جمعه ۱۸ آبان ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۸
 چرا اسلام حکم به قتل مرتد داده است؟

حوزه/ حکم جزایى مرتد نیز این است که: مرتد فطرى اگر مرد باشد کشته می‌شود و توبه او نزد قاضى قبول نمی‌شود، اما اگر مرد مرتد ملّى باشد نخست دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و إلّا کشته می‌شود. زن مرتد، چه فطرى باشد چه ملّى، کشته نمی‌شود، بلکه دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و الّا در زندان باقى می‌ماند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «پایگاه تخصصی شبهه» خواهد پرداخت.

سوال:

چرا اسلام حکم به قتل مرتد داده است؟

 

پاسخ:

برای درک صحیح از این سوال، و پاسخی کامل، لازم است تمام جوانب مرتد و تعریف صحیح آن و احکام پیرامون آن، بیان شود…

 

مرتد کیست؟

مرتد کسى است که بعد از مسلمان شدن، کافر گردد.[۱] چه خروج از اسلام با انکار اصل دین باشد یا یکى از اصول دین(توحید، نبوت و معاد) حاصل می‌شود، و نیز اگر یکى از ضروریات دین را – که براى همه مسلمانان روشن و واضح است – به گونه‌اى که – ملازم با انکار رسالت باشد، و انسان به این ملازمه توجه داشته باشد، باز ارتداد حاصل می‌شود.[۲]

 

ارتداد به دو قسم فطرى و ملّى تقسیم می‌شود:

۱_ مرتد فطرى، کسى است که پدر یا مادرش در هنگام انعقاد نطفه‌اش مسلمان بوده‌اند و خودش پس از بلوغ، اظهار اسلام کرده، و سپس از اسلام خارج شده است.

۲_ مرتد ملّى کسى است که پدر و مادرش هنگام انعقاد نطفه او کافر بوده‌اند، و او پس از بلوغ، اظهار کفر کرده و سپس اسلام آورده، و مجدّداً کافر شده است.

 

حکم مرتد در ادیان الهى و مذاهب اسلامى

ارتداد در ادیان الهى غیر از اسلام جرم و گناه، و مجازات آن مرگ است.[۳] البته حکم سایر ادیان، با اسلام در برخی شرایط، متفاوت است. [۴]

در فقه شیعه، مرتد داراى برخى از احکام مدنى در باب ارث و زوجیت است. به گونه ای که اموال مرتد، بعد از احراز ارتدادش، بین ورثه تقسیم می شود و همسرش بر او نامحرم خواهد شد و باید عده فوت نگه دارد.

 

حکم جزایى مرتد نیز این است که: مرتد فطرى اگر مرد باشد کشته می‌شود و توبه او نزد قاضى قبول نمی‌شود، اما اگر مرد مرتد ملّى باشد نخست دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و إلّا کشته می‌شود. زن مرتد، چه فطرى باشد چه ملّى، کشته نمی‌شود، بلکه دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و الّا در زندان باقى می‌ماند.

در فقه اهل سنت؛ بنابر رأى مشهور، مرتد – در همه انواع آن – ابتدا دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و گرنه کشته می‌شود و فرقى میان ملّى و فطرى و زن و مرد نیست.[۵]

 

تشریع حکم ارتداد در اسلام

قرآن کریم می فرماید: «وَ قالَتْ طائِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذی أُنْزِلَ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»[۶] ترجمه: «و جماعتی از اهل کتاب گفتند: “در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد، ایمان بیاورید، و در پایان [روز] انکار کنید شاید آنان [از اسلام] برگردند.»

 

دوازده نفر از دانشمندان یهود خیبر و نقاط دیگر، نقشه‌‏اى ماهرانه براى متزلزل ساختن باور و ایمان بعضى از مؤمنان طرح نموده و با یکدیگر تبانى کردند که صبحگاهان خدمت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله برسند و ظاهراً ایمان بیاورند، ولى در آخر روز از آیین برگردند. هنگامى که از علت کارشان سؤال شد بگویند: ما صفات محمّد را از نزدیک مشاهده کردیم. هنگامى که به کتب دینى خود مراجعه نموده یا با دانشمندان دینى خود مشورت کردیم، دیدیم صفات و روش او با آنچه در کتب ما است، تطبیق نمى کند. از این رو برگشتیم. این موضوع سبب مى شود که عده‌‏اى بگویند این‏ها که به کتب آسمانى از ما آگاه ترند، لابد آنچه را گفته‌‏اند، راست مى گویند و به این وسیله ایمان مسلمانان متزلزل مى گردد.[۷]

مکر و نیرنگ کفار به وسیله خداوند آشکار گردید. خدا حدّ ارتداد را وضع نمود. این ترفند مختص زمان رسول خدا صلوات الله علیه و آله نمى باشد، بلکه در همه زمان‏ها امکان اجراى آن از سوی دشمنان اسلام وجود دارد.

 

دلایل عقلی و حکمت حکم ارتداد

ارتداد ذاتا ارتباطی با حوزه اعتقادی فرد ندارد، بلکه قانونی سیاسی – اجتماعی است؛ به همین خاطر اولین شرط ارتداد، اظهار کردن ارتداد است. معنای دقیقتر ارتداد را می توان، موضع گیری در مقابل اسلام در فضای جامعه بیان داشت؛ بنابراین مربوط به جامعه می شود و یک جرم اجتماعی و سیاسی در جامعه اسلامی است.

 

به عبارت دیگر اگر فردى در خانواده مسلمان تشخیص داد که دین اسلام بر حق نیست، مى‌‏تواند دین دیگری را انتخاب کند، اما در جامعه‌‏اى که بر اساس اعتقادات و باورهاى دینى، قوانین، رفتارهاى اجتماعى و فردى، امیال و آرزوهاى انسان‏ها ارزش‏هاى اخلاقى شکل گرفته که هر یک از این موارد کارکردهاى بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى دارد، حق ندارد در برابر دین و اعتقادات موضع‏گیرى نموده و درصدد تخریب آن ها باشد.

 

دلیل این منع هم روشن است، زیرا آثار نامطلوب در زندگى فردى و اجتماعى ایجاد خواهد کرد و باعث تزلزل ارکان اجتماعى خواهد شد؛ بنابراین ارتداد از این جهت که افکار عمومى و ایمان مردم را متزلزل مى‏‌کند، اظهار آن روا و شایسته نیست، و با وجود یک سرى شرایط اسلام با مرتد برخورد مى‌‏کند؛ اما اگر باور خود را رواج نداد و به امنیت فکرى و فرهنگى جامعه آسیبى وارد نکرد، به او کارى ندارند و حکم ارتداد نداشته و عقیده‏اش نزد خودش محترم است.

 

پس ارتداد در اسلام، بیش از آن که جنبه اعتقادی و فردی داشته باشد، جنبه های دیگر اجتماعی دارد؛ زیرا واقعاً دین اسلام برای کسی که به دنبال حقیقت باشد، ارزش قائل است. خود بر این امر تاکید می نماید. پس قرار دادن حکم ارتداد بر یک تحقیق حقیقت جویانه بی معنی است. مشکل آن جاست که انکار دین رسمی جامعه و عقیده بخش اعظم اجتماع توسط فرد علنی شود و باورهای اصیل دینی مورد هجمه قرار گیرد.

 

حال، به شمارش برخی از حکمت های این حکم می پردازیم:

۱_ بازدارندگی از فساد اجتماعی:

هر حکومتی، برای بازدارندگی از فساد، اهرم های فشاری را مورد استفاده قرار می دهد؛ تا جامعه را از فساد بازدارد. حال در حکومتی اسلامی، که غیر خود را باطل می داند (و برای این مقدمه نیز دلایلی اقامه کرده است) حق دارد در از آنچه که خود فساد می داند، ممانعت نماید. حال حکومت اسلام که کفر را فساد می داند؛ با اهرم فشاری چون اعلام جرم و مجازات، از ارتکاب به آن عمل منع می نماید.

 

پر واضح است که تشخیص فساد، بر عهده نظام حاکم است؛ و تمام این قوانین جزائی اسلام، برای زمانی است که اسلام حاکم باشد. بر اساس همین قاعده است که در کشورهایی که نظامی غیر از اسلام وضع شده است، با قوانین متفاوتی برای مقابله با فساد مواجه هستیم، از اعدام برای حمل مواد مخدر تا ضرب و جرح برای عبور از چراغ قرمز.

 

۲_ بازدارندگی از فساد فردی:

یکی از مواردی که بعد از کفر، دچار آسیب خواهد شد، کانون خانواده شخص کافر است. این آسیب، اعم از آسیب های مادی و معنوی است. حتی آسیب های حقوقی و جزائی را نیز شامل می شود.

 

اسلام می خواهد، تا از این فسادها نیز جلوگیری نماید؛ حکم ارتدادف به عنوان عاملی بازدارنده، می تواند برای این فسادها نیز، بازدارندگی داشته باشد. به این صورتکه، شخص مرتد، حتی در کانون خانواده نیز ارتدادش را ابراز نمی کند، تا اولا کانون خانواده حفظ گردد. دوما افراد خانواده تحت تاثیر ارتداد یکی از اعضاء خانواده، دچار اضمحلال اعتقادی نگردند؛ خصوصا اگر خانواده از معلومات دینی ضعیفی برخوردار باشند. و سوما مشکلات حقوقی و جزائی برای خانواده منتفی شود. ارتداد یک شخص، مشکلات ملکیت و زوجیت و ولایت را در برخواهد داشت.

 

موارد دیگری چون حفظ آبرو، عدم ارتکاب به جرایم و فواحش و … همگی از مفاسد فردی ارتداد است.

 

۳_ دفع حداقلی:

اسلام برای اینکه اشخاص، به زودی و با هر شبهه ای، اقدام به کفر نکنند؛ قانون ارتداد را وضع کرده است؛ طبق این قانون، اگر شخصی در جامعه اسلامی، دچار تردید در اسلام شود؛ حق ندارد کفرش را اظهار نماید. به عبارت دیگر، حکومت اسلامی، می پسندد شخص هر چند در باطن کافر است، اما با ظاهری اسلامی در بین مسلمانان به زندگی خود ادامه بدهد. این خواسته حکومت، باعث می شود شخص با مسلمانان گفتمان داشته و تعامل نماید و در اثر تکرر این واقعه، شبهه شخص مرتد از بین برود و کافر شدنش، منتفی شود.

 

این قاعده، برای افراد جامعه ی اسلامی که از بهره علمی و بنیه اعتقادی کافی برخوردار نیستند؛ عامل بازدارنده ایست تا با کفر زودهنگامشان، به افکار جامعه آسیب وارد نسازند.

 

۴_ جلوگیری از جنگ روانی:

همانطور که در عنوان «تشریع حکم ارتداد» گذشت، کفار با استفاده از ایمان آوردن های صوری و کفر مجدد و … قصد تخریب ایمان مومنان را داشتند؛ اگر این هدف کفار به نتیجه می رسید؛ جنگ روانی عظیمی علیه حکومت اسلام و مسلمانان آغاز می شد و مسلمانان بسیاری بر اثر این جنگ روانی، حتی اعتقادات یقینی خود را رها می کردند.

 

اسلام با تشریع حکم اعدام برای مرتد، از این حیله کفار و آغاز این جنگ روانی، جلوگیری کرد.

 

۵_ جلوگیری از اقدام عجولانه و انتخاب کورکورانه:

اسلام، حکم ارتداد را سخت معین کرده است تا از اقدام های عجولانه و انتخاب های کورکورانه جلوگیری به عمل آورد. به این بیان که هر کس با هر دلیل ساده و پیش پا افتاده ای، اقدام به تغیر دین نکند.  و یا با کمترین دلیلی، دینی را قبول ننماید. پس بنابراین لازم است که در حکومت اسلامی، مسلمانان با دلیل متقن و دینی را قبول نمایند. سپس با دلیل متقن دین اسلام را انکار نمایند. به همین دلیل تقلید در انتخاب دین ممنوع و باطل اعلام شده است.

 

از آنجا که اسلام از عدم وجود دلیل متقن و مفید برای انکار اسلام و یا نقد آن مطمئن می باشد؛ پس با اقتدار تمام، حکم به مجازات مرتدین می دهد؛ چرا که هیچ دلیل قانع کننده ای برای ترک اسلام وجود ندارد؛ جز شبهات که با تحقیق مرتفع می گردند.

 

آیا یک مسلمان، به صرف انکار، اعدام می شود؟

در پاسخ می گوییم که طبق آنچه از احادیث و روایات و احکام اسلام برداشت می شود، این است که چهار شرط اساسی باید در عمل مرتد باشد تا حکم ارتداد بر او جاری شود:

۱_ خروج از اسلام تحقق بیابد.

۲_ این خروج، از روی اختیار باشد (نه از روی اجبار و کراهت و …)

۳_ انکار جاحدانه باشد (یعنی از روی علم باشد نه از روی جهل و یا فراموشی و …)

۴_ اقدام عملی بر ضد اسلام

 

بنابراین شخصی که در امری دینی شک و تردید دارد و یا از روی جهل یک مساله ی ضروری دین را منکر شده است (بدون اینکه بداند آن مساله دینی است) و یا از روی اجبار و کراهت و … مجبور به این انکار و خروج از دین شده باشد و یاهمه شرایط را داشته باشد، اما علیه حکومت و یا اسلام، اقدامی عملی ننماید و انکارش را نمایان ننماید، حکم ارتداد بر وی ثابت نخواهد بود.

 

معرفی کتاب:

برای اطلاعات بیشتر و تکمیلی، کتاب ارتداد در اسلام، تالیف عیسی ولائی را توصیه می نماییم.

 

__پی نوشت_________

[۱]. الزبده الفقهیه فی شرح الروضه البهیه (لشهید الثانی): ج۹، ص۴۲۰

[۲]. تحریرالوسیله: ج۱، ص۱۱۸

[۳]. ر.ک: عهد قدیم: سِفر توریه مثنى، فصل ۱۳؛ کتاب مقدس، ترجمه فارسى ولیم گلن، دار السلطنه، لندن، ۱۸۵۶ میلادى، ص ۳۵۷ – ۸؛ الکتاب المقدس، دار المشرق، بیروت، سفر ثنیه الاشتراع، الفصل ۱۳، ص ۳۷۹ – ۸۰. عهد جدید سازمان ترجمه تفسیرى کتاب مقدس، تهران، ۱۳۵۷، ص ۳۰۵ – ۶.

[۴]. البته برخى مجازات مرگ براى ارتداد را حکم تعزیرى می‌دانند نه حد؛ و معتقدند تعزیرات تماماً به دست حاکم است و شکل خاصى براى آن در اسلام معین نشده است؛ لذا نمی‌توان گفت مجازات ارتداد از دیدگاه اسلام مرگ است. ر.ک: منتظرى، حسینعلى، دراسات فى ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، ج ۳، ص ۳۸۷؛ ولایى، عیسى، ارتداد در اسلام، ص ۱۲۹ – ۱۴۸

[۵]. عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعه، ج ۵، ص ۴۲۴؛ ابو حنیفه مانند شیعیان میان زن و مرد فرق گذاشته است. (ابوبکر الکاسانى، بدایع الصنایع، ج ۷، ص ۱۳۵) و حسن بصرى دعوت به توبه را نمی‌پذیرد (ابن قدامه، المغنى، ج ۱۰، ص ۷۶)

[۶]. قرآن کریم: سوره آل عمران، آیه ۷۲

[۷]. تفسیر نمونه: ج۲، ص۴۶۶

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۲۳
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۸
  • بهروز IR ۰۴:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۸
    سلام اگر مسلمانی از آزار دیگران و فشار های آزارهای جامعه در حد حاد و شکسته شدن حرمتش و اعتماد هم به پلیس و دادگاه از دست داده باشد و به دین گذشته خود بازگشت کند آیا حکمی دارد این شخص
  • جعفر IR ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۳۱
    به نظرمن توضیحاتتون جامع وعالی بود
  • محمد IR ۲۱:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
    سلام .توقران همچین حکمی نداده .بعد کسی که مسلمان هست وکافر بشه سرش بکار خودش باشه چه ضرری برای ما مسلمانان داره.خدا به پیامبر میگه توفقد دعوت به دین کن حالا کسی بیاد سمت اسلام یا نیاد.
  • مهدی US ۱۹:۳۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
    صبر کن ببینم اگه کسی از اسلام خارج بشه باید بمیره؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
    • بی نام IR ۱۰:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
      آره دیگه کسی که آتئیست باید بمیره چون برای اون خدا یا قیامتی نیست که بهش بفهمونن هرچی ظلم تو این دنیا دیدی رو ما تواسشو آخرت میدیم
  • مجتبی IR ۱۹:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۹
    در دین اسلام آمده لا اکراه فی الذین واز سویی اگر مسلمانی بخواهد کافر بشود در قرآن آمده باید او را اعدام کرد پس این چه نوع اختیاری است ضمن اینکه مسلمانان با فکر و اندیشه خود مسلمان نشدند بلکه آن را از پدر ومادرانشان به ارث بردند اگر جواب منطقی دارید به ایمیلم بفرستید.
    • بی نام IR ۱۰:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
      درود بهت تو هم چیزی که من میگم رو میگی
  • IR ۱۳:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۹
    ای کاش شماها تو دنیا نبودید....دنیا رو خراب کردید
  • علی IR ۰۸:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
    خیلی دوست داشتم نظر مردم رو در این باره بدونم لطفا نظرات را مشخص کنین
  • محمدپایمرد IR ۰۰:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    ملاکهائیکه مقام معظم رهبری برای انتخاب رئیس جمهورفرمودند اقای رئیسی واجدآن هستند
  • رقیه IR ۰۶:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۷
    خیلی ممنون از مطالب خوبتون باید خدمت عزیزانی که احتمالا متن رو کامل نخوندن و نظر دادن عرض کنم اولا( غیر از اسلام در ادیان الهی دیگر هم هست ) دوما تا اونجایی که من فهمیدم هرکسی که از دین خارج شد ، اعدام نداره و اون رو نمی‌کشند و برای اینکه حکم ارتداد داشته باشه ، شرایطی داره مثلاً اقدام عملی بر ضد اسلام و درصدد تخریب برآمدن لطفاً مطالب رو کامل وبا دقت مطالعه کنید دوستان
  • نیلوفر IR ۱۰:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
    کامنتا واضح نشون میده که یه عده اصلا متن رو نخوندن و ندانسته اظهار نظر میکنن دلیل حکم اعدام برای شخص مرتدد اینه که در صدر اسلام افرادی از اهل کتاب نقشه داشتن که دست جمعی صبح برن اظهار مسلمانی کنن بعد یه مدت بیان بگن آقا ما چیز به درد بخوری تو اسلام ندیدیم پشیمون شدیم هدف ازین نقشه این بود که ملت بگن لابد اسلام به درد نمیخوره که یه عده ازش برمیگردن و نرن سراغ اسلام اونا با این پولیتیک میخواستن جلوی گسترش اسلام وایسن به خاطر همین آیه نازل شد که هر کس مسلمان بشه بعدش اعلام ارتداد کنه حکمش مرگه تا اینجوری جلوی نقشه شون گرفته بشه بنابراین شما تا وقتی در قلب خودت اسلام رو قبول نداری کسی باهات کاری نداره ولی در اجتماع نباید بیان کنی اصلا عقاید کسی رو تفتیش نمیکنن
    • آنا NL ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۵
      کدوم آیه دقیقا به قتل مرتد اشاره کرده؟! علما هنوز اختلاف دارن سر این موضوع و بحث جدال هست در این رابطه؛ اون وقت شما میگی آیه نازل شده؟! به همین راحتی؟! هر کس باید از آزادی عقیده برخوردار باشه و هیچکس حق آسیب رسوندن به شخص مذکور به سبب عقایدش رو نداره
  • غلام IR ۱۵:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
    توضیحات بسیار متناقض بود- تبعات اجتماعی اعلام ارتداد - در دنیای پیشرفته امروز مواضع مخالف حتی با علم صریح هم باعث فروپاشی جامعه نمیشود - اگر اکنون من سخنرانی آزاد یک انسان را از صدا و سیما بشنوم که بگوید مرتد است و با جزئیات هم دلیل بیاورد باعث تردید من به وجود خدا نمیشود - اما اگر باعث تردید کسی شد خب بسم الله شما به عقل خودت رجوع کن و شما هم مرتد شو - حکم اعدام مرتد فقط و فقط به ضرر حاکم دینی مذهبی است زیرا نمیتواند در مقابل اکثریت غیر مسلمان ادعای حکومت اسلامی کند لذا راه تغییر را بسته - اینکه فردی تشخیص بدهد معنویات زندگی اش از چه راهی تامین شود با خودش است یک انسان به اخلاقیات رجوع میکند دیگیری به خدمت خلق دیگری به حقوق بشر - هیچ مدرکی نداریم که معنویات فقط از راه اسلام است و یا خانواده کافر زندگی خوبی ندارد و زندگی اش بنیان ندارد - عقل و جستجو الویت دارد به پیروی از احکام و فقه در هر دین و مذهبی- خداوند خودش قدرت تشخیص و جستجو را به انسان داده و هرکسی مجاز است به اندازه ظرفیت خود در مورد اعتقادات معنوی از آن بهره ببرد - بدون وجود اعتقادات معنوی هم میتوان عدالت و شادی را در جامعه حکم فرما کرد.
  • علی FR ۲۲:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۱
    دین اصلا امری ژنتیکی نیست که بفهمیم کی مثلا مرتد فطری است. چون نمیشه فهمید کی پدرش کافر هست یا میلمانو این احکام بدون فکر بوده و مسخره بازی. چگونه میشه فهمید که یکی کافر هست یا مسلمان؟ مثلا اسم؟ کسی که اسمش محمد باشه مثلا یعنی مسلمانه یا کسی اسمش عیسی بود یعنی مسیحی هست؟ کی می فهمه که کی پدرش مسلمون بوده یا نه که حکم ارتداد فطری بدهند. اینها ضد عقل هستند و هرگز امر ضد عقلی دینی نیست.
  • علی FR ۲۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۱
    خلاف شرع بودن اعدام در دوران غیبت ناشی از اصل چهارده معصوم هست. لذا با توجه به عدم وجود معصوم در دوران غیبت، ما نمی توانیم هر حکمی را اجرا کنیم زیرا صلاحیت نداریم. مثلا حکم اعدام که حکمی است غیر قابل جبران. یعنی اگر به خطا حکم اعدام دهیم و بی گناهی را اعدام کنیم قتل کرده ایم. و البته قابل جبران هم نیست. اصلا مصداق عملی باور به چهارده معصوم همین هست. متاسفانه در مکان جغرافیایی ایران سیستمی امده که ادعا می کند اسلامی است. به چهارده معصوم هم اعتقاد دارد. اما در عمل می بینیم همه خود را معصوم می دانند. قاضی براحتی بدون در نظر گرفتن اینکه معصوم نیست و احتمال خطا دارد حکم اعدام می دهد و البته سیستم این گونه طراحی شده است. حکم اعدام هم اجرا می شود و بارها دیده شده بعد از اعدام بی گناهی فرد اعدام شده اثبات می شود!!! لذا عقیده چهارده معصوم هرگز نمی تواند به مجازات هایی مثل اعدام دست بزند. البته این به معنای عدم وجود مجازات و ... نیست اما مجازات باید طوری باشد که قابلیت رجوع و جبران را در صورت خطا را داشته باشد و حتما در دوران غیبت باید احتمال خطا در تمام قضاوتهاو مجازاتها در نظر گرفته شود.
  • علی FR ۲۲:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۱
    دومین شرط جامعه اسلامی بر مبنای شیعه پذیرفتن اصل چهارده معصوم هست. لذا با توجه به عدم وجود معصوم در دوران غیبت، ما نمی توانیم هر حکمی را اجرا کنیم زیرا صلاحیت نداریم. مثلا حکم اعدام حکمی است غیر قابل جبران. یعنی اگر به خطا حکم اعدام دهیم و بی گناهی را اعدام کنیم قتل کرده ایم. و البته قابل جبران هم نیست. متاسفانه بارها هم اتفاق افتاده است. بارها شده اعدام رخ داده و بعدا بی گناهی اعدام شده مشخص شده و یا حتی دیوان عالی بعد از اجرای حکم آنرا لغو کرده است. لذا اینها قتل هستند. و این خطاها در سیستم های غیر معصوم اجتناب ناپذیر اند. اصلا مصداق عملی باور به چهارده معصوم همین هست. متاسفانه در مکان جغرافیایی ایران سیستمی امده که ادعا می کند اسلامی است. به چهارده معصوم هم اعتقاد دارد. اما در عمل می بینیم همه خود را معصوم می دانند. قاضی براحتی بدون در نظر گرفتن اینکه معصوم نیست و احتمال خطا دارد حکم اعدام می دهد و البته سیستم این گونه طراحی شده است. حکم اعدام هم اجرا می شود و بارها دیده شده بعد از اعدام بی گناهی فرد اعدام شده اثبات می شود!!! لذا عقیده چهارده معصوم هرگز نمی تواند به مجازات هایی مثل اعدام دست بزند. البته این به معنای عدم وجود مجازات و ... نیست اما مجازات باید طوری باشد که قابلیت رجوع و جبران را در صورت خطا را داشته باشد و حتما در دوران غیبت باید احتمال خطا در تمام قضاوتهاو مجازاتها در نظر گرفته شود.
  • آنا NL ۱۰:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۵
    هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده‌بانی آن در محیط عمومی یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد. — اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، مادهٔ ۱۸ اعدام کسی از اسلام برگشته باشه، نقض واضح حقوق انسانی اون شخصه. هر کس آزادی عقیده داره، یعنی چی؟! یعنی این اختیار رو داره که هر دینی رو که میخواد انتخاب کنه یا اصلا بی دین باشه. و هیچکس حق نداره به خاطر باورش به اون آسیب برسونه. لا اکراه فی الدین /آیه 255 سوره بقره لکم دینکم ولی الدین/ آیه 6 سوره کافرون در ضمن بحث اعدام مرتد همچنان یک شبهه است و هیچ قانون واضح و مستقیمی در راستای اون وجود نداره. علما اختلاف دارن به قول معروف
  • آنا NL ۱۱:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۵
    در مقدمه‌ی کتاب آراء نویسنده در مقایسه با آراء متأخر استادش مرحوم آیت‌الله منتظری درباره‌ی مجازات ارتداد تحلیل شده است. قتل فجیع کسروی و رافق‌تقی و فتاوای قتل رشدی و تقی را باید علنا محکوم کرد تا شاهد تکرار این فتاوا که حاصلی جز وهن اسلام ندارد نباشیم. کتاب ارتداد و آزادی مذهب، آیت الله محسن کدیور محسن کدیور از فیلسوف های بزرگ جهان اسلامه. ایشون موضع داره علیه مجازات مرتد و گرایش های غیر اسلامی. در کتاب نام برده این مسایل به خوبی توضیح داده شده‌اند. شرم بر شما که سعی در توجیه این عمل غیرانسانی و وحشیانه دارید.
  • کاربرجدید IR ۲۲:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
    دوستان به سومین شرط ارتداددقت کنید: میگه اگر کسی از روی علم وتحقیق ازدین اسلام خارج شود باید اورا کشت! من دیگه حرفی ندارم!!
  • مسعود IR ۱۰:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
    نظرات دستچین شده.
  • سلام IR ۱۵:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۵
    شما یک مسلمان کافر را قبولودارید یا یک کافر مسلمون را
  • 1984 IR ۱۸:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
    مجازات مرتد درقران به عهده خواست که گفته بعد از کفرشون نه ولی و سرپرستی در دنیا و اخرت دارند و هر دو دنیاشان تباه است. پس بنده خدا غلط میکنه به خاطر سیاست و وجهه دین دستور اعدام و مرگ صادر میکنه. خدا خودش تو قران میگه پاتونو از خدا و رسولش جلوتر نذارید که برای شما بهتره. اینم نتیجه تفسیر به رای قران توسط حکومت.