به گزارش خبرگزاری «حوزه» آیتالله رضا استادی، شب گذشته در ادامه تفسیر سوره مومنون در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) گفت: در ذیل آیه این سوره که سیر و مراحل خلقت انسان را از سلاله من طین، نطفه، علقه، مضغه و ... تا دمیدن روح بیان کرده است روایات زیادی وجود دارد و از آنجا که در تفسیر نمیتوان خود را از روایت بی نیاز بدانیم باید بر روی آن تامل کنیم همان طور که علامه طباطبایی نیز این کار را کرده است.
وی ادامه داد: تفاسیر روایی فراوان است اما معروفترین آن ها در شیعه کتاب نورالثقلین و البرهان سیدهاشم بحرانی و در اهل سنت درالمنثور سیوطی است که بسیاری از مفسران از جمله علامه طباطبایی بسیار به آنها رجوع داشته است البته این به معنای آن نیست که نیازی به کتب دیگر نداریم.
لزوم جمعآوری تمامی روایات تفسیری
وی افزود: باید برای روایات تفسیری کار جامعتری صورت بگیرد که ظاهرا مراکزی در قم در حال انجام این کار جدید هستند تا روایات تفسیری اضافه بر این کتب معروف نیز جمعآوری شود.
آیتالله استادی به برخی روایات ذیل سوره مومنون اشاره کرد و گفت: در علل الشرایع روایتی نقل شده است که امام معصوم(ع) مراحل خلقت را شش مرحله دانسته که براین اساس، سلاله نیز خود یک مرحله محسوب شده است که قبل توضیح آن داده شده که میتوان تمامی این مراحل را با واسطه و یا بدون واسطه به خلقت انسان نسبت داد و اگر بگوییم انسان از خاک آفریده شده و یا نطفه نسبت اشتباهی ندادهایم.
این استاد تفسیر قرآن اظهار کرد: روایت دیگری نیز در همین کتاب از امام رضا(ع) نقل شده که ایشان در جواب این سؤال که چرا کسی که شراب میخورد تا 40 روز عبادات او مقبول نیست؟ ایشان فرمودند چون اثر آن تا 40 روز باقی می ماند و در ادامه این روایت، هر یک از مراحل خلقت نیز 40 روزه بیان شده است، یعنی 40 روز طول می کشد تا انسان از نطفه به علقه و از علقه به مضغه و ... تبدیل شود.
وی افزود: در اینجا سؤالی پیش میآید و آن این است که آیا این مسئله با علم امروز سازگاری دارد یا نه، اگر سازگار بود، افتخاری برای ماست و اگر هم نبود باید یا روایت را به تعبیر بزرگان تاویل کنیم و یا باید ببینیم درست است یا نه؟.
انسان موحد، غصه روزی را نمیخورد
آیت الله استادی تصریح کرد: یک نکته در سیر مراحل خلقت وجود دارد و آن این است که خداوند همان طور که انسان را در رحم به لحاظ غذا تامین می کند و وقتی به دنیا میآید هم روزی او به وسیله شیر مادر تامین است نباید در طول مسیر زندگی غصه روزی را بخورد و انسان موحد این ویژگی را دارد.
وی ادامه داد: روایتی از امام حسین(ع) نیز نقل شده است که اشاره به آیه شریفه سوره انسان(لم یکن شیئا مذکورا) دارد که باز به مراحل خلقت اشاره می کند. همچنین تعبیری از این امام عزیز هست که خدایا تو را شکر می کنم که مرا در دوره ای آفریدی که پیامبر حضور دارد و اغلب مردم آن مانند دوران انبیاء گذشته کافر نیستند؛ آیت الله جوای آملی نیز بسیار به این فراز استناد کرده و تاکید می کنند که ما باید قدر دورهای که در آن زندگی می کنیم را بدانیم.
عضو شورای عالی حوزه تصریح کرد: ما به نعمت برکت وجود امام و انقلاب اسلامی در یک خانواده شیعه در ایران به دنیا آمده ایم و تصور کنید اگر 200 سال قبل در یک خانواده غیرشیعه در یک نقطه دیگر دنیا متولد می شدیم معلوم نبود چه وضعی داشتیم و باید از این بابت خدا را شاکر باشیم.
راه حل رفع تضاد برخی روایات با علم
وی با اشاره به روایتی از اصول کافی مبنی بر اینکه نطفه اگر در رحم مستقر باشد می تواند انسان شود و در غیر این صورت موجود نمیشود بیان کرد: امروز شرایط متفاوت شده است و برخی معقتدند که نیازی به رحم نیست و اگر علم قطعی و یقینی این مسئله را ثابت کرد که برای تولد انسان لزوما نیازی به رحم نیست با این دسته روایات چه باید بکنیم.
وی افزود: پاسخ این است که اگر روایات مربوط به احکام و وظایف و عبادات باشد به عنوان امر موثق به آن عمل می کنیم ولو اینکه ممکن است خلاف واقع باشد درست مانند خبر واحد که حجت است اما از احکام که بگذریم فقط به روایات محکم و مطابق با واقع می توانیم عمل کنیم و یا باید بگوییم ما مراد این روایت را نمی فهمیم و نباید به دبنال توجیه بیخودی آن برویم.
ترجمه کتب مرجع برای عموم کار اشتباهی است
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: طلاب و دانش پژوهان حوزه باید روایات کتب اربعه را خوب بخوانند و مطالعه و در آن تدبر کنند زیرا امروزه دوره ای است که به همه چیز اشکال می کنند و ممکن است برخی همین روایات را دستاویزی علیه ما به کار بگیرند که باید پاسخ مناسبی برای آن ها داشته باشیم البته یک نکته ای که باید تذکر بدهم این است که برخی مراکز آمده اند و کتب منبع و محل رجوع یک عالم و فاضل و متخصص علوم دینی مانند همین کتب اربعه را به فارسی ترجمه و در اختیار عموم قرار می دهند که این کار غلطی است زیرا ممکن است مردم با خواندن آن دچار چنین مشتبهاتی شوند در حالی که فهم برخی روایات نیازمند متخصص و عالم دینی است.
عضو شورای عالی حوزه علمیه تاکید کرد: کتب حدیثی سابق نباید ترجمه شود و در اختیار همه مردم قرار بگیرد زیرا کتاب مرجع و منبع برای یک عالم است که این الان به اشتباه رسم شده است حتی کتب اخلاقی گذشته که مربوط به آن دوره بوده است نباید به صورت مستقیم ترجمه و عمومی شود بلکه باید از آن ها استفاده کنیم و متناسب با نیاز روز ترجمه کنیم زیرا نوع کتب سابق نیازمند اصلاح است.
محکمات دینی در مجامع عمومی مطرح شود
آیت الله استادی تصریح کرد: در هر صورت اگر مفاد روایتی را نفهمیدیم نباید آن را تکذیب کنیم و مشی علما نیز این بوده که تکذیب روایت برای آن ها آسان نبوده است البته نباید توجیه بیخودی هم بکنیم مانند توجیهی که یک عالمی برای فواید خوردن نمک ذکر می کرد ولی امروز نمک را سم می دانند و امروز هم کسی بخواهد از منابع دینی درباره نمک بگوید شاید بتواند نیم ساعت بر ضد آن صحبت کند از طرف دیگر مسایل علمی نیز همه یقینی نیست و هر روز چیز جدیدی گفته می شود.
این استاد حوزه عنوان کرد: هر چیزی را نباید هر جایی مطرح کنیم بلکه باید محکمات را عنوان کنیم و از ذکر متشابهات دینی در دوره کنونی به شدت بپرهیزیم.
وی گفت: روایتی است که دو ملک وقتی نطفه در رحم قرار دارد و چهار ماهه که می شود می گویند پسر می شود یا دختر، شقی است یا سعید و رزق او چقدر است و ... که این گونه روایات نباید در مجامع عمومی عنوان شود؛ زیرا ممکن است برخی دچار اشتباه شوند و یا اینکه باید درست برای آنان همه ابعاد مسئله را توضیح بدهیم زیرا از مسلمات قرآنی است که شقاوت و سعادت انسان در دست خود اوست اگرچه ظاهر و هوش و ... از دست ما خارج است البته ممکن است فردی که در خانواده شرابخوار به دنیا می آید کسب سعادت برای او دشوارتر باشد اما اراده او مطمئنا موثر است.
عضو شورای عالی حوزه علمیه ادامه داد: علامه شعرانی که از استادان آیات جوادی و حسنزاده آملی بود سه تفسیر مجمعالبیان، منهجالصادقین و ابوالفتوح رازی را تصحیح کرده است و هر جا لازم بوده شرحی بر آن در پاورقی نوشته است؛ وی علامهای ذوفنون و جامع بود و در ذیل برخی روایات ذیل آیه گفته شده آورده است که خلقت هر مرحله انسان در 40 روز مطابق با علم طب گذشته و اکنون نیست و این روایت نیز جزء روایات متواتر نیست و حکم شرعی بر آن مبتنی نیست.
مراد از سبع طرائق
وی در پایان با اشاره به «سبع طرائق» که مراد هفت راه در آسمان است گفت: اگر مراد از آن را راه معنوی که ممر فرشتگان است بگیریم در ادامه آیات قبلی است؛ اما اگر مراد آسمان معمولی و ظاهری فرض کنیم مفهوم دیگری دارد که در جلسه آینده به آن میپردازیم.