رضا بابایی در مراسم نکوداشت خود که در قم برگزار شد، گفت: من در این مدتی که بیمار بودم آنقدر محبت و انسانیت دیدم که به اندازه چند نسل ذخیره دارم. من به لحاظ سیاسی تفکر خاصی داشته و دارم. من اصلاحطلب بودم و هستم. اما این مقدار محبتی که از همه دوستان اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و سایر جریانها دیدم باور پیدا کردم که مرزهای انسانیت بسیار وسیعتر از این مرزهای حقیری است که ما ایجاد کرده ایم. محبتی که من از مخالفان فکری خود دیدم کمتر از دوستانم در این مدت نبوده است.
این نویسنده و نواندیش دینی افزود: خوانندگی خیلی بهتر از نویسندگی است. لذت بخشی و حتی تاثیرش بیشتر است. بخوانیم و بخوانیم. لذت، صفا، بودگی در خواندن است و نه در نوشتن. من عازمم و حسرتی ندارم جز کتابهایی که نخواندم. نویسندگی هوس است، اما خواندن چیز دیگری است.
وی در ادامه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دوستانی که من با من حشر و نشر داشتهاند این جمله را از من زیاد شنیدهاند که؛ این دنیا شکنجهگاه است. چون هر آن ممکن است یک خبر بد یا حادثه بد به انسان برسد. حسادت یا سوء تفاهم و غیره. به همین خاطر میگویم این دنیا را برای مردم سخت تر نکنید! من متاسفانه شرمندهام که بگویم حوزه های علمیه ما از این منظر به دین نگاه نمیکنند که دین چه راه حلی برای مسائل بشر دارد. همهاش که نمیشود امر و نهی کرد. باید ببینیم نسبت به هزینه ای که در پاسداری از سنت ها خرج می کنیم، چه منفعتی می بریم.
بابایی ادامه داد: آنچه مقدس است حقیقت است و هر چیزی به میزانی که از آن سهمی دارد تقدس دارد. خدا هم برای همین مقدس است و لاغیر. بعد از خدا، عدالت از این منظر مقدس است.
وی در ادامه به اهمیت موضوع ظلم پرداخت و گفت: ظلم را بشناسیم در هر لباسی. اگر معنویت و اخلاق و هر امر دیگری باشد راسش ایستادن در برابر ظلم است. این تصاویر و پرده هایی که از یزید و یزیدیان تصویر می شود دروغ است. آنها به مراتب ظاهرالصلاح تر از ما بودند. ظلم زیباترین و مقدسترین لباس ها را می پوشد. ظلم جامهای می پوشد که صد دیدهٔ سِرشناس آن را تشخیص نخواهند داد. ظلم را در هر لباسی بشناسید.
این نویسنده در پایان گفت: فرهنگ خوب است، اما به میزانی که به انسان بپردازد. سنت را میپذیریم اگر گره گشا باشد. مدرنیته را هم تا حدی که از رنج بشر بکاهد خواهیم پذیرفت و اینگونه نیست که در برابر آن یکسره منفعل باشیم.
سابقه دوستی من با بابایی به بیش از ۳۰ سال قبل برمیگردد
جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای سخن با اشاره به حضور نیافتن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به رغم علاقه گفت: وزیر فرهنگ مصمم بودند در این برنامه باشند، هم برای قدردانی و هم به جهت سابقه مودت و دوستی با جناب بابایی. اما نتوانستند. به همین دلیل از من خواستند سلام ایشان را برسانم.
جوادی در ادامه ضمن خواندن پیام وزیر ارشاد خطاب به نکوداشت و شخص رضا بابایی گفت: سابقه دوستی خیلی طولانی من با رضا بابایی به بیش از ۳۰ سال قبل بر می گردد. او در طی این سالها مداوم رو به سمت رشد و تغییر بوده است و آنچه که در این مسیر در او تغییر و تحولی نیافته است، فروتنی، میل به گمنامی، اهتمام به رنج دیگران و علاقه شدید به رشد و توسعه ایران است. معنویت گرایی، نوعدوستی و پرهیز از تنبلی و رخوت از همان روزهای آغازین آشنایی در بابایی وجود داشت.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: علاقه رضا بابایی به زبان فارسی در جان او چنان نفوذ کرده بود که بسیاری از حال های خوش و ناخوش او با خوشی و ناخوشی زبان فارسی ساز میشد. اعتدال در قلم و عمل، حُسن خلق، تدبیر و دوراندیشی بابایی نگذاشته است از تعداد دوستان او کاسته شود. شعر و ادب فارسی برای سرگرمی یا پر کردن اوقات فراغت یا حرفهای برای اشتغال او نیست. در بابایی عشق و علاقه به انسان ریشه دارد که در عشق الهی ریشه دارد و او این انسانگرایی را جانمایه دیانت می داند.
بابایی موضوعات را به مساله تبدیل میکند
اسفندیاری نیز در سخنانی گفت: سبک یادداشت نویسی به ابنجوزی برمیگردد. ابن جوزی کتابی در این زمینه به نام صیدالخاطره دارد. یادداشت نویسی در مقایسه با نگارش کتاب و مقاله یکسری محسنات و یکسری نقصها دارد. استاد رضا بابایی از میان شکلهای مختلف نوشتن ژانر یادداشت نویسی را در سال های اخیر انتخاب کرده و در این کار بسیار موفق بوده است.
این اسلامپژوه در ادامه در ذکر ویژگیهای یادداشت های بابایی گفت: بابایی در یادداشت هایش می کوشد اول مسئلهای را مطرح کند، دوم مشکلی را رفع کند و سوم می کوشد مساله را حل کند. مساله را حل میکنند و مشکل را رفع. نویسندگانی که اندیشه شخصی داشته باشند سعی می کنند از موضوع مسائلی را استخراج کنند و سپس به آن مسائل جواب بدهند. نه اینکه اطلاعاتی را از این کتاب آن کتاب منتقل کنند. بسیاری از موضوعاتی که ما از کنارشان رد می شویم به اندازه جعبهای از سوال در خود دارند. سوال های افقی و عمودی.
اسفندیاری در ادامه در شرح سوال های عمودی و افقی گفت: سوال های عمودی سوال هایی هستند که از قرن های گذشته باقی ماندهاند. سوال های افقی اما سوالهای هر عصر هستند. هر نویسندهای باید در یادداشت ها و نوشته هایش جعبهای از سوالها را مطرح کند و بکوشد به آنها پاسخ بدهد. او باید موضوع را تبدیل به مسئله کند. همچنان که مثلاً مرحوم مطهری کتاب خود را مساله حجاب نام میگذارد و پوپر کتابی به نام زندگی سراسر حل مساله است مینویسد. مهم مواجهه با موضوع و تبدیل موضوع به مساله است. بابایی در این زمینه خیلی جد و جهد دارد و موضوع را به مساله تبدیل کرده است. مهم بررسی پاسخهای او نیست بلکه مهم پرداختن به مسایل است.
وی در ادامه در ذکر دومین ویژگی بابایی گفت: بابایی همیشه سعی می کنند در نوشتههایش مشکلی را حل کند. او به مباحث انضمامی علاقه دارد. ما مسلمانان در مواجهه با دنیای جدید خیلی مشکلات داریم. ما به دنیای مدرن پرتاب شده ایم و مسیر منطقی سنت تا مدرنیسم را از سر نگذرانده ایم.
وی در پایان سخنانش گفت: نویسندهای که از دسترنج مردم میخورد، میبایست به رنج مردم بپردازد. متفکر و نویسنده باید به رنج مردم بپردازد. استاد بابایی نثری درخشان دارد. ایشان به زبان پدری مینویسد نه زبان مادری. هر کدام از ما از کودکی با زبانی آشنا می شویم که دایره محدودی لغت دارد. منظورم از زبان مادری چنین زبان است. اما زبان پدری زبان فردوسی، حافظ، بیهقی، قائممقامفراهانیها است. کسی که با این نوشتهها انس بگیرد زبانی فراتر از زبان مادری پیدا خواهد کرد.
خاطرنشان میشود کتاب «فرزند قلم»، ارج نامه استاد رضا بابایی حاوی «شناختنامه استاد»، «سرودهها» و «استاد بابایی از منظر دیگران» به مناسبت برگزاری آیین نکوداشت استاد بابایی از سوی مؤسسه انتشاراتی امام عصر(عج) منتشر شد.
نظر شما