به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.
* آیا وجود ۱۲۴۰۰۰ پیامبر، در عرض ۷۰۰۰ سال منطقی است؟
متن شبهه:
تا حالا هزار بار عدد جالب ۱۲۴,۰۰۰ پیامبر را شنیده ایم؛ حال بیایید روی این عدد تفکر کنیم!
طبق اطلاعات تاریخی “تمدن بشری” مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش در مصر ، ایران و روم (بین النهرین) میباشد؛ ۱۴۰۰ سال پیش آخرین پیامبر ، یعنی پیامبر اسلام ، محمد برگزیده شده و بعد از او پیامبری نبوده…!؛ پس ۷۰۰۰ سال تمدن را که از ۱۴۰۰ سالِ بعد از محمد کم کنیم میشود ۵۶۰۰ سال ، که این رقمِ حضور پیامبران بوده؛ حال اگر تعداد روزهای یک سال(۳۶۵)را در سالهای حضور پیامبران (۵۶۰۰) ضرب کنیم میشود ۲,۰۴۴,۰۰۰ روز؛ یعنی ۲,۰۴۴,۰۰۰ روز پیامبران فرصت داشتند تا به پیامبری برگزیده ، و به هدایت بشر بپردازند؛ حال اگر ۲,۰۴۴,۰۰۰ روز را بر تعداد ۱۲۴,۰۰۰ پیامبر تقسیم کنیم ، عدد ۱۶ به دست میآید…!!!! یعنی در هر ۱۶ روز یک پیامبر…!!!
پس چگونه ادعا می شود که اکثر پیامبران از نسل و فرزندان ابراهیم و نسبت پدری و پسری دارند؟ آیا در هر ۱۶ روز فرزند دار میشند؟ و باز هم در ۱۶ روز …!!؟؟ علم هرگز نتوانسته دین را باور کند، هرگاه علم در دین تحقیق کرده، شایعات و خرافات عجیب دین را کشف کرده است.
پاسخ:
بررسی تعداد پیامبران
راه های علم و آگاهی پیدا کردن نسبت به حقائق مختلف است، بعضی مطالب با براهین و استدلالهای عقلی و برخی نیز با تجربه و مشاهده معلوم و ثابت میشوند؛ امّا نباید فراموش کرد که تنها راه علم و آگاهی پیدا کردن به یک حقیقت، تعقّل و اندیشیدن و یا تجربه نیست. چه بسا مطالبی که قابل تجربه نبوده و با براهین و ادله عقلی نیز ثابت نمیشوند همانند تاریخ و سرگذشت پیشینیان.
به خوبی روشن است که کسی از راه تجربه و یا تفکّر و اندیشیدن نمیتواند نسبت به تاریخ گذشته آگاهی پیدا کند در اینگونه موارد تنها راه کسب اطّلاعات و آگاهی، گوش سپردن به گفته تاریخ نگاران و یا کسانی است که از گذشته به هر طریقی آگاهی دارند و راستگویی آنها مُبَرهن است.
مسأله تعداد انبیاء و همچنین تعداد امامان و اینکه چه کسانی پیامبر یا امام بودهاند از جمله مواردی اند که با حس، تجربه و عقل ثابت نمیشود. البته اصل ضرورت بعثت انبیاء و امامت و مسائلی همچون لزوم عصمت انبیاء و امامان و همچنین نیازمندی جامعه بشری به انبیا و امامان متعدد، با ادله عقلی ثابت میشوند.
در مورد تعداد پیامبران، قرآن کریم، علاوه بر ذکر نام تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، به این واقعیت هم اشاره می کند که تعداد پیامبران، بیشتر از آن است که نام آنها در قرآن آمده است، خداوند به این موضوع در آیه ۷۸ سوره غافر اشاره کرده و می فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَیکَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیکَ؛ ما پیش از تو رسولانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو بازگفته، و گروهی را برای تو بازگو نکردهایم» و همچنین در آیه ۳۶ سوره نحل هم می فرماید:«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولا: ما در هر امتی رسولی برانگیختیم».
پس آنچه از قرآن بدست می آید این است که پیامبران متعددی برای راهنمایی بشر از سوی خدا به پیامبری مبعوث شده اند.
بنابراین در قرآن کریم به تعداد دقیق پیامبران الهی اشاره ای نشده است، لذا باید برای یافتن پاسخ به این سوال که تعداد پیامبران الهی، چند نفر بوده است، به روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام مراجعه کنیم:
در بحار الانوار روایاتی نقل شده است که تعداد پیامبران را ۱۲۴ هزار نفر ذکر کرده است . شماری از این روایات عبارت است از:
۱_ حضرت رسول صلوات الله علیه و آله می فرماید: «خداوند ۱۲۴ هزار پیامبر آفریده و من گرامی ترین آنان نزد خداوند هستم . . . و ۱۲۴ هزار وصی آفریده که علی علیه السلام گرامی ترین آن ها نزد خداوند و بهترین ایشان است .» [۱]
۲_ امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «هر کس دوست دارد ۱۲۴ هزار پیامبر با او مصافحه کنند، امام حسین (ع) را در نیمه شعبان زیارت کند: چرا که ارواح پیامبران از خداوند برای زیارت حضرتش اذن می گیرند و به آنان اجازه داده می شود و پنج نفر از ایشان اولوالعزم هستند». [۲]
۳_ ابوذر غفاری از پیامبر خدا صلوات الله علیه وآله سؤال کرد: پیامبران چند نفرند؟ حضرت فرمود: «۱۲۴ هزار پیامبر . . . .» [۳]
۴_ شیخ صدوق در کتاب اعتقادات می فرماید: «عقیده ما (شیعه امامیه) در تعداد انبیا این است که آنان ۱۲۴ هزار نفرند و هر کدامشان وصی ای دارند .» [۴]
بنابراین وجود ۱۲۴ هزار پیامبر برای بشریت از این روایات قابل استنباط و پذیرش است.
بررسی امکان وقوع
مسلم است که همه ۱۲۴ هزار پیامبر، پشت سر هم نیامده اند بلکه بسیاری از آنها در یک زمان و در مناطق مختلف مشغول تبلیغ دین بوده اند. شاهد این ادعا آن است که طبق آیات قرآن کریم حضرت لوط همراه با حضرت ابراهیم و یا حضرات هارون، شعیب، یوشع در زمان حضرت موسی علیهم السلام در یک زمان بوده اند.
برای اثبات این مدعی، می توان به آیات و روایات مختلفی اشاره کرد:
قرآن کریم می فرماید: «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهیمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى یُجادِلُنا فی قَوْمِ لُوطٍ» [۵] بنابراین بین لوط و ابراهیم علیهما السلام، هم زمانی وجود دارد.
«… فَکَانَتْ بَنُو إِسْرَائِیلَ تَقْتُلُ فِی الْیَوْمِ نَبِیَّیْنِ وَ ثَلَاثَهً وَ أَرْبَعَهً حَتَّى إِنَّهُ کَانَ یُقْتَلُ فِی الْیَوْمِ الْوَاحِدِ سَبْعُونَ نَبِیّاً وَ… »[۶] با این روایت، مشخص می شود که قوم بنی اسرائیل در یک روز، هفتاد پیامبرشان را به قتل رساندند.
بنابراین، اگر بپذیریم که پیامبرانی با هم و در یک عصر و زمان، اما در ابعاد مختلف جغرافیایی اقدام به تبلیغ دین و یا اعلام شریعت و … می کردند، شبهه از اساس باطل است.
بررسی معادلات ریاضی شبهه
درباره سن و قدمت حضور انسان بر روی زمین، دانشمندان علم زیست شناسی، نظریات مختلفی دارند؛ آنچه آنها معتقد هستند، چیزی بین یک ۳.۵ تا ۲ میلیون سال پیش است. یعنی ما در ۳میلیون سال پیش، انسان داشته ایم…. اما آنچه آنها انسان می پندارند، غیر از آن چیزی است که دین به عنوان انسان معرفی می کند. بنابراین بین تعریف از انسان تفاوت است…
اما آنچه برخی روایات و متون دینی و الهی در اینباره به می می آموزد، این است که از زمان خلقت حضرت آدم علیه السلام تا کنون، هفت هزار سال می گذرد. با این فرض، به محاسبه می پردازیم:
از مجموع هفت هزار سال، باید ۱۴۰۰ سال بعثت پیامبر اسلام و همچنین دوران فتره را حذف نمود. اما به جهت اینکه نمی دانیم دوران فتره چه مقدار است؛ نمی توانیم روی آن عددی قرار بدهیم. بنابراین به آنچه نسبت به آن قطع داریم محاسبه می کنیم:
مجموع سالهایی که پیامبران نازل شده اند: ۵۶۰۰ سال. مجموع پیامبران ۱۲۴۰۰۰ پیامبر. مجموع مناطق مسکونی (که صاحب قوم و امت بوده اند به طور یقینی و قطعی) بیش از ۳۰ کشور بوده است. که می توان به کشوری های زیر اشاره کرد:
«عراق، مصر، ایران، افغانستان، ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین، چین، هند، اسپانیا، یونان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، الجزایر، لیبی، سودان، یمن، عمان، اسلوانی، استرالیا، قبرس، بلغارستان، عربستان، ارمنستان، گرجستان، رومانی، مقدومیه و صربستان و …»
اما هر کدام از این کشورها، دارای شهرها و مناطق مسکونی متعددی در خود بوده اند؛ فرضا در کشوری مثل ایران؛ بیش از ۲۵ استان بزرگ و هر استان بیش (به طور میانگین) بیش از ۶ شهر بزرگ و هر شهر بیش از ۱۵ روستای نسبتا بزرگ را در خود جای دارد. حال کافی است محاسبه ای مختصر شود تا مشخص گردد که بیش از ۳۳۰۰۰ هزار منطقه مسکونی در کشوری چون ایران وجود دارد که جمعیتشان بیشتر از ۳۰۰ نفر به طور میانگین است. [۷]
حال کافی است با قاعده رشد جمعیت، به صورت معکوس این آمار را تا ۴۰۰۰ سال پیش ببریم و از میزان جمعیت در شهرها و روستاهای کشوری مثل ایران، باخبر شویم.
با این مقدمات، می گوییم:
اگر تعداد شهر و روستاهای ۳۰۰۰ هزار سال پیش را یک سی ام آمار کنونی محسابه کنیم، با این فرض که هر امتی، به پیامبری نیاز داشته است؛ و عمر طبیعی هر پیامبر را به طور میانگین ۱۵۰ سال نیز محاسبه کنیم، عدد ۱۲۴۰۰۰ پیامبر عدد قابل قبولی است و باعث تعجب نخواهد شد.
بنابراین در کشوری مثل ایران، (بر این فرض که تعداد شهر و روستای آن دوران، به اندازه یک سی ام آمار کنونی باشد) حدودا ۱۱۰۰ هزار شهر و روستا می شود که اگر بر این فرض نصف این شهرها نیز به پیامبر نیاز داشته باشند، می شود ۵۵۰ شهر و روستا؛ که با حساب میانگین عمر پیامبران (۱۵۰ سال) در طول ۵۶۰۰ سال می شود ۳۷ دوره نیاز به پیامبر؛ که عدد آن می شود در مجموع ۵۶۰۰ سال در کشوری چون ایران به ۱۸۵۰۰ پیامبر نیاز داشته است.
بر فرض که این عدد درست باشد و ما نیمی از ان را در سایر کشورها نیز جاری بدانیم، (همان ۳۰ کشور) عدد به دست آمده مجموعا می شود ۳۰۰ هزار پیامبر در سرتاسر جهان.
با این حاسب اگر بپذیریم که در تعداد شهرها، و تعداد سالها، و میانگین عمر ها و همینطور قتل پیامبران و حضور پیامبران هم عصر و زمان فتره و … اشتباه کرده باشیم، عدد ۱۲۴ هزاری که توسط ائمه علیهم السلام معرفی شده است، عقلا قابل قبول است.
در پایان ذکر نکته حائز اهمیت است که علوم تجربی، نهایت چیزی را که می توانند درک کنند، تجربیا بشری است که حس شود. و از آنجا که حس بشر، همیشه صحیح عمل نمی کند، و دچار خطا و نقص و اشتباه فراوان است؛ و همینطور علوم تجربی با تغییر رویکرد انسان، در حال تکامل و افزایش است؛ نمی توان به علوم تجربی به عنوان حقیقت محض نگاه کرد و هر انچه او رد و یا اثبات می کند، قطعا صحیح و درست دانست.
مسلمانان دینشان را با عقل پذیرفته اند، و با عقل حجیت و اعتبار کلام معصومین را درک کرده اند، و به همین جهت است که سخنان معصومین را بر علوم تجربی ظن آور، مقدم می دارند. آنها عقلشان را مقدم می دارند بر تجربه.
__پی نوشت_________
[۱]. بحارالانوار: مجلسی، ج ۱۱، ص ۳۰
[۲]. همان: ص ۵۸
[۳]. همان: ص ۳۲
[۴]. همان: ص ۲۸
[۵]. قرآن: سوره هود، آیه ۷۴
[۶]. بحارالانوار: ج۱۱، ص۴۷
[۷]. بر اساس گزارش مرکز آمار سال ۱۳۹۵