خبرگزاری حوزه/ یکی از آثاری که اخیرا در حوزه مباحث اصول فقه انتشار یافته جلد دوم اثری است با عنوان «اصول فقه مدرن» که تاکنون در دو جلد عرضه گردیده است.
این مجموعه در واقع متن درس خارج اصول فقه حضرت آیت الله اراکی دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است که پس از تحقیق و تدریس و تنقیح مباحث آن، در قالب پژوهشی مکتوب به بازار نشر عرضه گردیده است.
در سرفصلهای این کتاب که حوزه اصول فقه را با عنایتی خاص به مبحث فقه چه در متن این علم دینی و چه در قالب مباحث پیرامونی آن مورد توجه قرارداده است، در کتاب «اصول فقه نوین»، قواعد خاصۀ دلالت لفظی مورد بحث قرار گرفته است.
جلد دوم کتاب«اصول فقه نوین» در بردارندۀ بخش دوم از قواعد خاصۀ دلالت دلیل وضعی لفظی(قواعد خاصۀ دلالت لفظی) است که در ادامه موضوع قواعد عامۀ دلالت لفظی مطرح گردیده است.
در این کتاب "قواعد و قوانين دلالت و فهم" به دو دسته «قواعد عام دلالت» و «قواعد خاصۀ دلالت» تقسیم بندی شده است.
جلد دوم کتاب «اصول فقه نوین» بعد از بررسی «قواعد خاصۀ دلالت» به تبيين «قواعد دلالت خاصۀ لفظى» در دو بخش "مواد" و "هیئات" میپردازد.
عناوین فصلهای این کتاب عبارتند از:
قواعد دلالت در حروف، قواعد دلالت در ادوات عموم، و بالاخره قواعد دلالت الفاظ طبایع یا همان اسماء اجناس.
علاوه بر این باید گفت در این کتاب موضوع «قواعد خاصۀ دلالت»، در دو مرحله مورد توجه محقق قرارگرفته است.
مرحله اول بحث "دلالت در مرحلۀ مدلول تصورى" است که در اين دسته از دلالتها، در مفردات، افزون بر تبادر، با بهكارگيرى شيوۀ استقراء يا برهان عقلى بهدست مىآيد، و در مركبات، علاوه بر تبادر و استقراء و برهان، با بهكارگيرى شيوۀ تحليل قابل دسترسي است، و در اين مرحله ميان مباحث اصولى و فلسفۀ تحليلى، مباحث مشتركى قابل طرح است.
در مرحله دوم موضوع "دلالت در مرحلۀ مدلول تصديقی" مورد توجه واقع شده است که در این بخش نيز با استفاده از برهان عقلى، يا اصول عقلايى، نتایجی به دست آمده که از طريق وجدان يا استقراء، قابل اثبات است.
در این کتاب مجموعه نظرات بزرگان علم اصول مطرح و در آن حوزه نقد و تبیین و تحلیل صورت گرفته و از این رهگذر، نکات قابل توجهی در حوزه علم اصول مورد بحث و بررسی قرارگرفته است.
از جمله بزرگانی که برخی از نظراتشان در محدوده بحث این کتاب مورد عنایت و اشاره قرار گرفته است می توان به حضرات آیات عظام و بزرگانی نظیر خویی، شهید مطهری، امام خمینی، محقق نائینی، محقق اصفهانی، محقق عراقی، آخوند خراسانی، شیخ اعظم، شهید صدر و دیگر بزرگان و برجستگان حوزه اندیشه اسلامی و فقه و اصول شیعی اشاره نمود.
در جلد اول این کتاب نیز که سابقاً منتشر شده بود ابتدا به جایگاه علم اصول و تعریف علم اصول و سپس به موضوع علم اصول پرداخته شده است و این سه سرفصل اصلی و مبنای با دقت و تفصیل قابل توجهی مورد تبیین و تحلیل قرارگرفته است.
در ادامه نیز به مباحث کلیدی علم اصول تفصیلا پرداخته شده است و نکات مبنایی این علم مدنظر قرارگرفته است.
این کتاب به لحاظ محتوایی و نیز قالب بحث و روش ارائه مباحث، حایز ویژگی هالی قابل توجهی است.
از جمله این ویژگی ها می توان به نکاتی از این دست اشاره کرد که در عقبه تحقیقی و روند پژوهشی مورد توجه مولف محترم بوده است:
اول پایبندی و تعهد به روش علمی و اصالت فکری و پاسداری از میراث گرانبهای اعاظم اصولی، که در واقع توجه و تمرکز بر این میراث غنی و ارزشمند، باعث غنای موضوعی و اتقان محتوایی اثر شده است.
ویژگی دیگر این کتاب پرداختن به بعضی از مسائل جدید در حوزه منطق دلالت و استنباط است که با توجه به پرسش های نوظهور رخ نموده و طرح آنها در علم اصول ضرورت دارد؛ نظیر قواعد فهم متن، فرضیه تعدد قرائت ها، جایگاه عقل در عرصه فهم و استنباط احکام شرعی و قواعد استنباط فقه نظام، یا فقه اجتماعی و دیگر قضایای جدید که اصلی ترین وظیفه علم اصول است. و این امر باعث شده تا در مجموعه مباحث این کتاب، توجه و عنایتی ویژه به طرح مباحث مبتلابه صورت پذیرد و کتاب حالتی کاربردی بیابد.
نکته دیگری که در این کتاب مدنظر قرارگرفته موضوع ساماندهی منطقی قضایای علم اصول آنهم به گونه ای است که بتواند از یک سو پیوند منطقی قضایای علم اصول را با یکدیگر تبیین کند و از سوی دیگر انسجام کلی قواعد و قضایای این علم را در یک سامانه ساختاری واحد و با چیدمانی معقول که جایگاه منطقی هر یک از مباحث علم اصول معلوم و مشخص گردد. این امر باعث می گردد تا این کتاب علاوه بر چیدمان و چینش های سنتی مباحث منطقی علم اصول که میراثی از متقدمین علمای این عرصه است، گوشه نظری هم به اصول و مبانی جدید دسته بندی و ساختارهای نوین منطق اصولی هم داشته باشد و منظومه ای تازه را در میدان مباحث کلیدی علم اصول فقه طرح نماید.
و بالاخره ویژگی دیگر این کتاب این است که در آن تبیینی قانونمند در میدان قضایای علم اصول صورت پذیرفته و دنبال شدهع است تا با پرهیز از ابهام در نتایج نظری و عملی مباحث، و جداسازی نتایج مباحث از یکدیگر، جایگاه و زمینه به کارگیری قواعد اصولی تبیین بهتری یابد.
نظر شما