خبرگزاری حوزه | در تابستان سال ۹۷ همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در ترکیه بیشترین صحبتهایی که از سوی نامزدها در این رقابتها مطرح شد، پیرامون مسائل اقتصادی بود که این امر حاکی از اوضاع نامناسب اقتصادی در ترکیه داشت.
در همین راستا "محرم اینچه" یکی از نامزدهای انتخاباتی نرخ واقعی بیکاری در این کشور را ۲۰ درصد اعلام کرد و فشار زیاد اقتصادی به مردم را یادآور شد که بر اثر آن حتی مردم ترکیه قادر به خوردن گوشت نیستند!
"مرال اکشنر" دیگر نامزد انتخاباتی هم نیز بدهی خارجی ۴۵۳ میلیارد دلاری را مطرح کرد و عملکرد ترکیه را مورد انتقاد قرار داد؛ اما آنچه که در بین همهی نامزدها مشترک بود صحبت از فشار اقتصادی بر مردم بود که این به خوبی بیانگر شرایط اقتصادی و معیشت مردمان ترکیه است.
اما موضوع بعدی که می خواهم بدان بپردازم بحث سقوط ارزش پول ملی ترکیه یعنی سقوط ارزش لیر در برابر دلار است. البته نه با تحریم بلکه با تهدید به تحریم که توسط ترامپ صورت گرفت که بر اثر آن تنها در یک روز لیر ترکیه ۱۷ درصد از ارزش خود را از دست داد آن هم بر اثر تهدید به اعمال تنها چند تحریم موردی.
حال سؤالی که مطرح می شود این است اگر ترکیه با تحریمهایی مشابه آنچه که درباره ایران صورت پذیرفته است، که به گفته مقامات آمریکایی شدیدترین تحریم هاست، آیا اکنون اردوغانی در ترکیه وجود داشت!؟
البته برخی در داخل هنوز معنی تحریم را در نیافتند. تحریمی که طبق پیشبینی ایالات متحده ظرف چند ماه ایران را قرار بود از پا دربیاورد، تاکنون نتوانسته است موتور محرک انقلاب را متوقف کند.
من بر این عقیده هستم که ایستادگی جمهوری اسلامی بیشتر به یک معجزه شباهت دارد که حتی به گفته روسها، روسیه در صورت مواجهه با چنین تحریم هایی ظرف ۶ ماه درهم می شکست!
اما کشور ترکیه به عنوان یک عضو ناتو و هم پیمان با ایالات متحده در جریان کودتای سال ۲۰۱۶ ترکیه نه از سوی آمریکا و نه از سایر دول اروپایی عضو ناتو، هیچ کمکی نشد و اردوغان برای جلوگیری از سرنگونی، جمهوری اسلامی را تنها گزینه نجات یافت.
به عبارتی روشن تر، ایران بود که با یاری رساندن به اردوغان مانع سرنگونی او و دولتش شد. اما در طرف دیگر در قضیه کودتای ترکیه، کودتاچیان حتی برای فرار از دست دولت ترکیه، پس از کودتای نافرجام به پایگاه "انجرلیک" آمریکا در جنوب ترکیه عزیمت کردند. یعنی نه تنها ایالات متحده در جریان کودتا کمکی به اردوغان نکرد بلکه در این ماجرا در مقابل دولت ترکیه در جهت تکمیل طرح کودتاچیان به ایفای نقش پرداخت.
از اینرو بود که اردوغان پس از دستگیری کشیش آمریکایی "آندرو برانسون" به اتهام همکاری با کودتاچیان، مورد غضب آمریکاییها قرار گرفت و با تهدید ترامپ در جهت تحریم ترکیه و پس از سقوط شدید ارزش لیر و سهام ترکیه، اردوغان مجبور به آزاد سازی کشیش آمریکایی شد.
یعنی اردوغان حتی نتوانست در بازی حیثیتی یک آمریکایی را که به گفته مقامات ترک در طرح کودتا ایفای نقش کرده بود را مجازات کند.
دولتی که حیاتش را نمیتواند بدون جمهوری اسلامی تحقق بخشد هیچگاه نمیتواند در جایگاهی قرار گیرد که بتواند نقش الگو برای جمهوری اسلامی داشته باشد.
البته مسائلی مربوط به بحث جمعیت حدود ۳۰ درصدی کردها در ترکیه که همواره در بدترین شرایط اقتصادی قرار دارند و مسائلی از قبیل فقر و وجود سیستمهای مالیاتی این کشور که از خودرو گرفته تا مسکن و ... را تحت این سیستم قرار داده و شهروندان ترک را وادار نموده است که مالیاتهایی را برای داراییهای خویش بپردازند که یک ایرانی در ایران هیچگاه مجبور به پرداخت آن نبوده است، بخش دیگری از این ماجراست که نیازمند یک بحث مفصل است. با این موارد اما از یاد نبریم برای استقلال موجود در کشورمان هزینه بسیار زیادی پرداخت کردیم که کشورهای همچون ترکیه، عراق و سایر کشورهای همسایه نیز از آن بهره بردند.
اگر امروز اردوغان در ترکیه هست و اگر امروز عراق توانسته استقلال نسبی از آمریکا کسب کند، اینها بر اساس هزینه ایست که مردم ایران در راه آزادگی پرداخت کردهاند.
اما عجیب آنجاست که تصمیم شتاب زدهی رئیسجمهور ترکیه در جهت انجام قرنطینه و منع آمد و شد که با انتقاد مخالفین دولت اردوغان و با شکل گیری هرج و مرج و صفهای طولانی در ترکیه همراه شد و باعث استعفای وزیر کشور ترکیه شد حتی مورد تمجید بعضی از ایرانیها قرار گرفت!
در آخر هم نکتهای را که پیشتر نیز بدان پرداخته بودم را یاد آور می شوم. به نظر نمیرسد ترکیهای که به عنوان یکی از قطبهای گردشگری، سالیانه سی و شش میلیون گردشگر را در خود جای میدهد و میزبان تعداد بالایی گردشگر چینی نیز هست که تنها چند ده هزار چینی در ماه های گذشته میهمان این کشور بودند، به تازگی درگیر ویروس کرونا شده باشد!!
به نظر می رسد در این بین، جمهوری اسلامی با شفافیت خود در این زمینه، از لحاظ "شفافیت در گزارش اولیه آمار"، بالاتر از خیلی از کشورها قرار گرفته است.
در آخر باز هم تأکید می کنم در دریافت اخبار و تحلیلها باید به متخصصین امر رجوع کرد تا دچار سردرگمی نشد و هر نوشتهای را در فضای مجازی مورد اعتنا قرار نداد.
باید تحریمها را درک کرد و پذیرفت که ایران در شرایط بسیار سختی قرار گرفته است. کما اینکه تا قبل از تحریمها شرایط زندگی و معیشتی در ایران از خیلی از کشورهای اروپایی بهتر بود و همچنین شعارهای مطرح شده در شرایط فعلی را نیز باید واقعیت سنجی کرد به هر حال پذیرفتن شرایط سخت موجود به معنای تسلیم شدن در برابر آن نیست؛ بلکه به این معناست که با ادراک درست و تلاش بیشتر و همدلی بجای تخطئه و دودستگی در مسیر بالندگی و کمک به بهبود اقتصاد کشورمان بکوشیم.
حجت الاسلام محمد یوسفی