سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» موضوع «اصلاح الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث» را به قلم آیت الله محمدی ری شهری منتشر می کند.
يكى از پايه هاى اصلى توسعه اقتصادى، «اصلاح الگوى مصرف» است ، واژه «الگو»، به معناى معيار، نمونه و سرمشق است. بنا بر اين، مقصود از عنوان «الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث»، ارائه معيارها، بايدها و نبايدهايى است كه براى اصلاح شيوه مصرف در جامعه اسلامى، در قرآن و سخنان پيشوايان اسلام آمده است.
اصلىترين اقداماتى كه انجام دادن آنها، به منظور اصلاح الگوى مصرف البته از درآمدها و امكانات شخصى، لازم و ضرورى است، عبارتاند از: برنامه ريزى، ميانه روى، رفاه، رعايت اولويت ها ،رعايت بيشترين بازدهىِ اجتماعى ساده زيستى و در نظر گرفتن فرهنگ جامعه.
* برنامه ريزى
نخستين رهنمود اسلام براى اصلاح الگوى مصرف، برنامهريزى براى هزينه كردن و ايجاد تعادل ميان دخل و خرج زندگى است. قرآن در اين باره مى فرمايد:«لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ»
بر توانگر است كه از دارايىِ خود هزينه كند، و هر كه روزىاش بر او تنگ شده باشد، از آنچه خداوند به او داده است، خرج كند.
اين سخن، بدين معناست كه هر كس بايد فراخور درآمد خود، براى هزينههاى زندگى خويش برنامهريزى كند؛ زيرا درآمد همه مردم، يكسان نيست. از اين رو، هر كس براى رسيدن به توازن و تعادل ميان دخل و خرج زندگى، بايد برنامه خاص خود را داشته باشد. رعايت اين توازن، حتّى در شرايط مختلف اقتصادى زندگى يك فرد نيز ضرورى است.
اين اقدام، يكى از مصاديق بارز تدبير در امور معيشتى است كه بيش از ثروت، در رفاه و آسايش انسانْ مؤثّر است، و در كنار دينشناسى و مقاومت در سختىها، به دست آوردن آن، براى اهل ايمان، ضرورى است،
و عدم برخوردارى از اين ويژگى، گاه موجب مىگردد كه برخى از بينوايان، از ثروتمندان، اسرافكارتر شمرده شوند. در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است:رُبَّ فَقيرٍ أسرَفُ مِن غَنِىٍّ. فَقُلتُ: كَيفَ يَكونُ الفَقيرُ أسرَفَ مِنَ الغَنِىِّ؟ فَقالَ: إنَّ الغَنِىَّ يُنفِقُ مِمّا اوتِىَ، وَ الفَقيرَ يُنفِقُ مِن غَيرِ ما اوتِىَ.
[امام عليه السلام فرمود:] «بسا فقيرى كه از توانگر، اسرافكارتر باشد». گفتم: چگونه چنين چيزى ممكن است؟ فرمود: «توانگر، از آنچه به وى عطا شده، خرج مىكند؛ ولى فقير، بدون آن كه به وى انفاق شده خرج مىكند».
* ميانه روى
دومين رهنمود براى اصلاح الگوى مصرف، ميانهروى (اعتدال) در مصرف است. ممكن است درآمدِ شخصى، به گونهاى باشد كه هر قدر كه مايل است، بتواند هزينه كند؛ امّا اسلام، اجازه نمىدهد كه بيش از نياز، مصرف نمايد. البته بايد توجّه داشت كه نياز، مراتبى دارد. دانشمندان، نيازهاى انسان را به سه مرتبه تقسيم كردهاند: ضرورت، كفايت و رفاه.
*مراتب نياز
يك. ضرورت (نياز به امكانات ضرورى)
نياز انسان به امكانات اوّليه ضرورى است؛ يعنى چيزهايى كه ادامه زندگى، بدون آنها، امكانپذير نيست و يا با مشكل جدّى، رو به روست.
دو. كفايت (نياز به امكانات مُكفى)
نياز انسان به امكاناتى است كه براى اداره يك زندگى متوسّط، اعم از نيازهاى اقتصادى، علمى و فرهنگى، كافى است.
* رفاه (نياز به رفاه نسبى)
مرتبه سوم نياز، نياز انسان به امكاناتى است كه افزون بر برخوردارى از يك زندگى متوسّط، رفاه و آسايش او را نيز در حدّ معقول و منطقى تأمين نمايد.
گفتنى است كه هر چند آنچه در روايات اسلامى، مورد تأكيد قرار دارد، تأمين نيازهاى زندگى در حدّ كفاف و برخوردارى از يك زندگى متوسّط است، امّا برخوردارى از رفاه نسبى نيز با ميانهروى در مصرف، منافاتى ندارد. لذا در روايتى از اسحاق بن عمّار نقل شده كه:
قُلتُ لِأبى عَبدِ اللّهِ عليه السلام: يَكونُ لِلمُؤمِنِ عَشَرَةُ أقمِصَةٍ؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ: عِشرونَ؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ: ثَلاثونَ؟ قالَ: نَعَم، لَيسَ هذا مِنَ السَّرَفِ إنَّمَا السَّرَفُ أن تَجعَلَ ثَوبَ صَونِكَ ثَوبَ بِذلَتِكَ.
به امام صادق عليه السلام گفتم: آيا مؤمن مىتواند ده پيراهن داشته باشد؟ امام عليه السلام فرمود: «آرى». گفتم: بيست پيراهن چه؟ فرمود: «آرى [اشكالى ندارد]». گفتم: سى تا چه؟ فرمود: «آرى. اين، اسراف نيست؛ اسراف، آن است كه لباس بيرونىات (ميهمانىات) را لباس كار و دم دستى قرار دهى».
بنا بر اين، آنچه در اسلام، اسراف و غير مجاز شمرده شده، مصرف بيش از حدّ رفاه نسبى است.
* رعايت اولويت ها
يكى از نكات بسيار مهم در اصلاح الگوى مصرف، در نظر گرفتن اولويتهاست. بىتوجّهى به اين امر، در واقع، هدر دادن سرمايه، و گونهاى اسرافكارى است و مشكلات گوناگونى را در پى خواهد داشت. در روايتى از امام على عليه السلام آمده است: مَنِ اشتَغَلَ بِغَيرِ المُهِمِّ ضَيَّعَ الأهَمَّ.
هر كس به چيزى كه مهم نيست بپردازد، آنچه را كه اهميت بيشترى دارد، از دست مىدهد.
بنا بر اين، در تأمين نيازهايى كه از درآمدهاى شخصى صورت مىگيرد، توجّه به دو نكته، ضرورى است:
1- در نظر گرفتن اولويت، در شخص مصرف كننده
چنان كه در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است:
إذا كانَ أحَدُكُم فَقيرا فَليَبدَأ بِنَفسِهِ، فَإن كانَ فَضلًا فَعَلى عِيالِهِ، فَإِن كانَ فَضلًا فَعَلى قَرابَتِهِ أو عَلى ذى رَحِمِهِ، فَإن كانَ فَضلًا فَهاهُنا و هاهُنا.
هر يك از شما كه فقير است، نخستْ به خود بپردازد. اگر مالى افزون آمد، به خانوادهاش بدهد، اگر بيشينهاى مانْد، به خويشاوندان يا بستگانش بپردازد، و اگر باز هم ماند، اين سو و آن سو هزينه كند.
همان طوركه در اين روايت آمده، انسان، به طور طبيعى بايد در درجه اوّل، نيازهاى خود را تأمين كند، سپس نزديكان و پس از آن، ديگران. امّا گاه، ضرورتْ ايجاب مىكند كه نياز ديگران را مقدّم دارد كه اين معنا از نظر اخلاقى، در اسلامْ پسنديده است و ايثار ناميده مىشود.
2- در نظر گرفتن اولويت، در نياز مصرف كننده
تأمين نيازهاى ضروری تر بر نيازهايى كه تأمين آنها ضرورت كمترى دارد، بايد مقدّم گردد.
*اصلىترين معيار اصلاح الگوى مصرف
معيار اصلى در تشخيص ميانهروى در مصرف، بلكه مهمترين اصل در اصلاح الگوى مصرف، به جا مصرف كردن، و نابجا مصرف كردن است. اين معيار در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله بدين گونه بيان شده است:
مَن أعطى فى غَيرِ حَقٍّ فَقَد أسرَفَ، و مَن مَنَعَ عَن حَقٍّ فَقَد قَتَّرَ.
هر كه به ناحق (بىجا)، بخشش كند، اسراف كرده است و هر كه به حق (به جا)، خرج نكند، سختگيرى و خسّتْ ورزيده است.
بر پايه اين معيار عقلى و شرعى، همه بايدها و نبايدهاى اصلاح الگوى مصرف را مىتوان مشخّص كرد و ترديدى نيست كه تأمين همه مراتب نياز انسانها از درآمد مشروع خود، از مصاديق روشن مصرف به جا محسوب مىگردد.
*همدردى در تنگناهاى اقتصادى
يكى ديگر از دستورالعملهاى مهم اخلاقى در اسلام، مواسات و همدردى با توده مردم در تنگناهاى اقتصادى است.
اين سخن، بدين معناست كه همدردى با مردم در تنگناهاى اقتصادى، بالاترين مراتب «تدبير زندگى» و زيباترين «الگوى مصرف» در اسلام است كه بايد مورد توجّه ثروتمندان، به ويژه رهبران دينى و سياسى باشد.
* رعايت بيشترين بازدهىِ اجتماعى
يكى از نكات مهم در الگوى مصرف در مشاركتهاى اجتماعى، اين است كه بايد به گونهاى عمل شود كه داراى بيشترين بازدهى اجتماعى باشد. از اين رو، هزينه كردن در مواردى كه زيانش براى انسان، بيش از سودش براى ديگران است، نكوهيده شمرده شده است. چنان كه در روايتى از امام كاظم عليه السلام آمده است:
لا تَبذُل لِإِخوانِكَ مِن نَفسِكَ ما ضَرُّهُ عَلَيكَ أكثَرُ مِن مَنفَعَتِهِ لَهُم.
براى برادران [ايمانى] خود، چندان از خودت مايه مگذار كه زيان آن براى تو، بيشتر از سودش براى آنهاست.
يعنى، وقتى كسى، بدهكارى زيادى دارد، شما نبايد همه ثروتتان را براى پرداخت بدهى چنين شخصى بدهيد؛ چون در اين صورت، بدون آن كه بدهى او پرداخته شده باشد، همه ثروت خود را از دست دادهايد.
* سادهزيستى
اصلاح الگوى مصرف، بدون قناعت و سادهزيستى، و دورى از تجملگرايى، امكانپذير نيست، از اين رو، در روايات اهل بيت عليهم السلام كاستن از هزينههاى زندگى و سادهزيستى، مكرّر توصيه شده است. بر پايه روايتى از امام صادق عليه السلام، ويژگىهاى شخص باايمان، اين گونه است: المُؤمِنُ حَسَنُ المَعونَةِ، خَفيفُ المَؤونَةِ، جَيِّدُ التَّدبيرِ لِمَعيشَتِهِ.
مؤمن، ياريگرى شايسته است، كم خرج است و گذرانِ زندگىاش را خوب تدبير مىكند.
بر اين اساس، برنامهريزى در جهت ارتقاى فرهنگ سادهزيستى، يكى از مصاديق بهترين برنامهريزىها براى تدبير زندگى و اصلاح الگوى مصرف است.
در اين باره، سفارش امام صادق عليه السلام اين گونه است كه انسان در زندگى مادى، بايد به تهىدستتر از خود نگاه كند:
انظُرْ إلى مَن هُوَ دُونَكَ فِى المَقدُرَةِ و لا تَنظُرْ إلى مَن هُوَ فَوقَكَ فِى المَقدُرَةِ، فَإِنَّ ذلِكَ أقنَعُ لَكَ بِما قُسِمَ لَكَ.
به ناتوانتر از خودت بنگر و به توانگر از خويش منگر؛ زيرا اين كار، تو را به آنچه قسمت تو شده، قانعتر مىسازد.
رعايت اين رهنمود، نقش مهمى در پيشگيرى از چشم و همچشمى و افراط در تجملگرايى دارد.
* در نظر گرفتن فرهنگ جامعه
يكى از نكاتى كه در باره موضوع سادهزيستى و اجتناب از تفريط در مصرف، توجّه به آن ضرورى است، در نظر گرفتن فرهنگ عمومى مردم، در زمانهاى مختلف است. به سخن ديگر، سادهزيستى، به معناى استفاده از پوشاك يا غذاى نامرغوب و يا مسكن نامطلوب و در يك جمله: زندگى نامتعارف نيست. در روايتى از امام رضا عليه السلام آمده كه مىفرمايد:
إنَّ أهلَ الضَّعفِ مِن مَوالِىَّ يُحِبّونَ أن أجلِسَ عَلَى اللُّبودِ و ألبَسَ الخَشِنَ، و لَيسَ يَتَحَمَّلُ الزَّمانُ ذلِكَ.
دوستان سستعقيدهام، دوست مىدارند كه من بر پلاس بنشينم و جامه زُمُخت بپوشم؛ امّا اين روزگار، گنجايش چنين كارى را ندارد.
همچنين هنگامى كه سفيان ثورى، ملاحظه كرد امام صادق عليه السلام، لباس زيبايى بر تن دارد و به ايشان ايراد گرفت كه پدرانش از اين گونه لباسها استفاده نمىكردهاند، امام فرمود:
إنَّ آبائى عليهم السلام كانوا فى زَمانٍ مُقفِرٍ مُقتِرٍ، و هذا زَمانٌ قَد أرخَتِ الدُّنيا عَزالِيَها، فَأحَقُّ أهلِها بِها أبرارُهُم.
همانا پدران من در روزگار فقر و تنگدستى زندگى مىكردند، حال آن كه امروز، زمانه گشايش و فراخى است؛ پس شايستهترين كسان براى بهرهمندى از اين گشايش، نيكان اين زمانهاند.
بنا بر اين، همسويى با فرهنگ مشروع حاكم بر جامعه، نه تنها نكوهيده نيست، بلكه مطلوب و پسنديده است، همان گونه كه در روايتى ديگر از امام صادق عليه السلام آمده است:
خَيرُ لِباسِ كُلِّ زَمانٍ لِباسُ أهلِهِ.
بهترين جامه براى هر روزگار، جامه مردم همان زمان است.
*الگوى مصرف از نگاه قرآن و حديث، آیت الله ری شهری
نظر شما