به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در خراسان شمالی، نظام امنیتی یکی از نظامهای اجتماعی است که مقام معظم رهبری بدان توجه ویژهای داشتهاند. امنیت برای یک جامعه بهسان وجود هوای تنفسی، ضروری و اجتنابناپذیر است و لازمه یک جامعه پویا، سرزنده و کارآمد، تحقق امنیت پایدار، محکم و مستحکم است. به وجود آمدن امنیت و تحقق این امر مهم خود مقولهای مهم و درخور توجه است که باید به این مسئله مهم و حیاتی توجه ویژهای داشت. در هر جامعه، حکومت و کشوری، نهادیهای برای تحقق امنیت در وجوه مختلف و دفاع از تمامیت ارضی و برخورد با متجاوزان تأسیس و تعبیهشده است که مأمور تحقق این امر مهم هستند. تعریف امنیت، گونه شناسی امنیت، مبانی دفاع، آسیبشناسی امنیت، نهادهای امنیتی و ...پارهای از مباحث معظم له است که در این فصل بدان اشارهشده است.
امنیت ازجمله مباحثی است که میتوان گفت همزاد بشر است و انسان از بدو خلقت محتاج به این امر مهم و استراتژیک بوده است. نوع زندگی انسان و چگونگی انتخاب محل زندگی بشر رابطه عمیق و غیرقابلانکاری با امنیت دارد. ایجاد یک زندگی گروهی از طرف انسان و میل به زندگی باهم نیز وجه دیگری است که حاکی از این است که انسان تحقق امنیت را در سایه زندگی جمعی سهلالوصولتر و عینیتر میپنداشته است.
با طلوع اسلام و بهویژه بعد از استقرار حکومت نبوی (ص) در مدینه، امنیت برای جامعه اسلامی آن دوران بهعنوان یک موضوع استراتژیک تلقی گردید. انعقاد قراردادهای صلح بین پیامبر اعظم (ص) بهعنوان حاکم اسلامی با قبایل یهودی و نصاری در اطراف مدینه، دقیقاً در قالب رهیافت تأمین امنیت نیازمند بود و بر همین اساس، استراتژی رسول اعظم (ص) نیز با توجه با این نیاز اساسی طراحی و اجرا میگردید. این اهمیت را میتوان از این دو روایت واردشده از پیامبر (ص) و امام علی (ع) دریافت:
قال رسولالله (ص): «نعمتان مجهولتان الامن و العافیه» قال علی (ع): «فان الصحه و الامان نعمتان مجهولتان لا یعرفهما الا من فقدهما» این تعبیر از امنیت و صحت در زمان فقدان، حکایتگر آنها است.
امروز و با توجه به پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی دوران کنونی، امنیت در معرض آسیبها و مخاطرات جدی قرارگرفته است و حکومتهای کنونی عصر ما نیز بهشدت دنبال ایجاد امنیت و رفع آسیب از این امر حیاتی است. جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به ماهیت وجودی و موقعیت ژئوپلیتیکی وجود دشمنان مغرض و قسمخوردهاش، بهطور طبیعی باید به مقوله امنیت بهصورت جدی و اساسی بپردازد. یکی از بهترین و مهمترین مسیرها در تحقق این مهم، تبیین اندیشههای مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) بهعنوان فقیه و حاکم اسلامی در مقوله امنیت است.
تعریف امنیت
امنیت در لغت از ریشه «امن» و به معنای «در امان بودن» و «مصون بودن» از هرگونه تعرض و در «آرامش و آسودگی» است همچنین امنیت به معنای در امان بودن از هرگونه تهدید و ترس نیز معنا شده است راغب، لغتشناس برجسته قرآن کریم نیز در تعریف امنیت آورده است «اصل امنیت، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است. امنوامان در اصل مصدر هستند و به حالت وضعی اطلاق میگردد که انسان در آرامش باشد. گاه نیز بر چیزهایی اطلاق میشود که انسان بر آن امانتدار و امین است»
بر اساس این تعاریف و تفاسیر از امنیت میتوان اینگونه استنباط نمود که وجود آرامش و آسودگی خاطر یکی از نمودها و علائم مهم وجود امنیت است. به عبارت اخری فقدان آرامش و آسایش در محیط و جامعهای حاکی از نبود امنیت در آن محیط و جامعه است.
اهمیت امنیت
مقوله امنیت، ضروریتریم مسئله برای انسان بوده و خواهد بود. روایات امنیت را عدل سلامتی و صحت قرار داده است. قرآن اهمیت دوچندانی برای امنیت قائل است چه اینکه در سوره قریش میفرماید: «فَلْیعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»؛ یعنی نجات از گرسنگی را با نجات از ناامنی در کنار هم قرار داده است ضرورت وجود امنیت برای هر جامعه، جزء قضایایی است که قیاسها منها؛ و نیاز زیادی به استدلال و اقامه برهان و دلیل ندارد. اگر جامعه امنیت نداشته باشد، حالت اختناق پیدا میکند مانند مجموعهای که هوا در اختیار نداشته باشد.
تعبیر و تشبیه ضرورت امنیت به هوا برای جامعه انسانی تشبیه دقیق، فنی، عقلی بسیار عالمانه است.
استناد مباحث به عقل این خاصیت و ماهیت را دارد که از قدرت اقناعکنندگی بالایی برخوردار است و میتواند در مقام بحث طرف مباحثه را قانع نماید. بر همین اساس همانطور که وجود هوا و اکسیژن برای انسان ضروری و حتمی است و بدون هوا زندگی برای انسان قابلدستیابی و تحقق نیست، امنیت همچنین جایگاهی در زندگی اجتماعی انسان دارد، زیرا اگر در جامعهای امنیت نباشد زندگی نیز مختل و نابود خواهد شد و حیات بشری در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.
بر همین اساس، انسانها تحقق امنیت را از ضروریترین و استراتژیک ترین مسائل برای خود تصور میکنند و درصدد هستند به هر وسیله ممکن به این هدف مهم، حساس و سرنوشتساز در زندگی خود نائل شوند و لذا گاهی در بعضی ادوار تاریخ، مردم تن به قلدری یک قلدر با همه رنجها و سختیهایش دادهاند؛ برای اینکه امنیت را در اختیار آنها بگذارد و این حاکی از اهمیت امنیت است.
انواع امنیت
امنیت، همانند بسیاری از مقولههای اجتماعی دارای گونهها و اقسام مختلف و متفاوتی است. گونههای امنیت هم با توجه به نوع تهدیدات و خطرات، تقسیمبندی میگردد؛ بنابراین میتوان با توجه به وجود تهدیدات نرمافزاری و سختافزاری، امنیت را به دو گونه کلی نرمافزاری و سختافزاری تقسیم نمود که هرکدام از این دو نوع امنیت، خود دارای زیرمجموعههایی خواهند بود. بهعبارتدیگر، امنیت هم انواعی دارد؛ یکی از آنها امنیت نظامی و انتظامی است، امنیت سیاسی و اقتصادی و فکری و عقیدتی هم داریم که همه اینها مقولات بسیار بااهمیتی است. بر همین اساس ممکن است که امنیت یک کشور از ناحیه نیروهای خارج از مرز تهدید شود؛ یا نیروهای نظامی مثل جنگهایی که اتفاق میافتد به مرزهای یک کشور حمله کنند؛ یا تهاجم سیاسی و تبلیغاتی علیه یک کشور صورت گیرد. در این صورت امنیت سختافزاری موردتهاجم واقعشده و در صورت دوم، امنیت نرمافزاری، در معرض خطر قرار میگیرد. امنیت نرمافزاری، معطوف بهگونهای از امنیت است که در پی امنیت فکری فرهنگی و عقیدتی جامعه است و در صورت آسیب دیدن این امنیت، بنیانهای فکری، فرهنگی و اعتقادی یک جامعه فرو خواهد ریخت. امنیت سختافزاری ارتباط مستقیمی باثبات و یا عدم ثبات در زندگی انسانها دارد.
اینک به پارهای از انواع امنیت از منظر مقام معظم رهبری اشاره میشود:
امنیت فرهنگی
در یک تعریف کلی و مشهور، فرهنگ عبارت است از مجموعه عادتها، باورها، اعتقادات، اخلاقیات و ارزشهایی که میتوانند بهعنوان یک عامل مشترک در میان یک کشور جایگاه ویژهای پیدا کنند. بهعبارتدیگر، فرهنگ به مجموعه ارزشهایی گفته میشود که بایستی مورد عمل و رعایت واقع شوند؛ بنابراین، امنیت فرهنگی این است که جامعه و افراد آن جامعه دارای مصونیت اخلاقی، فرهنگی و دینی باشند و در معرض تهدید پیرامون موارد مذکور نباشد. بر همین اساس میتوان گفت که یک بخش از امنیت، امنیت فرهنگی و امنیت اخلاقی است. مردم به جوانان و به فرزندان خود علاقهمندند و از اینکه آنها دچار اعتیاد شوند، دچار فساد اخلاقی بشوند، دچار وسوسههایی بشوند که آنها را از مسیر درست زندگی دور بیندازد، نگراناند؛ این نگرانی و دغدغه را چه کسی برطرف میکند؟ چه چیزی برطرف میکند؟ امنیت فرهنگی.
تذکر این نکته در اینجا ضروری است که در اندیشههای اسلامی، امنیت فرهنگی به معنای نفی سایر آیینها و ارزشهای حاکم در دیگر ملل و نحل نیست و نخواهد بود. اسلام به سایر فرهنگها و هنجارهای ارزشی مطابق با فطرت، شخصیت و کرامت انسان احترام میگذارد و آنان را به مفاهمه و گفتگو دعوت مینماید.
امنیت اجتماعی
یکی از کار ویژهها و اهداف بسیار مهمی که دین اسلام بر عهده حکومت قرار داده است، تأمین و تحقق امنیت در جامعه است. جامعه سالم و پویا و کارآمد جهت ادامه مسیر رشد و بالندگی خود نیازمند و محتاج امنیت است که در فلسفه سیاسی از این نوع امنیت به امنیت اجتماعی تعبیر میشود. حاکمیت نظم و اجتماع در جامعه، برخورد با متجاوزان به حریم امنیتی و خصوصی افراد، مقابله با افراد شرور و مزاحم و تحقق محیطی امن، آرام و خالی از هرگونه شرارت و ناامنی که ازجمله علائم ویژگیهای وجود امنیت اجتماعی در هر جامعه است. بر همین اساس، امنیت اجتماعی از دو جنبه باید مورد ملاحظه قرار بگیرد. اولاً؛ امنیت در همه ابعاد جامعه ایجاد شود و ثانیاً، همه آحاد مردم با هر گرایش و سلیقه سیاسی، قومی، مذهبی از امنیت اجتماعی برخوردار باشند.
بنابراین میتوانیم امنیت اجتماعی را اینگونه تعریف کنیم که عبارت است از ایجاد شرایط و موقعیتی که بر اساس آنهمه افراد جامعه در انجام فعالیتهای مشروع و قانونی خود آزادی کامل داشته باشند و از امکانات جامعه یکسان استفاده کنند و مصون از خطرات و تهدیدات باشند. بهعبارتدیگر، معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار و زندگی خود، احساس خوف، تهدید و ناامنی نکنند.
امنیت سیاسی
امنیت در حوزه سیاست در ارتباط با شهروندان هر جامعه قابلتصور است. حکومتها موظف هستند امنیت سیاسی را برای شهروندان جامعه خود فراهم نمایند. یکی از اساسیترین مفاهیم در حوزه سیاست، آزادی است و در حقیقت آزادی، رابطه عمیق و ناگسستنی با امنیت سیاسی دارد. اگر حکومتی بتواند آزادی اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی را در جامعه نهادینه کند و محقق نماید میتواند ادعا کند که امنیت سیاسی را برای شهروندان فراهم نموده است، جامعهای که در آن آزادی بیان، قلم و مطبوعات به رسمیت شناخته شود و گفتگو در میان متفکران و سیاستمداران محترم تلقی گردد، اینچنین جامعهای را میتوان برخوردار از امنیت سیاسی دانست؛ بنابراین امنیت سیاسی به معنای ایجاد فضای مناسب برای طرح اندیشههای پاک و سالم است که انسان را به قله کمالات رهنمون سازد.
بر همین اساس میتوان مؤلفهها ویژگیهای امنیت سیاسی را در موارد ذیل خلاصه کرد؛
1-معارف سیاسی در جامعه بهدوراز نفاق، دو گونه گویی و اندیشهای
2-امانت مداری سیاستمداران نسبت به بیان مسائل سیاسی رعایت شود
3-متصدیان بیان و مطبوعات و اصحاب رسانه در جامعه از دروغ، تقلب و فریب احتراز نمایند
4- اهلقلم سیاه نمایی ننمایند و نقد منصفانه داشته باشند که در این صورت ناامنی در جامعه ایجاد خواهد شد.
امنیت اقتصادی
واقعیت این است که در دنیای جدید، منابع قدرت دچار تغییرات اساسی شده است. امروزه نظامیگری و داشتن سلاحهای پیشرفته واتمی بودن، منبع اصلی قدرت تلقی نمیشود و باید قدرت را در مقولههای دیگری پی گیری نمود. در جهان کنونی، اقتصاد را میتوان بهعنوان یکی از مهمترین منابع قدرت در نظر گرفت. بر همین اساس، اقتصاد به جهت ایفا نمودن نقش اساسی خود نیازمند ملاحظات و امکاناتی است و ازجمله این امکانات، ایجاد امنیت پایدار و مبتنی بر آموزههای دینی است که اقتصاد بتواند به هدف نهایی خود که ایجاد و تحقق عدالت اجتماعی در سطح جامعه و جهان است برسد؛ بهعبارتدیگر، هدف نهایی امنیت اقتصادی برقراری عدل در جامعه است؛ زیرا بیشک عدالت اجتماعی، آرمان مقدسی است که تنها در جریان جامعه دینی محقق شدنی است.
امام علی (ع) پس از به دست گرفتن حکومت در اولین نطق خود وعده اصلاحات و اجرای امنیت اقتصادی را داد و فرمود: «وَ اللَّهِ لَوجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِک بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ. فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیهِ أَضْیقُ». به خدا سوگند بیتالمال تاراج شده را هرکجا بیابم به صاحبان اصلی آنها بازمیگردانم، گرچه با آن ازدواجکرده و کنیزانی خریده باشند؛ زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آنکس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم بر او سختتر است
بنابراین لازمه یک اقتصاد پویا و سرزنده، وجود امنیت پایدار و فراگیر است. بهبیاندیگر، فضای اقتصادی کشور از جهت امنیت باید طوری باشد که فعالیتهای اقتصادی مشروع با همه تنوع آن میسر باشد و کسانی که اراده کار اقتصادی دارند با امنیت بتوانند این کار را انجام دهد. بهعبارتدیگر میتوان امنیت اقتصادی را اینگونه تعریف نمود: اینکه انسانها و آحاد مردم کشور از هر قشری بخواهند کار اقتصادی بکنند چه صنعتی، چه کشاورزی، چه سرمایهگذاری و تجارت، بدانند کسی مزاحم آنان نخواهد شد. البته باید توجه داشت که از امنیت اقتصادی با آدرس غلط دادن نباید سوءاستفاده نمود وعدهای بخواهند به بهانه امنیت اقتصادی بیتالمال را چپاول نمایند.
نابسامانی اقتصادی در هر جامعهای میتواند آثار و تبعات منفی و غیرقابل جبرانی داشته باشد. فقر آثار نامطلوبی بر شخصیت و روان آدمی دارد. فقر مادی، احساس حقارت و خود کمتر بینی را به دنبال دارد. بهگونهای که حتی فقیر، در میان خانواده خود نیز نمیتواند شخصیت حقیقی و عزتنفس خود را بازیابد. نتیجه چنین احساسی، آثار نامطلوبی است که به شخصیت، روان و اراده آدمی وارد میکند و مانع شکوفا شدن استعدادها میشود. نتیجه مستور خود کمتر بینی و احساس حقارت فقیر، سلب اعتمادبهنفس و سستی اراده اوست. فقر مادی و فشارهای اقتصادی، آدمی را میآزارد و پیوسته جان و دل را به خود مشغول میدارد و آرامش روحی وی را به هم میزند. نداشتن امکانات مادی و آثار زیانبار فقر بر شخصیت افراد از یکسو حاکمیت ارزشهای تکاثری در جامعه از سوی دیگر، مجالی برای حضور تهیدستان در عرصههای اجتماعی نمینهد، گو اینکه فقرا در شهر و دیار خود غریباند. فقر مادی نهتنها موجب بیاعتنایی به فضیلتها و استعدادهای انسان و نادیده انگاشتن اعتبار اجتماعی وی میگردد، بلکه ارزشهای واقعی او را نیز ضد ارزش جلوه میدهد، درحالیکه گاه، کارهای خلاف اخلاق و انسانیت ثروتمندان، به دید ارزشی و اعتبار نگریسته میشود.
توجه به این نکته، در جای خود مهم است که از این جهت که پایه ثبات یک کشور اقتصاد و معیشت آن است، دشمنان در برخی مواقع برای رسیدن به اهداف خود درصدد تضعیف پایههای اقتصادی برمیآیند. در برابر نظام اسلامی نیز ما شاهد اینگونه برخوردها هستیم؛ اما یک ملت زنده، ضربه اقتصادی را هم مثل ضربه شمشیر، مثل ضربه گلوله، خرد میکند، از بین میبرد، اثرش هم باقی نمیماند. اخلالگری میکنند، خرابکاری میکنند، روی قیمت نفت اثر میگذارند، درآمد یک کشور را به نصف میرسانند، مثلاینکه الآن در شرایط کنونی در کشور ما این کار را کردهاند.
امنیت نظامی
تهدیدات نظامی میتواند برای هر کشوری وجود داشته باشد و در برخی از مواقع این توان را دارد که امنیت یک کشور را با مخاطره جدی روبرو سازد و لذا در منظومه امنیتی کشورها مقولهای به نام امنیت نظامی وجود دارد که به دنبال ایجاد امنیت در بعد فرا داخلی است. واقعیت این است که اساس قدرت ملی در میان افراد هر جامعه نقش به سزایی در ایجاد همگرایی و روح تفاهم در میان افراد جامعه دارد و در این میان بیشترین نقش و تأثیر در به وجود آمدن احساس قدرت ملی را امنیت نظامی بر عهده دارد. اقدام نظامی دشمن میتواند حاصل کار چند قرن در جنبههای دیگر را از بین ببرد. بهعبارتدیگر دستاوردهای انسان با روشهایی غیر ازآنچه موجب به وجود آمدن آنها شده، در معرض تهدید قرار گیرد و نیاز به جلوگیری از تحقق این تهدیدات فلسفه اصلی نقش حفاظتی - نظامی را تشکیل میدهد.
بر همین اساس امنیت نظامی در جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم و حیاتی است و آنچه برای نیروهای مسلح-چه سپاه و چه ارتش و چه نیروهای انتظامی مهم است، این احساس است که آنها مدافعان امنیت ملی این کشورند. در عرصههای گوناگون، این امنیت با وظایف مختلف، میان سازمانهای گوناگون تقسیمشده است. نکته مهمی که باید به آن دقت داشته باشیم این است که تهدیدات پیرامون امنیت همیشه وجود دارد. دشمن هر جا بتواند، ایجاد ناامنی میکند، هر وقت دشمن بتواند ناامنی نظامی و انتظامی را بر این ملت تحمیل میکند.
امنیت قضایی
یکی از نیازمندیهای آحاد جامعه انسانی، نیاز به امنیت قضایی است؛ بدین معنا که اگر شخصی مورد ظلم و اجحاف قرار گرفت این اطمینان را داشته باشد که سیستم قضایی حق او را استیفا خواهد کرد؛ بنابراین در آموزههای دینی بر برخورداری مردم از امنیت قضایی در هنگام مراجعه به دستگاه قضا، تأکید فراوان شده است و باید مسئولان قضایی با ایجاد سازوکار مناسب، بهطور دائم مراقب باشند تا در میان انبوه قضات پاکدامن، شریف و دانا، برخی عناصر سستعنصر، در امنیت قضایی مردم خللی ایجاد نکنند. دشمن بهموازات فعالیتهای اخلال گرانِ سیاسی و فرهنگی، در تلاش است آرامش و همبستگی و امنیت جامعه را برهم بزند تا هیچکس در مورد مال و خانواده و جوان خود تضمینی نداشته باشد و نتواند با اطمینان خاطر اهداف خود را دنبال کند. بهعبارتدیگر با قوانین لازم و تأمین امنیت قضایی در کشور بساط تجاوز و تعدی به حقوق مظلومان و دستاندازی به حیطه مشروع زندگی مردم جمع میشود. این مهم بر کسی پوشیده نیست که یکی از ارکان مهم ایجاد امنیت قضایی، تکمیل پرونده با نگاه و نیت سالم و تحقیق و بررسی دقیق توسط مأمورین انتظامی به عنوان ضابطین قضایی است.
نیروی انتظامی
نیروی انتظامی بهعنوان یکی از نهادهای امنیتی در جمهوری اسلامی، از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیتههای انقلاب اسلامی تأسیس شد. مقام معظم رهبری درباره این نهاد مهم، توصیه و راهبردهایی بیان کرده که بهاختصار ذکر میشود.
تأمین امنیت
واقعیت این است که فلسفه وجودی نیروی انتظامی در جمهوری اسلامی ایران تحقق امنیت در ابعاد مختلف آن است. وظیفه نیروی انتظامی، تأمین امنیت اجتماعی است. اصولاً در نظام مقدس جمهوری اسلامی این نیروی انتظامی است که باید تأمینکننده امنیت و پاسخگوی ناامنیهای ایجادشده باشد. نیروی انتظامی باید پناه دلهای خائف و ترسان و جانهایی که احساس میکنند از سوی یک انسان یا جمع و مجمعی تهدید میشوند، باشند. وجود نیروی انتظامی، باید احساس امنیت را در مردم به وجود آورد. این، شأن نیروی انتظامی در نظام جمهوری اسلامی است. معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار وزندگی خود، احساس خوف و تهدید و ناامنی نکنند. این مسئله، خیلی مهم است. خداوند در مقام منتگذاری بر قریش در همین سوره میفرماید: «فَلْیعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیتِ. الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ».
اقتدار و قدرت
هر جامعه و کشوری نیازمند اقتدار و احساس قدرت است، ملتی که احساس اقتدار و قدرت داشته باشد در مسیر پیشبرد اهداف و مقاصد خود جدیتر و فعالتر ظاهر خواهد شد. نیروی انتظامی مظهر اقتدار ملی است. مظهر آن قدرتی است که مردم آن قدرت را به کار میبرند تا بر سر آدم ناامنی ایجاد کُن بزند و مانع او شوند. باید این قدرت فهم درست اعمال شود، هم حقیقتاً اعمال شود و معطل نماند و هم به دست آدمهای سالم سپرده شود. این قدرت، شمشیر و سلاحی است که ملت به دست کسی که ایجاد امنیت کند، میدهد. اقتدار، همیشه با صدای کلفت و اسلحه تیز و مشت محکم نیست؛ بلکه اقتدار، یک امر معنوی است. اقتدارهای ظاهری، در حقیقت، اقتدار نیست. باید کیفیتی به وجود آید که هم خود نیرو در خود احساس قدرت کند و هم آحاد ملت احساس کنند که پاسبان و پاسدار و حافظ امنیت فردی و اجتماعی آنها یک مجموعه مقتدر است و میتواند از آنها دفاع کند.
عزت و شوکت
نیروی انتظامی در نظام اسلامی درعینحالی که مظهر اقتدار و قدرت است باید صاحب عزت و شوکت نیز باشد. نیاز اساسی و حقیقی نیروی انتظامی تا فلسفه وجودیاش متبلور شود. نیروی انتظامی باید عزیز باشد. این عزت، از رفتار نیروی انتظامی ناشی میشود. چگونگی انجاموظیفه اوست که او را در چشم مردم عزیز میکند میدانید که اگر کسی آلوده شد، در چشم مردم ذلیل خواهد شد. اگر کسی دلبسته به مادیات معرفی شد، از چشمها خواهد افتاد. بدون استثنا، اینطور است.
اما سؤال اساسی این است که عزت نیروی انتظامی چگونه محقق خواهد شد؟ در پاسخ باید گفت که عزت به این است که پارسایی و پاکدامنی، در همه جای این نیرو مشاهده شود. همه احساس کنند که این نیرو، یک نیروی پاکدامن است و خود را به ما به ازای قلیل مادی و عوضهای پست و حقیر، آلوده نمیکند. این، عزت خواهد آورد. این، یک امر معنوی و روحی است.
رحمت و عطوفت
عامل بعدی بااهمیت در نیروی انتظامی در حکومت ولایی این است که این نیرو مظهر رحمت، عطوفت و مهربانی باشد و رحمانیت را برای مردم به ارمغان آورد؛ بنابراین میتوان به اعضای نیروی انتظامی گفت باید نسبت به مردمی که میخواهید از خانه آنها، جاده آنها، امنیت آنها، مرزهای آنها و کسبوکار آنها محافظت کنید، احساس رأفت و رحمت داشته باشید. این را مردم باید احساس کنند؛ یعنی همان نیروی مقتدر و باصلابتی که در مقابل مخل به امور امنیت، باکمال قدرت و صلابت میایستد، وقتیکه با مردم مظلوم مواجه میشود، آنها باید در او احساس رحمت و رأفت کنند. پس قدرت و عزت و رحمت، سه خصوصیتی است که اگر در نیروی انتظامی پیدا شد، جامعه اسلامی میتواند بهعنوان یک نیروی انتظامی کارآمد و قابلقبول، به آن تکیه کند.
نتیجه
نظام اسلامی با وعدههای قرآن کریم، مردم را به سمت حیات طیبه حرکت میدهد. آیه قرآن میفرماید: «من عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرِ أَو أُنثی وَ هُوَ مؤمِنٌ فَلَنُحیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَ لَنَجزِینَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما کانُوا یَعمَلُون». حیات طیبه یعنی یک ملت آن وقتی زندگی گوارا دارد که احساس کند دنیا و آخرت او بر طبق مصحلت او به پیش میرود و به سمت هدفهای او حرکت میکند؛ این زندگی گواراست؛ فقط {دنیا} نیست، فقط هم {آخرت} نیست. آن ملتهایی که به زندگی دنیا چسبیدهاند و موفق شدهاند که زندگی دنیوی را به مراتب پیشرفتهای از کمال برسانند، لزوماً زندگی گوارا ندارد. زندگی گوارا وقتی است که رفاه مادی با عدالت، معنویت و اخلاق همراه شود. این را فقط ادیان الهی میتوانند برای بشر تأمین کنند. از طرف دیگر، حیات طیبه و زندگی گوارا فقط آخرت هم نیست. اسلام نمیگوید من میخواهم زندگی اخروی بعد از مرگ مردم را عادت کنم و کاری با دنیای آنها ندارم، این منطق اسلام نیست. از منطق اسلام زندگی جامعه اسلامی باید از مواهب الهی سرشار شود و بشر با بهرهمندیهای مادی در زندگی خود، راه معنویت را گم نکند و درست حرکت کند. اگر آن زندگی به وجود آمد، آن وقت ظلم و بیعدالتی و تبعیض ریشهکن میشود؛ تجاوز به حقوق انسانها ریشهکن میشود؛ جنگها و برادرکشیها از بین میرود؛ ناامنیها در زندگی بشر به صفر میرسد. انبیاء الهی و بزرگان برگزیده خداوند در تاریخ بشر، برای تحقق عدالت جان دادند.
انتهای پیام/
حجتالاسلام علیرضا احمدی، استاد حوزه علمیه خراسان شمالی
نظر شما