خبرگزاری«حوزه»،همزمان با آغاز ماه محرم، ماه حزن واندوه شیعیان حضرت سید الشهداء(ع)، مطالبی در چندین شماره با عنوان منبر اقتصاد مقاومتی از محمد جواد توکلی از اساتید اقتصاد، با موضوع «اقتصاد مقاومتی در عاشورا» تقدیم علاقه مندان می شود:
- و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا (نساء:141)
- الذین یتخذون الکافرون اولیاء من دون المومنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا (نساء: 139)
مولفه اول: مبانی دینی حمایت از تولید ملی
حمایت از تولید ملی کمک به عزت جامعه اسلامی
اسلام به جنبههای اجتماعی فعالیتهای اجتماعی نیز اهمیت میدهد. اگر مصرف ما باعث تضعیف اقتصاد جامعه اسلامی شود، چنین مصرفی مطلوب نیست. در مقابل، اگر مصرف ما باعث تقویت اقتصاد نظام اسلامی شود، گام برداشتن در این مسیر مطلوب است. در برخی از برههها علمای ما زمانی که احساس کردند استقلال جامعه اسلامی در خطر است، خودشان در مصرف کالاهای داخلی پیشقدم شدهاند و حتی گاهی حکم به تحریم کالاهای خارجی دادهاند.
چرا شترانت را به هارون کرایه دادی؟
برخورد امام کاظم با یکی از یارانش به نام صفوان ابن حکم حاوی نکات درس آموزی در زمینه عدم کمک به اقتصاد اجانب است. نقل شده که صفوان شتران زیادی داشت که از کرایه دادن آنها معیشت و زندگی خود را میگذراند. روزی خدمت امام موسی کاظم رسید. آن حضرت به او فرمود همه چیز تو خوب است جز یک چیز؟ صوان پرسید فدایت شوم ان چیست؟
حضرت فر مود این که شتران ان خود را به این مرد (یعنی هارون خلیفه عباسی) کرایه میدهی.
صفوان گفت من از روی حرص و شکم سیری چنین نمیکنم چون او به حج رفته بود به او کرایه دادم خودم هم با او نمیروم بلکه غلامم را همراه او میفرستم.
حضرت فرمود: آیا از او کرایه طلب داری؟
صفوان گفت : آری
امام فرمود آیا دوست داری او زنده بماند تا کرایه به تو برسد
صفوان گفت آری
حضرت فرمود: کسی که بقای آنها را دوست داشته باشد، از آنان خواهد بود و هرکس از آنان باشد، جایگاهش در جهنم است
صفوان پس از این گفتگو با حضرت، تمام شترانش را فروخت. وقتی این خبر به هارون الرشید رسید از او پرسید چرا شترهایت را فروختی؟ صفوان گفت چون پیر و فرتوت شده بودم. هارون گفت میدانم که به اشاره موسی بن جعفر این کار را کردی؛ اگر حق مصاحبتت با من نبود، ترا میکشتم.
آنگونه که از محتوای این حدیث بر میآید هر گونه تعامل اقتصادی با دشمنان جامعه اسلامی و لو در راه حج بیت الله الحرام موجبات سقوط فرد در آتش دوزح را فراهم میکند. حال سوال اینجاست که آیا افرادی که از کالاهای تولیدی شرکتهای متعلق به کشورهای تحریم کننده ایران اسلامی میکنند، آروزی بقای آن شرکتها را برای استفاده از گارانتی کالای خریداری شده را ندارند؟ آیا عملا خرید اجناس خارجی در شرایط تحریم موجب ضعیف شدن تولید کننده داخلی و تقویت دشمنان ملت ایران نمیشود؟
مولفه دوم: چرا باید از تولید ملی حمایت کنیم؟
مشکل کمبود تقاضای صنایع داخلی
مطالعات انجام گرفته در مورد صنایع داخلی نشان میدهد که یکی از تنگناهایی که تولید کنندگان داخلی با آن مواجهاند کمبود تقاضا است. به واسطه هجوم کالاهای وارداتی و قاچاق به کشورمان، بسیاری از تقاضاها به سمت این کالاها میرود. گذشته از آنکه تمایل زیاد مردم به کالای خارجی هم باعث میشود که اقبالی به کالای داخلی نشود.
کوچک نشمردن خرید حتی یک خودکار ایرانی
ما گاهی تصور میکنیم که با خرید مثلا یک خودکار ایرانی تحولی در اقتصاد کشور اتفاق نمیافتد. این در حالی است که اگر ما همه مان خودکار ایرانی بخریم، برای جوانان کشورمان کار ایجاد میکنیم. در سالهای اخیر پس از این که فرهنگ سازی در مورد خرید خودکار داخلی شد، برخی مارکهای داخلی قوت گرفتند و الحمدلله تولید این کارخانههای داخلی زیاد شده است. همین مساله در مورد لوازم التحریر داخلی به خصوص دفتر ایرانی در حال رخ دادن است که نیازمند حمایت همه جانبه مردم است.
توانایی تولیدکنندگان برای تولید محصولات مرغوب
با توجه به ظرفیتهای بالای منابع انسانی، و منابع طبیعی کشور تولید کنندگان ما قادر اند که محصول با کیفیت تولید کنند. ما هر وقت از تولیدکنندگان داخلی حمایت مناسبی کردیم، نتیجه آن را گرفتیم. نمونه آن را میتوانیم در حمایت از صنایع نظامی ببینیم. وقتی از صنعت نانو حمایت کردیم، پیشرفتهایی خوبی کردیم. وقتی در صنعت نفت به تولید کنندگان داخلی اعتماد کردیم، پیشرفتهای خوبی داشتیم.
لزوم تقویت فرهنگ کار برای افزایش کیفیت کالاهای ایرانی
وقتی میگوییم باید از تولید ملی حمایت کنیم، منظورمان این نیست که همواره کالای نامرغوب استفاده کنیم. این کار برای این است که به تولید کننده داخلی کمک کنیم که بتواند کیفیت محصولش را ارتقا دهد.
ما همان گونه که باید مصرف کالای داخلی را فرهنگ سازی کنیم، باید اتقان عمل در میان تولید کنندگان داخلی را هم فرهنگ سازی کنیم. تولید کنندگان ما هم باید تلاش کنند که مرتب کیفیت محصولات داخلی را بالا ببرند.
- اسلام بر اتقان در عمل تاکید زیادی دارد. روایت شده که معصومان (ع) حتی تاکید کردهاند که اگر شما میخواهید برای مردگانتان قبر هم بکنید، قبر را محکم و مستحکم بسازید.
مولفه سوم: سیره عملی علما در حمایت از تولید ملی
حمایت همیشگی علما از تولید ملی
در طول تاریخ شیعه، علما همواره پشتیبان صنعتگران و تولیدکنندگان ملی بودند. در هنگام نفوذ انگلستان در ایران، علمای شیعه چه در نهضت تحریم تنباکو و چه در ماجرای شرکت اسلامیه به صورت همه جانبه از تولیدات داخلی حمایت کردند. سایر علما نیز همواره حامی تولیدات ملی بودند تا کشور بتواند در مقابل بیگانگان بایستد
نهضت تحریم تنباکو
میرزای شیرازی با صدور فتوای تحریم تنباکو عملا در مقابل استعمار شرکتهای انگلیسی به خصوص شرکت معروف رژی در ایران که بازار تنباکو را در انحصار خویش داشت، ایستاد. حکم تحریم تنباکو، بهواسطهی وسعت نفوذ این مرجع بزرگ و حکم شدید و بیسابقه مبنی بر حرمت و در حکم محاربه با امام زمان بودن، جریانساز و تحولآفرین شد و نقطهی عطفی در مبارزات علیه استعماگریهای بیگانگان در کشور که عمدتاً از طریق واردات در پی ضربه زدن به اقتصاد کشور بودند به حساب آمد، بهطوریکه تا قبل از آن شاید اشکالات و پیامدهای معامله با اجانب و بیگانگان و سلطهی اقتصادی ایشان بر سرزمین چندان بر عموم مردم روشن و واضح نبود و در موارد بسیاری نیز دولت وقت با این معاملات همراهی میکردند. اما صدور این فتوا هم دخالت شریعت در برابر سلطهی بیگانگان را در امور اقتصادی نشان داد و هم راه را بر مظاهر و عرصههای دیگر تهاجم اقتصادی بیگانگان و سلطهورزی ایشان در این کشور مسدود نمود.
سه سال قبل از این فتوا نیز در سؤال و جوابی که بین شهید شیخ فضلالله نوری و میرزای بزرگ شیرازی در مورد سد نفوذ اقتصادی اجانب و بلاد کفر در آن زمان بهویژه روس و انگلیس از طریق تحریم مواردی چون قند و چایی و غیره، صورت پذیرفته بود، ایشان آنرا از باب سیاست و مصالح عامه برشمرده و تکلیف اصلی را بر دوش دولت و مسلمانان صاحبان نفوذ دانسته بودند و مردم را به تحریم کالاهای بیگانه تشویق کردند.
شکل گیری شرکت اسلامیه در دوران قاجار
شرکت اسلامیه پس از قیام تنباکو و بروز فواید آن، توسط آقا نجفي اصفهاني، آقا نورالله و ميرزا ابوالقاسم زنجاني به همراهي جمعی از بازرگانان در سال 1316.ق/1898 م. با هدف تأمين منسوجات مورد نياز مردم ايران و مقابله با وابستگي به خارج در اصفهان تاسیس شد. در ماده 21 و 24 اساس نامه این شرکت آمده:
اين شرکت به کلي از داد و ستد متاع خارجه ممنوع است. فقط همّ خود را صرف ترقي متاع داخله و آوردن چرخ اسباب و کارخانه مفيده خواهد نمود و حمل متاع داخله را به خارجه بر حسب اقتضاء و به موقع خود در کشيدن راه شوسه و آهن اقدام خواهد کرد.(ماده 21)»
تمام اجزاء از رييس و مرئوس و امناي شرکت حسبالشرط مجبورند لباس خود را از منسوجات و متاع داخله مصرف رسانند(ماده 24)
شعب این شرکت به سرعت در سایر شهرها و حتی در خارج ایران افتتاح شد. علما و مراجع بزرگ شیعه از جمله آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی، سید صدر الدین عاملی در تایید و تشویق این فعالیت فتاوی و اعلامیههای ترویجی بسیاری صادر نمودند. آخوند خراساني در حمايت از اين شرکت ميپردازد و در نامهاي به مظفرالدين شاه مينويسد:
چه بسيار شايسته است که اعليحضرت شاهنشاه اسلاميانپناه، بذل مراحم ملوکانه در مشيت اين شرکت اسلاميه که خشنودي حضرت امام عصر ــ ارواحالعالمين له الفداء ــ و ترويج ملت بيضاء و تقويت دولت عظمي... است، خواهند فرمود، خود آن وجود اقدس در لبسالبسه مصنوعه اسلاميه مقدم و به صدور امر ملوکانه در مساعدت اين مطلب مهم وزراي عظام و اولياي فخام دولت ابدمدت را مفتخر فرمايند. و بر عموم رعايا و قاطبه مسلمين لازم است به مقتضاي ”الناس علي دين ملوکهم تأسي و متابعت نمايند و خلع لباس ذلت را از خود بلبس لباس عزت البسه اسلاميه صاحب شرع را خوشنود دارند (کهن جامه خويش پيراستن/ به از جامه عاريت خواستن.» در روزنامه ثريا آمده است که وقتي پارچههاي شرکت اسلاميه وارد نجف ميشود، مراجع و علما جمع ميشوند و لباس ساخت دست مسلمانها را ميپوشند و ميگويند ما به اين لباس داخلي افتخار ميکنيم (همان).
میزان تولیدات این شرکت بقدری گسترش یافته بود که یکی از روزنامههای انگلیس، رشد آن را سکته منافع انگلیس در اصفهان و بلکه کل منطقه خلیج فارس اعلام نمود.[1] وزيرمختار انگلستان در نامهاي به امينالسلطان حاکم اصفهان از دخالت علما در امور اقتصادی شکایت کرد و آن را مغایر با توسعه شرکتهاي خارجي در اين شهر دانست[2] تاسیس این شرکت باعث اشتغال بیش از هزار نفر در شهر اصفهان گردید. این شرکت حتی در صدد حصول امتیاز ساختن راهآهن محوطه اصفهان برآمد.
حمایت علمای اصفهان از تولید ملی
حدود 150 سال (سال 1324 قمری) قبل علمای اصفهان در حمایت از شرکت اسلامیه دست به صدور اعلامیهای زدند که در آن مصرف لباس خارجی، نماز خواندن بر مرده با کفن خارجی، نشستن بر سفرههای تجملی، احترام به استعمال کنندگان مواد مخدر را بر خود ممنوع کردند. متن این بیاینه جالب و قابل توجه است:
«بعد از تسبیح و تحمید؛ این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهما امکن (تا حد امکان) بعد ذلک تخلف ننمايیم، فعلا پنج فقره است:
- اولا: قبالجات و احکام شرعیه، از شنبه به بعد باید روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم، ماها با این روش متعهدیم.
- ثانیا: کفن اموات اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم، بر آن میت ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوة بر آن میت بخواهند، ماها را معاف دارند.
- ثالثا: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن هر چه بدلی آن در ایران یافت نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیر ایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از نسج ایرانی بنماییم تا بعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
- رابعا: میهمانیها بعد ذلک، ولو اعیانی باشد، چه عامه چه خاصه، باید مختصر باشد؛ یک پلو و یک چلو و یک خورش و یک افشره. اگر زائد بر این کسی تکلف دهد، ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش میهمانی مینمايیم؛ هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
- خامسا: وافوری و اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم؛ زیرا که آیات باهره (ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین - و لاتسرفوا ان الله لایحب المسرفین - و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه) و حدیث (لا ضرر و لاضرار) ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مُسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری است، به نظر توهین و خفت مینگیریم[3].
این بیانیه به امضای علمای برجستهای همچون آیه الله حاجآقا نورالله 2 - حسین بن جعفر الفشارکی 3 - حجةالاسلام آقانجفی 4- شیخ مرتضی اژه 5 - آقا میرزا محمدتقی مدرس 6- حاجی سیدمحمد باقر بروجردی رسیده است.
از دکمه خارجی برای لباسم استفاده نکنید
فرزند مرجع بزرگ جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) نقل میکند: یکی از خصوصیات عملی آیت الله مرعشینجفی این بوده که معظمله هیچ وقت از لباسهای خارجی استفاده نکرده و این روش را مبارزه با استکبار میدانست و حتی موقعی که خیاط میخواست از دکمه خارجی برای لباس وی، استفاده کند، آقا اجازه نداد و از قیطان به جای دکمه در لباسش استفاده میکرد.
حمایت ایت الله ملاحسینقلی همدانی از تولید ملی
آیت الله العظمی آخوند ملاحیسنقلی همدانی (ره) یکی از بزرگترین عارفان عصر حاضر است که دهها نفر از خرمن علم و معرفت ایشان خوشه برچیده و خود به یکی از بزرگان عرفان اسلامی تبدیل شدهاند. گرچه آن بزرگوار در زمینه عرفانی شناخته شدهاند اما در زمینه سیاسی نیز صاحب نظر و عمل بودهاند که متاسفانه بدانها پرداخته نشده است.
آیت الله سید عبدالحسین لاری که خود نیز از علمای مبارز معاصر است، روش و منش استادش آخوند همدانی را چنین نقل میکند: او از کلیّه مجلوبات از بلاد کفره اجتناب میفرمود و قند و چای و دخانیات را استعمال نمیکرد. آن عارف سالک مکرّر میفرموده که من راضی نیستم کسی به حوزه درس من حاضر شود مگر آن که متّقی باشد یا مجاهد و بر اثر این اعلام تهدیدآمیز بعضی از آقایان حضور در مجلس درس وی را ترک کردند.
حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی درباره شهید آیت الله سید حسن مدرس میفرمایند : در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود؛ کرباسی که باید از خود ایران باشد میپوشید.
ماجرای ضحاک بن عبدالله در کربلا
ضحاک، به همراه مالک بن نضر ارحبی به حضور امام حسین (ع) رسید، این دیدار ظاهرا در کربلا صورت گرفت، امام پس از خوشامدگویی، سبب حضورشان را جویا شد، آنان در پاسخ گفتند: برای عرض سلام خدمت رسیدیم و از خدا عافیت و سلامت شما را خواستاریم، مردم برای جنگ با شما جمع شدهاند! نظر شما چیست؟
امام پاسخ داد: «حسبی الله و نعم الوکیل؛خدا مرا کفایت میکند و چه نیکو وکیلی است»
آن دو برای امام دعا کردند، آن گاه حضرت فرمود: چرا مرا یاری نمیکنید؟ مالک بن نضر با بیان این جمله که: من مقروض هستم و عیال دارم، دعوت امام را رد کرد و رفت.
ضحاک بن عبدالله نیز مشابه سخن ابن نضر را گفت و سپس حضور موقت و مشروط خود را در کنار امام پیشنهاد داد و گفت: تا آن جا از شما دفاع خواهم کرد که دفاع من به حال شما مفید باشد، در غیر این صورت در جدایی از شما آزاد خواهم بود، امام نیز پذیرفت.
او در روز عاشورا، دلیری به خرج داد و امام بارها او را تشویق و دعا فرمود. چون جمله یاران امام حسین (ع) - جز سوید بن عمر و بشیر بن عمرو - به شهادت رسیدند، او نزد حضرت آمد و شرط پیشین خود را یادآور شد و از ایشان اجازه بازگشت خواست، امام هم آزادش گذاشت.
او که قبلا اسب خود را در یکی از خیمهها پنهان کرده بود، پس از اذن امام، سوار بر اسب شد و فرار کرد. تعدادی از سربازان «ابن سعد» به تعقیب او پرداختند، ضحاک چون به روستایی به نام «شفیه » رسید ایستاد، تعقیب کنندگان او را شناختند و رهایش کردند.
ماجرای «ضحاک بن عبدالله» در نوع خود بینظیر است، او که تا دقایق پایانی حماسه عاشورا در کنار امام شمشیر زد و شماری از لشکریان خصم را از پای درآورد و از نزدیک شاهد صحنه مظلومیت خاندان رسالت بود، چگونه بر عاقبت نیکوی خود پشت پا زد و خود را از فیض شهادت در رکاب سالار شهیدان محروم ساخت! آری، او به دنیا دل بسته بود و اسبش نیز وسیله پیوند مجدد او به این زندگی ناپایدار و گذرا گردید ... : «ذلک بانهم استحبوا الحیوة الدنیا علی الآخرة.»