به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن نادم رئیس دانشکده شیعهشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب است در گفت و گویی به تشریح این دانشکده پرداخته که به این شرح است:
در ابتدا درباره تاریخچه رشته و دانشکده شیعهشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب توضیحاتی ارائه بفرمایید.
از ابتدای راهاندازی مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، تمرکز ما بیشتر بر روی گروه مذاهب اسلامی بود. همه اعضای هیئت علمی در سه گروه ادیان ابراهیمی، ادیان غیرابراهیمی و مذاهب اسلامی فعالیت میکردند. پس از ارتقای مؤسسه به دانشگاه، گروه مذاهب اسلامی تبدیل به دو دانشکده مذاهب اسلامی و شیعهشناسی شد. در میان رشتهها، رشته شیعهشناسی بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. چرا که در ابتدا اینگونه به ذهن میآمد همه شیعه را میشناسیم و راهاندازی رشته یا دانشکده شیعهشناسی چه ضروری دارد اما وقتی وارد عمل شدیم، دیدیم که انصافاً حتی در خود قم هم آنطور که باید و شاید، شیعه با تمام ابعادش بهدرستی شناخته شده نیست. بنابراین چنانچه در نظر ریاست دانشگاه هم بود، در غرب، مراکز متعددی در رابطه با شیعهشناسی تأسیس شده و مشغول تحقیق و پژوهش بر روی این مسئله بودند و ما نیز باید در پی شناخت دقیقتر و بهتر خود در چهارچوب فعالیتهای آکادمیک و علمی باشیم. لذا پس از تأسیس دانشکده شیعهشناسی، رشته شیعهشناسی راهاندازی شد. البته از آن پس در دانشگاههای دیگر هم این رشته راهاندازی شد. حوزه هم احساس کرد که نیاز به شیعهشناسی دارد. لذا حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی، مؤسسه شیعهشناسی را تأسیس کردند. بنابراین رشته شیعهشناسی در گوشه و کنار کشور فعال شد. اما مهم این است که پیشتاز تأسیس این رشته، دانشگاه ادیان و مذاهب بود و دیگر مراکز در بسیاری از موارد از برنامهها و استادان ما استفاده میکنند.
بنابراین فارغ از انگیزهها و اهدافی که دنبال میکنند، باید اعتراف کرد که امروز بیرون از حوزه اسلام، توجه به تشیع بسیار زیاد شده است و مؤسسات و مراکز علمی و آکادمیک بسیاری درباره شیعهشناسی در سراسر جهان فعال هستند. لذا در ایران و در حوزه هم این ضرورت وجود داشته و دارد. بنابراین از همان ابتدا دانشکده شیعهشناسی یکی از دانشکدههای فعال این دانشگاه بوده که بنا به قول ریاست محترم دانشگاه، این دانشکده پیشانی دانشگاه ادیان و مذاهب بوده است.
استقبال دانشجویان از این رشته چگونه بود؟
از ابتدا استقبال از رشته شیعهشناسی بیش از دیگر رشتهها بود. در اوایل کار، برای یک گروه هفت یا ده نفره، حدود ششصد نفر در آزمون شرکت میکردند، در صورتی که گروههای دیگر بدین منوال نبود. هنوز هم این استقبال وجود دارد. البته بعضی رشتههای دیگر در بعضی سالها سبقت داشتهاند.
چگونه دانشکده شیعهشناسی به ضرورت تخصصیتر شدن این رشته رسید؟
شیعهشناسی فقط خلاصه در مباحث کلامی نمیشود. بلکه گرایشهای دیگر هم دارد مانند تاریخ تشیع و فرق تشیع که مورد توجه قرار نداشت. البته تاریخ اسلام در دانشگاههای بسیاری تدریس میشود ولی جای تاریخ تشیع خالی بود. یا مثلاً جای تاریخ کلام در حوزه خالی بود، به بعضی استادان حوزه علمیه پیشنهاد دادیم که تاریخ کلام امامیه را تدریس کنند اما گفتند ما در تاریخ کلام امامیه اطلاعات چندانی نداریم؛ در حالی که اطلاعات کلامی خوبی داشتند.
فرق تشیع هم موضوع غریبی در حوزه علمیه بود. کسی نمیدانست فرق تشیع یعنی چه. ضرورت زمانه اقتضا کرد که دورههای ارشد و دکتری را در دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع فرق تشیع راهاندازی کنیم. اهمیت شیعهشناسی بیش از اینها است و در حال حاضر به دنبال تأسیس رشتههایی مثل جامعهشناسی تشیع در مقطع دکتری هستیم. این رشته در مقطع کارشناسی ارشد در مراکز دیگر تدریس میشود. امیدواریم استقبال خوبی از این رشته جدید شود. رشته دیگری که به دنبال راهاندازی آن هستیم، شیعه در جهان معاصر است. باید بدانیم شیعه در دنیای امروز چه جایگاهی دارد. اینها جای کار دارد. یا رشته شیعه و تمدن اسلامی که باید بدانیم نقش شیعه در تمدن اسلامی چه میزان است و برای شکلگیری تمدن نوین اسلامی چه نقشی میتواند ایفا کند. رشته علوم قرآن و حدیث را هم بهتازگی راهاندازی کردهایم. امیدواریم تحولی در برنامههای آموزشی دانشکده ایجاد شود.
دانشکده شیعهشناسی چه تعاملی با دیگر مراکز فعال در این حوزه دارد؟
در دورههای گذشته اقداماتی در خصوص شناسایی مراکز مرتبط با شیعهشناسی در سطح شهر قم توسط معاونت آموزشی پژوهشی دانشکده شیعهشناسی انجام شد. این مراکز شناسایی و چند جلسه مشترک هم برگزار شد. کار بسیار خوبی بود که مراکزی مانند مؤسسه کتابشناسی شیعه، مؤسسه شیعهشناسی و امثال آن دور هم جمع شده و همفکری کنند و از فعالیتهای یکدیگر مطلع شوند تا کارهای تکراری و موازیکاری صورت نگیرد. متأسفانه این برنامه ادامه پیدا نکرد. اگر تداوم پیدا میکرد، جلوی بسیاری از موازیکاریها گرفته میشد و میتوانستیم ثمرات کاری خود را به مراکز دیگر منتقل کنیم. یکی از ثمراتی که متوجه مجموعه میشد، در زمینه موضوعات پایاننامه از جمله بحث نسخه شناسی و احیای میراث بزرگان شیعه بود. پیشتر چند پایاننامه با این رویکرد در دانشگاه دفاع شد که حاصل همین تعامل بین مراکز بود. به عنوان مثال، آشنایی و همکاری با مؤسسه کتابشناسی شیعه موجب شد چند پایاننامه با هدف احیای میراث علمای سلف نوشته شود. با این کار، هم کتابهایی احیا میشود و هم یک مقدمه عالمانه بر آن نوشته میشود که خود میتواند یک پایاننامه محسوب شود اما درمجموع تعامل بین مراکز را فعال نمیبینم و ضرورت دارد این کار بیش از پیش پیگیری و دنبال شود.
به اهمیت شیعهشناسی در دنیا اشاره کردید. چه جذابیتی در شیعه هست که موجب شده در سطح جهان به بحث شیعهشناسی اقبال شود؟
جذابیت شیعه به برکت انقلاب اسلامی است. در گوشهای از زمین انقلابی به پا شد و تأثیر خود را در دنیا گذاشته است. یعنی به مرزهایش منتهی نشده بلکه از مرزها فراتر رفته و جهانی شده است. واقعاً انقلاب به تمام دنیا سرایت کرده و حداقل صدای انقلاب به همه جای دنیا رسیده است. همه دنیا میخواهند بدانند این حرکت از کجا ناشی شده است. به همین دلیل است که مراکز شیعهشناسی متعددی تأسیس شده است. قبلاً مستشرقان کم و بیش کارهایی کرده بودند و قبل از انقلاب هم کمی به سمت شیعهشناسی رفته بودند ولی امروزه بعد از تحقق انقلاب اسلامی این مراکز شیعهشناسی افزایش یافته است و حساسیت به شیعه چه از نظر سیاسی و چه اقتصادی، فرهنگی و دینی زیاد شده است. آنها به دنبال این هستند که شیعه چه ظرفیتی دارد که توانسته این انقلاب عظیم را ایجاد کند و تمام معادلات اقتصادی و سیاسی جهان را به هم بریزد.
چندی پیش یکی از استادان دانشگاه سوربون فرانسه در دانشگاه حضور یافته بود که موضوع پایاننامهاش ولایت فقیه بود. او یک مسیحی بود و در عین حال به شش زبان زنده دنیا از جمله عربی مسلط بود. از منابعی در پایاننامهاش استفاده کرده بود که شاید بعضی اصلاً آن منابع را نمیشناختند. همینطور پایاننامهای در آلمان با موضوع عزاداری در ایران کار شده است. اینها میخواهند ببینند شیعیان در عزاداریشان چه میکنند، زیرا یکی از پشتوانههای این انقلاب، عاشورا است. یکی از استادان از قول دکتر مدرسی طباطبایی نقل میکند که اولین فرمانده نظامی آمریکا در عراق (بلمر)، از شاگردان شیعهشناسی او در آمریکا بوده است. یعنی کسی که میخواهد در کشوری که هفتاد درصدش شیعه است، فرمانده نظامی باشد، باید رشتهاش شیعهشناسی باشد تا نقاط ضعف و قوت آنها را بداند. اینها اهمیت شیعه را میرساند. حساسیتهای سیاسی و اقتصادی در این امر دخیل است. آنها در کل این منطقه منافع اقتصادی دارند و شیعه مانع آنها شده است. شیعه از کجا این قدرت را پیدا کرده است؟ دنبال اساس و ریشهها میگردند. کجا را باید بزنند که دیگر قاسم سلیمانی تولید نشود. اینها نمونههایی از توجه غرب به شیعه است و نمونههای دیگر که باید در فرصتهایی فراختر مورد بحث قرار گیرد.
درباره برگزاری دورههای بینالمللی شیعهشناسی توضیح دهید.
دو دسته افراد به دنبال شناخت شیعه هستند. عدهای اهداف و اغراض سیاسی و مانند آن دارند و عدهای نیز به دنبال علایق علمی و آکادمیک خود هستند. البته ما حتی اگر آنها با اهداف غیرعلمی هم شیعهشناسی کنند، هیچ ترسی از معرفی افکار شیعه به دنیا نداریم. شما جریان اربعین را ببینید که موجب معرفی شیعه به جهان شده است. وقتی امام زمان(عج) هنگام ظهور پشت به کعبه میکند و خود را معرفی میکند، نمیگوید من فرزند محمد(ص) یا علی(ع) هستم بلکه میگوید من فرزند حسین هستم همانکسی که از اربعین در کربلا او را شناختهاند که مظلومانه شهید شد. این نشان میدهد که در آن زمان همه امام حسین(ع) را به برکت این اربعینها و عزاداریها در دنیا میشناسند. تا سالهای گذشته در آمریکا از سوی شیعیان مراسم عزاداری بهپا میشد اما امسال مراسم تعزیه در خیابان منهتن آمریکا برگزار شد. با برگزاری این دورهها صدای شیعه به دنیا میرسد و ما حقانیت خود را اثبات میکنیم. جهان تشنه شناخت تشیع است. در حج وقتی کسی بفهمد ایرانی هستید، میخواهد باب گفتوگو را باز کند و ایران و ایرانی و عقیده او را بشناسد. لذا دانشگاه در راستای معرفی تشیع به جهان و جهانیان گام برداشته و این دورههای بینالمللی را برگزار میکند که از همه جای دنیا میتوانند در آن شرکت کنند.
بعضاً انتقاداتی از سوی برخی علما و شخصیتها به دانشگاه میشود. فکر میکنید دلیل آن چیست؟
به نظر حقیر، ما در قم تا حدودی جزیرهای عمل میکنیم و آنطور که بایسته و شایسته است، ارتباط با حوزه نداریم. اگر با بدنه حوزه ارتباط بیشتری داشتیم، این مسائل کمتر پیش میآمد. مؤید این سخن، آن است که هرگاه با افراد شاخص حوزوی ارتباط گرفتهایم و آنان آمدهاند و با اهداف دانشگاه آشنا شدهاند، این مشکلات برطرف شده است. اگرچه بخش قابل توجه اعضای هیئت علمی ما حوزوی هستند و بخش قابل توجهی از دانشجویان ما طلاب هستند، اما شخصیتهای حوزوی باید به دانشگاه رفتوآمد داشته باشند و ما هم باید بیشتر به دل حوزه برویم تا ان شاء الله کمتر با این مشکلات مواجه شویم. به نظر میرسد باید در تمام صحنههای حوزه به عنوان بخشی از حوزه، حضور و رفتوآمد بیشتری داشته باشیم و این پیوند را بیش از پیش محکمتر کنیم.
در پایان اگر نکته خاصی مد نظر دارید، بفرمایید.
میخواهم به دوستان حوزوی خود بگویم که اگرچه علم کلام سالیان متمادی مبتنی بر قرآن و روایات و کتابهای کلامی شیعه در حوزه مورد توجه بوده است و باید همچنان بماند، ولی این صرفاً برای دنیای امروز پاسخگو نیست. طلاب باید در کنار آن، با تاریخ کلام آشنا شوند و جهان تشیع را بشناسند و خود را برای شناخت شبهات و پاسخگویی به آنها آماده کنند. امروز باید زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنیم تا ان شاء الله حکومت جهانی آن حضرت تحقق پیدا کنند، لازمهاش این کار این است که بدانیم. ما فقط با مردم خود طرف نیستیم بلکه با دنیایی که امروز طالب تشیع و دنبال تشیع است، مواجهیم و باید خود را برای پاسخگویی به تمام تشنگان تشیع آماده کنیم. اگر بخواهیم به فراتر از حوزه و کشور خود بنگریم، نیاز است بیش از پیش رو به رشتههای جدید بیاوریم و با تأسیس و راهاندازی رشتههای مورد نیاز دیگر دایره اطلاعات خود را به وسعت جهان گسترش دهیم.
۳۱۳/۳۲