یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۹
شهیدی که  بصیرت افزایی جامعه را  یک اصل می دانست

حوزه/ برایتان سفارش می کنم که آزاد باشید، جامعه مانند بچه ای است که صلاح و فسادش را نمی داند، باید آگاهانه مردم را بیدار کرد.

خبرگزاری«حوزه»، از دست نوشته های شهید است که گفته« مهدی جان! مولا جان! یک عمر صدایت زدم، امّا لیاقت دیدارت را نیافتم. امّا ناامید نیستم بدین امید، گام در راهی می گذارم که در آخرین لحظه ی مرگم، جمال دل آرایت را ببینم.»

طلبه شهید علیرضا(مهدی) مهدوی از راست قامتان تاریخ انقلاب اسلامی است که به سال 1339 ه. ش، در خانواده ای متدین و مذهبی، در شهر تبریز دیده به جهان گشود. مراحل کودکی و نوجوانی اش را در کنف والدینی محترم گذراند. در همان سنین با داستان غمبار کربلا آشنا شد و به برکت صدای دلنشین خود، نوحه خوان مصیبت سید الشهداء(ع) بود.

تغییر مسیر

گرفتن دیپلمش مصادف شده بود با حرکت عمومی مردم ایران علیه رژیم ظالمانه پهلوی، و شهید مهدوی در این ایام طبق تربیت خانوادگی و نیز با توجه به شناخت نیازهای زمانه، به حوزه علمیه گرایش پیدا کرد و با ورود به مدرسه طالبیه تبریز اهداف مقدس خود را دنبال نمود.

او که پس از مدتی جهت ادامه آموزش به حوزه علمیه قم سفر کرده بود، در ایام تعطیلی به تبریز بر می گشت و ضمن تبلیغ و بیان سخنرانی، در تشکیل کلاس های عربی، آموزش قرآن و بیان عقاید فعال بود.

سجایای اخلاقی

فردی شجاع،  غیور و در عین حال مهربان و متواضع بود. مقلد امام خمینی(ره) بود و پیوسته سعی داشت تا در مسیر فکری ایشان حرکت کند. به نماز شب اهمیت می داد و نوشته اند که در نماز حال خوبی داشت و اشک از چشمانش جاری می شد.

شب های جمعه و چهارشنبه به جمکران می رفت و پیوسته به اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص صاحب الامر(عج) توسل می جست.

ولایت پذیری و انقلابی گری

عشق و ارادتش به امام خمینی(ره) بت شکن عصر چنان بود که به ندای او در یاری رساندن و حضور در جبهه جنگ لبیک گفت. با شعله ور شدن آتش کینه و عداوت از سوی صدام جنایت کار، داوطلبانه حوزه را به مقصد جبهه های جنوب ترک و عازم سوسنگرد شد.

او به مدت 9 ماه مسئولیت فرهنگی آن منطقه را به عهده داشت و در زیر آتش دشمن نماز جماعت را در مسجد سوسنگرد بر پا داشت و در ارتقاء روحیه معنوی رزمندگان موثر بود.

 در طریق القدس آسمانی شد

در عملیات طریق القدس دست به اسلحه برد و همگام با سایر رزمندگان نقش آفرین عرصه جنگ بود تا این که انفجار مین قطار زندگی اش را متوقف و او را آسمانی کرد. پیکر خونی اش پاره پاره شد و این چنین به ملاقات حق شتافت.

از دست نوشته های شهید

برایتان سفارش می کنم که آزاد باشید، جامعه مانند بچه ای است که صلاح و فسادش را نمی داند، باید آگاهانه مردم را بیدار کرد.

شرح زندگانی ائمه (ع)را حتما مطالعه کنید، ببینید چطور زندگی کردند و اخلاقشان چگونه بود.

به یکدیگر خیلی مهربان باشید که خدا برای همه مهربان است.

منبع: فرزانگان شاهد ج2، ویژه شهدای روحانیت آذربایجان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha