به گزارش خبرگزاری حوزه، پنجمین مقاله از سلسله مقالات حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در ماه مبارک رمضان :
بشر دنیای مادّی، انسان عصر فضا، جهان سرکش و رها شده از التزامات اخلاقی، جوامع ماشینی و اجتماعات سرمایهداری که شب و روز از کار و کوشش برای یک زندگی پر از حرارت مادّی آرام نمیگیرند؛ جوامعی که در آن رشتههای محکم و استوار فضیلت، پاکدامنی و عفاف یکی پس از دیگری گسسته میشود، هر روز ناراحتیهای روحی و فکری و بیاعتمادی تازهای بر سرشان سایه میافکند.
جامعه جهانی، گرفتار آخرین مراحل فساد و انحطاط
خیانت و شهوترانی به سر حدّ افراط رسیده است؛ به گونهای که تاریخ بشر مانند آن را به خود ندیده است.
وضع واقعی برخی انسانها در آخرین مرتبهی انحطاط و پستی و سقوط قرار گرفته و شرافت آنها لکّهدار شده و بلکه از میان رفته است؛ چرا که خوشبختترین آنان در منطق و مکتب مادّیگری، کسی است که در اجتماعات شهوترانی، و در بین مردان پست و کثیف بیشتر و برهنهتر، آشکار شود و با بوالهوسان هم پیاله گردد و از این رهگذر و از طفیل این روابط به ظواهر زندگی خود سر و سامان داده و شکم خود را سیر سازد.
در پارهای از نقاط، وضع به طوری است که زن بدبخت، خواه و ناخواه باید خود را تسلیم امیال حیوانی مردان متجاوز سازد؛ و اگر این موازین اخلاقی که هنوز پرتو ضعیفی از آن، بر دلها میافتد از میان برود و این نور خفیف عفّت و پاکدامنی و احترام به ناموس و زن و التزام به انجام غریزه جنسی از طریق ازدواج مشروع از بین برود، و اگر یک برنامه تربیتی اسلامی همه جانبه که رهبر و راهنمای بانوان به عفاف و پاکدامنی، تعدیل غریزه جنسی، حفظ موجودیّت و شخصیّت ارجمند زن موجود نباشد و یا به اجرا در نیاید، زن هیچگونه استقلالی نیافته و برای جلوگیری از تجاوز به او هیچ قانونی و قدرتی دست به اصلاح نخواهد زد و باید به حکم اجبار، به هر پستی و ننگی تن در دهد. تصوّر مفاسدی که از تعقیب روش «اختلاط زن و مرد» در اجتماع کنونی بشریت پدید میآید، واقعاً سرسام آور است.
آرامش واقعی، گمشده بشریت
بیشک، آرامش و آسایش مصنوعی ـ که با سرگرمیها، شب نشینیها، و مواد تخدیرکننده قوای عقلی و روحی فراهم میشود ـ نمیتواند بشر را سیر و قانع سازد، و افرادی که بدین ابزار متوسّل میشوند از بهتر زیستن واقعی که با آرامش و سکون روحی و اطمینان قلبی توأم باشد، دورتر میشوند.
در چنین جهانی که تشریح ناکامیهای آن در این مجال ممکن نیست و آن چه میشنویم و میبینیم گوشهای از بدبختیهای جهان انسانی است، یگانه راه علاج برای آرامکردن روح بشر، توسّل به نیروی ایمان، تقوا، تقویت قوای اخلاقی و کنترل غرایز حیوانی است.
مللی که در زور و قدرت مافوق دیگراناند و مللی که ضعیف و خودباخته و غارتزده هستند، و بالاخره تمام انسانهای عصر ما، برای رسیدن به یک حال معتدل، و توازن روحی و برای رفع این همه نگرانیها و تأمین زندگی آرامبخش به برنامههایی اطمینانبخش، بیش از انسانهای سالها و قرون پیش نیاز دارند.
تمام برنامههای دینی برای تکمیل و ترقّی انسانیّت و تقویت اراده پیریزی شده و حبّ فضیلت، بشردوستی و راهنمایی به سوی اهداف عالیتر از اهداف مادّی را مدّ نظر دارد.
برنامه نجاتبخش ماه رمضان
یکی از مهمترین این برنامهها، همین برنامه «روزه ماه رمضان» است. آیا میدانید و هیچ فکر کردهاید که اجرای این برنامه در هر سال تا چه حدّ انسان را به خود باز میگرداند و ضمیر فرد را آگاه و شعورش را بیدار میسازد؟
آیا اندیشیدهاید که اجرای برنامه ماه رمضان توسّط انسانهایی که در عصر ما گرفتار مسایل مادّی وحیوانی، مسابقات بیهوده، شهوترانیهای بینهایت شرمآور، شرکت در مجالس لهو و لعب و رقص، و صدها آفت دیگر شدهاند، چه آثار نیک و سودمندی دارد و چگونه آنان را از منجلاب این پلیدیها نجات میدهد؟
کسانی که در طول سال به واسطه اشتغالات مادّی حتّی برای لحظهای فرصت توجّه به امور روحانی را نداشتهاند و از وجدان انسانی خود جدا شده و موج اجتماع، آنان را از این سو به آن سو پرتاب کرده و پناهگاه و آسایشگاهی نیافتهاند، اکنون در پناه ماه رمضان میآرمند و در لذایذ روحانی و معنوی غرق میشوند؛ با خدا مناجات کرده و دعا میخوانند: «اَللُهَّم اِنّی اَسئَلُکَ اِیماناً تُباشِرُ بِه قَلبِی ...»(1) گریه کرده و اشک میریزند؛ و با روحی سرشار از امیدواری عرض امید نموده و دعای: «اِلهِی لَو قَرَنتَنِی فِی الاَصفاد، وَمَنعَتَنِی سَیبَکَ بَینَ الاَشهاد، وَدَلَلتَ عَلی فَضائِحِی عُیونَ العِباد ما قَطَعتُ رَجائی مِنکَ، وَمَا صَرفتُ تَأمیلی لِلعَفوِ عَنکَ أنَا لاأنسی أیادیَک عِندی»(2) را زمزمه میکنند که دین، منبع امید و خدا مصدر تمام خیرات است و غیر از این مادّیّات، غیر از جنگها و مسابقهها، خیانتها و جنایتها، استثمارها، پردهدریها و بیغیرتیها که خستهکننده روح و تاریک کننده باطن و باعث تضعیف اعصاب و پرده خرد و بینش و کشنده غیرت و مردانگی و شخصیّت است عالم دیگر و لذّتهای بهتری وجود دارد.
میفهمند که آدمیزاد میتواند به مادّیّات بیاعتنا باشد؛ و در مقابل شهوات، امیال تشنگی و گرسنگی، زبان، چشمچرانی و... سر خم نکند.
میفهمند که آرامش واقعی روح، در یاد خداست، و در عالم فضایل انسانی صفاتی مانند: راستی و درستی، شکیبایی، بشر دوستی، خدمت به هم نوع، دانش پژوهی، نیکوکاری، فروتنی و دادگری وجود دارد؛ و مزاحمت، دشمنی و کینه، جنگ، بیخانمان کردن و صفاتی از این قبیل در آن راه ندارد.
عالم فضایل، عالمی است که هر چه بشر، عالی همّت و بلندنظر باشد، زودتر در آن به مقصد میرسد.
ثمرات ماه خدا در تعالی جامعه
راستی، کدام مدرسه و چه مکتبی برای تربیت این بشر، بهتر از ماه رمضان است؟
در ماه رمضان؛ شعائر اسلام ـ که شعائر انسانیّت و فضیلت است ـ زنده میشود. نماز جماعتها رونق یافته و در آن مساوات اسلامی و حسّ هم ردیفی و هم قدمی آشکار میشود.
غرورها، خودخواهیها، کبرها و طمعها و حسدها همه در ماه رمضان ضمن اجرای برنامههایی از قبیل: ادعیه، مجالس وعظ و خطابه و... به اندازه قابل توجّه ضعیف یا نابود میشود.
اگر کسانی که مادّیّات، چشم بصیرت آنان را کور کرده، این برنامههای اسلامی را انجام دهند و از لذایذ مادّی کنارهگیری نموده و به حال معنوی خود برسند، در یازده ماه دیگر سال نیز از حدود اعتدال، چندان تجاوز نمیکنند.
ادعیهای که در ماه رمضان میخوانیم، هر یک درسی آموزنده و راهنمایی برای توجّه به مصالح عموم و آسایش همگان است. این جملهها، گویای احساسات و خواستههای روزهدار است: «اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورِ. اَلّلهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیر اَلّلهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جائِع ...»(3)
ما باید از ماه رمضان حداکثر استفاده را برده و شکر این خوان گسترده و نعمت بیدریغ را به جای آوریم و از موائد و غذاهای روحی آن بهرهمند گردیم
پینوشتها:
1. خدایا! از تو درخواست میکنم ایمانی ثابت که همیشه در قلبم برقرار باشد.
2. از دعای ابی حمزه : معبود من! اگر مرا در قیود در بند کنی، و در بین گواهان عطایت را از من بازگیری؛ و چشمهای بندگان را بر رسواییهای من دلالت دهی; و فرمان دهی مرا به سوی آتش برند، و میان من و نیکان حایل شوی، امیدم را از تو نمیگیرم و آرزویم را از عفو تو برنمیگردانم. و دوستی تو از دلم بیرون نمیرود. من نعمتهای تو را ـ که در نزد خود دارم ـ فراموش نمیکنم.
3. خدایا! بر اهل قبول شادی و سرور عطا کن، خدایا هر نیازمندی را بینیاز کن خدایا هر گرسنهای را سیر کن.
313/40