یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۸
«دلداده علامه»

حوزه/ او هرگاه به ذکر خاطراتی از حضرت علامه طباطبایی(ره) می‌پرداخت، دستمالش را از جیبش درمی‌آورد و اشکهایش را پاک می‌کرد و نمی‌توانست از علامه سخن بگوید و چشمانش اشکبار نشود!

خبرگزاری«حوزه» آقای دکتر احمدی می‌گفت بیست سال با علامه طباطبایی حشر و نشر داشته‌ام و ایشان واقعا شخصیتی ذوابعاد بود و در فقه، اصول، فلسفه، اخلاق و تفسیر مجتهد بود، محدث بود و در تمام وجودش اخلاق متجلی بود و علامه را صاحب یک مکتب می‌دانست...

بسم‌الله الرحمن الرحیم

«وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ» (سوره ص، آیه 20)

«و ما حکومت و پادشاهی‌اش را محکم کردیم و حکمت و فرزانگی و سخن نافذ و حرف آخر را به او دادیم»

این آیه شریفه در توصیف حضرت داوود(ع) است که خدای متعال قدرت زیادی به او داده بود به طوری که کوه‌ها و پرندگان همه در تسخیر او بودند و با او تسبیح می‌گفتند و علاوه بر اینها حکمت و فرزانگی و علم و دانش و سخن نافذ و کلام قاطع و فیصله دهنده را هم به او عطا کرده بود.

از این آیه معلوم می‌شود که حکمت را باید خدا به انسان عطا کند و البته بنده نیز باید در پی کسب حکمت باشد و راه آن نیز تهذیب نفس است و غالب کسانی که به حکمت دست یافته‌اند در پرتو مجاهدت با نفس و اخلاص در عمل بوده است، کما اینکه از علامه طباطبایی(رض) منقول است که در اوان جوانی با خواندن حدیث «من اخلص لله اربعین صباحا، جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه - یعنی کسی که چهل روز خود را برای خدا خالص کند چشمه‌های حکمت از قلبش به زبانش جاری می‌شود» تصمیم گرفتم که به این حدیث عمل کنم و یک چله را تلاش کردم و پس از آن چله هرگاه اندیشه و تصور گناهی به ذهنم می‌آمد، ناخودآگاه و بی‌‌فاصله از ذهنم می‌رفت.

به هر حال اخلاص در عمل یکی از شروط اصلی دریافت حکمت است و اگر کسی می‌خواهد بیان حکیمانه‌ای داشته باشد باید علاوه بر کسب علم و دانش، خود را برای خدا خالص کند.

یکی از کسانی که در پرتو مکتب علمی علامه طباطبایی(رض) به خوبی پرورش یافت، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمد احمدی است.

این روحانی با اخلاص در فقه و اصول شاگرد حضرت آیت‌الله بروجردی(رض) و حضرت امام خمینی(رض) بود ولی در فلسفه و عرفان و تفسیر قرآن از جمله شاگردان مبرز حضرت علامه طباطبایی(رض) محسوب می‌شود.

آقای دکتر احمدی می‌گفت بیست سال با علامه طباطبایی حشر و نشر داشته‌ام و ایشان واقعا شخصیتی ذوابعاد بود و در فقه، اصول، فلسفه، اخلاق و تفسیر مجتهد بود، محدث بود و در تمام وجودش اخلاق متجلی بود و علامه را صاحب یک مکتب می‌دانست.

آقای دکتر احمدی خاطرات زیادی از علامه داشت، اما دلدادگی او به  علامه کم نظیر بود و یادم می‌آید که وقتی شنید خانه مرحوم علامه را خریداری کرده‌ایم و قصد داریم آن را دارالقرآن کنیم بسیار خوشحال شد و گفت می‌خواهم به آنجا بیایم، من عرض کردم فعلا در حال بازسازی هستیم و انشاءالله بعد ازتمام شدن بنایی‌ها تشریف بیاورید که نمی‌توانست صبر کند و با عجله و اشتیاق روزی به منزل علامه آمد و از بدو ورود درب آهنی را بوسید و در داخل هم با اشک ریزان بر دیوارها بوسه زد و گفت شما نمی‌دانید چه شخصیتی در این مکان زندگی می‌کرد، من در عین حال که سالهاست حضرت علامه از دنیا رفته است ولی علامه برای من همیشه زنده است و با او زندگی می‌کنم!

بنده مکرر شاهد بودم که ایشان هرگاه به ذکر خاطراتی از حضرت علامه طباطبایی(رض) می‌پرداخت، دستمالش را از جیبش درمی‌آورد و اشک‌هایش را پاک می‌کرد و نمی توانست از علامه سخن بگوید و چشمانش اشکبار نشود!

شاکله وجودی مرحوم آقای دکتر احمدی مانند علامه طباطبایی(رض) بود، در عرفان، ید طولایی داشت، او معتقد به عرفان اهل بیت(ع) بود و دعاهای صحیفه سجادیه و مناجات‌های ائمه اطهار(ع) و برخی خطابه‌های نهج‌البلاغه مولا علی(ع) را منبع اصیل عرفان اسلامی می‌دانست.

در تفسیر قرآن متبحر بود به طوری که حتی در تصحیح نسخ‌ المیزان در کنار حضرت علامه طباطبایی بود و مورد اعتماد ایشان بود و ترجمه تفسیرالمیزان را هم که مجلداتی از آن را انجام داده بود، علامه بسیار پسندیده بودند.

او می‌گفت تفسیر المیزان همیشه مورد استفاده من است و من هرگاه بخواهم سخنرانی علمی داشته باشم از المیزان بهره می‌برم و این قول را از استاد شهید مطهری و دیگر شاگردان علامه نیز نقل می‌کرد.

او می‌گفت تا قبل از آمدن علامه به قم تفسیر قرآن در حوزه مرده بود! و حتی وقتی حضرت آیت‌الله العظمی خویی در نجف کتاب تفسیری «البیان» را می‌نویسند برخی به ایشان می‌گویند دون شأن مرجعیت شماست و به هر حال افسوس که کار علمی و تفسیری ایشان ادامه پیدا نکرد ولی این توفیق را حضرت علامه طباطبایی پیدا کرد تا با درس تفسیر قرآن و نوشتن تفسیر المیزان بتواند به مهجوریت قرآن در حوزه‌ها پایان دهد و الحمدلله هم اکنون نیز شاگردان ایشان پرچمداران تفسیر قرآن در حوزه‌ها هستند.

استاد دکتر احمدی زندگی بسیار ساده و بی‌آلایشی داشت و علی‌رغم آنکه از سال 1360 عضو شورای انقلاب فرهنگی بود ومسئولیت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها را برعهده داشت و یک دوره‌ای هم نماینده مجلس بود، هیچ گاه ساده زیستی را کنار نگذاشت .با اسراف و تبذیر بشدت مخالف بود، از تجملات پرهیز داشت و ذی‌طلبگی را به حد اعلی رعایت می‌کرد و من خودم بارها شاهد بودم که این پیرمرد با ماشین شخصی‌اش برای تدریس به قم می‌آمد و خودش رانندگی می‌کرد و یک کیف سنگین را که همیشه پر از کتاب و دفتر بود را هم حمل می‌کرد و من عرض می‌کردم آقا شما یک راننده می‌خواهید و نباید خودتان رانندگی کنید! اما ایشان از آنجا که دوست نداشت مزاحم کسی شود، سعی می‌کرد همه کارهایش را خودش انجام دهد.

آقای دکتر احمدی برای اهمیت کار پژوهش های قرآنی و حمایت معنوی از پایان‌نامه‌های قرآنی تلاش زیادی داشت بطوری که چهارده دوره مسئولیت برگزاری همایش بین‌المللی بانوان قرآن‌پژوه را برعهده گرفت و تلاش قرآنی بانوان و پژوهشهای قرآنی آنان را ارج می‌نهاد و در نتیجه این توجهات امروزه شاهد بیش از بیست هزار پایان‌نامه در موضوعات قرآنی در سطح کشور هستیم که در جهان اسلام بی‌نظیر است، البته در این مقال زحمت اصلی را جناب حجت‌الاسلام عبداللهیان و موسسه معارف اسلامی امام رضا(ع) برعهده داشتند ولی همین که از حمایت‌های بیدریغ آقای دکتر احمدی در این فعالیتها بهره‌مند بودند، همکاری همه دستگاه‌ها و دانشگاه‌ها و موسسات علمی را در پی داشت و سبب پیشرفت کارها می‌شد.

رحلت آقای دکتر احمدی برای مجامع علمی کشور ضایعه بزرگی است ولی واقعا او یک زندگی طاقت‌فرسایی را در مجاهدت علمی و عملی گذرانید و هیچگاه راحتی و آسایش نداشت و مشیت الهی بر این قرار گرفت تا این انسان با اخلاص را در ماه مبارک رمضان به معنای واقعی مهمان خود بگرداند و انشا‌ءالله او را با اهل بیت (ع) محشور بفرماید و درروضه‌های بهشتی منزل و مأوی دهد که فرمود: «فأمّا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات فهم فی روضه یحبرون»

خادم القرآن - مرتضی نجفی قدسی

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha