به گزارش خبرگزاری حوزه، ، در ابتدای نشست علمی «تعامل کلینی با راویان واقفی در فروع الکافی» که در مجمعالفکرالاسلامی در قم برگزار شد دو تن از پژهشگران این مجمع به ارایه بحث پرداختند.
تضعیف بسیاری از روایات ناشی از نگاه نادرست به تاریخ شیعه است
حجتالاسلام منصور گروسی پژوهشگر حوزوی در این نشست گفت: با دو نوع نگاه متأخرین و متقدمین در ارزیابی روایات روبرو هستیم، متقدمین با پرداختن به برخی شواهد، روایتی را در کتاب خود ذکر میکردند؛ توجه به منابع احادیث، توجه به روایان و مضمون احادیث سه شاهد برای ارزیابی حدیث در نزد آنان بود؛ یعنی اگر روایتی از این سه جهت معتبر بود در کتب خودشان نقل میکردند.
منابع اولیه حدیثی با این نگاهها نوشته شد، ولی بعدها هر کدام از این سه شاهد مبنا برای علما قرار گرفت تا روایات را بر مبنای هر کدام از آنها ارزیابی و نقل کنند؛ اخباریون ذکر روایت در منبع معتبر را ملاک قرار دادند و اهل سنتم خبر عدل را معیار قرار دادند و بعدها هم بزرگانی مانند آیتالله خویی بحث توثیق را ملاک قرار دادند و این نگاه رجالی که در جوامع دینی مطرح است، همین نگاه را دنبال میکند.
اگر قرار است روایات متقدمین را محک بزنیم باید با معیار و نگاههای خود آنان محک بزنیم، در غیر این صورت اعظم احادیث از حیز انتفاع و مفید بودن ساقط خواهد شد امروزه چون نگاه درستی به تاریخ حدیث شیعه وجود ندارد، تمرکز بر نگاه رجالی سبب شده تا برخی حرفهایی در مورد احادیث بزنند که عمده روایات ما ضعیف تلقی شود. به نظر بنده، ریشه آن عدم درک درست معیار ارزیابی روایات از سوی متقدمین است.
۵۹ راوی واقفی در اسناد روایات کلینی قرار دارند و مجموعه اسناد آنان هشت هزار و ۵۶۸ است و کسانی مانند عثمان بن عیسی، سماعة بن مهران، حمیدبن زیاد، منصور بن یونس و ... در زمره معروفترین آنان هستند و یکی از آنان علی بن حمزه بطائنی است.
نجاشی در مورد علی بن حمزه تضعیف و یا توثیقی نکرده، ولی شیخ طوسی او را واقفی مسلک برشمرده است و ابن غضائری هم او را تضعیف کرده و با لعن به شدت به او تاخته است.
با این وجود اگر نگاه فهرستی به جایگاه علی بن حمزه و روایات وی داشته باشیم، میبینیم نجاشی در مورد کتبی که از بطائنی آورده، چند طریق ذکر کرده است که از جمله محمدبن ابی عمیر و احمد بن الحسن میثمی است و شیخ طوسی هم ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی را که از مشایخ ثقات هستند، به عنوان راوی کتاب علی بن حمزه ذکر کرده است.
شاگردان علی بن حمزه کسانی مانند محمدبن ابی عمیر، حسن بن محبوب و یونس بن عبدالرحمان و ... هستند که عمدتاً از اصحاب اجماع و ثقه هستند، همچنین بیشترین نقل وی از ابوبصیر، امام کاظم(ع) و امام صادق(ع) است. بطائنی در کافی ۲۸۹ روایت دارد که ۵۲ روایت در اصول، ۲۲۸ روایت در فروع و ۹ روایت در روضه است؛ همچنین در کتاب «مَن لایَحضُرُه اَلفَقیه» ۶۳ روایت، در کتاب «تهذیب الاحکام» ۲۶۱ روایت و در «الاستبصار» ۱۱۳ روایت دارد.
«مؤیدات روایی»، «اعتماد محدثان به روایات» و «فتاوای فقها مطابق روایات بطائنی» سه قرینه برای اعتبارسنجی روایات علی بن حمزه است. این سه قرینه هر کدام به تنهایی سبب اعتبار روایت است، اما اگر روایتی دارای هر سه قرینه باشد اعتماد به روایت بیشتر شده و روایت از اعتبار بالای برخوردار خواهد بود.
زمانی که با یک روایت و یا با دستهای از روایات در منابع روایی مواجه میشویم در کنار همه قرائن دیگر میتوان از قرینه مؤید روایی هم استفاده کرد؛ به ویژه زمانی که این روایات منفرد باشند که نیاز به این قرینه چندین برابر میشود که بتوانیم روایاتی که متن آنها از منفردات یک محدث و یا یک راوی بهشمار میآید، را بررسی کرده و مؤید روایی برای آن پیدا کنیم که لااقل مضمون آن از انفراد بیرون آید. از مجموع ۲۰۷ روایت بطائنی در کتاب کلینی، با بررسی انجام شده، ۱۹۴ روایت دارای مؤید روایی است که این بررسی نشان میدهد روایات وی انفراد مضمونی ندارند.
قرینه دوم در ارزیابی روایات بطائنی اعتماد محدثان است که وقتی روایات وی در طول ۵ قرن بررسی شد، به این نتیجه رسیدیم که سه تن از محدثان بزرگ شیعه به آن اعتماد و از روایات وی استفاده کردهاند.
از ۲۰۷ روایت وی ۱۶۰ روایت مورد اعتماد محدثین است که بیش از ۷۷ درصد را شامل میشود و از تعداد باقیمانده، ۴۶ روایت یا مؤید روایی دارد یا فقها بر اساس آن فتوا دادهاند که نشان میدهد اعتماد کلینی به روایات وی را بالا میبرد.
شیخ صدوق در المقنع و شیخ مفید در المقنعه براساس روایات وی، فتوا صادر کردهاند.
فتاوای فقها بر دو دسته است، یعنی گاهی براساس روایت بطائنی و گاهی مطابق با روایت بطائنی بوده است. از مجموعه ۲۸۹ روایت، ۱۷۱ روایت بطائنی مورد استفاده فقها در صدور روایت قرار گرفته است که شامل بیش از ۸۲ درصد میشود و ۳۶ روایت باقیمانده هم مؤیدات دیگری دارد.
۶۷ روایت بطائنی از معصوم به صورت مستقیم نقل شده است.کلینی در این بخش به تمامی روایات وی اعتماد و آن را نقل کرده است و در مورد روایاتی که بطائنی با واسطه نقل کرده، ۱۳۳ روایت از ابوبصیر نقل شده است؛ همچنین ۷ روایت نیز واسطههای دیگری غیر از ابوبصیر دارد.
جرح واقفیه از سوی ائمه(ع) صورت گرفته است
در ادامه حجت الاسلام محمود ملکی دیگر پژوهشگر حوزوی نیز بیان داشت: مرحوم کلینی در کافی بیش از ۱۶ هزار روایت برشمرده که بیش از ۹ هزار روایت این کتاب از سوی برخی ضعیف ارزیابی شده است. از طرف دیگر کسی مانند نجاشی او را موثق میداند که در این صورت یا نقل ضعیف داشتن احادیث کتاب کلینی و یا توثیق نجاشی نادرست است.
این مسئله ناشی از تفاوت در روش متقدمین و متاخرین در ارزیابی روایات است و براین اساس ما نباید با مبنای متأخرین سراغ ارزیابی متقدمین برویم.
جرح واقفیه از سوی خود ائمه(ع) صورت گرفته است، بنابراین در بیاعتباری شخصیت آنان تردید نیست،با توجه به اینکه نجاشی، صدوق و کلینی از واقفیها به ویژه علی بن حمزه بطائنی روایات متعددی نقل کردهاند، میتواند قرائنی برای اثبات این مسئله باشد که علی بن حمزه بطائنی ضعیف است، ولی روایات وی قابل اعتناد و اعتماد است.
مرویات علی بن حمزه جدا از شخصیت و اعتقادات او معتبر است، ولی مبانی متأخرین سبب ضعیف شمرده شدن تعداد قابل توجهی از روایات کلینی و از جمله غیرقابل اعتماد دانستن روایات بطائنی شده است.
کلینی از فرق منحرف از جمله واقفیه و به خصوص علی بن حمزه بطائنی در کتابش روایت نقل کرده است. معتقدم در مباحث نقلی باید دنبال جمع قرائن برویم، همان طور که مرحوم آیتالله بروجردی این کار را شروع کردند و بعدها هم آیتالله سیستانی و دیگران این رویه را دنبال کردند.
در حوزه علمیه، نگاه حاکم نگاه سندی است. به همین دلیل اسناد ضعیف کنار گذاشته میشود، در حالی که با تجمیع قرائن میتوانیم استفاده بهتری از روایات ببریم.