به گزارش خبرگزاری «حوزه»، سخنان "رکس تیلرسون" در سلسله سفرهای اخیرش به عربستان و قطر و نیز عراق، بی شک از منظر تحلیلگران و کارشناسان دیپلماتیک، حاوی مباحث بسیار مهمی است با این وجود چنانچه واقع بینانه به مواضع این مقام آمریکایی در نشست های خبری اش بعد از دیدارهای دیپلماتیک با مقامات کشورها دقت کنیم متوجه اعتراف ضمنی او به شکست استراتژی ائتلاف عربی علیه ایران می شویم.

البته باید دانست که همواره یکی از اهداف مهم آمریکایی ها از سفرهای خود به غرب آسیا دمیدن بر آتش تفرقه و ایران هراسی بوده چنان که تیلرسون به خیال خود به خصوص در سفر به عراق می خواست به لطایف الحیلی به این مهم دست یابد که با واکنش نسبتاً سرد مقامات عراقی به خصوص حیدرالعبادی نخست وزیر این کشور مواجه شد.

نکته حایز اهمیت دیگر این که برخلاف ادعای عادل الجبیر، وزیر خارجه سعودی مبنی بر این که حضور آمریکا در منطقه مایه ثبات است، اما واقعیت های چند سال اخیر نشان می دهد که دخالت های ایالات متحده و تلاش برای تغییر در چینش و نوع مواجهه بازیگران منطقه ای عامل اصلی تنش بوده است.

در روزهای اخیر به موازات شکست های داعش و گروه های تروریستی – تکفیری در بلاد شام و عراق، بر شدت مواضع خصمانه آمریکا و هم پیمانان منطقه ای او علیه ایران به خصوص از ناحیه عربستان سعودی افزوده شده و آن ها به دنبال شکل گیری جبهه ائتلافی جدیدی علیه ایران اسلامی هستند و حال آن که باید بدانند امروز شرایط و موضع ایران نسبت به پنج سال پیش نه تنها ضعیف تر نشده بلکه مستحکم تر گشته است کما این که در حال حاضر ترکیه نیز که سابقاً جزو ائتلاف منطقه ای ضد ایران به شمار می رفت، اینک خود را بیش از هر زمان دیگری به ما نزدیک می داند.

همان طور که برخی کارشناسان سیاسی به درستی بیان داشته اند راهبرد جدید آمریکا علیه ایران بیش از آن که تهاجمی باشد ، تدافعی است چرا که سردمداران کاخ سفید به دنبال مهار روند قدرت یابی ایران در منطقه هستند و برخلاف برخی گستاخی ها و ادعاها ، نه در سر فکر حمله نظامی به ایران را دارند و نه یارای چنین خیال احمقانه و انتحاری را پیدا کرده و می کنند.

از این منظر بی جهت نیست که تحلیلگر نشریه معروف اکونومیست می نویسد: " در حالی که ترامپ سرگرم لاف زدن و هیاهوست، ایران منطقه را شکل می دهد" و در ادامه بر این نکته تاکید می کند که:"سیاست های ترامپ در قبال ایران، نفوذ این کشور را بیشتر می کند."

با این وجود آنچه مسلم است این که آمریکا از طریق مقابله با توان موشکی و دفاعی ایران، در صدد امنیت زدایی از کشور ماست؛ دقیقاً از همین روست که آنان در هفته ها و ماه های اخیر برای رسیدن به این مقصود خود دو برنامه جدی را به موازات هم دنبال می کنند ؛ نخست تضعیف سپاه پاسداران و منفعل کردن آن در عرصه داخلی و خارجی و دوم هم تلاش برای انجام بازرسی ها و نظارت ها از مراکز نظامی ایران به بهانه این که حفظ بقای برجام منوط به انجام این بازرسی هاست.

چند هفته پیش بود که مجله معروف آمریکایی نیوزویک پس از رونمایی از موشک بالستیک خرمشهر نوشت: " ایران با رونمایی از موشک جدید خود به صورت ترامپ و اسراییل سیلی زد".

در واقع آنچه محور شوم است خوی استکباری آمریکا و غده سرطانی رژیم صهیونیستی است که در سال های اخیر از محور مقاومت اسلامی به خصوص ایران به شدت ضربه و لطمه خورده و اینک می کوشد که با قطع بازوی پرتوان سپاه و فشار بر ایران برای بازرسی بر مراکز نظامی به نوعی برخی از شکست های خود را جبران کند و یا دست کم در بازی های رسانه ای چنین وانمود کند که آسیب پذیری ایران به جهت نقش آفرینی آمریکا و غرب افزایش یافته است.                                                                           

هدف شوم دشمن در حالی دنبال می شود که مقام معظم رهبری و دیگر مقامات بلندپایه کشورمان به شدت با این مساله مخالفت کرده و اعلام داشته اند این دو موضوع خط قرمز جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود.

در خاتمه نیز تاکید بر این مساله تکراری اما ضروری لازم است که به هر حال اتخاذ مواضع دیپلماتیک از سوی کشورمان می بایست همچنان بر اساس محور کلیدی عزت، حکمت و مصلحت و قاطعیت انقلابی در برابر گستاخی های غیرحقوقی و غیر عرفی قدرت های بیگانه باشد چرا که اگر دشمن عهدشکنی چون آمریکا و هم پیالگانش را پاسخ درخور ندهیم، گستاخی هایش ادامه دار خواهد بود.

سید محمد مهدی موسوی