به گزارش خبرگزاری «حوزه»، به نقل از پایگاه طلیعه،حجتالاسلام قاسم ترخان، در خصوص تفاوت نظریه و گفتار دانشمندان گفت: دانشمندان در حال تطور هستند و گفتارشان میتواند مشتمل بر کلی گویی و تناقض باشد به همین دلیل ضرورت دارد که یک تفاوت بین گفتار و نظریههای دانشمندان قائل باشیم.
وی بابیان اینکه این تفاوت را تا حدودی میتوانیم بپذیریم، افزود: اگر ملاحظاتی را که در ادامه بیان میکنم مدنظرمان قرار دهیم امکان پذیرش تفاوت بین گفتار و نظریه وجود دارد.
حجتالاسلام ترخان در تشریح ملاحظات مدنظرش برای پذیرش تفاوت بین گفتار و نظریه دانشمندان، اظهار داشت: در تعریف نظریه یک توافق عامی وجود ندارد و اختلافات زیادی هم از نظر مفهومی و هم مصداقی وجود دارند.
وی ادامه داد: در جنبه مفهومی گاهی نظریهها بهطور خاص مطرح میشوند و گاهی به طور عام. گاهی به صورت اخص نظریهها در حوزه علوم اجتماعی مطرح میشوند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه در تعاریفی که ارائه میشود که گلها ناظر به نظریههاست و گاها ناظر به کارکردها، عنوان کرد: همچنین در این تعاریف از نظر مصداقی هم آشفتگیهایی وجود دارد و مصادیق واژه نظریه گوناگون است و شامل همهچیز میشود از فرضیههای پیشپاافتاده تا تخیلهای فراگیر.
حجتالاسلام ترخان با تأکید بر این نکته که این تصور پیش نیاید که نظریه امری قطعی است، توضیح داد: گاهی وقتها به گفتههایی نظریه اطلاق میشود که این قطعیت در آن معلوم نیست و گاهی هم به گفتارهای پراکنده نظریه گفته میشود.
مدیرگروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: از این جهت گاهی وقتها به مطالبی نظریه اطلاق میشود که همان گفتار است و همان گفتارهای یک نویسنده یا صاحبنظر است که نظریه نامیده میشود.
وی با نتیجهگیری از این موضوع که ما نمیتوانیم بگوییم که نظریه یک چیز منسجم و به هم پیوسته و قطعی است و گفتار به گونهای دیگر است پس باید تفکیک قائل شویم، گفت: این مطالب همه در مورد ملاحظه اول است.
حجتالاسلام ترخان در ادامه راجع به ملاحظه دوم عنوان کرد: اگر ما نظریه را به این معنا بگیریم که ترکیبی است از گزاره ها که شامل یک یا چند گزاره محوری است و یک گزاره پیرامونی دارد.
عضوهیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: انسجام درونی یکی از ویژگیهای خاص نظریه است و نظریه آگاهی نظاممند به شما میدهد و گفتار نظاممند نیست.
حجتالاسلام ترخان بابیان این موضوع که اما باید این توجه را داشته باشیم که نظریه ها هم از گزاره ها تشکیل می شوند و اگر چه نظریه جزئی از آن گزاره هاست و بحث صدق و کذب ناظر به گزاره هاست، خاطرنشان کرد: از این بحث نمی توان نتیجه گرفت که نظریه قطعی است و گفتار قطعی نیست بلکه یک نظریه هم می تواند تطور داشته باشد و تغییر بپذیرد.
وی یادآور شد: گفتار برای اینکه علمی باشد باید مطابق با واقع باشد گفتار به عنوان یک تک گزاره مطابقت با واقع برای آن لازم است و این که تقابل نداشته باشد با دیگر گفتارها.
مدیر گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید براین نکته که البته در مقام اثبات ممکن است عالمی توجه به ابزار خود نداشته باشد، تاکید کرد: گاهی وقت ها عالم ممکن است جایی حرفی بزند و جایی دیگر این حرف را نقض کند اما گفتار متفاوت است از این موضوع. گفتارها هم اگر بخواهد علمی تلقی شود مطابقت با واقع و عدم تعارض با دیگر گفتارها را نیاز دارد.
حجتالاسلام ترخان در جمعبندی گفتههای خود اظهار کرد: در هر حال من به یک معنا میپذیرم که در تاریخ علم اگر امکانی باشد که بین نظریهها و گفتارها تفکیک قائل باشیم میتواند از جهاتی کارگشا باشد اما اینکه ما بیاییم آن تفکیک را به این معنا که نظریهها قطعی است و گفتارها قطعیت ندارند بهصورت کلی قابلیت دفاع ندارد.
وی در قسمت دیگری از این گفتوگو به نکتهای با این مضمون که همواره در تحلیلها به آن تکیه میشود اشاره کرد و گفت: یکی از اشتباهات رایج در فهم تاریخ علم، تداخل گفتار اندیشمندان با نظریههای قطعی آنهاست. این تفکیک نوعاً انجامنشده و ما گاهی دیدگاههای غیرقطعی آنها را بهعنوان حرف آخر و فصل الخطاب تلقی میکنیم. گفتار پراکنده است، غیرقطعی است.
وی ادامه داد: همچنین گفته میشود که این نکته که برخی گفتارهای دانشمندان ناسخ گفتار قبلی است و این امری کاملاً طبیعی و حتی لازمه پیشرفت علمی است اما نظریه در حال تطور است و ممکن است شامل بر کلیگویی، تناقض، محکم و متشابه توأمان باشد و منسجم دارای مفاهیم پایه و روشمند است و از ترازمندی و هندسه مندی بهرهمند است و تفکیک گفتار از نظریه نیاز به اشراف علمی و مطالعات تاریخ علمی دارد و امری ضروری است. واکنش من به این گفتهها این است که این مطلب را به عنوان موجبه جزئیه میپذیرم اما بهعنوان موجبه کلیه نه.
نظر شما