خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت روز دانشجو بخشی از توصیه های حضرت آیت الله جوادی آملی را در قالب شش اصل معرفتی، تربیتی و اخلاقی که باید همواره مد نظر و مورد توجه دانشجویان و اساتید باشد را منتشر می کند.
تغذیۀ روح از حکمت و محبت
1- همان طوري که فرشتگان از تسبيح و تحميد و تهليل و تکبير خدا، اغتذا ميکنند، روح مجرد انساني نيز از حکمت و محبّت تغذّي مينمايد تا هم شأن عقل نظري او با حصول معارف غيبي تغذيه گردد، و هم شأن عقل عملي وي با شهد محبت کامياب شود. لذا برنامهٴ اصلي رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در چهرهٴ تعليم کتاب و حکمت و تزکيهٴ نفوس تجلي نمود، و اجر رسالت آن حضرت محبت عترت شد، که هيچ گاه از قرآن جدا نخواهند شد.
بنابراين، وِداد معلمان آسماني و مودّت وحي الاهي اوّلين شرط فرشته خويي است.
علم وسیله تقرّب به حق تعالی
2-چون جان لبريز از محبّت خدا و اولياي او فراتر از قلمرو زمان و گستردهتر از فلات زمين است، براي تعلم وي نه زمان مخصوص معتبر است و نه زمين خاص شرط است؛ چنانکه هيچ کدام از علل و عوامل مادي مانع آن نخواهد بود، لذا نه تنها هر روز بايد بر درجات علم افزود، چنانکه از حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) منقول است: روزي که بر دانشم افزوده نگردد، برايم مبارک نيست؛ بلکه هر محفلي بايد سبب ازدياد معرفت گردد، چنانکه از آن حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) رسيده است؛ هر کس در مجلسي بنشيند و چيزي در آن مجلس نياموزد و بر دانش خويش نيفزايد، جز دوري از خدا سبحان بهره نبرده است.
از آن چه گذشت روشن ميشود که علم وسيلهٴ تقرّب به خداست، و يکي از بارزترين مصداق آيهٴ کريمهي: ﴿وابتغوا إليه الوسيلة﴾ ميباشد، زيرا چيزي که تحصيل آن مايهٴ قرب به خدا و تعطيل آن سبب بُعد از اوست، حتماً وسيلهٴ مناسبي براي شناخت خدا و امتثال وظيفهٴ الاهي خواهد بود.
هر چيز بدون وجه خدا هالک است
3- همان طوري که با سرمايهٴ معرفت خدا و محبّت او سراسر جهان هستي وجهالله ميباشد، و برابر آيهٴ مبارکهي: ﴿فأينما تولّوا فثمّ وجه الله﴾ به هر چيزي و شخصي، به هر کوي و برزني و به هر سمت و سويي نگاه شود، چهرهٴ رحمت خدا جلوهگر بوده، متن صراط مستقيم ميباشد، با غفلت از دفينهٴ غيبي و اغماض از رمز و راز فطري، تمام جهات عمودي و افقي جز کژراهه چيزي نخواهد بود، چنانکه از تمثيل آيهٴ کريمهي: ﴿أينما يوجّهه لا يأتِ بخيرٍ﴾ استنباط ميگردد.
برهان مطلب در قرآن کريم چنين تبيين شد: چون هر چيز بدون وجه خدا هالک است؛ ﴿کل شيءٍ هالک إلاّ وجهَه﴾، اگر به هر چيزي بدون آيت بودن نسبت به خداي معروف و محبوب نگريسته شود، ناظر و منظور و نظر، محکوم به هلاکت اند و بر هالک جز کژي چيزي نيست.
معرفت خداوند بالاترین دانش
4- گرچه هر دانش استدلالي که به تشريح اسرار خلقت ميپردازد، به منزلهٴ تفسير آيهاي از آيات تکويني خداست و هر علم برهاني که به تبيين رموز هستي منتهي ميگردد، به مثابهٴ شرح متني از متون کتاب کيان و ترجمهٴ کلمهاي از کلمات متکلم غيبي خواهد بود، لکن والاترين دانش مُستَدَل و بالاترين علم مُبَرْهَنْ، فراگيري معرفت صاحب آيات و کلمات يعني خداي منان خواهد بود که از هر آيه و کلمهاي و از هر تفسير و تشريحي و از هر مفسر و شارحي به ما نزديکتر ميباشد، بلکه از خود ما به ما نزديکتر خواهد بود و اين راه نزديک، جز با يک گام طي نميشود؛ يک قدم بر خويشتن نه و آن دگر در کوي دوست.
رسالت انديشوران و شناخت آفتهاي فکري
پ5- روح مجرد انساني مادامي که به عنوان نسيم الاهي بدن طبيعي را زنده نگه ميدارد، همانند ديگر متزمّنان، محکوم به احکام زمان خاص خود خواهد بود، لذا نه تقديم متأخّر رواست و نه تاخير متقدّم.
آن چهاکنون رسالت انديشوران ديني را تشکيل ميدهد، بعد از استحکام مباني و اصول اسلام، شناخت آفتهاي فکري است که هماره، مکّاره مينشيند و محتاله ميرود، چون شرّ بالذات ممتنع است، گزندهترين شبهه و خزندهترين نقد ديني از خير قابل اعتنايي برخوردار بوده، شناسايي و پاسخ مستدل آن، از کاملترين مصاديقِ اثارهٴ دفائن عقول خواهد بود، که پيروان راستين پيامبران الاهي (عليهمالسلام) موظف به آنند و استفاده از رهنمودهاي سودمندانه آنان از بهترين کارهاي متعلمان طريق نجات است که اگر عالمان ربّاني و متعلّمان بر سبيل رستگاري، به وظيفهٴ خويش قيام و اقدام کنند، از همج رعاع که همان شبهات دينياند، کاري ساخته نيست.
لزوم هماهنگی میان حوزه های فکری و متون دینی
6- خصيصهٴ نظام اسلامي آن است که مراکز علمي آن صبغهٴ اسلام داشته، عناصر محوري آنها را اصول فکري و مسائل ارزشي اسلام تشکيل ميدهد. متون درسي دانشگاهها و اصول علمي آنها را ميتوان با رهنمودهاي جامع فکري و ضوابط مُتلقّات از قرآن و عترت(عليهمالسلام) منطبق نمود که با آن ها موافق باشند يا با آن ها مخالف نباشند، کرايم اخلاقي را ميتوان از راهنماييهاي ديني استنباط کرد و تعليم هماهنگ با تزکيه را فراسوي دانشگاهيان گرانقدر نصيب نمود.
اگر هر علم مبرهني، اعم از علوم تجربي و انساني به نوبه خود تفسير صحيح و تبيين درست آيتي از آيات نظام هستي ميباشد، تدريس چنان علوم بايد در راستاي تشريح متن ديني و تفسير کلمات الاهي باشد.
بنابراين، از جهات متعدد ميتوان حوزهٴ فکري و استدلالي يک جامعهٴ اسلامي را مطابق همان نظم ديني تنظيم کرد. منشأ استبعاد اسلامي شدن علوم و متون درسي دانشگاهها محصول غفلت يا تغافل از نصوص جامع و اصول علمي کلي است، که دربارهٴ بسياري از رشتههاي فکري، از خلال آيات قرآن کريم يا نصوص روايي عترت طاهرين(عليهالسلام) استظهار ميشود.