به گزارش خبرگزاری «حوزه» از تهران، «امامت حضرت مهدی(عج)»؛ عنوان این هفته برنامه درسهایی از قرآن استاد قرائتی بود که شامگاه پنجشنبه، ۱۶ آبان به تهیهکنندگی محمود متوسل از شبکه یک سیما به روی آنتن رفت.
در این برنامه استاد به تبیین موضوع «مهدویت و اراده خداوند بر طول عمر امام زمان علیهالسلام» براساس آیات قرآن پرداخت.
مخاطبان عزیز می توانند پس از مطالعه مشروح سخنان استاد قرائتی، در مسابقه پیامکی درس هایی از قرآن شرکت کرده و پاسخ های سؤالات را به شماره پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۱۴ ارسال کنند.
موضوع بحث:
گرامیداشت سالروز آغاز امامت حضرت مهدی(عج)
عناوین:
۱- کتاب خدا، در کنار حجّت خدا
۲- دلیل غیبت امام زمان علیهالسلام
۳- خوبیها از خدا، بدیها از ما
۴- اراده خداوند بر طول عمر امام زمان علیهالسلام
۵- تحصیل دانش، همراه با معنویت و تقوا
۶- سفارش اسلام به ازدواج و فرزندآوری
۷- پذیرش سخن دیگران، پس از تحقیق و بررسی
مشروح مطالب استاد قرائتی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحث در ایامی پخش میشود که ماه ربیع، هشتم ربیع، آغاز امامت امام زمان(ع) است. چون هشتم ربیع امام عسکری(ع) شهید شد و شهادت امام عسکری، همان و آغاز امامت امام زمان همان، چند نکته در مورد امام زمان(ع) بگویم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار(
۱- کتاب خدا، در کنار حجّت خدا
قرآن یک آیه دارد میفرماید: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ» (آلعمران/۱۰۱) چون شما عربی خواندید معنیاش را بلد هستید. [پای تخته] کیف یعنی چه؟ «کیف» یعنی چطور. «کیفَ تکفرون» چگونه شما کافر میشوید؟ چرا کافر هستید؟ در حالی که «وَ أَنْتُمْ تُتْلی» برای شما تلاوت میشود، چه چیزی؟ «عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ» آیات الهی برای شما خوانده شده «وَ فِیکُمْ رَسُولُهُ» سوره آل عمران آیه ۱۰۱ است. حافظ قرآن ندارید؟ دو سه ثانیه صبر کنید. آل عمران درست است... ۱۰۱. ترجمهاش هم معلوم است. یکبار دیگر ترجمه کنم. چگونه شما کافر هستید در حالی که آیات خدا تلاوت میشود «و فیکم» یعنی رسول هست، آیات هم تلاوت میشود. با بودن پیغمبر و آیات، «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ» چرا؟ یعنی چه؟ پیغمبر ما آخر ماه صفر از دنیا رفت. پس وقتی پیغمبر از دنیا رفت دیگر«وَ فِیکُمْ رَسُولُهُ» نیست. دیگر در بین ما رسول نیست. خدا میگوید: کافر نشوید چون دو تا چیز دارید، هم آیات و هم«وَ فِیکُمْ رَسُولُهُ»، پیغمبر که از دنیا رفت دیگر «وَ فِیکُمْ رَسُولُهُ» نیست. فقط آیات است، پس ما حق داریم کافر باشیم. همه مسلمانها میتوانند مرتد باشند. چرا؟ برای اینکه خدا گفته کافر نشوید چون دو چیز دارید. آیات، رسول. من میگویم: بابا چرا گندم میخری در حالی که هم آب دارید، هم خاک دارید. اگر کشوری هم آب دارد و هم خاک دارد، چرا گندم میخرید؟ اگر خاک نباشد میگوییم: خاک برای کشاورزی نیست. یا خاک هست و آب نیست. یکی نباشد دیگر گندم خریدن اشکالی ندارد. میگویند: سوزن داری، نخ هم داری، پس چرا لباست پاره است؟ اگر سوزن نباشد میگویی: آقا لباسم پاره است، سوزن ندارم. سوزن دارم نخ ندارم. اما اگر هم سوزن و هم نخ است پس چرا پاره است. هم آب و هم خاک پس چرا گندم میخری؟ هم آیات خدا و هم رسول پس چرا کافر هستی؟ پیغمبر از دنیا رفت، پس باید همیشه روی کره زمین یک حجت معصوم باشد. اگر نباشد همه مسلمانها حق دارند کافر شوند. چون خدا گفته: کافر نشوید به دو دلیل، پیغمبر از دنیا رفت، اگر جای پیغمبر یک نفر مثل پیغمبر نباشد کافر شدن همه جایز است.
این استدلال مهمی است. یادگاری از من برای شما نسل نو باشد. اگر گفتند: آقا کجای قرآن گفته امام زمان؟ خیلی جاها گفته است منتهی به این آیه کمتر توجه دارند. من ندیدم کسی از این آیه استفاده کند. در تفسیر این آیه دیدم عجب آیهای است چرا از این غافل هستیم؟ خیلی آیه مهمی است. میگوید: حق ندارد کسی کافر شود؟ میگوییم: چرا؟ میگوید: رسول دارید، آیت هم دارید. پیغمبر از دنیا رفت، وقتی پیغمبر از دنیا رفت دیگر رسول نداریم، پس میشود کافر شویم. یا باید جای پیغمبر در هر دوره یک نفر مثل پیغمبر باشد، یا کافر شدن مردم جایز است. این یک استدلال قرآنی جاندار است. قرآن همهاش جان دارد منتهی من غافل بودم متأسفانه.
۲- دلیل غیبت امام زمان علیهالسلام
در مورد امام زمان چند مثل داریم برای شما بزنیم. ۱- چرا امام زمان غایب است؟ مثال تکراری است ولی چه کنم؟ اگر دولت آمد در یک کوچه لامپی زد و بچهها شکستند. لامپ دوم، لامپ سوم، اینکه دستم را چنین میکنم، معلم باید وقتی حرف میزند حرکت دست و لبش با هم بخورد. یک کسی سخنرانی میکرد میگفت: یوسف در چاه رفت، بعد میگفت: پیغمبر هم معراج رفت. (خنده حضار) یعنی حرکت دستش با لبهایش یکی...
یازده چراغ زدند، هر یازده تا را شکستند. رئیس سازمان برق حق دارد بگوید: آقا این مردم هنوز آدم نشدند، لیاقت رهبر معصوم ندارند. علی را شکستند، امام حسن را شکستند، یازده حجت خدا و امام معصوم را کشتند، لامپ دوازدهمی را نمیزنیم تا وقتی آدم شوند. گرفتید چه گفتم؟ این برای این است که چرا امام زمان غایب است؟ مثال دوم، این مثالها بعضیهایش تکراری است. چون آخر شما تکرار شدید. یکوقت امام در حسینیهی جماران میآمد یا مقام معظم رهبری دستش را چنین میکند. این برای آقا تکراری است، اما این آدمها عوض شدند. نباید بگویید: من هفت سال پیش دستم را تکان دادم، دیگر برای شما تکان نمیدهم. اینها غیر از آنها هستند. شما از نظر سنی نوه من حساب میشوید، چون نوههای من فارغ التحصیل دانشگاه هستند. بنابراین نمیتوانم بگویم که ۳۷ سال پیش گفتم و شانزده سال پیش گفتم و باید تکرار کرد. علاوه بر اینکه بین تعلیم و تربیت فرق است. تعلیم یکبار که یاد گرفت دیگر بس است. اما تربیت یعنی باید اینقدر بگویی تا این در وجودش نهادینه شود و جزء ذاتش شود.
بعضی چیزها با تکرار حل میشود. شما اگر یکبار در خانه را باز کنی و در خیابان بگویی: مرگ بر شاه! بس است من یکبار گفتم... باید اینقدر بگویی که شاه فرار کند. با یکبار و دو بار شاه فرار نمیکند. لذا ممکن است حرفهایی که می زنم برای یک نسل نو باشد. برای نسلی نو باشد و نسلی یکبار هم شنیده باشند. روایت داریم اگر حجت نباشد زمین اهلش را فرو میدهد. یعنی نظام به هم میریزد. بله، چطور؟ این مثل است. در اسکناسها یک نخ است. اگر نخ را از اسکناس بکشی ارزش پول سقوط میکند. یک مثال دیگر، این مثالها را یاد بگیرید. یکی از مراجع بزرگوار که مرجع مهمی بود، میگفت: آقای قرائتی من حرفهای تو را بلد هستم اما پای تلویزیون مینشینم ببینم چه مثلی میزنی. این مثلها برای من مهم است.
۳- خوبیها از خدا، بدیها از ما
یک آیه در قرآن داریم میگوید: هرچه خوبی است از خداست، «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ» حسنه یعنی خوبی، هرچه خوبی است «فَمِنَ اللَّهِ» (نساء/۷۹) از خداست. «وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ» هرچه بدی است از توست. این را چطور سر کلاس بگوییم؟ مانده بودند در این، یک عده از بزرگان در این مانده بودند. یک مثل حل کرد و مثل برای مرحوم آیت الله حائری امام جمعه اسبق شیراز بود. یک مثل دیدم چه مثل خوبی است. گفت: کره زمین دائماً هم دور خودش میگردد و هم دور خورشید. همیشه یکجای کره زمین روشن است و یکجایش تاریک است. هرجا روشن است از خورشید است و هرجا تاریک است از خودش است. هرچه حسنه است از خداست و هرچه بدی است از توست، مثل کره زمین که یک سمتش روشن است، یک سمتش... هرجا روشن از خورشید است و هرجا روشن است از توست. عجب راحت شدیم. خیلی قشنگ بود.
گاهی یک مثل ممکن است بزرگی را از بن بست نجات بدهد. جایی بودم بزرگواری که همه میشناسید، از علمای درجه یک شهید شد. ایشان بحث «خالدین فیها» در قرآن چند بار دارد، «خالدین» یعنی جهنمیها همیشه جهنم هستند. گفت: اگر کسی گفت: آقا ما سی سال گناه کردیم، سی سال جهنم برویم. چرا ما سی سال گناه کردیم، «خالدین فیها» تا ابد در جهنم باشیم؟ من سی سال گناه کردم، چرا تا ابد؟ این را داشت جواب میداد من هم جوان بودم و پای این نشسته بودم. آقا هم اینجا نشسته بود و عرض کنم که بحث که تمام شد، من شک کردم که حرفهای آقا را فهمیدند یا نفهمیدند. گفتم: آقا تکان نخورید. از پله بالا آمدم و رفتم کنار آقا ایستادم. گفتم: سؤال این است که چرا سی سال گناه کردیم تا ابد بسوزیم؟ سؤال است، جواب: شما یک لحظه با چاقو در چشمت میزنی و تا ابد کور هستی. ایشان چنین کرد، عه، به این راحتی؟ گفتم: بله، به این راحتی. شما یک لحظه...
آیاتی داریم «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» چرا بخاطر یک گناه همه خوبیهای ما نابود شود؟ یک مثل زد، شما یک سوزن در توپ فوتبال و والیبال میزنی و کل بازی لغو میشود. آقا ما یک سوزن یک گوشه زدیم، بله یک سوزن یک گوشه زدی ولی بازی لغو شد. دختر گفت: این فکل من چه کار به انقلاب دارد، من انقلاب و ولایت فقیه و اسلام و همه چیز را قبول دارم، نماز میخوانم و روزه هم میگیرم، این دو تا مو را گیر ندهید. گفتم: تو هم به عمامه من گیر میدهی. گفت: من کی گیر دادم حاج آقا؟ گفتم: اگر من عمامهام را روی دماغم بگذارم از تلویزیون بیرونم میکنند و دادگاه ویژه روحانیت هم مرا میگیرد. همینطور که عمامه من جلو بیاید گیر دارد، فکل شما هم جلو بیاید گیر دارد. گفت: این فکل من چه کار به نظام دارد؟ گفتم: سوار هواپیما شدی؟ میگویند: آقایان موبایلها را خاموش کنید. این موبایل کوچک چه کار به این هواپیمای بزرگ دارد؟
۴- اراده خداوند بر طول عمر امام زمان علیهالسلام
گفت: مگر میشود یک کسی هزار و دویست سال مثل امام زمان عمر کند؟ گفتم: بله میشود. چطور؟ موی ابرو و مژه، موی ابرو و مژه هشتاد سال تکان نمیخورد، بغلش، یک سانتی، دو سانتی، موی سر و صورت، هر هفته اصلاح میروی، هفته دیگر پر میشود. پوست یکی و گوشت یکی و نان و آب و کربن و اکسیژن یکی، خدا خواسته یک مو ثابت باشد مثل ابرو و مژه و یک مو متغیر باشد مثل سر و صورت، همان خدایی که در هر صورت یک مو را ثابت نگه میدارد و یک مو را متغیر، میتواند یک انسان را ثابت نگه دارد و یک انسان را متغیر، گیرش کجاست؟ ما هم باید استدلال عقلی داشته باشیم، هم قدرت دفاع و تلفن یک اسلام شناس در جیب ما باشد که اگر یکوقتی یک اشکالی کرد، ما جوابش را بلد نبودیم، زنگ بزنیم الو سلام علیکم! من یک جوان هستم یک چنین اشکالی شده است. به خصوص الآن که همه خانهها به هم سوراخ شده است. ببخشید کشورها به هم سوراخ شده بود. تلفن میکردند از این خانه به آن خانه، از این محله به آن محله و شهر، دیگر الآن کشورها به هم سوراخ شده است. یعنی آن طرف دنیا یک چیزی بگویند بعد از چند لحظه در موبایل شما هست و لذا شما دشمن دارید. آنها هم دشمن، دلشان میخواهد کار به دین شما دارند. هواپیما داشته باشید و نداشته باشید، مترو باشد یا نباشد. انرژی هستهای باشد یا نباشد، آنچه مهم است این است که شما چرا مسلمان هستید و دست شما در دست امام خمینی است. ولی خوب مسلمانها هم جواب دارند.
یکی از دانه درشتهای سیاسی در کشورش نفر اول است و کشورش هم خیلی جمعیت دارد، یا از ایران بیشتر است یا طعنه به ایران میزند. آمده بود میگفت: من دنبال کردم هرکس دستش در دست امام خمینی بود عزیز شد و هرکس دستش در دست آمریکا بود ذلیل شد. نفر مهمی بود. گفت: ببین شاه به آمریکا چسبید، ذلیل شد. ۲- صدام به آمریکا چسبید ذلیل شد. ۳- حسنی مبارک، مصر به آمریکا چسبید ذلیل شد. ۴- پادشاه یمن که فرار کرده... [حضار: عبدالله صالح... منصور هادی] منصور هادی... حاکم... گوش بدهید... مهم نیست هرکس میخواهد باشد. پادشاه یمن که الآن فرار کرده، دستش در دست آمریکا بود، ذلیل شد. هرکس دستش... قذافی دستش در دست آمریکا بود شکست خورد. چه کسی بود اینکه در مصر دو سه روز آمد رئیس شد؟ محمد مرسی... مرسی دستش در دست آمریکا بود. این آقا میگفت: هرکس از این سران کشورها، الآن هم سعودی دستش را در دست آمریکا گذاشته به آن گاو شیرده میگویند. میگفت: نگاه میکنم در دنیا هرکس دستش را در دست آمریکا گذاشت خوار شد. حالا آدم میفهمد قرآن چه میگوید. قرآن میگوید: کسانی که سراغ غیر خدا میروند، «کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوت» به خانه عنکبوت چسبیدند، «وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ» (عنبکوت، ۴۱) این آقا نخست وزیر کشور بسیار مهمی است. در این چند سال من حساب کردم، هرکس دستش را در دست امام خمینی گذاشت، عزیز شد. چه کسی عزیز شد؟ ایران، الآن ایران امروز غیر از ایران سی سال، چهل سال پیش است. دیگر چه کسی؟ حزب الله، کسانی که دستشان را در دست امام گذاشتند عزیز شدند، کسانی که با آمریکا چسبیدند ذلیل شدند. این مثلهای ملموس خیلی قشنگ است.
۵- تحصیل دانش، همراه با معنویت و تقوا
شما درس که میخوانید، ارزش درس شما به معنویت و تقواست، وگرنه کنکور قبول شدید، مگر کشورهای دگر کنکور قبول نمیشود؟ عکس شما را دیدم خوشحال شدم که ماشاالله این دبیرستان چقدر کنکوری دارد. چند تا؟ دویست تا؟ صد و... ۱۳۴ تا.... خیلی خوب، به هر حال از دبیرستانهای موفق است. حالا گیرم شما پروفسور شدید، به سیم آخر بزنیم. بالاترین مدرک علمی را روی کرهی زمین گرفتید، آنوقت جامعه اصلاح میشود؟ الآن مشکل آمریکا سواد است یا بی معرفتی و بی تقوایی و تکبر و غرورش، زیادهخواهیاش، ما الآن مشکل علم نداریم، مشکل اخلاق داریم. میدانید قرآن چه میگوید؟ قرآن میگوید: بدبختی شما این است که نخ از سوزن جدا شد. قرآن میگوید: نخ باید وصل به سوزن شود. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ» (علق، ۱)، «اقرأ» یعنی درس بخوان، «باسم ربّ» یعنی در راه خدا باش. تو «اقرأ» عمل کردی اما در راه خدا نیست. لذا موتور هواپیما هم ساختی یمن را بمباران میکنی. عصارهی مغزهای متفکری که موتور هواپیما میسازند، بمباران یمن است. اقرأ هست، باسم رب نیست. سوزن اگر از نخ جدا شود فقط خون میاندازد، سوزن با نخ میارزد. «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُم» (آلعمران/۱۶۴) البته «یُزکیهم» مقدم است. در قرآن سه مرتبه گفته، «یُزکیهم» بعد گفته «یُعَلِّمُهُم» یکبار هم گفته «یُعَلِّمُهُم» بعد گفته: «یُزَکِّیهِمْ» این را چه کسی بلد است جواب بدهد؟ اگر درست «یزکیهم» است پس باید چهارتایی «یزکیهم» جلو باشد. چرا سه مرتبه میگوید: «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُم» یکبار میگوید: «یعلمهم و یزکیهم»؟ دلیلش چیست؟ آن یکبار که «یعلمهم» جلو است، حرف خدا نیست. خدا نقل میکند که حضرت ابراهیم در دعاهایش گفت: خدایا من ابراهیم هستم، کعبه را ساختم. «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولا» (بقره/۱۲۹) بعد از من پیغمبری برای اینها بفرست که «یعلمهم و یزکیهم» حضرت ابراهیم در دعا گفت، «یعلمهم و یزکیهم» بفرست، خدا گفت میفرستم اما نه آنطور که گفتی، بلکه چه... بگویید؟ «یزکیهم و یعلمهم»...
یک کسی با امام رضا شوخی میکرد و میگفت: یا امام رضا، ما جوان بودیم نزد تو آمدیم، سه تا چیز خواستیم. ما از این طرف گفتیم و تو از این طرف جواب دادی. گفتیم: خدایا ما پول نداریم، کاسبی کنیم. پول، مغازه، کاسبی. ۲- خانه و زندگی و سر و سامان ۳- زن و بچه. ما از این طرف گفتیم، امام رضا از این طرف گوش داد. زن و بچه داریم، نه خانه و زندگی داریم و نه پول و سرمایه. این غافل است، گفتم: خداوند پول میدهد از طریق زن، میگوید: اول زن بگیر و بچهدار که شدی، وضعت خوب میشود. تمام اینهایی که ازدواج را عقب میاندازند و میگویند: یک پولی جمع کنیم، اول زندگی درست کنیم. نه!
۶- سفارش اسلام به ازدواج و فرزندآوری
کسی نزد امام آمد و گفت: وضعم خوب نیست. گفت: برو ازدواج کن. گفتم: آقا من ندارم بخورم، گفت: برو ازدواج کن. گفت: ازدواج که کردی، شما کنار خیابان مصاحبه کنید، یک نفر را برای نمونه پیدا کنید که بگوید: من وضعم قبل از ازدواج بهتر بود. ازدواج کردم خراب شد. تمام اینهایی که در خیابان راه میروند، وقتی مجرد بودند وضعشان کمرنگ بود و به مرور زمان که زن و بچه پیدا شد، وضعشان بهتر شد. آدم ازدواج که میکند جای عروس عوض میشود ولی نانش قطع نمیشود. عروس خانه پدرش بود الآن خانه شوهرش میآید. جایش عوض میشود. همه اینهایی که بچهدار نمیشوند و میگویند: دو تا بچه داریم، میخواهیم به تربیتش برسیم. نه بچه زیاد خوب نیست. ما دو تا بچه داشته باشیم بیشتر به تربیتش میرسیم. دروغ است، دروغ شاخدار است. دروغ شاخدار را برای شما معنا کنیم. دو نفر بنا گذاشتند دروغ شاخدار بگویند. گفتم: پس فرصت بده برویم فکر کنیم. رفتند و آمدند گفت: دروغ شاخدار من این است که پدرم یک طویله داشت اسب از این طرف طویله که میخواست آن طرف طویله برود، چند بار حامله میشد و میزایید، آخر هم اسب به آخر طویله نمیرسید. یک چنین طویلهای پدرت داشت؟ گفت: نه بناست دروغ شاخدار بگوییم. گفت: تو بگو. گفت: پدر من یک چوب داشت به قدری بلند بود که وقتی این هوا ابر میشد با چوب ابرها را جا به جا میکرد. گفت: چوب پدرت اینقدر بلند بود؟ گفت: بله، گفت: زمستانها ابر میشد، تابستان که ابر نمیشد چوب را کجا میگذاشت؟ گفت: میگذاشت در طویله پدر تو... (خنده حضار) این را دروغ شاخدار میگویند.
حالا یکی از دروغهای شاخدار را برای شما بگویم. میگویند: دو تا بچه داشته باشیم به تربیتش میرسیم، چهار تا بچه داشته باشیم به تربیتش نمیرسیم، این دروغ شاخدار است. چرا؟ ما هزارها و دهها هزار خانواده داریم، بچههای زیاد دارند، همه بچهها یکی از یکی بهتر است. هزارها خانواده داریم که یک بچه دارد، یک گرگ و دو تا بچه دارد، دو تا گوساله. ما هیچ دلیل علمی و عقلی و آماری نداریم، آن کسی که بچهاش کمتر است تربیت بچهاش بهتر است. دلیلی نیست. دروغ شاخدار است. خیلی وقتها حرفهایی که میزنند دروغ است. علت حوزه علمیه هم بخاطر همین است که دروغها را شناسایی کند. ما حدیث جعلی هم داریم. حدیث است ولی جعلی است و دروغ است. معاویه به افراد پول میداد و میگفت: جای این حدیث را عوض کنید. این حدیث برای مثلاً پدر امیرالمؤمنین است، بگویید: برای ابن ملجم است. مگر ما امضای جعلی نداریم؟ مگر سند جعلی نداریم؟ مگر طلای قلابی نداریم؟ چه چیزی داریم که حقیقیاش است و قلابی نیست؟
۷- پذیرش سخن دیگران، پس از تحقیق و بررسی
بنابراین بچهها و نوجوانهای عزیز مواظب باشید هرکس هرچه گفت، قبول نکنید. هرکس خبر داد. یکوقت یک آیه در قرآن نوشتیم، میگوید: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» (حجرات/۶) این آیهی قرآن است، یعنی اگر یک آدم فاسقی خبر آورد، تحقیق کن و زود باور نکن. من عقیده دارم اگر عادل هم خبر داد باز هم احتیاطاً تحقیق کن. چون ممکن است خودش عادل باشد ولی یک فاسقی در آستینش رفته باشد و این حرفها را به او تزریق کند. یعنی زمان ما گاهی باید افراد عادل هم که حرف میزنند، تحقیق کرد. عادل است ولی رفتند دروغ گفتند.
ما رفتیم شهری سخنرانی کنیم، یک کاغذ وسط سخنرانی دست ما آمد که آقای قرائتی بگویید: دیروز که اینجا برف و باران شده فلان ماشین جا به جا شده است، این را در سخنرانی بگویم. به یک نفر گفتم: بیا، دیروز اینجا برف آمده؟ گفت: نه، گفتم: اینجا مراسم بود؟ گفت: نه، جا به جا شده؟ گفت: نه، فهمیدم این آقا این را نوشته که من وسط سخنرانی بگویم و همه به ریش من بخندند. یعنی کسی... چون من غریب بودم، وارد شهر شدم برای سخنرانی. رفتم مسجد جمعیت انبوهی بود، این کاغذ را به من دادند. خیلی وقتها یک چیزی میگویند بعد بررسی میکنیم چیز دیگر درمیآید. بعضی وقتها شهرت هم هست ولی باز هم دروغ است. گفتند: ماه را دیدند فردا عید فطر است.گفتند: چه کسی گفته؟ گفتند: کرمانشاه، زنگ زدند به امام جمعه کرمانشاه، گفتند: ماه را دیدند؟ گفت: در فلان محله میگویند: دیدند. رفتند فلان محله گفتند: ماه را دیدهاید؟ گفتند: مسجدیها دیدند. رفتند در مسجد، گفتند: شما ماه را دیدید؟ گفتند: مشت عباس خادم دیده است. رفتند نزد مشت عباس خادم دیدند کور است و اصلاً چشم ندارد. (خنده حضار) هرچه شنیدید باور نکنید... هرچه شنیدید باور نکنید...
گاهی با یک شهرت و تهمت میخواهند کسی را از میدان بیرون کنند. یک عالمی بود از طرف آقای بروجردی رفته بود آبادان، آبادان طرفدارهای کسروی و گروههای منحرفی آنجا چون آخوند نبود فعالیتهایی کرده بودند و جمعی از جوانها را جذب کرده بودند. به آیت الله العظمی بروجردی خبر دادند، آقای بروجردی استاد مراجع که بله آبادان دارد از دست میرود و گروه کسرویون با انحرافهایی که دارند جوانها را منحرف میکنند. ایشان هم یک آقایی فرستاد به نام آیت الله قائمی خدا رحمتش کند، من ایشان را دیده بودم. میگفت: آقای قرائتی وقتی وارد شدیم و شروع به کار کردیم دیدیم طرفدارهای کسروی همان مخالفین، هر شبی شبنامه پخش میکنند و یک چیزی میگویند. ۱- میگویند این آیت الله قائمی چند همسر دارد. شب دیگر میگویند آیت الله قائمی پولهای خمس و سهم امام را میگیرد، خرج فامیلهایش میکند. شب دیگر، هر شبی یک ورقی پخش میشد و یک تهمتی به ما میزدند. گفتیم: جمع شوید حرف آخر را بزنم. فکر کردند ما از این فحشها و تهمتها خسته شدیم میخواهیم حرف آخر را بزنیم و خداحافظی کنیم و برویم. هم دوستان ما آمدند و هم دشمنان ما، مسجد پر شد. بالای منبر رفتم، بسم الله الرحمن الرحیم، در شبنامهای نوشتند من چند تا زن دارم. این را بشنوید و باور کنید. در شبنامهی دوم نوشتند من پولها را چه کردم، بشنوید و باور کنید. هی گفت: بشنوید و باور کنید. بشنوید و باور کنید. اما اگر شنیدید که قائمی از این حرفها خسته شده و آبادان را رها میکند، من از اینجا بیرون نمیروم. این را بشنوید ولی باور نکنید. هرچه میشنویم باید تحقیق کنیم، نمیگویم: نیست. نفی هم نکنید، چون ممکن است سندش پیدا شود. هرچه شنیدید نه بگویید: بله، چون یکوقت آبروی مؤمن میریزد، نه بگویید: نه، ممکن است سندش پیدا شود. بگویید: آقا باید تحقیق کنیم. فعلاً بنده دست نگه میدارم تا ببینم حرفت حق است یا نه؟
ما دینمان را باید یا از امام معصوم بگیریم که حجت خداست. آغاز امامت امام زمان را تبریک میگویم. حدیث داریم امام زمان فرمود: اگر دعای من پشت سر شما نبود دشمنان شما را قورت میدادند. الآن آمریکا همه دنیا را قورت داده و فقط در سید حسن نصر الله مانده است. آمریکا همه دنیا را قورت داده و فقط ایران مانده است. امام زمان فرمود: اگر دعای من پشت شما نبود، دشمنان شما را قورت میدادند. به لطف خدا رئیس جمهور آمریکا که در دنیا رئیس جمهورها را جا به جا میکند، در ایران در انجمن اسلامی یک روستا را نمیتواند جا به جا کند. یعنی یک نفر در مسئولین مملکت نیست که بگویند: این منصوب است... چون آمریکا خواست رفت مجلس، یا رأی آورد خبرگان شد، یا رأی آورد شورای شهر شد. یک نفر را در جمعیت نمیتواند جا به جا کند. ولی در دنیا آمریکا رئیس جمهورها را جا به جا میکند. یک روز میگوید: بشار اسد نباشد. یک روز میگوید: صدام نباشد. یک روز میگوید: این باشد و این نباشد. با چشم و ابرو میخواهد دنیا را تغییر بدهد. لذا وقتی دعا میکنیم، باید دعا کنیم، صدقه میدهیم برای سلامتی آقا صدقه بدهیم. بچهدار میشویم اسم بچهمان را مهدی بگذاریم. در هر خانهای کتابی در مورد امام زمان(ع) باشد. توجه به حضرت مهدی توجه به خداست.خدایا از الآن تا ابد قلبش را از ما راضی و ما را یاران واقعی امام زمان قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
سوالات مسابقه پیامکی:
۱- در آیه ۱۰۱ سوره آلعمران، بر جایگاه چه چیزی در ایمان به خدا تأکید شده است؟
۱) کتاب خدا
۲) رسول خدا
۳) هر دو مورد
۲- قرآن، درباره خوبیها و بدیهایی که به انسان میرسد، چه تعبیری دارد؟
۱) خوبیها از خداست
۲) بدیها از شماست
۳)هر دو مورد
۳- قرآن، سستی بنای شرک و تکیه به غیر خدا را به چه چیزی تشبیه کرده است؟
۱)لانهی کبوتر
۲) خانهی عنکبوت
۳)لانه مورچه
۴- رابطه تعلیم و تزکیه در قرآن چگونه است؟
۱) تقدم تعلیم بر تزکیه
۲) همسانی تعلیم و تزکیه
۳) تقدم تزکیه بر تعلیم
۵- بر اساس آیه ۶ سوره حجزات، وظیفه ما در برابر آنچه از افراد فاسق میشنویم، چیست؟
۱) ردّ و طرد
۲) سکوت و بیاعتنایی
۳) بررسی و تحقیق
برای شرکت در مسابقه، پاسخ های سؤالات را به شماره پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۱۴ ارسال کنید.
انتهای پیام
نظر شما