پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۶

حوزه/ نشست «ظرفیت‌های فقه در روابط بین‌الملل با تاکید بر اصل عزت، حکمت و مصلحت در راستای بیانیه گام دوم انقلاب» امروز ظهر در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری « حوزه، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی فیروزی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این مراسم گفت: روابط خارجی کشورها امروز به بیش از گذشته توسعه پیدا کرده و از اهمیت فراوان برخوردار است.

مناسبات داخلی کشورها به شدت متاثر از روابط بین‌المللی هر کشوری است و در کشور ما به صورت لحظه‌ای شاخصه‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی متاثر از فضای بین‌المللی است.

بر این اساس کشورها سعی می‌کنند روابط خود را بر اساس جلب منفعت بیشتر تنظیم کنند البته کشورهایی که براساس مذهب و فرهنگ خاصی اداره می‌شوند اصول دیگری هم دارند که از جمله می‌توان به قاعده نفی سبیل یا اصل حمایت از ملل تحت ستم و جنبش‌های آزادی بخش اشاره کرد.

بعد از انقلاب سیاست خارجی ایران بر این اصول استوار شده و مقام معظم رهبری هم سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را به عنوان اصول سیاست خارجی ما که متخذ از قرآن است بیان فرمودند و در بیانیه گام دوم هم مجددا بر این اصول تاکید و تصریح فرمودند؛ ایشان در چند جا به اصل استقلال، تمامیت ارضی و در بند ششم توصیه ها به موضوع عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن اشاره فرمودند.

آموزه‌های دینی و قواعد فقهی در کشور ما تاثیر زیادی بر روابط خارجی دارد از این رو شناسایی قواعد فقهی متعدد مانند اصل حفظ نظام، قاعده نبض و یا قواعد نانوشته برای داشتن روابط بین‌المللی مناسبتر ضروری است همچنین اینکه اصالت بر صلح است یا جنگ در روابط بین‌المللی از موضوعات مهم است.

استاد حوزه:

قاعده نفی سبیل از قواعد شاخص در روابط بین‌المللی است

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قدیر، استاد حوزه در این نشست گفت: اصل در افکار ما باید حفظ نظام اسلامی در راستای متصل کردن این انقلاب به ظهور باشد.

امروز عمل درست ما می‌تواند نظام را مصونیت بدهد گرچه حرف و گفتار هم خوب است ولی سخن زیاد گفته شده و همه به خصوص روحانیت باید عمل درست را سرلوحه کار خود قرار دهیم.

در بیانیه انقلاب اسلامی بر ترویج سبک زندگی اسلامی و پرهیز از زندگی غربی تاکید شده است چیزی که باید روحانیت و رسانه‌ها و همه مردم در حرکت فرهنگی آن را مدیریت کنیم.

وحدت و همدلی از لوازم مهم و کلیدی است که در بیانیه هم به آن اشاره شده است؛ در جبهه انقلاب اسلامی هم پویش و هم زایش باید داشته باشیم تا انقلاب را با نشاط و شادابی بیشتری به پیش ببریم.

آنچه انقلاب اسلامی را به تعبیر رهبری ماندگار کرده است فطرت‌پذیری شعارهای انقلاب اسلامی و انعطاف در عمل و ثبات در ارزش‌های دینی است. انقلاب کشوری مستقل در دنیاست و این در حالی است که حتی کشورهای پیشرفته مانند ژاپن و آلمان هم نمی‌توانند سیاست‌های مستقل خود را دنبال کنند همان طور که در قضایای برجام هم اروپا به هیچ عنوان نتوانست آمریکا را محکوم کند گرچه گفتند که کار آمریکا اشتباه بود.

مقاومت روزافزون انقلاب اسلامی در برابر مستکبران از دیگر ویژگی‌هایی است که در بیانیه بیان شده است؛ استفاده از ظرفیت‌های مختلف کشور اعم از ظرفیت مادی و نیروی انسانی، استفاده از جوانان، داشتن نگاه انقلابی و عمل جهادی و امید به آینده هم از نکات مهم ذکر شده در بیانیه است لذا هر کسی در هر لباس و قامتی که موجب نومیدی مردم می‌شود در عمل خیانت به کشور است ولو اینکه فرد قصد آن را هم نداشته باشد.

در سیاست خارجی چگونگی رفتار، مبنای کار است ولی در سیاست بین‌الملل، سیاست توسط دولت‌ها اتخاذ می‌شود و در روابط بین‌الملل، بازیگران هم سازمان‌های دولتی و هم غیردولتی هستند لذا حتی مراودات ورزشی هم  در زمره این مسایل است.

