دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۶
وقتی علامه مجلسی فاسق را مؤمن می‌کند

حوزه/ هر جا که برویم و هر کاری که انجام دهیم، نمی توانیم از سلطه حکومت الهی خارخ شویم و رزق و روزی ما در همه حال بدست رازق یکتاست؛ ما در برابر این لطف بزرگ الهی چه کرده ایم!؟

* آیه

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها هود/62

 هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست مگر اینكه روزى او بر خداست

* آینه

حکایت؛ زمانیکه مرحوم محمد تقی مجلسی هنوز شهرتی نداشت مردی به ایشان گفت: همسایه ای دارم از دست او به تنگ آمده‏ام، شبها اشرار را به خانه خود جمع می‏کند و مشغول شراب خواری و ساز و رقص می‌شوند، می‏ راه چاره ای برای من پیدا کنید ؟

شیخ فرمود: امشب ایشان را به مهمانی دعوت کن من هم در آن مهمانی حاضر می‏شوم، آن شخص آنها را برای شام دعوت کرد، علامه قبل از همه وارد منزل شد و در گوشه‏ای نشست، ناگاه رئیس اشرار با دار و دسته‏اش از در وارد شدند و نشستند و چون علامه مجلسی را دیدند ناراحت شدند، زیرا ایشان از جنس آنها نبود و بسبب او عیش آنها خراب می‏شد. رئیسشان خواست علامه را از دور خارج کرده باشد، روی به علامه کرده و گفت: شیوه‏ ایکه شما در زندگی دارید بهتر است یا شیوه‏ایکه ما داریم ؟ علامه گفت: هر یک خواص و شرایط زندگی خود را بیان کنیم آن وقت ببینیم کدام بهتر است؟

 رئیس گفت: یکی از اوصاف ما این است چون نمک کسی را خوردیم به او خیانت نمی‏کنیم، علامه گفت: حرف شما را قبول ندارم.

رئیس اشرار گفت:این در میان همه ما مسلم است.

علامه فرمود: شما تا الان نمک خداوند عالم را نخورده‏اید!؟ رئیس که این سخن را شنید تاملی کرده یک مرتبه از جای بلند شد و رفت، همراهان او نیز همه رفتند، صاحب خانه به علامه گفت: کار بدتر، شد چون آنها با ناراحتی رفتند.

صبح روز بعد، رئیس دزدها درب خانه علامه که ان روزها یک روحانی معمولی بود، آمده عرض کرد:کلام دیشب شما بر من اثر کرد، من عمری است نمک گیر خداوند هستم و رزق او را می خورم اما ...! اکنون توبه کرده و غسل نموده‏ام و آمده‌ام تا مسائل دین را به من تعلیم دهی.

با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha