[5] اگر خوب باشد خوب و اگر بد باشد بد.
برخی از مصادیق عمل صالح
در مسیر انجام اعمال و کارها اینگونه نیست که کارها همیشه بر وفق مراد باشد؛ در صدر اسلام گاهي جيره غذايي رزمندگان تنها يك دانه خرما براي 24 ساعت بود، دردوره جنگ تحميلي عليه ايران در برخي مناطق غرب کشور - سمت اروميه - آنقدر برف مي باريد که سربازان مستقر در ارتفاعات مجبور بودند براي ارتباط سنگرها با هم از زير تونل ساخته شده از برف رفت وآمد کنند، آنان امكانات وذخیره غذایی خود را برای سه الی چهار ماه را داشتند چون امكان غذا رساني وتداركات نبود، تحمل سختی در کار بسیار مهم است، پیامبر اکرم میفرماید: «برترین کارها سخت ترین آنها است»[6] همچنین فرمود: «برترین اعمال برای خدا اين است كه دل مؤمني را شاد، ويا گرسنگی او را برطرف ويا مشکلش را حل کنی»[7].
برخی با گرو گذاشتن آبروی خویش میتوانند مشکل مردم را حل کنند، مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانی هنگام مرگ اشک میریخت، گفتند: چرا ناراحتيد؟ گفت:700 دینار بدهکارم، عده اي از بازرگانان شيعه آنجا بودند، گفتند: ما قرض شما را ادا میکنیم، ناراحت نباشيد، فرمود: غصه من این نیست که چرا هفتصد دینار بدهکارم، چون صرف حفظ حوزه هاي علميه وكمك به مستمندان شده است، بلكه ناراحتي من از اين جهت است كه اگر خدا روز قیامت به من بگوید ما به تو آبرو دادیم و تو میتوانستی بیشتر قرض کنی و خدمت کنی، چرا نكردي؟ من در پاسخ چه جوابی بدهم؟! آيت الله اصفهانی صاحب کتاب معروف وسیله النجاة است كه امام خميني آراء وفتاواي خويش را در حاشيه آن نوشت وبا اضافاتي بر آن به نام تحرير الوسيله به چاپ رسيد، شيوه ايشان وبسياري از مراجع تقليد برای اداره حوزهها و کمک به مستمندان وخدمات ديني اينچنين بود كه خود را به قرض مي انداختند، چون رفع گرفتاری مردم هدف بسیار مهمی است.
اخلاص شرط قبولی عمل صالح
در ضمن آنکه عمل باید خالص باشد، تا ماندگار شود، امام صادق علیه السلام فرمود: «بهترین کارها خواندن نماز در اول وقت، نیکی به پدر و مادر، و جهاد در راه خدا است»[8].
کسی که میخواهد کار خوب انجام دهد باید خوش دل و خوش قلب باشد، امام صادق میفرماید: «مؤمني كه عملی را انجام دهد ولي به برادر ایمانیش قصد بدي داشته باشد کارش پذیرفته نیست»[9].
همچنین کاری را که میخواهیم انجام دهیم باید با كيفيت باشد، چرا بايد مارک خارجی محبوب باشد؟ وجدان کاری است كه سبب میشود تا کار خوب وبا كيفيت انجام شود، رسول اکرم پس از دفن فرزند دلبندش ابراهيم ديد شكافي واشكالي در قبر وجود دارد، آن را با دست خود درست كرد وفرمود: «اگر كسي از شما كاري انجام داد آن را درست انجام دهد»[10] اسلامي كه برای خاک کردن یک مرده اهتمام به درست انجام شدن آن دارد آیا امکان دارد برای ساخت اتومبيل، خانه، جاده، كارخانه وشهرسازي و.. بی تفاوت باشد؟! بنا بر این عمل خوب عملی است که محکم واستوار باشد.
درخواست برآورده شدن حاجات از درگاه حق متعال
در فراز دوم میخوانیم «واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ و الآمالِ» و در آن حاجت ها و آرزوهای من را برآورده ساز.
حاجت خواسته ونياز فعلي است، مانند کسی که خانه ای مي خواهد، ويا قصد ازدواج دارد، ونياز مالي دارد، اما آرزو نگاه آرمانی ودور است، در این فراز از این دعا میخوانیم كه خداوند هم رفع نياز وبرآورده شدن حاجت را از تو میخواهم، وهم رسيدن به آرزوهایم را، بی شک برای خدا انجام هيچ كاري سخت نیست، و به مجرد اراده او تحقق پیدا میکند.
در فراز سوم وچهارم میخوانیم: « یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ، یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین» ای کسي که شرح وپرسش نياز نداری، و به آنچه در سينه جهانيان است آگاهی.
کسی احتیاج به شرح وتفسیر دارد که آن را نمیداند، وحال آنكه چیزی برای خدا پنهان نیست، برای خدا غیب و شهود، سر وعلن، آشكار وپنهان، عيان ونهان، برون ودرون یکی است.
خداوند هم گفتهها را میداند و هم چیزی که انسان آهسته بيان می كند، و هم آن چیزی که از سرّ مخفی تر است كه خطور ذهني است ومطالبي كه در دل میگذراند و در باره آن با کسی حرفی نزده است، همه آنها برای خداوند روشن است، خداوند مي فرمايد: «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبيرُ الْمُتَعالِ سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ»[11]
داناى نهان و آشكار است، بزرگ و برتر است- از همه چيز و از هر نسبت ناروا- [براى او] يكسان است از شما هر كه سخن نهان دارد و هر كه آن را هويدا كند و هر كه به شب پنهان شود يا به روز آشكارا رونده باشد.
«عالم الغیب و الشهادة» غیب به معنای آنچه پنهان است و شهاده به معنای آنچه كه آشكار است، برای خدای تبارک و تعالی هر دو تای آنها یکی است، به این معنی که چیزی برای او پوشیده نیست و همه چیز برايش روشن وعيان است، وبرآنچه در سينه هاست آگاه است، « یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین»؛ ای کسی که می داند آنچه در دل ها و سینه ها است، برای خدا فرقي نمي كند كه كسي سخني را آهسته بگوید ويا بلند، در دل بگويد ويا بر زبان جاري سازد، هیچ چیز برای او پوشيده و پنهان نیست.
آثار و برکات صلوات
در فراز آخر و پنجم میخوانیم: « صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین» بر محمد و اهل بیتش درود بفرست» صلوات ودرود فرستادن از ناحیه خداوند به معنای نزول رحمت است، یعنی رحمتت را بر پیامبر و اهل بیتش نازل کن.
بحث صلوات بسیار مهم است، درآیه 5(ص) سوره مبارکه احزاب آمده است: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما»[12]
خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او درود فرستيد و به فرمانش به خوبی گردن نهيد.
صلوات را نباید ناقص فرستاد، یعنی تنها بگوییم «اللهم صل علی محمد» یا «صلی الله علیه و سلم» پیامبرفرمود: «وقتی صلوات می فرستید صلوات ناقص نفرستيد، بلكه بر اهل بیت من هم صلوات و درود بفرستید، وآنان را از من جدا مسازيد»[13]، در کتاب صحيح بخاري که مهمترين کتاب حدیثی برادران اهل سنت است آمده است كه از رسول خدا (ص) چگونگي فرستادن صلوات را پرسيدند؛ حضرت فرمود: «بگوييد: اللهم صل علی محمد و علی آل محمد كما صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ علي آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ علي آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[14]. پس اصل صلوات در قرآن آمده است، وكيفيت آن را روايات روشن ساخته است.
امام رضا میفرماید: «اگرکسی نمی تواند گناهانش را از بین ببرد صلوات بر محمد و اهل بیتش بفرستد که گناهان را مي زدايد، صلوات در نزد خداوند با تسبیح و تکبیر و تهلیل[15] برابری میکند»[16].
امیر مؤمنان میفرماید: «صلوات بهتر و بیشتر خطا ها را از بین می برد تا آب آتش را»[17].
همچنین رسول خدا فرمود: «هرکس بگويد خداوند بر محمد و آلش صلوات بفرستد خدا نیز بر وی صلوات ورحمت می فرستد، پس بسيار صلوات فرستاده شود»[18].
وفرمود: «کسی که صلوات بر پیامبر بفرستد و برآلش نفرستد بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد»[19].
محمدبن ادریس شافعی از بزرگان اهل سنت و رئيس مذهب شافعيان در شعری میگوید: «ای آل بیت پیامبر، دوستی شما را خداوند واجب ساخته ودر قرآن آورده است، برای فضيلت شما همين بس که هرکس در نمازش بر شما درود نفرستد، نمازش پذیرفته نمي گردد»[20]. امروزه تمامي مسلمانان شيعه وسني در تشهد نمازشان بر محمد و ال محمد صلوات می فرستند.
در احادیث آمده است: «در میزان، سنگینترین چیز صلوات بر محمد و آل محمد است»[21].
همچنین از رسول خدا نقل شده است: «صلوات بر من را بلند بفرستید، که نفاق را از بین می برد»[22].
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
[1]. سوره نحل آیه 97.
[2]. سوره العصر: 1- 3.
[3]. سوره نساء آیه 124.
[4]. سوره زلزله: 7-8.
[5]. بحار الأنوار،ج 75، ص 369 (الناس في الدنيا بالأموال وفي الآخرة بالاعمال) .
[6]. مفتاح الفلاح، ص33 (آفضل الأعمال أحمزها).
[7]. الكافي، ج 2، ص 191 (أحب الأعمال إلى الله سرور [ الذي ] تدخله على المؤمن ، تطرد عنه جوعته ، أو تكشف عنه كربته.
[8]. ميزان الحكمة ، ج 3، ص 2127 ( الإمام الصادق 7 - لما سئل عن أفضل الأعمال - : الصلاة لوقتها ، وبر الوالدين ، والجهاد في سبيل الله عز وجل).
[9]. وسائل الشيعة، ج 12، ص 299 (ولا يقبل الله من مؤمن عملا وهو مضمر على أخيه المؤمن سوءاً) .
[10]. الكافي، ج 3، ص 262 - 263عن أبي عبد الله7 قال: .. فلما مات إبراهيم ابن رسول الله 6 هملت عين رسول الله 6 بالدموع ثم قال النبي 6 : تدمع العين ويحزن القلب ولا نقول ما يسخط الرب وإنا بك يا إبراهيم لمحزونون ثم رأى النبي 6 في قبره خللا فسواه بيده ثم قال : إذا عمل أحدكم عملا فليتقن..؛ المعجم الكبير، ج 24، ص 307 (ورأي رسول الله 6 فرجة في اللبن فأمر أن تسد فقال إن العبد إذا عمل وأشار أحب الله أن يتقنه) الطبقات الكبرى، ج 1، ص 143؛ تاريخ مدينة دمشق، ج 34، ص 290 (ورأى رسول الله 6 فرجة في اللبن فأمر بها أن تسد فقيل لرسول الله 6 فقال أما انها لا تضر ولا تنفع ولكن تقر عين الحي وان العبد إذا عمل عملا أحب الله أن يتقنه).
[11]. رعد: آيات 9 و10.
[12]. احزاب: 56.
[13]. بحار الانوار، ج5، ص209 (لا تصلوا علي صلاة مبتورة اذا صليتم علي، بل صلوا على أهل بيتي ولا تقطعوهم مني).
[14]. صحيح بخاري ج6ص27.
[15]. تسبيح: سبحان الله، تكبير: الله اكبر، تهليل: لا اله الا الله گفتن است.
[16]. عيون أخبار الرضا 7، ج 2، ص 265، ح52 (من لم يقدر على ما يكفر به ذنوبه فليكثر من الصلاة على محمد وآله ، فإنها تهدم الذنوب هدماً، وقال : الصلاة على محمد وآله تعدل عند الله عز وجل التسبيح والتهليل والتكبير) .
[17]. ثواب الأعمال، ص 154(الصلاة على النبي 6 أمحق للخطايا من الماء للنار).
[18]. الأمالي، شيخ الصدوق، ص 462 (من قال : صلى الله على محمد وآله ، قال الله جل جلاله : صلى الله عليك ، فليكثر من ذلك).
[19]. الأمالي، شيخ الصدوق، ص 462 (ومن قال : صلى الله على محمد ، ولم يصل على آله ، لم يجد ريح الجنة ، وريحها توجد من مسيرة خمسمائة عام).
[20]. الصواعق المحرقة، ج2، ص 435:
يا أهل بيت رسول الله حبكم ... فرض من الله في القرآن أنزله
كفاكم من عظيم القدر أنكم ... من لم يصل عليكم لا صلاة له
[21]. قرب الاسناد، ص 14، ح45 ( أثقل ما يوضع في الميزان يوم القيامة الصلاة على محمد وعلى أهل بيته).
[22]. الكافي، ج 2، ص 493 (ارفعوا أصواتكم بالصلاة علي فإنها تذهب بالنفاق).