به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، سیدحسن نصرالله در کلیپ تصویری منتشر شده در مراسم بزرگداشت شهید هادی نصرالله که شامگاه دوشنبه در مجتمع امام خمینی(ره)گلزار شهدا برگزار شد، با ذکر این مطلب که شهید هادی از کودکی آرام و مانند اسمش هادی بود، گفت: شهید هادی از کودکی همیشه اصرار داشت با دیگران به مهربانی رفتار کند و به کسی آسیب نرساند وکسی را اذیت نکند.
وی افزود: شهید هادی از همان ابتدا حدومرز خودش در رابطه با دیگران را مشخص کرده بود، و با آرامش و انرژی مثبت خود همیشه به دیگران احترام می گذاشت.
سید حسن نصرالله با ذکر این مطلب که پیوستن هادی به مقاومت تصمیم شخص خودش بود، یادآورشد: شهید هادی این راه را باکمال میل و آگاهی انتخاب کرد، یک پسربچه 15 ساله میتوانست زندگی خیلی معمولی داشته باشد و ما مانع زندگی معمولی وی نبودیم و چیزی کم نداشت.
دبیرکل حزب الله لبنان بیان کرد: ایشان بهترین لحظات جوانیش از پانزده تا هیجده سالگی را در مقاومت و در اردوگاهها و پایگاههای نظامی و خطوط مقدم سپری کرد؛ به طوری که می توان گفت، از ابتدا مشخص بود که مقاومت در دل و عقل او جوانهزده بود و پیگیر امور جبهه و آمار شهدا و عملیات نظامی بود و گاهی از من راجع به جزئیات این موضوع میپرسید.
حجت الاسلام والمسلمین نصرالله در ادامه با ذکر این مطلب که شهید هادی هیچگاه به دنیا وابسته نشد، یادآورشد: دل هادی در یک دنیای دیگر بود و این موضوع برای من و امثال من درس عبرت بود؛ پیش از شهادت شهید هادی احساس از دست دادن فرزندی یا عزیزی را درک میکردم، احساس مادر شهید و پدر شهید را درک میکردم اما حس و درک موضوع نظری بود، وقتی هادی شهید شد این احساس عملی شد و واقعیتر شد.
دبیرکل حزب الله لبنان با بیان این مطلب که وقتی هادی از من پرسید که میخواهد به جبهه برود اصلاً ممانعتی نکردم، تصریح کرد: من و مادرش هیچ ممانعتی از حضور او در نبرد نداشتیم زیرا چون این خواسته خودش بود؛ به همین دلیل لذا بعد از شهادت و در نخستین سخنرانی گفتم که این تصمیم شخص خودش بود تا به جامعه ما و دوستداران مقاومت، دوست و دشمن نشان دهیم که فرزندان و جوانان ما بااراده خودشان به جبهه میروند.
سد حسن نصرالله یادآورشد: هیچگاه به هادی به چشم جوانی فراتر از جوان های دیگر نگاه نکردم و او هم مثل همه جوانان مقاومت بود؛ او شخصیت واقعی خود را مخفی میکرد و وقتی به اردوگاه آموزشی میرفت که در آنجا 50 یا100 نفر حضور داشتند هویت خودش را فاش نمیکرد که پسر فلانی است.
وی با ذکر این مطلب که هرگز حد و مرز و بایدها و نبایدها را به هادی تحمیل نمیکردم، گفت: زمانی که هادی رزمنده شد دیگر کاملاً تابع دستورات فرماندهان مقاومت شد و اصلاً خبر نداشتم که کجا میرود و از کجا برمیگردد و در کدام سنگر و جبهه حضور دارد و در کدام عملیات شرکت میکند و هیچگاه سؤال و دخالت نمیکردم جز آخرین بار که همان موقع قبل از رفتن به عملیات آخر پس از نماز صبح با من سلام و خداحافظی کرد و مشخص بود که این خداحافظی آخر است.
وی تصریح کرد: هادی معمولاً سلام میکرد و با آرامش میرفت، اما آن روز با من خداحافظی و وداع کرد و من هم گفتم موفق باشی، شهادت هادی مانند شهادت هررزمنده ای از رزمندگان مقاومت است و هادی به مقاومت ملحق و شهید شد.
دبیرکل حزبالله لبنان یادآورشد: حتی پس از این همه سال پس از شهادت سید هادی از یک طرف برای ما یک تسلای خاطر بود و از سوی دیگر جوانان را تشویق کرده و صداقت و مقاومت را بالا برد.
سید حسن نصرالله گفت: شهادت هادی برای حزبالله وفرماندهانش و نه فقط برای من، صداقت را به ارمغان آورد و لذا روز شهادتش اصرار داشتم که سخنرانی کنم، همانگونه که هرخانواده ای شهیدی را از دست می دهد به یاد همه شهدا می افتد و بسیاری از آنها به یاد شهید هادی می افتد ما هم در خانه هرزمانی رزمندهای شهید میشد به یاد شهیدمان میافتیم.
دبیرکل حزبالله لبنان با ذکر این مطلب که با نگاهی که هادی به مقاومت و جهاد داشت، لیافت رسیدن به مقام شهادت را داشت، بیان کرد: شهید هادی اصرار داشت راه مقاومت را ادامه بدهد این موضوع نویدبخش و درخشان بود،زمانی که خبر شهادت هادی را شنیدم این باور را داشتم که شهید هادی هرچند کم سن و سال وجوان بود اما لیاقت این شهادت را دارد.
وی در پایان با ذکر این مطلب که وقتی راه مقاومت و کاروان شهدا ادامه دارد، متجلی کننده این جمله نورانی شهیدان زنده هستند، است، شهدا هنوز زنده هستند و درهرخانه و در همه جا حضور دارند،بعدا متوجه شدم که نام نظامی پسرم ابوحسن است، قبل از شهادتش نمیدانستم که این نام را برای خود انتخاب کرده و انتخاب این نام نشانه محبت و ارادت خاص شهید به پدرش بود.
انتهای پیام
نظر شما