امروز با توجه به وضعیت موجود بین‌المللی ما، نیاز داریم که حضور توام با عزت داشته باشیم؛ اگر امروز بخواهیم روابط بین‌المللی خود را براساس وضعیت مطلوب اسلامی استوار کنیم محدودیت زیادی خواهیم داشت زیرا فقط با برخی کشورهای اسلامی می‌توانیم روابط درازمدت داشته باشیم از این رو براساس عزت و حکمت و مصلحت عمل می‌کنیم.

قاعده نفی سبیل از قواعد شاخص در روابط بین‌المللی است؛ عزت در راس مسایل در تعارض میان سه اصل مد نظر رهبری است و اگر در برخی موارد بر اساس حکمت و مصلحت هم کاری می‌شود برای تحقق همان عزت است.

اصل دعوت و اصل حفظ نظام اسلامی از اصول مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد همچنین اصل کرامت.

ضرورت زیست بین‌المللی ما اقتضاء می‌کند که با کفاری که برای ما ضرری ندارند روابط دائمی داشته باشیم و در مقابله به مثل هم براساس عدالت و مصلحت عمل کنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی:

اصل حکمت، عزت و مصلحت سه اصل مترقی که باید بیشتر آن را بررسی کرد

حجت‌الاسلام والمسلمین علی اسلامی، نیز در این مراسم گفت: برخی قواعد از سوی قرآن و ائمه پایه‌گذاری شده است که از آن جمله می‌توان به قاعده نفی سبیل، نفی ضرر و ... اشاره کرد ولی قواعد مستنبط، نقطه شروع در کارهای اجتهادی متناسب با امروز است.

اگر در روابط بین‌الملل توانستیم قاعده جدیدی بیاوریم چه بهتر ونیکوتر و اگر نتوانستیم می‌توانیم در حد احکام کلی در قالب یک اصل، اصولی را تاسیس کنیم که از حد قاعده کمتر است ولی حکم شرعی کلی است که مردم هم تطبیقات آن را می‌فهمند.

ما نباید در تاسیس قاعده برای مسایل مستحدث وحشت داشته باشیم؛ در بحث روابط بین‌المللی هم مسلما تاسیس قاعده را لازم داریم که می‌توانیم به خصوص از قواعد بحث معاملات استفاده کنیم.

استفاده از قواعد موجود و شناخته شده مانند نفی حرج که اثبات شده است از جمله ظرفیت‌های فقه در روابط بین الملل است که باید تطبیقات آن که کاری پیچیده و مشکل است با مسایل جدید مورد بررسی قرار بگیرد.

باید میان سیاست بین‌الملل و روابط بین‌الملل تفاوت قایل شویم؛ در روابط بین‌الملل، برخی افراد مانند هنرپیشه‌ها و ... می‌توانند بر آن تاثیر بگذارند در حالی که سیاست بین‌المللی توسط دولت تنظیم می‌شود و غیر از افراد و دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی هم درست شده و حتی برخی نظام بین‌الملل را هم مطرح می‌کنند که روابط بین‌المللی در درون این نظام تعریف می‌شود.

باید از مسایل بین‌المللی مانند تجارت بین‌الملل به قاعده برسیم؛ تجارت و سیاست بر هم موثر هستند و گاهی یک سیاست می‌تواند زمینه تجارت ایران را تغییر دهد حتی تشریفاتی مانند دست دادن با بانوان و خوردن شراب و ... می‌تواند بر روابط بین‌الملل موثر باشد.

به همین دلیل است که در روابط خارجی هر کسی را با هر هیئت و ظاهری قبول نکنیم و خودمان هم تشریفات مبتنی بر اعتقاداتمان را جاری کنیم همان طور که در دوره پیامبر ۷۰ وفد(گروه) بر پیامبر وارد شدند ولی پیامبر برخوردشان با هیئت‌های اعزامی متفاوت بوده و حتی وفد نجران را ابتدائا به علت ظاهر نامناسبشان نپذیرفت.

در این زمینه می توانیم از ابزارهای سخت و نرم برای اعمال عزت و حکمت خودمان استفاده کنیم؛ دیپلماسی پنهان و جنگ نرم و تبلیغ نرم از مسایل مهم در روابط بین‌المللی است؛ همان طور که در داعش، برده‌داری جدیدی رخ داده است زیرا ارباب شلاق نمی زند بلکه طرف با عشق و ارادت دنبال چیزی می‌رود که از او می‌خواهد یعنی قدرت نرم طوری شست و شوی مغزی داده که فرد با عشق و ارادت و با احساس موفقیت دست به این اقدامات می‌زند و ما نباید از این میدان غافل باشیم.

امام فرمودند که ما انقلاب اسلامی را صادر می‌کنیم که این نفوذ مثبت است ولی برخی نفوذها منفی است یعنی مسئولان کاری کنند که دشمن همان را می‌خواهد؛ لذا مسئله نفوذ از مسایل مهم در روابط بین‌الملل است.

مرزبندی با دشمن، استقلال کشور، امت واحده با وجود تقسیمات جغرافیایی و عدم سازگاری بحث ولایت با تقسیمات جغرافیایی و اینکه حاکم مشروع و ولی فقیه چقدر باید قوانین کشورهای اسلامی دیگر را محترم بشمارد از دیگر مباحث مهم در این زمینه است.

اصل تقدم صلح بر جنگ از ادله استفاده می‌شود؛ اصل تعمیم دعوت یعنی هر جا اعمال قدرت می‌شود قبل از آن باید دعوت باشد و بدون ابلاغ دست به اقدام نزنیم؛ اصل مقابله به مثل، اصل رافت و رحمت، اصل غلظت به عنوان اصل خاص، اصل حمایت از مستضعفان، اصل وحدت اسلامی، اصل تالیف قلوب، اصل بازدارندگی(ارهاب قرآنی)، اصل مدارا با مردم نه فقط مسلمین از قرآن و سنت قابل استفاده است لذا ما می توانیم از ظرفیت مردم در سراسر جهان بهره ببریم.

این قاعده از سوی یک فقیه ترسیم شده از این رو در چارچوب شرع است لذا ایشان نمی‌فرماید که عزت یعنی قدرت داشتن به هر نحوی برای ما جایز است؛ البته من معتقدم که این سه اصل، سه اصل است نه یکی که عزت در آن از جنس مبانی است و مصلحت و حکمتی را هم که می‌خواهیم برای کسب عزت است.

اگر عرف جهانی از یک حرکت ما تلقی بدی داشته باشد ما مجبوریم که آن را تعدیل کنیم ولو اینکه کار درستی هم هست مانند برخی تعزیرات که در عرف بین‌المللی مورد پسند نیست لذا آن را کنار گذاشته‌ایم؛ یا اگر برخی فقها قمه‌زنی را مصداق ضجه تلقی کنند ولی در عرف باعث وهن است باید آن را کنار بگذاریم و تعطیل کنیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لکزایی:

می توانیم به قواعد فقهی در روابط بین الملل برسیم

رئیس پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی نیز در این نشست گفت: اصل عزت، حکمت و مصلحت در راستای بیانیه گام دوم انقلاب» بسیار مهم است.

حال این سوال مطرح می شود که بیانیه گام دوم انقلاب در روابط بین‌الملل دنبال چه چیزی است؟ همچنین اینکه قواعد فقه چه کمکی به تحقق آن می‌کند؛ نقطه مرکزی در روابط بین‌الملل با دو مفهوم توافق و تعارض خود را نشان می‌دهد یعنی ما در عرصه بین‌الملل دارای تعارض و توافق با دیگران هستیم که حول اهداف و منافع شکل می‌گیرد.

یک بازیگر مانند ایران و آمریکا و ... در عرصه بین‌المللی دنبال اهداف و منافع خودش است؛ نقطه شروع در این مسئله هم، نیاز است یعنی اگر ما نیاز نداشته باشیم دنبال ارتباط با دیگران نمی‌رویم و از نیاز هم ضعف متبلور می‌شود و ما را مجبور می‌کند که سراغ دیگران برای رفع این نیاز برویم و فرد مقابل هم در برابر برآورده کردن آن تقاضایی از ما دارد.

اینکه برخی می‌گویند تهدید را به فرصت تبدیل کنید یعنی از ضعف خارج شویم لذا در اینجا بحث نیازهای کاذب و صادق مطرح می‌شود.

خوشبختانه مواد خوبی در فقه بین‌الملل داریم زیرا در دولت مدینه پیامبر مرتب با مشرکین و کفار مواجه بودند و هم در قرآن و هم در کتب مغازی و سیره دستمان پر است بیان کرد: امروز ما ابهام فقهی در روابط بین‌الملل نداریم حداقل در مفاهیم راهبردی مشکلی نداریم گرچه ممکن است در مصادیق اشکالاتی داشته باشیم.

مثلا قاعده تقدیم اهم بر مهم، اضطرار و لاضرر یا قواعد خاص مانند تقیه، مصلحت، نفی سبیل، حرمت کمک به گناه و تجاوز، قاعده عدالت، حفظ نظام و ... پیش روی ما هست همچنین قواعدی که مرتبط با جنگ است مانند قاعده احترام مال و جان مسلمان، قاعده امان، مصونیت سفرا و ... که راهبردها را تعیین می‌کند.

البته صلح ذاتا ارزشمندتر است؛ سوره توبه و ممتحنه سوره فقه روابط بین‌الملل است؛ در آیه هشتم ممتحنه «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» قرآن کفار را به دو دسته تقسیم کرده است؛ کفاری که با شما در دینتان می‌جنگند و از شما می‌خواهند که دست از دینتان بردارید و حتی سرزمین شما را اشغال می‌کنند ولی گاهی می‌گویند دین شما برای شما و دین ما برای ما.

مقام معظم رهبری فرمودند که انقلاب از نقطه صفر شروع کرده یعنی از جایی شروع کرده‌ایم که همه چیز علیه ما بوده است زیرا دولت پهلوی به اتکای دشمنان خارجی ایران به قدرت رسید و حکومت کشور علیه منافع ملی و مردم کشور خود بوده است که در تاریخ ایران بی سابقه است.

در سطح منطقه و جهان هم قدرت‌ها علیه ما بودند لذا انقلاب بدون حمایت هیچ قدرتی از قدرت‌های بشر مادی و منطقه‌ای و جهانی با اتکای به خدا و حمایت مردم به پیروزی رسید.

این انقلاب اهدافی برای خود ترسیم کرده است که تعارض و توافق ما را در سطح بین‌المللی به شکلی خاص مطرح می کند؛ شعار ما نفی کاپیتالیزم و سوسیالیسم و نفی شرق و غرب است؛ انقلاب، حکومتی متکی به خود و ضد نظام سلطه است و جمهوری اسلامی نمی‌خواهد سر به تن نظام سلطه باشد و نظام سلطه هم می‌خواهد ایران را نابود کند بنابراین تعارض شدید ایجاد شده و ترور و تحریم و جنگ و ... هم در این راستا است.

انقلاب فقط برای نجات ایران از نظام سلطه ایجاد نشده بلکه قصد دارد کمک کند تا دیگران هم از نظام سلطه رها شوند. رهبری فرموده‌اند که الگوی مقاومت باعث بیداری اسلامی شده و بیداری اسلامی هم شکست سیاسی آمریکا در منطقه، زمینگیر شدن همکاران خائن آمریکا و گسترش حضور ایران در منطقه را به دنبال دارد.

اینکه ما با اسرائیل نمی‌توانیم کنار بیاییم پاسخ آن در سوره ممتحنه آمده زیرا آن‌ها بخشی از سرزمین‌های اسلامی را اشغال کرده‌اند.

ایشان در بند ششم بیانیه انقلاب فرمودند که در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با او جز زیان مادی و معنوی هیچ ثمره و بهره‌ای نخواهد داشت که با توجه به اینکه کمترین زمان برای این بیانیه، ۴۰ سال است اهمیت این موضوع در تعامل با آمریکا روشن می‌شود.

جزء بدیهیات فقهی و سیاست کلان است که اسلام نمی‌تواند با ظلم و استکبار کنار بیاید لذا مبانی فقهی در این زمینه آنقدر روشن است که نیاز به زحمت زیادی نیست و این ظرفیت در اسلام هست که بشر را به سمت شعارهای بین‌المللی ایران جذب کند.

قاعده نفی سبیل در تمامی نظامات اقتصادی، سیاسی و خانوادگی و ... کاربرد دارد و در سطح کلان باید مورد توجه باشد که نفی نظام سلطه هم در این راستا معنا دارد.

یکی از مهمترین چالش‌ها در دولت‌سازی این است که سیاست‌های کلانی که مقام معظم رهبری تعیین می‌فرمایند در مواردی اجرایی نمی‌شود همچنین از مشکلات دیگر  این است ما افرادی را که  در مهندسی و رشته‌های دیگر قوی هستند مدیر فرهنگی می‌کنیم و یا برعکس که این مسئله آسیب ایجاد می‌کند.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha