یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
45

سوال اینجاست که آیا تأمین هزینه­های تلویزیون از هر راهی هرچند منجر به توهین به شعور مخاطب شود رواست؟

خبرگزاری حوزه/ صداوسیما تنها بنگاه انحصاری برنامه سازی و پخش تلویزیونی در کشور ماست، یک انحصار تمام عیار در حوزه رسانه تلویزیون و رادیو.

سازمانی با دهها هزار نفر پرسنل و کارمند و برنامه ساز و مدیر و ...، با فضایی عریض و طویل و شبکه‌هایی گوناگون که در مدت زمان نسبتا کوتاهی«یعنی چند سال» از یکی دو شبکه نصفه نیمه تلویزیونی و رادیویی، به دهها شبکه مختلف صداو سیمایی رسید.

سازمانی که با این همه تشکیلات مرتبط در حوزه رسانه، حتی از روزنامه هم دل نکنده و یکی از پرتیراژترین روزنامه‌های کشور را هم در اختیار دارد.

سازمان صداوسیما به لحاظ حجم امکانات، نیرو و فضا و... چند برابر وزارت ارشاد، نیرو و قدرت در اختیار دارد.

به لحاظ رسانه ای هم که بی هیچ رقیبی، حضوری تام و تمام در همه عرصه‌های فرهنگی و تبلیغاتی و خبری و ... جامعه داراست.

طبیعی است چنین سازمانی برای تأمین هزینه هایش علاوه بر بودجه‌های کلان هر ساله از بودجه دولت و درآمدهای دیگر- مثلا بودجه‌ای مانند، «طرح مبارزه با تهاجم فرهنگی و نامگذاری هرساله و...» به درآمد کلان و سرشار و «فوق العاده‌ای» به نام تبلیغات و آگهی‌های تلویزیونی هم رو بیاورد.

درآمدی که اعلام گاه گداری و البته غیر رسمی رقمش، چشم را خیره می‌کند، بودجه‌های کلان میلیاردی که از محل انواع و اقسام تبلیغات که بیشترش هم تلویزیونی است نصیب این رسانه می‌شود.

تا اینجای بحث، محل اشکال نیست و علی الظاهر همه چیز طبیعی است. اینکه چنین سازمانی بخواهد درآمدزایی کند و به قول رئیس آن، هزینه‌های این عیالواری را بپردازد.

اما سوال اینجاست تأمین این هزینه­ها، از هر راهی و با هر روشی هرچند منجر به توهین به شعور مخاطب شود جایز و رواست؟

اینکه دقایق طولانی پیش و میان و پس از یک سریال یا هر برنامه دیگری، حجم انبوهی از آگهی‌های جورواجور پخش شود و مخاطبان را در انتظار نگه داشته و خسته و کلافه کند، از نظر اخلاقی و حتی استانداردهای رسانه ای کار درستی است؟

بگذریم از محتوای خیلی از این آگهی‌های تجاری که چه تبعات و نتایج وخیمی را به لحاظ اخلاقی و ترویج روحیه تجمل و اشرافیگری و مصرف گرایی بر جامعه تحمیل می‌کند.

گاه حجم این آگهی ها آنقدر سرسام آور می‌شود که انسان عطای آن برنامه را به لقایش می‌بخشد و از خیر دیدنش می‌گذرد.

آیا این نحوه رفتار مدیران تلویزیون با اصل حفظ حرمت مخاطبان یعنی ملت شریف ایران و عزت و احترامی که رسانه «ملی» باید برای بینندگانش قایل باشد منافات ندارد؟!

آیا ادامه این روند باعث ریزش مخاطبان این رسانه و افزایش بینندگان رسانه‌های دیگر و از جمله شبکه‌های ماهواره ای که معلوم نیست تا چه حد با روحیات و اخلاقیات جامعه ما همگون باشند، نمی شود.

براستی این وظیفه بر عهده برنامه سازان تلویزیونی است تا در این رویکرد خود تجدیدنظر کنند و جلوی تبعات منفی چنین روندی را بگیرند.

چندی پیش یکی از ائمه جمعه محترم در خطبه‌های نماز، از گله‌های جدی مقام معظم رهبری نسبت به این رویکرد صداوسیما خبر داد و ناراحتی ایشان را از حجم تبلیغات این رسانه در خلال برنامه هایش ابراز نمود.

این در حالی است که از آن زمان تاکنون نه تنها شاهد عکس العمل بجا و تجدیدنظر مدیران این رسانه در جهت اجرای فرامین و منویات رهبری و خواست مردم نبوده‌ایم، بلکه شاهد افزایش حجم آگهی‌های تجاری و گاه ضد فرهنگی این رسانه «ملی» گشته ایم.

بجاست تا مدیران رسانه ملی این تذکر خیرخواهانه را به دیده توجه نگریسته و در راستای اصلاح این روند، گامهای جدی و اساسی بردارند تا هرچه زودتر از تبعات وخیم و عواقب غیرقابل جبرانش جلوگیری شود!

محمدرضا محقق

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha