یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 476308
۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۳
وفات حضرت زهرا سلام الله علیها

حوزه/ من با چشمهاى كودكانه خودم شاهد بودم كه تو با آن حال نزار، سوار بر مركب مي‌شدى و به همراه پدرم على و دو برادرم حسن و حسين، شبانه بر در خانه‌هاى تك‌ تك مهاجرين و انصار مي‌رفتيد و آنها را به دريافتن حقيقت، دعوت مي‌كرديد.

خبرگزاری «حوزه»، ضمن تسلیت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبان حال این روزهای عقیله بنی هاشم در آستانه وداع با مادر شهیده اش در ذیل می آید.

مادر نمير! مردن براى تو زود است و يتيمى براى ما زودتر. ما هنوز كوچكيم، از آب و گل در نيامده‌ايم. هنوز سرهايمان طاقت گرد يتيمى ندارد.

نهال تا وقتى كه نهال است احتياج به گلخانه و باغبان دارد، تاب سوز و سرما و باد و طوفان را نمي‌آرد، و ما از نهال كوچكتريم و از غنچه ظريف‌تر.

اما نه!

نمان براى محافظت از ما، نمان براى اينكه از ما مراقبت كنى.

تو خود اكنون نياز به تيمار دارى، بمان براى اينكه ما تو را بر روى چشمهاى خود مداوا كنيم.

تو اكنون به كشتى نجات طوفان زده‌اى مي‌مانى كه به سنگ كينه جهال غريق، شكسته‌اى و پهلو گرفته‌اى.

بمان براى اينكه ما بي‌مادر نباشيم، بمان براى اينكه ما مادرى چون تو داشته باشيم.

مي‌دانم كه خسته‌اى!

 مي‌دانم كه مصيبت بسيار ديده‌اى، زجر بسيار كشيده‌اى، غم، بسيار خورده‌اى و مي‌دانم كه به رفتن مشتاق‌ترى تا ماندن و به آنجا دلبسته ‌ترى تا اينجا.

اما تو خورشيدى مادر!

 بمان! به خفاشان نگاه نكن، اين كورى مسرى و مزمن دلت را مكدر نكند، تو بخاطر همين چند چشم كه آفتاب را مي‌فهمند بمان.

مي‌دانم كه تو به دنبال چشمى براى ديدن و دلى براى فهميدن گشتى و نيافتى.

من با چشمهاى كودكانه خودم شاهد بودم كه تو با آن حال نزار، سوار بر مركب مي‌شدى و به همراه پدرم على و دو برادرم حسن و حسين، شبانه بر در خانه‌هاى تك‌ تك مهاجرين و انصار مي‌رفتيد و آنها را به دريافتن حقيقت، دعوت مي‌كرديد.

اى گروه مهاجرين و انصار!

خدا را، پيامبر را و وصى و دخترش را يارى كنيد، اين شما نبوديد كه با پيامبر بيعت كرديد و عهد بستيد كه فرزندان او را به مثابه فرزندان خود بشماريد؟

هر ظلمى را كه بر خاندان خود نمي‌پسنديد، بر خاندان رسول هم نپسنديد؟

اكنون اگر مَرديد به عهد خود وفا كنيد."

اما مرد نبودند، به عهد خود وفا نكردند، بهانه آوردند، بهانه‌هايى كه حتى كودكانشان را مي‌خنداند و دل برزگان را به آتش مي‌كشيد ....

--------------------

برگرفته از کتاب ؛ کشتی پهلو گرفته ،اثر سید مهدی شجاعی

انتهای پیام   ۳۱۳/۱۷

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha