به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، قزاقستان یکی از کشور های آسیای مرکزی است که بعد از استقلال از شوروی، همانند سایر جمهوری های این کشور، در صدد بازگشت به هویت خود و به دست آوردن هویتی مستقل از دوران شوروی است، قزاقستان همانند سایر کشور های منطقه آسیای مرکزی تعداد قابل توجهی مسلمان را در خود جای داده، مسلمانان بومی و مهاجر عمده گروه های اسلامی در این کشور را تشکیل می دهند، بنابراین در راستای آشنایی با وضعیت دین و آئین مذهبی در آن دیار ، خصوصا وضعیت مسلمانان قزاقستان ؛ مطلب ذیل ارائه شده است:
مقدمه:
قزاقستان متشكل است از تختال كم ارتفاع (استپ) وسيعي در وسط آسياي ميانه. در غرب جلگه هاي مجاور درياي خزرتا كمتر از سطح دريا ارتفاع دارد. ارتفاعات شامل رشته تپه هايي در شمال و سلسله كوهستاني شامل تين شان در جنوب و شرق است. قله خان تِنگري با 6.398 متر ارتفاع بلندترين نقطهي كشور است.قزاقستان چندين درياچهي نمك دارد، از جمله درياچه آرال كه به دليل استفاده بيش از اندازه از آب رودهای منتهی به آن در حال كوچك شدن است. بيابانها شامل صحرای قيزيل قوم در شمال كشور، رود مهم: سير دريا 3.019 كيلو متر.قره قوم در مركز و بارسوكي در شمال است. [1]
قزاقستان کشوری عموماً هموار است که بخش غربی و مرکزی آن را مناطق پست و بيابانی تشکيل داده و کوهستان های آن در مناطق شرقی و جنوب شرقی واقع شده است. در نواحی غربی، جلگه ی پست خزر مناطق شمالی دريای خزر را پوشانده و فلات اوست اورت و صحرای توران جنوب غربی آن را در بر گرفته است. در شمال غربی ارتفاعات موگو جاری و فلات تورکای عوارض عمده ی آن را تشکيل می دهند. بخش مرکزی به وسيله فلات قزاق اشغال شده که ارتفاعات اولوتاو، قزل تاش و يرمن تاو در آن قابل تشخيص است. در جنوب اين فلات بيابانهای بتپاق دالا و مويون قوم واقع شده که تا حوالی مرز قرقيزستان امتداد يافته اند. در اين نواحی ارتفاعات پراکنده ای چون قره تاو، ژل تاو و صحراهای کوچکی مانند تاقوم، ساری ايسيک اوتراو وژوسان دالا نيز ديده می شود. امتداد رشته کوه تين شان در جنوب شرقی واقع است و بلند ترين نقطه ی قزاقستان يعنی قله خان تنگری با 6995 متر ارتفاع در اين منطقه قرار دارد. گودال قراقيه که 132 متر پايين تر از سطح دريا واقع شده، پست ترين نقطه ی قزاقستان است و در شرق "آق تاو" در مجاورت دريای خزر قرار دارد. بيش از يک سوم مساحت قزاقستان را سرزمين های پست و حدود 20 درصد آن را نواحی کوهستانی تشکيل می دهد. [2]
از نظر مبحث زمین شناسی، اين منطقه به چين خوردگی خزر، فلات تور کای، يک فلات مرتفع و سرزمين کوهستانی قزاق تقسيم شده است. منطقه اخير يک منطقه کوهستانی است که از فرسايش طولانی کوهستان شکل گرفته است. از نواحی مرتفع قزاقستان می توان از ناحيه برل با 2769 متر، مارکاکول با 1850 متر و آشتيناخو با 3638 متر نام برد. ناهمواري های 500 تا 1000 متر به صورت يک فلات نسبتاً مرتفع بين درياچه بالخاش و رودخانه ايرتيش در شرق قزاقستان واقع شده است. اراضی با ارتفاع کمتر از 500 متر شامل تپه ماهورهاو دامنه های با شيب کم و نيز دشت های آبرفتی (ارتفاع کمتر از 200 متر)می باشد، به طور کلی از قسمت شرقی قزاقستان به سمت غرب (درياچه ی آرال) از ارتفاع نا همواري ها کاسته می شود. در شمال غربی و مرکز اين جمهوری بادهای خشک و شديدی می وزد و گاهی اوقات حرارت صحراهای شنی به 70 درجه سانتی گراد نيز می رسد.[3]
تاریخ قومی و نژادی:
سرزمين پهن دشت قزاقستان، واقع در شمال کوهستان تيين شان، جنوب سيبري روسيه، غرب درياي مازندران، و شرق چين، از عصر حجر داراي سکونت بوده است. اين سرزمين از نظر منابع طبيعي غني مي باشد، که کشف نفت به تازگي علاوه بر افزودن اين غناي طبيعي، قزاقستان را در زمره کشورهاي پيشروي جهان از لحاظ دارا بودن ذخاير نفتي قرار داده است. کشور تازه استقلال يافته قزاقستان، نهمين کشور بزرگ جهان از نظر گستردگي جغرافيايي به شمار مي رود و بزرگترين کشور در جهان است که بندر آزاد ندارد. (اين کشور تقريبا به اندازه تمام اروپاي غربي است). [4]
قزاقها که مردمي از نژاد ترک و مرتبط به اقوام اويغور غرب چين هستند و از لحاظ چهره به مغولها شباهت دارند، در سال 1991 پس از 60 و اندي سال زندگي پشت پرده آهنين، به عنوان يک ملت پديد آمدند. قزاقستان که به طور رسمي در سال 1936 به عنوان يک جمهوري سوسياليست شوروي به طور کامل شناخته شد، يکي از مهمترين و در عين حال فروگذاشته شدهترين مکانها در زمان شوروي محسوب مي شد. همين قزاقستان جايي بود که ژوزف استالين در پي يکي از وحشيانه ترين اقداماتش، هزاران زنداني را به آن منطقه تبعيد نمود. همچنين قزاقستان يکي از مکان هايي بود که استالين ميليونها انسان را از نژادها و قوميت هاي مختلف در راستاي سياستهاي "جمعي سازي" شوروي، به عنوان ميهن جديد، در آن اسکان داد. قزاقستان همچنين سايت برنامه آزمايش هاي هستهاي شوروي و محل اجراي تصورات و انديشه هاي بيمارگونه نيکيتا خروشچوف بود. [5]
فرايند پوست اندازي پس از استقلال از اتحاد جماهير شوروي و آغازي دوباره به عنوان جمهوري دموکراتيک قزاقستان با توجه به اين حقيقت که درصد زيادي از قزاقها، قزاق نيستند، با دشواري روبرو گشته است. روس ها هنوز 34.7 درصد از جمعيت قزاقستان را تشکيل مي دهند، و ديگر غير قزاقها هم چون اوکرايني ها، کرهايها، ترکها، چچني ها، و تاتارها 17 درصد از جمعيت اين کشور را تشکيل مي دهند. بسياري از غير قزاق هاي قزاقستان آرام و بيمقاومت، شاهد تلاش هاي دولت قزاقستان براي حاکم کردن و برتري دادن به فرهنگ قزاق با در پيش گرفتن يک روش بسيار اهانت آميز بوده اند. اين تصوير با اين حقيقت که بسياري از قزاقها و غير قزاقها براي گذران زندگي به جان کندن افتاده اند (به دليل شرايط کاري و زندگي زير خط فقر)، پيچيده تر و مخدوش تر هم شده است. پيدا کردن خريدار براي دموکراسي و استقلال، براي مردمي كه طبق عادتها و قالبها و در نظام امنيتي شوروي پرورش يافتهاند، کاري بس دشوار و طاقت فرساست.
زمام امور قزاقستان از سده يازدهم تا هجدهم به طور دورهاي در اختيار عربها، ترکها و مغولها قرار داشت. مردم قزاقستان خود را جنگاوراني بزرگ مي دانند و هنوز بسياري از قهرمانان جنگي اين دوره را مايه مباهات مي دانند.
آنچه را که شايد بتوانيم تاريخ قزاقستان امروزي نام نهيم، در سده هجدهم آغاز شد؛ هنگاميکه سه ايل اصلي چادرنشينان قزاق (که جداسازي خود را از لحاظ زباني و فرهنگي از ازبک ها، قرقيزها، و ترکمن ها آغاز کرده بودند) براي در امان ماندن از مهاجمان اوريات از ناحيه زينجيان واقع در غرب چين حمايت و حفاظت روسها را طلب کردند.[6]
شهر پادگاني روسي وِرني (آلماآتاي کنوني) در سال 1845 تاسيس شد. پس از آن چندي طولي نکشيد که تاخت و تاز روسها به درون آسياي ميانه پي در پي انجام گرفت. روس ها در پايان قرن نوزدهم جاي پاي محکمي براي خود در اين ناحيه ايجاد کرده بودند و با اعمال نفوذ خود بر قزاقهاي چادر نشين، زمينه را براي شورويها، در جهت تغيير شکل منطقه آماده کردند.رابطه کنش و واکنش اتحاد شوروي با قزاقستان، دقيقا پس از انقلاب اکتبر 1917 آغاز شد، که در جريان آن لنين به مردم آسياي ميانه حق خودگرداني را اعطا نمود. به هر روي اين مساله ديري نپاييد و در طي دهه 1920 مسکو و ارتش سرخ پس از جنگ داخلي روسيه، شورشهاي اسلامي را در سرتاسر آسياي ميانه فرونشاندند.
قرنها زندگي چادرنشيني- قبيله اي ترکها، مغولها و عربها با نوع تازه اي از سلطه گري در حال جايگزيني بود: توانائي نظامي ارتش سرخ و ماشين تبليغاتي شوروي متعلق به استاليني کرملين. قزاقستان در سال 1924 داراي نظان سياسي اتحاديه جمهوري شد، و در سال 1936 به طور کامل به عنوان يک جمهوري سوسياليستي شوروي تعيين گرديد و اين موقعيت تا زماني که قزاقستان به عنوان آخرين جمهوري، که از شوروي جدا شد و در 16 دسامبر 1991 استقلال خود را اعلام نمود، تغيير نکرد. سالهاي 1924 تا 1991 يک دوره دگرگوني واقعي براي مردم و سرزمين قزاقستان به شمار مي رود. در اين دوره کارخانهها ساخته شدند، مدارس از نو سازماندهي شدند، مرزها بسته شد و زندگي کمابيش از همه وجوه دچار دگرگوني شد.[7]
دین و دینداری در قزاقستان
دين در قزاقستان در زمان تغيير خود قرار دارد. عربها اسلام را در قرن نهم به منطقه آوردند و بيش از هزار سال بعد، اورتودوکس روسي از شمال به اين منطقه معرفي شد. به هر نيت و مقصودي که بود هيچ آداب ديني به مدت 70 سال تسلط شوروی در منطقه اجرا نمي شد، به طوری که شرکت در مراسم مذهبي ممنوع بود و بسياري از مساجد و کليساها ويران شدند، و سنتهای ديني از طرف الحاد شوروی برچيده و مفقود گرديد. در آغاز قرن بيست و يکم 47 درصد از مردم قزاقستان خود را مسلمان (بيشتر از فرقه سني) و 44درصد خود را اورتودکس روسي مي دانستند. با اين وجود تعداد اندکي از مردم آداب ديني را به يکي از صورتهاي رسمي آن به جاي مي آورند، اما قزاقها دين را به برخي از جوانب زندگي خود وارد کرده اند؛ برای نمونه هنگام رد شدن از گورستان و از کنار مزار يک آشنا، دعايي زير لب مي خوانند، و اغلب پس از غذا دعا مي كنند. بر زبان آوردن عبارتهايي مانند "ان شاءالله" و "اين مشيت خدا است" در گفتگوهاي روزانه بسيار متداول است.[8]
به طور مجازي هيچ گونه تنشي بين مسلمانان و مسيحيان در قزاقستان وجود ندارد. دين براي سال هاي طولاني عامل مهمي در زندگي اين مردم نبوده است، و جاي خيلي کوچکي را در زندگي مردم اشغال مي کند و مساله داراي اهميتي در زندگي روسها و قزاقها به شمار نمي آيد . [9]
بيشتر مساجد شهرها، تحت مراقبت و اداره يک ملا است، که خدمات مذهبي را در مساجد و همچنين مراسم سوگواري، عروسي ها و مراسم نيايش هدايت مي نمايند. کليساهاي اورتودوکس روسي، در بسياري از بخش هاي قزاقستان، بويژه در شمال و شهرهاي بزرگ وجود دارد. کشيش هاي اورتودوکس خدمات مذهبي و غسل تعميد کودکان را بسيار شبيه به غرب انجام مي دهند. [10]
قزاقها و غير قزاقها هر دو بر اين باورند که شخص فوت كرده پس از مرگ به بهشت مي رود. مراسم خاکسپاري و سوگواری گويای اين مطلب است و توجه بالايي که در آماده کردن پيکر و تابوت براي خاکسپاري به خرج داده مي شود، شاهدي بر اين مدعاست. مراسم خاکسپاري در اين نقطه از جهان بسيار سخت انجام مي گيرد، و در آن شيون و ناله نشانه اي از احترام و عشق به شخص فوت كرده است.
مراسم سوگواري به طور معمول در خانه شخص متوفي برگزار مي شود و افراد از راه هاي دور براي نشان دادن احترام خود، به اين مجلس مي آيند. روسها و قزاقها به طور معمول در قسمت هاي جداگانه گورستان خاک مي شوند. اگر استطاعت مالي وجود داشته باشد مي توان يک قزاق را در يک "آرامگاه بزرگ" دفن کرد. [11]
اديان و اقوام
در قزاقستان روند گرايش به مذهب، با افزايش جمعيت ها و نهاد هاي ديني ( كليساها، مساجد، معابد) نمود يافته است. در حالي كه در سال 1986 قزاقستان شاهد رشد بيست نحله ايدئولوژيك در سطح كشور بود. در سال 1995 به 35 مورد رسيد كه درميان آنها مسيحيت، اسلام، ارتدوكس و ديگر فرقه هاي مسيحي همچون باتيسم، ليو تراني كاتوليك و پروتستان از همه مشهورترند همچنين برخي فرقه هايي كه براي مردم قزاقستان چندان مأنوس نيست در اين مدت مجال خود نمايي يافتند مانند كريشنائيسم، بودائيسم، كليساي تئوآپوستول، حيات نوين و حتي فرقه بهائيت. اسلام و مسيحيت بزرگترين جوامع ديني كشور را تشكيل مي دهند از اين رو تا به حال 556 اتحاديه اسلامي و 177 اتحاديه مسيحي ارتدكس در كشور به ثبت رسيده است بطور كل 47% مردم قزاقستان مسلمان، 44% مسيحي ارتدكس، 2% پروتستان و بقيه از ديگر مذاهب و فرقه ها مي باشند. [12]
اسلام در قزاقستان
امروزه قزاقستان دارای جمعیتی بیش از 15 میلیون نفر می باشد. که حدود 70% آنها یعنی بیش از 10 میلیون نفر آنان مسلمان هستند. در این کشور مسلمانانی با ملیتهای دیگر نیز زندگی می کنند. از آن جماه می توان: ازبکها، تاتارها، قرقیزها، آذریها، کردها، باشقیرها، تاجیکها و ... را برشمرد. ولی اکثر مسلمانان قزاقها می باشند. قزاقهای مسلمان اهل سنت و حنفی مذهب هستند. [13]
قزاقها مسلمانان سني مذهب و پيرو مكتب حنفي هستند و در قلمرو مركز روحاني آسياي ميانه و قزاقستان قرار دارند. قزاقها نسبتاً خيلي دير ( بيشترشان در قرن نوزدهم) مسلمان شدند و حتي پس از قبول اسلام، عقايد و شعائر بت پرستي در ميان آنها رواج داشت و شناخت محدودي نسبت به اسلام داشتند. پس از استقلال قزاقستان تجديد حيات اسلامي شدت گرفت تا اواخر سال 1990 مسلمانان قزاقستان تحت قلمرو روحاني مفتي اعظم آسياي مركزي و قفقاز بودند كه مقر آن در تاشكند بود . در سال 1991 قدرت مسلمانان قزاقستان منجر به منصوب شدن مفتي مستقل براي اين جمهوري شد. مفتي قزاقستان در حال حاضر «راتبك نيسان باي» مي باشد. [14]
به موجب قانون اساسي قزاقستان كشور تابع مذهب خاصي نمي باشد ولي همه اديان و مذاهب در انجام مذاهب امور مذهبي خود آزادند. دخالت مذهب در سياست ممنوع است و احزاب نمي توانند در چهارچوب و تحت عنوان مذهب فعاليت داشته باشند همچنين مجامع و انجمن هاي مذهبي نيز نبايد داراي اهداف سياسي باشند.
مساجد قزاقستان
از 1300 سال قبل به مرور مردم قزاقستان دین اسلام را پذیرفتند وجهان بینی خود را با دین خدا مرتبط نمودند. در اوایل قرن هشتم میلادی (سال های 705 - 703) قتیبه ابن مسلم با ملازمان و همراهان خود به سرزمین قزاقستان امروزی قدم گذاشت. در سال 754 م. جنگی عظیم ما بین مسلمانان و چینیان در شهر تراز – یکی از قدیمی ترین شهرهای قزاقستان – رخ داد که در این جنگ پیروزی با مسلمانان بود و از آن زمان ترکها دین اسلام را پذیرفتند. اسلام برای اولین بار در سال 960م. دین رسمی ملک قاراخان شده، در اواخر قرن 13م. و اوایل قرن 14م. گسترش یافته و تمامی سلاطین این دین را پذیرفتند. در این قرن بود که تمدن ترکها برای اولین بار با فرهنگ اسلامی پیوند یافت. [15]
اولین مساجد بنا شده در سرزمین قزاقستان در شهرهای میگیستاو، سایرام، سیغاناق، فاراب و ترکستان قرار داشتند. در شهر منگیستاو مسجدی به نام «بکهت آتا» قرار دارد که محققان و مورخان این مسجد را یکی از قدیمی ترین مساجد این کشور به حساب آورده اند که محققان و مورخان می گویند که این مسجد یکی از قدیمی ترین مساجد این کشور محسوب می شود. مسحد خواجه احمد یسوی در شهر ترکستان یکی از مساجدی است که از زمان های کهن تا به امروز مانده و ویران نگردیده است. در قرن 14م. تیمور لنگ فرمان بنای این مسجد را صادر نمود. امروزه مسجد و آرامگاه احمد یسوی در شهر ترکستان زیارتگاه قزاقان و مسلمانان گردیده است. خواجه احمد یسوی جزو اولین صوفیان بود که از میان مردم سربرآورده و تصوف را بین ترکان این ناحیه رواج داد. اشعار او با نام «دیوان حکمت» معروف می باشند. یکی دیگر از مساجد معروف و باستانی مسجد ارسلان بابا می باشد که در جنوب قزاقستان واقع شده. ارسلان بابا خود استاد خواجه احمد یسوی بود و قدمت بنای مسجد به قرون وسطی می رسد. [16]
امروزه در دفتر سازمان مفتیاتن مسلمانان قزاقستان 1480 باب مسجد به ثبت رسیده است. البته ممکن است بیش از این تعداد تاشد ولیث میزان ثبت شده که به طور رسمی مشغول به کارند و دارای امام هستند 1480 فقره می باشد. از این تعداد 32% مساجد جامع – مساجدی که در مراکز شهرها و پایتخت قرار دارند – محسوب می شوند و ما بقی آنها در نواحی دیگر و روستاها قرار گرفته اند. در مساجد جامع روزانه پنج مرتبه اذان گفته می شود و مردم می توانند نماز پنجگانه را در مساجد به جای بیاورند. ولی در بعضی از مساجد نواحی و روستاها در روز 5 مرتبه و در بعضی دیگر 3 و حتی در مساجدی هم فقو 2 دفعه اذان گفته می شود. مساجدی هم یافت می شوند که در اوقات معینی از روز درهایشان را به روی مردم می گشایند و تعدادی از مساجد در هفته فقط یک بار نعنی فقط در روزهای جمعه باز می شوند و امام، نماز جمعه را به سورت جماعت می خواند وبقیه ی روز های هفته این گونه مساجد تعطیل می باشند. [17]
جمعیت بسیاری برای ادای نمازهای ظهر و عشا به مساجد جامعه می روند، نمازگزاران معمولاً نماز صبح را در خانه هایشان می خوانند و در اوقات دیگر جون مجبور به حضور در سرکارهایشان می باشند نمی توانند برای ادای فریضه ی نماز به مسجد بروند. در نماز ظهر هم معمولاً کسانی که کار نمی کنند و یا افراد مسن در مسجد حاضر می شوند. مقامات مافوق و مسئولین به کارگران کارخانجات و کارمندان دولتی اجازه ی ترک کار برای خواندن نماز را نمی دهند. [18].
به دلیل نزدیکی جنوب قزاقستان به شهرهای قدیمی، مثل بخارا، سمرقند، ترمذ و تاشکند در این قسمت کشور مساجد فراوانی وجود دارند و مرکز دینی ترکان هم در یکی از شهرهای جنوب بنام ترکستان قرار گرفته است. در قرون وسطی صوفیان و دروشان بسیاری در این استان زندگی می کردند و به همین دلیل تقریباً نیمی از مساجد قزاقستان در این استان واقع شده.
در معماری مساجد قزاقستان معمولاً یک گنبد،یک مناره بزرگ و 4 مناره کوچک دیده می شوند. مانند مسجد مرکزی پایتخت جنوبی قزاقستان. گنبد مسجد با خیمه هم بی ارتباط نیست، به دلیل آنکه خیمه از زمان های کهن خانه ی کوچ نشینان قزاق بود. برای مثال: مسجدی «مشهور یوسف» در پاولادار را در نظر می گیریم که دارای معماری خاصی است. این مسجد یک گنبد و 4 مناره دارد که این مناره ها دارای طرح لباسهای قدیم قزاقها می باشد (این مناره ها به شکل لباسهای قدیم قزاق ها طراحی شده اند). در زمان اتحاد شوروی سوسیالیستی در قزاقستان کلاً 28 باب مسجد وجود داشت، ولی امروزه شماره مساجد در این کشور تقریباً معادل 1500 فقره می باشد و این مساجد دارای معماری های متنوع و گوناگونی هستند. در دوران کمونیستی تمامی مساجد در حومهی شهر ها یا خارج از روستاها و قصبات قرار داشتند که این موضوع ناشی از سیاست خاص آن زمان بود. خدا را شکر که سالهای اخیر مساجد نزدیک بازار (شهر شیمکنت)، ساحل رودخانه (شهر اوسکمن) و در مرکز شهر ها (آلماتی و قاراقاندا) یعنی در اماکنی که جمعیت زیادی رفت و آمد دارند یا زندگی می کنند بنا شده اند. محل و طرح بعضی از مساجد جالب توجه است. مثلاً مسجد شهر آکتوبه به نام «نور دولت» از یک سمت مسجد و از سمت دیگر مغازه است. در اساسنامه سازمان مفتیات مسلمانان قزاقستان قید گردیده که مسجد باید در مرکز شهرها، نواحی و قصبات بنا شوند. [19]
شیعیان در قزاقستان:
شیعیان این کشور همچون دیگر جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی، به لحاظ به جا آوردن مراسم مذهبی در ممنوعیت بودند و به همین دلیل، سطح معلومات و معرفت دینی آنها تنزل یافته که اکثرا به عوام زدگی و خرافه گرایی آلوده شده است. همچنین در اقلیت مذهبی قرار داشتن نیز به فقر معنوی و معرفتی آنان بیشتر افزوده است. به همین دلیل سطح آگاهی عمومی و مذهبی در میان شیعیان قزاقستان بسیار پایین است. به نحوی که به اعتقاد برخی از ناظران، امامان مساجد شیعیان که اکثرا آذری الاصل هستند و در قزاقستان متولد شده اند، آگاهی بسیار کمی از مسایل مذهبی و شرعی دارندو نمی توانند پاسخگوی سوالات بیشمار مردم باشند. در عین حال شیعیان آذری با محدودیت هایی در مورد گسترش و تبلیغ باورها وسنت هایشان روبرو هستند. دولت قزاقستان سعی دارد فرهنگ، هویت و زبان قزاقی را در میان مردم رواج دهد و به همین دلیل نسبت به سایر عناصر فرهنگی و هویتی نظیر اسلام و تشیع نگاه چندان مناسبی ندارد. [20]
جغرافیای شیعیان[21]
شیعیان در این کشور در شهرهایی مانند مرکه، چو و چیمکنت و... زندگی میکنند. در نزدیکی چیمکنت روستایی به نام چرناوود وجود دارد که اهالی شهر برای برپایی مراسمهای دینی و خصوصا ایام محرم به این روستا میروند. روستای مذکور در 17 کیلومتری شهر چیمکنت قرار دارد و جمعیت آن را ایرانی تبارها و نخجوانیهای جمهوری آذربایجان تشکیل دادهاند که در مسجد حضرت ابوالفضل(ع)، معمولا به همراه شیعیان شهر چیمکنت به عزاداری میپردازند. [22]
منطقه دیگری که شیعیان در آن حضور دارند، شهرک و منطقه ساری آغاش در کنار مرز ازبکستان و در یکصد کیلومتری شهر چیمکنت است که حدود 90 درصد آنها را ایرانی تبارها و یا آذریهای جمهوری آذربایجان تشکیل میدهند. همچنین شهر آکتائو که در ساحل شمال شرقی دریای خزر قرار داردنیز مرکز شیعیان بوده و چندین هزار نفر از شیعیان را در خود جای داده است. در آلماتی هم معمولا شیعیان شامل شیعیان بوی، شیعیان ایرانی الاصل و شیعیان آذری از جمهوری آذربایجان هستند که دارای حسینیه و مسجد میباشند. هم اکنون در این شهر حسینیه ثامن الائمه(ع) محل برگزاری مراسم و سوگواری و اعیاد مذهبی شیعیان است. [23]
مراکز، مساجد و اماکن مقدس شیعیان [24]
در این قسمت برخی از مهمترین اماکن مقدسه، مساجد و مراکز دینی شیعیان قزاقستان را نام برده و در خصوص هر یک از این موارد، مطالبی بیان می شود:
1. شیعیان مرکه قزاقستان: شهر مرکه مذهبی ترین منطقه قزاقستان از لحاظ حضور شیعیان است. این شیعیان در شهر مرکه چهار مسجد دارند. به جز یکی از مساجد که در تمامی ایام سال فعال است، سه مسجد دیگر فقط در ایام خاص مثل محرم و ماه مبارک رمان و اعیاد شعبانیه و عید فطر و ... برنامه هایی برای شیعیان دارند.[25]
2. مدرسه و مسجد امیرالمؤمنین(ع)( مرکه): مدرسه و مسجد امیرالمؤمنین(ع)در مرکه واقع شده و این دو مکان در مجموعهای واحد قرار دارند.[26]
3. مدرسه و مسجد حضرت ابوالفضل(ع)( چرنود،- چیمکنت): روستای چرنود از توابع استان چیمکنت و در فاصله 12 کیلومتری شهر چیمکنت قرار گرفته است[27]
4. مدرسه و مسجد امام حسین علیه السلام (چرنیافکا- چیمکنت): شهرک چرنیافکا از توابع شهر ساراغاج و استان چیمکنت میباشد که در فاصله دوازده کیلومتری پایتخت ازبکستان شهر تاشکند قرار گرفته است.[28]
5. مدرسه امام صادق علیه السلام ( تاولنی-چیمکنت): روستای تاولنی از توابع شهر ساراغاج و استان چیمکنت است و در 20 کیلومتری پایتخت ازبکستان تاشکند قرار گرفته است. [29]
6. مسجد ساراغاج:شهر ساراغاج 140 کیلومتری چیمکنت میباشد مسجد شهر سار آغاجقبلا حسینیه بود و اینک تبدیل به مسجد شده و در گذشته به وسیله شخصی به نام ملا شفیع که اصالتاً ایرانی بوده اداره میشد، بعد از فوت ایشان توسط پسرش یوسف توسعه داده شده است.[30]
* دکتر مرتضی اشرافی ؛ کارشناس مسایل روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز
[1] . امین میر حسینی آشنایی با قزاقستان، مجله مطالعات جغرافیای سیاسی، سال اول، شماره سوم، 1389
[2] . آشنایی با کشور های آسیای میانه، نوشته اوالفضل میر قیصری، تهران، نشر اتابک، 1380، چاپ دوم، ص 45
[3] . مجله مطالعات جغرافیای سیاسی، آشنایی با قزاقستان، نوشته امین میر حسینی، 1389، سال اول، شماره سوم، ص 56
[4] . پایگاه اطلاع رسانی سفارت جمهوری اسلامی ایران در جمهوری قزاقستان.
[5] . دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، کتاب قزاقستان،تهران، انتشارات وزارت امور خارجه،1387.
[6] . پایگاه اطلاع رسانی سفارت جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان
[7] . مطالعات آسيای مرکزی و قفقاز، «اقتصاد قزاقستان دريک نگاه»، احمدسيفی. تابستان 80، شماره 119
[8] . خبرگزاری مهر 19/6/85 www.mehrnews.com
[9] . آشنایی با کشور های آسیای میانه، نوشته اوالفضل میر قیصری، تهران، نشر اتابک، 1380، چاپ دوم، ص 66
[10] . امین میر حسینی آشنایی با قزاقستان، مجله مطالعات جغرافیای سیاسی، سال اول، شماره سوم، 1389
[11] . آشنایی با کشور های آسیای میانه، نوشته اوالفضل میر قیصری، ص 68
[12] . پایگاه اطلاع رسانی قزاقستان http://kazinfo.ir
[13] . دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، کتاب قزاقستان،تهران، انتشارات وزارت امور خارجه،1387.
[14] . پایگاه اطلاع رسانی قزاقستان http://kazinfo.ir
[15] . رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری قزاقستان، http://almaty.icro.ir
[16] . محسن حیدر نیا، جریانهای فرهنگی و اجتماعی قزاقستان امروز، فصلنامه مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز(ایراس)، سال اول، شماره دوم، زمستان 1385.
[17] . رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری قزاقستان، http://almaty.icro.ir
[18] . رسول محمدی، بررسی تاریخی دین در جمهوری قزاقستان، تهران، فصلنامه جامعه و اندیشه، 1380
[19] . رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری قزاقستان، http://almaty.icro.ir
[20] . بهمن شعیب، ژئوپلیتیک تشیع در آسیای مرکزی، تهران، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1393.
[21] . مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی مسلمانان و شیعیان آسیای مرکزی، قم، گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، 1395.
[22] . مرتضی اشرافی، کشورشناسی قزاقستان، قم، پژوهشگاه بین المللی المصطفی، 1392.
[23] . محسن حیدر نیا، جریانهای فرهنگی و اجتماعی قزاقستان امروز، فصلنامه مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز(ایراس)، سال اول، شماره دوم، زمستان 1385.
[24] . مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی مسلمانان و شیعیان آسیای مرکزی، قم، گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، 1395.
[25] . مهدی بخت آور، شیعیان مرکه، فرهنگ کوثر، شماره 12، اسفند 1376.
[26] . ابوالفضل ساجد نیا ، ماه رمضان در آسیای میانه،اندیشکده معارف دینی، ۱۳۸۹ همچنین مرتضی اشرافی، گفتگو با محمد حسین جوره بیک زاده، کارشناس آسیای میانه و قفقاز ساکن در قزاقستان، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، اردیبهشت ماه 1394
[27] . پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، اسناد موجود درخصوص جمهوری قرقیزستان، فروردین 1394.
[28] . پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، اسناد موجود درخصوص جمهوری قرقیزستان، فروردین 1394.
[29] . پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، اسناد موجود درخصوص جمهوری قرقیزستان، فروردین 1394.
[30] . مرتضی اشرافی، کشورشناسی قزاقستان، قم، پژوهشگاه بین المللی المصطفی، 1392.
نظر شما