یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
 نشست علمی پایه گذاری و گسترش علوم حدیث توسط اهل بیت(ع) و علمای شیعه»

حوزه/ نشست علمی «پایه گذاری و گسترش علوم حدیث توسط اهل بیت(ع) و علمای شیعه» از سلسله نشست های کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» حجت‎الاسلام  فرهاد عباسی  در ابتدای نشست علمی «پایه گذاری و گسترش علوم حدیث توسط اهل بیت(ع) و علمای شیعه» که در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد گفت: بحث نقش اهل بیت(ع) در عرصه حدیث را نباید با تدوین کتب حدیثی یکسان بدانیم.

رئیس مرکز تخصصی حوزه علمیه قم افزود: بحث کتب حدیث و کتب علوم حدیث دو مطلب کاملا متفاوت است؛ نکته این است که اگر کتابی تدوین نشده بود علوم حدیث نیز وجود نداشته است؟ جواب آن است که چنین ملازمه ای وجود ندارد.

وی تصریح کرد: در دوره اهل بیت(ع) کتب جسته و گریخته ای توسط صحابه نوشته شده است ولی در حوزه علوم حدیث در آن زمان کتابی نوشته نشده است؛ کتاب شیعه به عنوان اولین کتاب مستقل، قرن ها بعد نوشته شده است.

مسئول دفتر هماهنگی امور مراکز تخصصی و موسسات آموزش عالی حوزه بیان کرد: اینکه چند قرن بعد از اسلام اولین کتاب درایه الحدیث شیعه نوشته شده است به این معنی نیست که شیعه پیش از آن با درایه الحدیث آشنا نبودند.

وی گفت: شکل گرفتن دانش های حدیثی به دلیل دو نیاز جدی بود؛ نیاز اول احراز به صدور حدیث بوده است؛ مساله دیگر، احراز مقصود و مراد معصوم از این متن است؛ علوم حدیث، بالاصاله اعتبار و موضوعیتی ندارند؛ بلکه برای دستیابی به متن صادر شده و مراد و مقصود معصوم به دلیل گذر زمان و آسیب هایی که پدید آمد، دو چراغ نیاز بود که ما را به مراد کلام و اصل حدیث برساند.

حجتالاسلام عباسی بیان کرد: علم حدیث چراغ و ابزار هنگام ناتوانی است؛ طبیعی است که آن کسی که زودتر به این آسیب دچار شد، یعنی در احراز صدور و فهم مقصود معصوم زودتر به مشکل برخورد، باید پیشتر ابزار کار را برای خود تولید می کرد و این مساله در شیعه به دلایل مختلف دیرتر شکل گرفت.

وی گفت: تا قرن چهارم که برای دستیابی به متن اصلی معصوم، اهل تسنن مجبور شدند که پس از یک فاصله 300 ساله ، در یک منطقه فراغ و با دستان خالی علمی را بر اساس یافته های خود و آسیب هایی که بر اهل حدیث جاری شد سعی کردند که حدیث را پالایش کنند.

مسئول دفتر هماهنگی امور مراکز تخصصی و موسسات آموزش عالی بیان کرد: در شیعه، صدور حدیث تا سال 329 استمرار دارد و در این سالها معصوم(ع) حضور دارد و ملاک احادیث و صدور حدیث از سوی ایشان انجام می شده است.

وی گفت: شیعه به دنبال جداسازی و تفکیک حجت از لاحجت بوده است و محوریت پژوهش های حدیثی نیز همین مساله بوده است و به همین دلیل بسیاری از مباحث علوم حدیث در ضمن کتبی که در آن بحث حجت و لاحجت می کردند ایجاد شده است.

وی تصریح کرد: در قرون چهارم و پنجم در کتاب عده الاصول، مبانی استنباط و جداسازی حجت و لاحجت بیان شده است، بسیاری از مباحث علوم حدیثی شیعه به شکل قوی مطرح کرده است.

در ادامه این مراسم ، حجت‎الاسلام  والمسلمین عبدالهادی مسعودی، قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث حوزه گفت: برای شناسایی نقش شیعه در حدیث باید گونه شناسی در این حوزه ارایه شود.

وی افزود: اگر حدیث را به صورت ساده مرکب از متن و سند بدانیم، به شکل ساده به این نتیجه می رسیم که متن و سند دارای یک دانش خاص است؛ دانش متن را فقه الحدیث و دانش سند را رجال می نامیم.

حجت‎الاسلام  والمسلمین مسعودی تصریح کرد: این دو علم، دانش اصلی در علوم حدیث است که یکی در پی احراز و دیگری درپی فهم حدیث است؛ هر کدام از متن و سند یک سلسله اصطلاحات دارند؛ اصطلاحات لزوما دانش نیستند ولی به کار فهم کلمات بزرگان و فهم تاریخ علم می آیند.

قائم مقام دانشگاه قرآن وحدیث بیان کرد: اصطلاحات می توانند با متن و سند همراه باشند؛ هر کدام از این دو نیازمند یک سلسله دانشی هستند؛ منابع در حوزه متن و سند، متعدد هستند؛ بطور خلاصه باید گفت که دانشی که به متن می پردازد فقه الحدیث است و دانشی که به سند می پردازد رجال و دانشی که به اصطلاحات می پردازد را مصطلحات گویند که به معنی فهم عمیق است.

وی افزود: اگر نگاه تاریخی به این بحث داشته باشیم نسبت به سند و متن حدیث باید این کار را انجام دهیم؛ نگاه تاریخی به این معنی است که شناسنامه حدیث در حوزه شرح و بحث و کاربرد اصطلاحی بیان شود.

حجت‎الاسلام  والمسلمین مسعودی گفت: گاهی نگاه تاریخی را می توان به خود دانش ناظر شود؛ یعنی گاهی اوقات در خصوص تاریخ یک حدیث و صدور و سند بحث می کنیم و گاهی نیز تاریخ یک دانش را مورد بحث قرار می دهیم؛ این دو باید از هم منفک باشند تا بتوانیم متوجه شویم که شیعه در چه مواردی از هم پیشی گرفته اند.

قائم مقام دانشگاه قرآن وحدیث بیان کرد: در بحث سوال از امام علی(ع) پیرامون اختلاف حدیث امام مطالبی در این خصوص بیان کردند  که سه علم را در خود دارد؛ مورد اول، علم اختلاف حدیث است که ایشان به جمع سندی و دلالی امر کردند؛ ایشان راویان را به چهاردسته تقسیم می کنند یعنی در ابتدا دانش رجال را کلید زدند؛ راویان تقسیم پذیر و توصیف پذیر و قابل ارزشگذاری به حسب نقل هستند؛ یعنی راویان به میزان مصاحبت با پیامبر و اعتبار نقل حدیث درجه بندی می شوند.

وی گفت: این بحث در واقع دانش نقد حدیث نیز می باشد؛ این علم و دانش حدیثی نیز از سوی امام مطرح شده است؛ گاهی اوقات نقد حدیث در قالب فقه الحدیث وارد می شوند؛ در عرصه منبع شناسی، پیشتازی و معاصرت فرقه ها با هم مشخص می شود.

حجت‎الاسلام والمسلمین مسعودی بیان کرد: ممکن است در کتاب شناسی، کتاب های ما دیرتر تدوین شده باشد ولی کتاب های ما یعنی شیعیان چندان هم دیرتر نیست؛ کتاب رجالی شیعه مرتبط به اواخر قرن 2 و 3 است؛ کتب رجال مشهور ما در قرن 4 و 5 نوشته شد ولی کتاب های دیگری در این دو قرن یعنی 2 و3 نیز وجود دارد.

وی گفت: در خصوص اصطلاحات در روایات کافی بحث ناسخ و خاص و عام مطرح شده است ولی کتب تدوین شده مرتبط به اصطلاحات به خصوص کتب بزرگ ما نیز دیرتر نشر پیدا کردند که دلیل خاصی نیز دارد؛ شیعه ما چندان به اصطلاحات به عنوان یک دانش مستقل بها نمی دهد زیرا اصطلاحات دارای ارزش آلی و وسیله ای و ابزاری هستند و یک علم مستقل به شمار نمی روند.

وی تصریح کرد: فقه الحدیث و تفسیر از اهل بیت(ع) آغاز شده است؛ فقه الحدیث نیز دارای چهار یا پنج قسمت است که شامل غریب الحدیث، اسباب ورود حدیث، اختلاف الحدیث، علل الحدیث و نقد الحدیث هستند؛ جدای از اهل بیت(ع) دو تن از بزرگان شیعه از جمله ابان بن تغلب در زمینه غریب الحدیث کار کرده اند.

استاد حدیث شناسی حوزه بیان کرد: در خصوص اسباب ورود حدیث، نخستین سوالاتی که از ائمه انجام شده است در خصوص حل پیچیدگی اخبارانجام شده است؛ در این زمینه اسباب ورود این بحث را حل می کردند.

وی گفت: در قضیه گوسفند سوده و فرار از طاعون و الجار ثم الدار بحث اسباب ورود حدیثی از سوی ائمه به خصوص حضرت امام صادق(ع) مطرح شده است؛ اسباب ورود متعددی از سوی ائمه بیان شده است؛ بحثی که غریب الحدیث و اسباب ورود شیعه را نشان می دهد، جریان عرضه حدیث است که از دل آن پیشتازی شیعه در فقه الحدیث و اختلاف الحدیث و اسباب ورود حدیث بیرون کشید.

حجت‎الاسلام  والمسلمین مسعودی اظهارکرد: در عرصه اختلاف الحدیث نیز یونس بن عبدالرحمن را داریم که این بحث را مطرح می کند و در این زمینه کتاب دارد؛ محمد بن ابی عمیر نیز از اصحاب امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) است که در این زمینه فعالیت داشته است.

قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: در بحث اختلاف الحدیث، شیعه قوی تر بوده است و به دلیل اینکه در این زمینه نیازجدی وجود داشت، شیعه بهتر از اهل سنت عمل کرده است؛ تهذیب الاحکام به این منظور نوشته شده است که بسیاری از اختلافات را حل کند؛ در اصول، شیخ مفید، شیخ طوسی و سید مرتضی به اختلاف الحدیث پرداخته اند.

وی گفت: در زمینه علل الحدیث نیز شیعه گام های جدی تری برداشته است؛ در زمینه نقد الحدیث نیز بیان شده است که نقد الحدیث جزو فقه الحدیث است ولی برخی دیگر نیز آن را دانشی مجزا دانسته اند.

حجت‎الاسلام والمسلمین مسعودی بیان کرد: در بحث حدیث رویای حدیث از سوی حسنین(ع) این بحث نقد شده است؛ ابوحمزه ثمالی نیز یک حدیث را به وسیله امام سجاد(ع) نقد می کند؛ بعدها که بحث غلات و فتحیه و واقفیه مطرح شد، گزارشات آنها بر ائمه(ع) عرضه و توسط ایشان نقد می شده است؛ بسیاری از احادیث از سوی راویان بزرگ ائمه نقل شده اند.

وی گفت: برخی از راویان بزرگ ائمه نیز ناقد حدیث بوده اند یعنی یک راوی به یک راوی دیگر، حدیثی را عرضه می کند و نقد حدیثی بین راویان حدیثی در می گیرد؛ این مباحث در سالهای بین 120 و 130 انجام شده است.

حجت‎الاسلام  والمسلمین مسعودی افزود: ثبیت محمد عسکری کتابی به نام تولیدات بنی الامیه در حدیث نوشته و از قرون اولیه کتاب های نقد حدیث و اسحادیث موضوعه را نیز نوشته است؛ در شیعه، کتاب فهرست تولید شده است؛ کتب فهرست شیعی قدیم تر و قویم تر از کتب فهرست اهل سنت است.

قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث اظهارکرد: تعداد راویان اهل سنت بسیار زیاد بوده است که به دلیل این تعدد، نیاز آنها به علم رجال نیز بیشتر بوده است ولی شیعیان به دلیل اینکه کمتر بودند مباحث را کتابت می کردند و به همین دلیل نیاز بیشتری به کتاب شناسی پیدا کردند و به همین دلیل دو کتاب فهرست نجاشی و شیخ طوسی از مهمترین کتب رجالی ما به شمار می آیند.

وی گفت: علم طبقات نیز از سوی برقی کتابت شد که از طبقات اهل سنت جلوتر است زیرا ایشان گردآوری این کتاب را در زمان ائمه انجام داده است.

این استاد حوزه اظهارکرد: نقد، دارای دو رکن است؛ نقد حدیث نزد قدمای شیعه ترکیبی از نقد متن و منبع بوده است ولی نقد حدیث در اهل سنت به شکلی بود که نقد رجال بر متن می چربیده است؛ در عرصه نقد الحدیث نیز شیعه پیشتازی بسیار بیشتری نسبت به اهل سنت دارند.

وی گفت: در کمیته کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی که با عنایت آیت الله العظمی مکارم انجام شد؛ در درایت الحدیث 2مقاله از سوی دو بانو فاضله مطرح شده است؛ در زمینه نقد و آسیب شناسی مطلبی از سوی بنده نگاشته شده است. در زمینه کلیت کتاب حدیث و تاریخ حدیث حجت الاسلام والمسلمین طباطبایی کتابی را در دست نگارش دارد؛ در زمینه رجال نیز حجت الاسلام ستایش مقاله ای را نوشته است.

حجت‎الاسلام  والمسلمین مسعودی عنوان کرد: در این زمینه نقش کوفه و خراسان و قم نیز در توسعه حدیث شیعه نیز در این همایش مورد توجه قرار گرفته شده است که در این زمینه سه مقاله تدوین شده است.

استاد حوزه ودانشگاه بیان کرد: علل در فارسی به معنی جمع علت در نظر گرفته می شود ولی علت در عربی به معنی بیماری است؛ در واقع این اصطلاح را از پزشکی قرض گرفتیم و آن را به آسیب شناسی ترجمه کردیم.

وی گفت: علل الحدیث در گذشته به معنی بیماری های حدیث بوده است که بیشتر به دنبال بیماری های پنهان بوده است؛ در کتب فهرست تصریح شده است که یونس ابن عبدالرحمن کتابی در زمینه علل الحدیث تالیف کرده است که ایشان در علم الحدیث نیز ما را از اهل سنت پیش انداخته است.

قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: در ادامه برقی در کناب بحث اختلاف الحدیث دارای کتاب علل الحدیث نیز بوده اند؛ برخی دیگر از دانشمندان کتاب ناسخ و منسوخ را نیز در این باب تفهیم کرده اند.

وی گفت: شیعه در کتاب های ادبی و حدیثی نیز علل الحدیث را مورد بحث قرارداده است؛ آسیب هایی که به حسب بیانات سمبلیک روی داده است در این کتب که توسط بزرگانی چون سید رضی و مرتضی مطرح شده است؛ از جمله حدیثی در این رابطه که مومن پاره کننده دوزنده است؛ در اینجا سید رضی با چند صد حدیث این بحث را معنی می کند که مومن واقعی ممکن است با گناه رشته اتصالش را با خدا قطع کند، ولی به وسیله توبه این فاصله را می دوزد.

خاطرنشان می شود:  همایش بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی اردیبهشت سال آینده در قم برگزار خواهد شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha