به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی فضل الله از روحانیون سرشناس لبنان طی سخنانی در مسجد امامین حسنین(ع) در منطقه حارة حریک بیروت، با اشاره به اهمیت رسانه در دنیای کنونی، بر ضروری راهبرد رسانه ای نزد جریانات اسلامی تاکید کرد که متن اظهارات وی تقدیم خوانندهگان ارجمند می شود:
استفاده از رسانه
آنچنان که معروف است، در قرآن کریم از میان پیامبران بیشترین یادآوری از حضرت موسی (ع) شده و قرآن کریم از زوایای متعدد به سیره آن حضرت پرداخته است.
کسی که در سیره حضرت موسی (ع) تأمل و تدبر به خرج دهد، درمییابد که از میان حوادث و رویدادهای بسیاری که میان آن حضرت و فرعون اتفاق افتاد و سرنوشت نهایی فرعون را رقم زد، صحنه روز زینت چکیدهای از تمام حوادث سیره حضرت موسی (ع) است. این روز نقطه عطفی در آگاهسازی جامعه آن روزگار است. جامعهای که در چنبره رسانهای دستگاههای امنیتی، دینی و مالی حاکمیت آن روزگار قرار داشت. چون موسی (ع) در همین دستگاه تربیت شده بود، به خوبی میدانست که مقابله با این سلطه جز با نفوذ ژرف در میان تودهها و استفاده از واژگان و اندیشههای تأثیرگذار امکانپذیر نیست.
او درک کرده بود باید به گونهای مقابله کند تا آنچه را که فرعون در اذهان مردم تثبیت کرده، به یکباره فرو ریزد. فرعون در ذهن مردم جا انداخته بود که پیامبری موسی (ع) بیاساس می باشد. او جادوگری است که در برابر جادوگران بزرگ فرعون یارای ایستادگی ندارد.
از این رو حضرت موسی (ع) خیلی سریع دعوت فرعون را پذیرفت. این که در روز زینت، در برابر مردم به مصاف جادوگران بزرگ و زبر دست فرعون برود. روز زینت یکی از اعیاد بزرگ مصریان بود. فرعون «كُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ» را آورد. آنان نیز در برابر چشمان مردم «فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاؤُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ * فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ* فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِينَ* وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ* قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ* رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ».
حضرت موسی (ع) با این رویارویی توانست برنامهها و توطئههای فرعون را مختل نماید و برگه برنده او را که همان سحر و نیرنگ باشد، از او بگیرد. فرعون از این برگ برنده در برابر دشمنانش استفاده میکرد. از این رو فروپاشی منطق و شکست جادوگران و سپس ایمان آوردنشان به حضرت موسی(ع) و خدای او، به قول امروز، بزرگترین حادثه رسانهای به شمار میرفت. حادثهای که به سود حضرت موسی (ع) مؤمنان تمام شد و پیروزی بزرگی برای دین الهی بود.
نتیجهگیری مهمی که از این قضیه میتوان داشت، این که حضرت موسی (ع) تلاش بسیاری به خرج داد تا روش گمراه کننده فرعون را که اساس عملکرد همه طاغوتها و فرعونهاست، متلاشی کند. «مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى» عنوان این روش طاغوتی و فرعونی است.
حضرت موسی (ع) به خوبی فهمیده بود که اگر در این نبرد رسانهای به پیروزی برسد، بعد از آن به منبع مطمئنی برای حق و حقیقت تبدیل شود؛ ولی به فرض محال اگر فرعون پیروز شود، ذهن مردم را آکنده از دادههای دروغین خواهد کرد و بر مردم بیشتری سلطه خواهد یافت.
رسانه هدفمند، رسانه گمراه کننده
عزیزان! این رویداد نمونه خوبی برای رسانههای هدفمند است و البته نمونههای دیگر بسیاری نیز وجود دارند. در مقابل، حاکمیتهای استبدادی همیشه از رسانههای مخالف بهره بردهاند تا مردم را گمراه کنند و از آنها برای پیشبرد برنامههای استبدادی، طغیانگرانه و سودجویانه خود استفاده کنند.
عنصر مشترک میان رسانه هدفمند و رسانه گمراه کنند، ابزارهای رسانهای است. در گذشته ابزارهای رسانهای به منابر، تجمعات و اعیاد منحصر میشد. از این رو حاکمیت همیشه تلاش داشت که با استفاده از وعاظ السلاطین به نهادهای دینی دست اندازی کنند.
بهترین مثال برای استفاده رسانهای حاکمان استبدادی، سب و دشنام امام علی (ع) بر منابر مساجد است. تبلیغات به جایی رسید که مردم گمان میکردند، علی (ع) نماز نمیخواند. حال آن که علی (ع) به عنوان یک جوان مسلمان هیچگاه بر بتی سجده نکرده بود. از این رو بعد از این که خبر ضربت خوردن امام علی (ع) به شام رسید، فردی پرسید: آیا علی نماز میخواند؟!
غیر از منابر، از تجمعات و نشستهای قبیلهای نیز به عنوان ابزار رسانهای استفاده میشد. از این رو حاکمان مستبد میکوشیدند که آنها را در اختیار بگیرند و به نفع خود مورد بهره برداری قرار دهند.
به امروز بیاییم، به نظر نمیرسد که روش استفاده از رسانه تغییرات چندانی کرده باشد. روش همان زر، زور و تزویر است؛ اما باید انحصار فضا و ماهوارهها را نیز به این روشها افزود. تمایل حاکمیتهای سلطه طلب برای در هم کوبیدن شبکههایی که نظرات متفاوتی دارند یا از مقاومت حمایت مینمایند و نیز تلاش فزاینده ماهوارههای وابسته به آنها برای تثبیت اصل «مَا أُرِيكُمْ إِلاَّ مَا أَرَى» بر همین اساس قابل تفسیر است.
مسئولیت ما در قبال خبر
در رابطه با اهمیت نبردهای رسانهای، باید به نکته مهمی اشاره کرد و آن توزیع مسئولیتهاست. در تبیین این مسئله قرآن کریم جایگاه ویژهای دارد.
درست است که قرآن کریم میفرماید: «إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا» یعنی این که صاحبان رسانه گمراه کننده، فاسق هستند و از توان مالی بسیاری برای مدیریت نشر خبرها برخوردارند. ولی قرآن کریم مسئولیت و پیامدهای دنیوی و اخروی خبر را متوجه مخاطب میداند. میفرماید: «فتبيّنوا» به ویژه این که ما در زمانی قرار داریم که دریافت کننده اطلاعات و اخبار، منفعل نبوده و به بخشی از ابزار رسانهای گمراه کننده تبدیل شده است. چه بسیار خبرهای دروغ و فتنه انگیزی، خصوصاً خبرهای مصوری که اگر مورد پذیرش مردم قرار نگیرند، فرصت انتشار و توسعه بیشتر نمییابند. اسلام وقتی از انسان میخواهد «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً» نسبت به دادن آگاهی در این زمینه اهتمام ویژهای دارد.
از جنبه دیگر، وقتی انسان آگاه، خبری را دریافت میکند، به این معنا نیست که او کاملاً به ابزار دارای قابلیت کنترل از راه تبدیل شده است و دیدهها و شنیدههای خود تکرار میکند. بلکه او انسانی صاحب اختیار است که میتواند انسانیت، عقلانیت و باور خود را تعطیل کرده و همراه غرایز خود شود. حرف ما این است که آمادگی و قابلیت برای گمراه شدن، ذاتی است و این انسان است که تعطیلی عقل و ضمیر خود را برمیگزیند یا این که آگاه و فهیم باقی میماند.
مهم این است که این رابطه، یک رابطه مشترک است. هم مدیران و مسئولان فاسق حاکم بر رسانهها مسئولاند و هم (به شکل بیشتری) مخاطبان طایفهای و مذهبی غریزه محور مسئول هستند که اگر اندکی عقل خود را به کار میانداختند و عواطف خود را کنترل میکردند، ما حتماً وضعیت بهتری داشتیم.
امروز ما با رسانههایی سر و کار داریم که بر تصویر و بهره برداری از آن به وسیله دستکاری و جعل تصاویر، تحریک غرایز، بازی با شعور مردم و دروغهای آشکاری که نمیگذارند چشمها پلک بزنند، مبتنی هستند. دروغهایی که اگر افشا شوند و حقیقت برملا شود، از افراد عذرخواهی میکنند، اما افکار عمومی به خاطر شستشوی مغزی و جادوی رسانه، حرکتی از خود نشان نمیدهد و ساکت است.
باید راهبرد رسانهای داشته باشیم
ما با توانمندیهای عظیم و نابرابر دیگران روبرو هستیم. شاید نتوانیم از تواناییها و امکانات آنان بکاهیم. چون از نظر کیفیت و کیفیت، این رقابت نابرابر است؛ اما وظیفه داریم در سطح گروهها، برای خود راهبرد رسانهای تدوین کنیم. راهبردی که مبتنی بر جستجوی ابزارهای تأثیرگذار دیگری که دیگران ندارند، باشد؛ مانند صداقت، اخلاق محوری، انصاف و عملکرد حرفهای که هم ابزارهای مناسبی برگزیند و هم مخاطب را خوب بشناسد و در جستجوی محتوا باشد. مهمتر این که این راهبرد باید مبتنی بر آمادگی و رقابت باشد، نه دفاع، ادعا و توجیه گری.
با توجه به بالا گرفتن درگیریهای فکری و سیاسی، ما بیش از گذشته مسئول هستیم. باید آگاهی و دانش رسانهای خود را ثابت کنیم. باید نیرو تربیت کنیم. نباید بگذاریم که مردم طعمه خرد دزدان شوند. باید جامعهای بسازیم که مورد نظر خداوند است و پیامبر نیز ما را به سوی آن دعوت کرده است: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ».