به گزارش خبرگزاری «حوزه»، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جشنواره تقدیر از پژوهشگران برتر پژوهشگاه قرآن و حدیث اظهار داشت: در گذشته، تتبع پژوهش محسوب میشد، ولی الان اینطوری نیست؛ بهعنوان مثال، یک وقتی کسی راجع به خاتمیت بحثی کرده و سی و یا چهل روایت را جمعآوری کرده بود و به ما گفت که میخواهیم تعداد روایات به صد تا برسد. ما به کتابها و کتابخانههای متعدد مراجعه کردیم تا این روایتها به 100 برسند. بنابراین در گذشته تتبع خیلی وقت میبرد، اما الان همه آن کارهایی را که در گذشته طی دو سه ماه انجام میدادند، یک روزه انجام و تحویل داده میشود. لذا این روزها فکر نمیکنم اینها جزو پژوهش حساب شوند.
آیت الله استادی در همین رابطه افزود: حدیث، یک تتبع دیگر لازم دارد که حتماً نیاز هم هست که ما از لفظ بگذریم و در معنا تحقیق کنیم. یعنی همان بحث خاتمیت، آن موقع دنبال لفظ «خ ت م» بودیم که پیدا کنیم چیست، اما الان اگر کسی دنبال این باشد که در چه روایاتی این بحث ولو با غیر این لفظ مطرح است، اینها را خیلی نیاز دارد. یعنی همان کاری که علامه طباطبایی(ره) درباره قرآن کرده و به لفظ کاری نداشته و گفته است، من تفسیر قرآن به قرآن میکنم. این تسلطی که ایشان پیدا کرده بود و از مضامین آیات برای تفسیر و شرح یک آیه استفاده میکرده، کار خیلی لازمی است که واقعاً اسمش هم تحقیق است.
عضو شورایعالی حوزه، تکمیل کتابهای حدیثی را، نیاز امروز عرصه حدیثپژوهی عنوان کرد و اظهار داشت: نیاز دومی که در حدیث هست، تکمیل همین کتابهای حدیثی است. بهعنوان مثال در وسایلالشیعه، خود صاحب وسایل با زحمت فراوان و سالها وقت، یک «ما تقدم و ما یأتی» درست کرده، بعد هم یک گروهی به خواست حضرت آیت الله بروجردی خواستند این کار را تکمیل کنند. اینجا چون لازم بوده و فقیه نمیتوانسته پیش از فحص، فتوا بدهد، باعث شده اینها دنبال کنند و ببینند چه چیزی بوده است؛ اما در سایر معارف کسی چنین احساسی نمیکرده است، چهار تا یا ده تا روایت میدیده، بعد هم خیال میکرده همین بابی که در بحارالانوار هست، همین است و کافی میباشد. یا مثلاً خیال میکند همین که در وافی هست کفایت میکند؛ بنابراین، کار بسیار لازمی که حدیث لازم دارد، این است که ما این بابها را تکمیل کنیم.
این محقق حوزه علمیه قم، شرح و تفسیر احادیث را از کارهای ضروری دانست و تأکید کرد: نکته دیگر آن است که احادیث هم مثل آیات قرآن خوب شرح و تفصیل میخواهد. من یادم هست، هر وقت بحث این میشد که معنی فلان روایت چیست؟ میگفتند، ببینید مرآةالعقول یا... چه گفتهاند، همان سه چهار تا شرح که بود، خیال میکردند شرح و تفسیر روایت همان است و کفایت میکند!
آیت الله استادی با ضروری دانستن احتیاط در برخورد با احادیث، خاطرنشان کرد: گاهی بعضیها از این طرف میافتند و گاهی از آن طرف! تا چیزی را نمیپسندند، زود جرات میکنند و میگویند «جعلی» است! حکم به جعلی بودن خیلی سخت است، زیرا امام اینطور نگفتند، بلکه گفتند اگر سند ندارد بگویید حجت نیست؛ اگر مضمونش مبهم است بگویید برای ما حجیت ندارد. بگویید ما نمیدانیم؛ «رُدّوها الینا» یعنی آنرا به خودمان برگردانید. احتیاط در اینگونه موارد نیز همین است. بنابراین، به نظر آنهایی که دنبال کار حدیثی هستند، هر جایی که به اجمال برمیخورند، آنرا به اجمالش واگذار کنند؛ به نظر، چون احتمال دارد خلاف در بیاید، نه نفی آن درست است که بگوییم حدیث «جعلی» است و نه توجیه آن درست است، بلکه حد وسط درست است؛ یعنی اینکه روایت را به حال خود [به اجمالش] واگذار کنیم. بالاخره ما معیار داریم و حدیث باید از حیث سند «حجت» باشد و از نظر مدلول «مبین» باشد؛ نه از این طرف بگوییم جعلی است و نه از آن طرف به فکر بیفتیم که یک طوری روایت را حل و توجیه کنیم .
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به نقل به معناها در عرصه حدیث، تلاش برای رسیدن به اصل حدیث در نقل به معناها را ضروری و کارساز دانست و خاطرنشان ساخت: یک کار خیلی لازم در این مورد، این است که در این «نقل به معناها» ما اصلش را پیدا کنیم. یعنی با فصاحت و بلاغتی که ائمه اطهار(ع) داشتند، در بین احادیث نقل به معنا شده، بتوانیم حتی مظنه هم پیدا کنیم که کدام اصل است، یک جاهایی مشکل را حل میکند.
آیت الله استادی در پایان سخنان خود در توصیهای کلی به همه پژوهشگران، ضمن تأکید بر لزوم امانتداری در استفاده از پژوهشهای دیگران، رعایت حق سابقین را ضروری دانست و گفت: اینکه الان ما خدای ناکرده میشنویم، مثلاً یک طلبه فاضلی چیزی نوشته، بخشی از نوشتهاش مال کسی است، بخشی مال کسی دیگر است، یا از یک کتابی خیلی استفاده کرده و فقط در مصادر اثرش، 200 تا کتاب ذکر میکند و مینویسد ما از این هم استفاده کردیم! این حقکشیها ظلم است. لذا در کارهایمان اگر از کار کسی استفاده میکنیم، مقید باشیم که حقش را ادا کنیم. اگر واقعاً یکچهارم از این نوشته مال کسی است، در مدارک و مصادر بهعنوان یکچهارم بیاوریم نه اینکه بهصورت کلی بگوییم از این کتاب هم استفاده شده است! حتی بعضیها اینقدر بیانصافاند که اسم هم نمیآورند و میترسند دیگران بفهمند که چنین کتابی هم هست! در حالیکه شرط اولیه شروع تحقیق این است که ما بدانیم پیشینه این تحقیق چیست. اگر کسی ندیده اصلاً محقق نیست.
انتهای پیام 313/17