سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» به مناسبت ایام اربعین حسینی در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی به نقد آسیب شناسانه تحریف اهداف نهضت حسینی پرداخته اند :
فواید و برکات عاشورا
بسيارى از آنچه گاهى جزء اهداف امام حسين (ع) مىشمارند، در واقع از پيامدها و نتايج آن نهضت بوده است. به مثل، همين مجالس عزادارى كه شيعيان برگزار مىكنند، از فوائد و بركات عاشورا است. در اين مجالس، احكام دينى تعليم داده مىشود؛ حاضران در مجالس و ىحافل حسينى با تاريخ و سيره نبيّ اكرم ( ص ) و أئمّه هُدى ( ع ) و عظمت اسلام آشنا مىشوند و موارد فراوان ديگر كه مرتبط با حيات فردى و اجتماعى افراد و جامعه اسلامى است ، اما آيا مىتوان گفت كه هدف امام حسين از قيام عاشورا، تنها برگزارى همين مجالس بدون توّجه و اهتمام به اهداف بلند و جهانى حضرت بوده است؟
كسانى كه چنين عقيدهاى دارند، ميان هدف و نتيجه با وسيله خلط كردهاند. اين اختلاط، از منظر اسلام شناسان بسيار مهم است؛ زيرا پيامدهاى ناخواستهاى دارد. مداحان و ذاكران مصايب اهل بيت (ع) گاهى اين حساسيتها را در نمىيابند و به گونهاى سخن مىگويند كه مستمع به اين باور مىرسد كه- مثلًا- امام حسين (ع) و خاندان كريمش همه آن مصايب را تحمل كردند كه ما اينك بنشينيم و ماتم گرفته و اشك بريزيم .
دون ترديد گريه بر مصايب اهل بيت (ع) انسانساز و حياتبخش است؛ اما اين گريه و بركات آن، از پيامدهاى عاشورائى بود كه با رهبرى امام حسين (ع) پديد آمد، نه از اهداف آن. خلط اين دو مسئله، ماهيت مجالس عزادارى را دگرگون مىكند. بسيار فرق است بين مجلسى كه در آن مىگويند امام حسين (ع) قصد براندازى حكومت ظلم را داشت، با مجلسى كه در آن گفته مىشود امام (ع) كشته شد تا ما گريه كنيم! در واقع اين دو سخن، منافاتى با هم ندارند، اما مستمع بايد بداند كه يكى هدف بود و ديگرى پيامد سودمند.تفكيك آن دو از هم، مجالس عزادارى را به سوى تربيت نسلى شجاع و هوشيار و حساس هدايت مىكند.گاهى درباره قيام كربلا، سخنانى گفته مىشود كه درست در مقابل هدف نهضت قرار دارد. به مثل، برخى مىگويند امام (ع) كشته شد كه خداوند امت او را ببخشد! استاد مطهرى به صراحت و درستى، اين نظريه را كه در قرون پيشين طرفداران بيشترى داشت، ردّ كرده مىگويد:
[برخى مىگويند] شهادت آن حضرت به عنوان كفاره گناهان امت واقع شد. امام حسين (ع) شهيد شد كه اثر گناهان را در قيامت خنثا كند و به مردم از اين جهت آزادى بدهد.
لذا بزرگترين آسيب احتمالى در مجالس عزادارى براى امام حسين (ع) دورى و بيگانگى از مرام و مكتب امام (ع) است كه گاهى گريبان برخى از حلقههاى ذكر مصيبت را مىگيرد و آنان را فرسنگها از هدف نهضت كربلا دور مى سازد .
به سخن ديگر، بايد ميان اهداف نهضت و انگيزه برگزارى مراسم عزادارى تناسب بر قرار ساخت . اگر غير از اين باشد، جامعه هيچ سودى از اين برنامهها و اشك ريزىها و بر سر و سينه زدنها نمىبريم؛ بلكه آسيبهاى زيانبارى بر پيكر امت وارد مىشود؛ سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه به مناسبت ایام اربعین حسینی در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی به نقد آسیب شناسانه تحریف اهداف نهضت حسینی پرداخته اند.
عزای حسینی فرصتی برای تحصیل و تقویت بینش دینی
گر چه جامعه ما همواره با مکتب ارزشمند سالار شهیدان آشناست و در طول سال در هر زمان و مکانی بر اساس شعار ارزشمند «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» قرابت فكرى و روحى را با حضرت اباعبدالله ( ع ) احساس مى نمايد ، اما در ماه محرم و صفر اهتمام و شور و نشاط فوقالعادهای برای احیاء ، تعظیم و تکریم قيام و نهضت حسینی (ع ) دارند. وليكن بسيار شایسته است که جامعه حسينى و مراكز مذهبى هرسال این تفکر و بینش را نو و بروز نموده و باغنا بخشى به آن قدرت و قوت علمی و معرفتی بیشتری به آن آرزانى دارد و البته ثمرات و نتایج بیشتری را از این نهضت ارزشمند مطالبه خواهند نمود .
ضرورت بيان و تبيين صحیح اهداف نهضت اباعبدالله الحسین ( علیهالسلام ) به جهانیان
هیچ بحثی در عظمت عاشورا و نقش فوقالعاده اباعبدالله ( ع ) ویاران ایشان در احیاء سنتهای الهی و نبوی (ص ) نیست و هیچ سخنى وبحثى پيرامون تأثیر این حرکت به منظور از بین بردن انحرافات و بدعتها و تحریفهایی که از سوی دستگاه جور و نظام ظلم به وجود آمده بود نیست ، از سوى ديگر مى توان با قاطعيّت ادّعا نمود تمام حرکتهایی که بعد از نهضت عاشورا به وقوع پيوست به گونه اى ملهم از این قیام و نهضت الهی بود که البته همچنان این آفتاب عالمتاب اثر خود را داشته و دارد همانطور که جامعه اسلامی ما انقلاب و نهضت ارزشمند خود را بر اساس این الگو بنيان نهاده و همچنین هشت سال دفاع مقدس خويش را بر اساس این نمونه بى نظير سامان داده ، بدون ترديد موفقيّت های خويش را مدیون نهضت عاشورا میداند.
نهضت حسینی(ع) گنجینهای الهی از سوی خداوند
ترديدى نيست كه خداوند متعال این نهضت را به عنوان گنجينه اى الهى و ذخیرهای آسمانى برای امّت اسلام قرارداد تا بر اساس آن جامعه اسلامی معرفت و شناخت شايسته اى از دين بيابد و ابهامات و تيرگيهائى كه ممكن است خواسته يا نا خواسته در مسير معرفت نسبت به دين و يا ارادت به آن پديد آيد را بهتر بيابد و مشكلات و دشواريهاى سياسى ، اجتماعى ، فرهنگى و دينى خويش را در سايهء اين مصباح هدايت و سراج سعادت بر طرف نمايد ، آن را فراسوى خويش بنگرد و در پرتو آن رهائى جامعه از بار ظلم و عار ستم را صلا دهد .
توجّه به اين نكتهء اساسى و كليدى خصوصاً براى متوليّان امر فرهنگ و دين به ويژه اشخاصى كه در جهان كنونى به نقش و اهمّيت فرهنگ واقفند بسيار ضرورى مى نمايد كه اين نهضت و جنبش اختصاصى به طيف و يا گروه و يا فرقه خاصّى نداشته و ندارد و اگر حتى تا كنون اين نهضت با زبان فرقهء شيعه قرائت مى شد اكنون بايستى آن را براى جهان و عالم اسلام بلكه براى دنياى بشرى با زبانى كه قابل فهم براى جامعه جهانى باشد خوانش نمود و از اينرو لازم است جهان و نيازهاى آن و دغدغه ها و مطالبات آن را به درستى دانست و برابر آن نسخهء مناسب و سازگار ارائه نمود .
اما نگرش پاره اى از افراد نسبت به نهضت اباعبدالله ( ع ) به عنوان هدف و مقصد آنان را بر آن داشته تا تمام تلاش و همه كوشش خويش را مصروف مصیبت و عزاى حسينى ( ع ) نمايند و اين قيام جهانى را در حدِّ حزن و اندوه نگاه داشته و كاهش دهند . شعارها ، جلسات و عزاداری آنها صرفاً به عزا و ماتم منتهی گردد و بلاغ سعیشان این است که تراژدی كربلا و قصّه پر غصّه عاشورا در اوج غم و حزن باقى بماند و با مراثی ، سینهزنی و...این حادثه دلخراش را بهعنوان یک جریان غمناک زنده نگاه داشته شود .
احیاء مصائب اهل بیت(ع) از امتیازات جامعه شیعی
تكرار و تأكيد اين نكته ضرورى مى نمايد كه به باور همه ارادتمندان به ساحت اهل بيت ( ع ) مصیبت اباعبدالله الحسين ( ع ) بزرگترین مصیبت عالم است و احیاء مصائب آن حضرت واهل بيت ( ع ) و حوادث سنگینی که بر آنها رفته از فضائل و امتیازات جامعه شیعی است ، اما اینکه تمام توجه و تلاش در جهت احیاء این مصائب صرف و هزينه شود و از جهات عمده و اصلى اين نهضت غافل گردد ، موجب وهن و مايه فروكاستن قيام حسينى است در واقع راه را با هدف اشتباه گرفتن و هدف را قربانى وسيله نمودن است .
بر اساس روایات نورانى و احاديث سبحانى بایستى این مصائب را زنده نگه داشت و بر آن گريست ، اما نبايستى آن را به عنوان هدف غایی و مقصد نهائى تلقّى نمود ، بلکه اقدام به عزادارى و انجام فعّاليتهاى مربوط به آن به معناى ابزارى برای شناسائى و معرّفى این نهضت به جهان و ارائه آن به آحاد جامعه انسانی و اسلامی است .
آن دسته از افرادی که مصائب عاشورا و مأتم كربلا را هدف دانسته و تمام تلاششان این است تا حوادثی که به عنوان غم و مصیبت وجود دارد را زنده نگاه دارند و از جهات ديگر و اهداف عمده آن سر باز زنند ، چنین نگاهی به عاشورا نگاهی ناقص بلكه ناصواب است.
خلاصه کردن کربلا در حزن و ماتم، نگاه ناتمامی است
ذکر مصائب سالار شهیدان کربلا ( علیهالسلام ) بدون توجه به فلسفه قیام آن حضرت ( ع ) و نوع بینشی که اباعبدالله ( علیهالسلام ) بنيان نهادند هرگز کمال تلّقى نشده بلكه به دور از انديشهء عاشورائى و انگيزه كربلائى است ، زيرا اراده اهل بیت ( ع ) بر آن بود كه مصائبشان همواره تازه باشد تا انگیزهها و اهدافی که برای این نهضت وجود داشته زنده ، روشنگر و كار ساز باشد . بى توجهى به انديشه متعالى نهضت و بى عنايتى به بينش عميق نهفته در قيام حسينى ( ع ) بى محتوىٰ دانستن نهضت و بى قوام شناختن آن را در پى خواهد داشت .
همگان بايد بدانيم كه عاشورا برای عاشورا نيست و کربلا برای کربلا نخواهد بود ، عاشورا برای روشنائى بخشيدن به جهان و کربلا برای زنده نگاه داشتن دين است .
اگر نظر بر آن قرارگيرد كه سخن جدّ والامقام حسين ( ع ) كه فرمود : حسينٌ مصباح الهدىٰ و سفينةُ النَجاة ، بخواهد به درستى تحقّق يابد و مصباح بودن حسين ابن على ( ع ) عالَم گسترشود و سفينهء هدايت بودن آن حضرت جهانگير گردد ، بايستى نگرش نسبت به جريان عاشورا تغيير يابد و توجّه عزاداراى و برگزارى ماتم به سمت هدفى والا و مقصدى اقصى جريان يابد .
شكى در اين معنا نيست كه هدف اصلى نهضت حسينى ( ع ) احیاء و زنده نگاهدارى سنتهای الهی و إماته و میراندن بدعتها و تحریف هاى اموى و مروانى است ، بنابراین کسانی که عاشورا را هدف دانسته و مكرّراً ماجراى عاشورا و داستان کربلا را در پرده هاى غم و صفحه هاى مصيبت بازخوانی و تکرار مى كنند ، با رجوع به بیانات اباعبدالله ( ع ) ، خطبهها ، نامهها و رجزهایی که از آن حضرت به يادگار مانده و آنچه از اصحاب باوفای آن حضرت به جا گذارده شده و سخنان كوبنده حضرت سجّاد ( ع ) و كلمات پر طنين حضرت زينب كبرى ( ع ) و نيز بياناتى كه از رسول گرامى اسلام ( ص ) و ائمه معصومين ( ع ) به يادگار مانده ، قطعاً خواهند دانست که اصل عزادارى و اشك و آه براى هدفى مهمتر و بنيانى اساسى تر وضع و جعل شده و آن اينكه به سبب آن ، معرفت و شناخت صحيح محقّق شده و حق از ناحق تمييز و باز ستانده گردد و حاکمیت ظلم و ستم از حاکمیت عدل و داد تشخيص داده شده و عدل به جاى ظلم نشانيده گردد .
بزرگترين ويژگى عاشورا
با تأمّل در نهضت حسينى ( ع ) و درنگ در قيام پر شور و حماسى آن حضرت ، اين معنا روشن مى شود كه بزرگترين و عمده ترين ويژگى نهضت همانا امتياز بخشندگى و جدا سازى حق از باطل و عدل و داد از ظلم و بيدادگرى است ، در واقع روح نهضت و باطن قيام عبارت از حق طلبى و عدالت خواهى است ، آيا مى توان جسدى بى روح از نهضت ارائه نمود و عزائى بدون روشنگرى و شورى بدون شعور نشان داد .
آنچه اكنون از چنين روشى كه پاره اى از افراد بدان روى آورده اند بر مى آيد اين است كه پوستى بى مغز ، جسمى بى روح و صورتى بدون سيرت ارائه و تنها نمايشى از كربلا و همايشى از حوادث داغناك آن به نشان درآيد .
به جرآت مى توان گفت از نقطه آغاز تا انجام اين هنگامه بى نظير ، همانا بيان حقايق وحيانى و امتياز بخشى آن از جلوه هاى باطل ، بدعت ها ، تحريف ها و انحرافات بوده و هيچ مقصودى در اين ماجراى بزرگ ، جز روشن نمودن اذهان جامعه بلكه تمامى موحّدان و مؤمنانى كه در معرض آسيب ها ، تهديدات ، تطميعات و تبليغات سنگين و ننگين اموى گرفتار آمده بودند نبوده و نيست ، البته بديهى است به جهت وسعت نظر و عمق بصر پديدآورندگان اين قيام دائره شمول اين جريان مرزها را درنورديده و حجابى بين خود و جامعهء انسانى ننهاده است .
نسبت به نهضت اباعبدالله الحسین ( ع ) دو نگاه وجود دارد نگاه اول نگاه ناتمامی است مخصوصاً برای کسانی که مدعی هستند اسلام میتواند در عرصه جهانی حضور پیدا کند و میتواند معادلههای جهانی را تغییر دهد و بر اساس آموزههای وحیانی مسائل جهان را بسازد قطعاً نگاهى که کربلا و عاشورا به عنوان یک هدف مىانگارد نمىتواند تأمینکننده این مهم باشد .
اما کسانی که عاشورا را ضياء هدايت و کربلا را ضحاء سعادت مى دانند برآنند تا در پرتو آن هم خويش را بنگرند كه از مسير رشد و جادّه كمال جدانگردند و هم جوامع بشری را به آن حقیقت توجّه مى دهند تا دچار دنيا پرستى و خود خواهى نگردند ، اين دسته از افراد با چنين نگاهى قطعاً از آثار و برکات گران قدر این نهضت بهرهها مى برند .
نگاهی آسیب شناسانه به بینش هدف گرایانه
آنانى که کربلا را در کربلا خلاصه میکنند و همّ وغمّ خويش را بر آن مى نهند که تنها مصیبت و غمّ و اندوه را زنده نگهدارند و به چیز دیگری غير از آن نمى انديشند و عاشورا را برای روشن نگاه داشتن اندیشه و انگيزه خويش و دیگران نمى طلبند ، و هرگز به دنبال اصلاح اخلاق و مناسبات اجتماعی بر اساس اين نهضت نيستند و نگاه اصلاحی نداشته و تغییر ساختار ناصواب به ساختار صحیح را نمى طلبند اينان با تهى نمودن قيام امام حسين ( ع ) از محتوى خواسته و يا ناخواسته بزرگترين آسيب را به پيكر اين نهضت وارد مى آورند .
شعار امام خمینی ( ره ) كه احياء اسلام ناب بود در مورد نهضت امام حسین ( ع ) نيز مصداق روشنى دارد يعنى اسلامى كه ويژگيها و مختصّات نهضت الهى درباطن را دارد و به درستى در مسير احياء سنت هاى الهى و از بين بردن بدعت ها و تحريف ها گام بر مى دارد به راستى مى تواند نمادى از آن نهضت باشد ، امّا چنانچه بى توجّه به اينگونه ويژگيها و غافل از اين سيرت و باطن باشد و تنها به يك سلسله مسائل ظاهرى توجّه نمايد قطعاً يك حركت درونگرايانه محسوب شده كه باعث میشود جامعه در درون خودش برود و به نهضت اباعبدالله ( ع ) بهعنوان یک چراغ هدایت ننگرد ، چه بسا نسبت به نهضت حسينى نيز چنين تحليل مى نمايد كه آن روزگار اقتضائاتى داشته كه مربوط به عصر و زمان خود بوده و ما تنها وظیفه داریم بر طبق آموزهها و روایات دینی این مصائب را احیاء کنیم و جلسه عزاداری برقرار کنیم، طبیعی است که این نگاه نمىتواند اثربخش و مثمر ثمر باشد این آسیب بزرگی است که نگاه اول ایجادمیکند.
امانگاه دوم که به عاشورا به عنوان ابزاری برای پیشرفت و توسعه وجودی و برای روشن کردن جامعه استفاده میشود آثار و ثمرات فراوانی دارد آن دسته از افرادى که از عاشورا به عنوان یک نهضت اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی و یک نهضت دینی که مبتنی بر آموزههای وحیانی است یاد میکنند همواره جريانات اجتماعى ، فرهنگى ، معنوى و اخلاقى جامعه را درحالتوسعه و پیشرفت مى نهند ، همواره ساختارهای ناصواب و بنيانهاى ناروا را اصلاح میکنند و سد البتّه باید به این توانمندی و قدرت در نهضت اباعبدالله ( ع ) باور داشته باشیم، راز و رمز اینکه عدهای خود را از روح نهضت اباعبدالله ( ع ) جدا میکنند و میگویند ما به این مسائل باور نداریم به این دلیل است که نگاه دسته اول این آسیب را ایجاد میکند.
نتیجه بحث:
بنابراین اگر چنين سؤالى مطرح شود که آیا عاشورا هدف است یا یک وسیله ؟ به روشنی پاسخ داده مى شود که عاشورا چراغى روشن و اخترى فروزان است که انسانها با بهرهمندیاز این چراغ هدایت و سفینهء نجات به کرانه ايمان و ساحل نيكبختى رهنمون میشوند ، از طریق این مصباح هدایت حقيقت و عدالت را میشناسند و از بدیها و زشتیها فاصله میگیرند.
همانگونه كه انقلاب ، دفاع مقدس و جامعه فرهيخته الهامگیرنده از این نوع نگاه بود و بر اساس چنين قرائت و خوانشى از نهضت است كه مى توان جامعه و نظامى متأثر از مكتب فروبخش حسينى دانست ، بدترين دشمنى و عداوت با نهضت سالار شهيدان تفسير و تعريف تحريف آميزى است كه مسير معرفتى و ارادتى را نسبت به آن حضرت و مكتب تابناكش منحرف نمايد .
امید كه با تعريف ، تفسير و رفتار شايسته و مناسب در ایام عزای حسینی ( ع ) تمامى كسانى كه خود را مدّعى اين جريان مى شناسند و ارادتمندانه پا در ركاب اين خدمت مى نهند ، خصوصاً فضلا و طلاب و همه کسانی که در تبلیغ فرهنگ حسينى حضور مؤثر دارند و در منابر ، تکایا و حسینیهها سخنرانی میکنند و يا مدح و مرثیهای دارند، شایسته و متناسب با نهضتاباعبدالله ( ع ) این امور را احیاء کنند.
و همچنين اميد که بينش صحيح و نگرش درست نسبت به ظاهر و باطن نهضت كه باطن نهضت را هدف و ظاهر آن را وسيله بنگرند و هيچيك را به بهانه ديگرى ذبح نكنند و همواره با حفظ مراتب اين نهضت آسمانى جامعه اسلامى بلكه جامعه جهانى را به اهداف عالى و مقاصد سامى اين نهضت آشنا و علاقمند سازند .