خبرگزاری حوزه / حوزه های شیعه آبشار پر برکت علم و معرفت است که بیش از هزار سال است، ندای قرآنی «فلولا نفر من کل فرقة...» (1) را لبیک می گوید و علوم و معارف را از گنجینه های علم الهی یعنی قرآن و اهل بیت استخراج می کند و با اندیشه ای زلال بیابان های تشنه فکر بشری را سیراب می کند.
آری، حوزه، غنی ترین و با سابقه ترین دانشگاه سرزمین های اسلامی است . هر چند مکان آن از مدینه تا نجف، سامرا، قم، اصفهان، مشهد و... در تغییر بوده، ولی این محفل علمی همیشه پویا بوده و به رشد و بالندگی و تکامل خویش ادامه داده است.
اکنون که ما حوزویان، میراث دار این ذخیره پربها هستیم، چه نیکوست که آن را شکوهمندتر از همیشه حفظ کنیم و با برنامه ریزی دقیق، نظام آن را بالنده تر کنیم.
برای رسیدن به این هدف، لازم است به گذشته پر بار حوزه نظر کنیم و عوامل رشد و ترقی آن را جستجو کنیم تا رمز پیشرفت و تکامل آینده را به دست آوریم.
عالمان بزرگ شیعه، در حوزه های عراق چگونه تدریس کردند که مرحوم آخوند خراسانی رحمة الله را پروریدند، شیوه های تدریس مرحوم میرزای شیرازی رحمة الله چگونه بود که در مکتب سامرا مجتهدان برجسته ای پرورش یافتند و روش تحصیل بزرگان ما چگونه بوده است که در مدت کوتاهی مراتب بالای علمی را طی می کردند و همچون شیخ اعظم انصاری رحمة الله ، علامه طباطبائی رحمة الله کتاب های پر ارزشی برای ما به یادگار گذاشتند.
ما در این نوشتار، رویکردی توصیفی به شیوه های تدریس، تحصیل، مباحثه و نگارش در سلف صالح خواهیم داشت و به نقاط قوت و ضعف هر روش اشاره می کنیم.
مراحل تحصیل در حوزه های علمیه
در حوزه های علمیه شیعه، هر طلبه به طور معمول سه مرحله درسی را طی می کند:
الف) مرحله مقدمات
در نظام فعلی حوزه علیمه قم، این مرحله شامل پایه های اول تا سوم است و هدف اصلی در این دوره، آموزش ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی و بیان و) . . . و آشنایی با دروس پایه مثل منطق و فقه است که به طور معمول از کتاب های جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و تلخیص های آن، المنطق و یا تلخیص المنطق و... استفاده می شود.
هدف های فرعی در این مرحله، بالا بردن اطلاعات عمومی مثل ادبیات فارسی و مستدل شدن و تثبیت عقاید در طلاب است.
ب) مرحله سطح
در نظام فعلی حوزه، این مرحله شامل پایه های چهارم تا دهم است . در این دوره اهداف زیر تعقیب می شود:
1. بالا بردن قدرت فهم متون فقهی و اصولی؛
2. آشنا شدن با روش های استنباط از آیات و احادیث؛
3. خواندن یک دوره کامل فقه و اصول؛
4. تعمیق عقاید و گسترش اطلاعات عمومی طلاب به وسیله دروس عمومی.
در این دوره به طور معمول در علم اصول کتاب هایی نظیر: معالم الاصول یا اصول الاستنباط، اصول الفقه، رسائل، کفایة الاصول تدریس می شود.
در علم فقه، کتاب هایی نظیر شرح لمعه و مکاسب تدریس می شود.
این مرحله بین چهار تا هفت سال طول می کشد که زمان آن بستگی به استعداد و تلاش طلاب دارد.
پ) مرحله درس خارج
این مرحله عالی ترین دوره دروس حوزوی محسوب می شود که با هدف مجتهد شدن طلاب در دو رشته فقه و اصول و توان استنباط احکام از منابع اصیل (کتاب، سنت، عقل، اجماع) برپا می شود و معمولا متن درسی خاصی ندارد. ولی برای نظم بخشیدن به مطالب، مباحث براساس کفایة الاصول در اصول فقه و جواهر الکلام، تحریر الوسیله و عروة الوثقی در فقه طرح می شود و در حقیقت این دوره تحقیقاتی حوزه محسوب می شود.
در سال های اخیر، رشته های تخصصی تفسیر و کلام و تبلیغ نیز در کنار فقه و اصول تشکیل شده است که متخصصان و محققانی در آن رشته ها تربیت می کنند.
از آنجا که رسیدن به قوه اجتهاد بستگی به استعداد و تلاش شخصی افراد دارد، لذا زمان این دوره برای افراد متفاوت است. ولی این دوره دست کم شش سال طول می کشد.
شیوه های تدریس در درس های مقدمات و سطح
غالب اساتید در این دوره از یک الگوی تدریس پیروی می کنند که شش مرحله را در بردارد:
1. مطالعه قبل از تدریس، که شامل مطالعه کتاب درسی و حواشی و شروح آن می شود.
2. روخوانی درس با رعایت کامل قواعد ادبیات که گاهی قسمتی از آن به عهده شاگردان گذاشته می شود.
3. بیان مطالب درس به صورت دسته بندی شده و به اصطلاح «خارج درس» .
4. تطبیق مطالب گفته شده با متن کتاب مورد تدریس به صورت جمله به جمله.
5. بیان مطالبی خارج از کتاب (از حواشی و شروح یا نظریات خاص استاد) که در ضمن درس بیان می شود؛ ولی برخی اساتید برای جلوگیری از مشوش شدن ذهن طلاب، آن مطالب را در پایان درس ذکر می کنند.
6. پاسخ گویی به سؤالات شاگردان در سه مرحله: قبل از شروع درس،در حین درس و بعد از درس.
بررسی: نقاط قوت و ضعف فراوانی برای این دو دوره گفته شده که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
الف) نقاط قوت
1. وجود اساتید مجرب و توانمند در حوزه های علمیه در دوره سطح و مقدمات.
2. اهمیت دادن به مباحث اخلاقی در کنار تدریس علوم حوزوی.
3. بالا بردن قدرت هوش و فهم طلاب از طریق دقت در عبارات پیچیده کتاب های درسی.
4. به کار بردن مدل واحد در آموزش کتاب های درسی به طوری که گاهی یک عبارت کوتاه یا مثال در ادبیات، فقه یا اصول به صورت ضرب المثل در می آید و مطالب زیادی را به شنونده القا می کند.
ب) نقاط ضعف
1. عدم توجه کافی به ادبیات معاصر عرب.
2. استفاده از کتاب های قدیمی و در پاره ای موارد ناقص و مغلق که موجب محروم ماندن طلاب از روش های جدید آموزشی و دور ماندن آن ها از تحقیقات جدید در عرصه آن علوم می شود.
3. البته، در سال های اخیر گام های مؤثری در رفع این دو اشکال برداشته شده است . ولی هنوز قسمتی از مشکل باقی است.
4. استفاده از اساتیدی که دوره «تربیت مدرس » را برای رشته مورد تدریس نگذرانده اند که موجب ناکامی برخی از اساتید و تغییر سریع آنان و اتلاف وقت طلاب می شود.
5. عدم توجه به تدریس تاریخ فقه و اصول که در نتیجه، عدم شناخت طلاب از سبک های خاص فقه و اصول را به دنبال دارد.
6. نبودن مثال های مناسب در کتاب های اصول.
7. طولانی بودن دوران سطح که موجب خستگی و دلسردی برخی طلاب می شود.
8. استفاده کمتر از روش های کمک آموزشی برای تدریس دوره سطح در حال حاضر بیشتر از روش سمعی استفاده می شود.
9. عدم توجه کافی به تفسیر و علوم قرآن در دروس حوزه.
شیوه های تحصیل در دوره مقدمات و سطح
در این مورد، شیوه های مختلفی وجود دارد که کامل ترین آن ها شیوه ای است که شامل مراحل زیر می شود:
1. پیش مطالعه: یعنی مطالعه کتاب درسی مربوط پیش از شروع درس استاد که موجب می شود تا شاگرد آمادگی ذهنی و حساسیت روحی پیدا کند و مطالب را در کلاس زودتر دریافت کند و اشکالات علمی و با ارزشی مطرح سازد.
هر چند ممکن است در پیش مطالعه در روزهای اول 20% مطلب فهمیده شود، ولی کم کم زیادتر می شود.
2. حضور در درس: حضور در کلاس موجب برکات علمی و معنوی است؛ هر چند می توان از نوار نیز استفاده کرد، ولی این مورد برای مواقع ضروری مناسب است.
3. مطالعه درس پس از تدریس استاد که با مراجعه به حواشی و کتاب هایی که در شرح آن کتاب درسی نوشته شد همراه است و موجب تعمیق فهم مطالب می گردد و طلبه را برای مباحثه آماده می سازد.
4. مباحثه مطالب تدریس شده که موجب تثبیت آن در ذهن می گردد و ابهامات درس را برطرف می کند . این مطلب از امتیازات حوزه است که بسیاری از مراکز علمی از آن بی بهره اند.
5. خلاصه یا شرح نویسی: پس از مراحل فوق، طلاب پر تلاش اقدام به خلاصه نویسی کتاب های مفصل می کنند . همان گونه که بر کتاب های موجز و مختصر شرح می نویسند تا مطالب در ذهن آن ها تثبیت و در دفتر ثبت شود.
تذکر: برخی از طلاب ممکن است بعضی از مراحل فوق را حذف کنند که در دراز مدت موجب ضعف علمی آنان می گردد.
بررسی: در مورد شیوه تحصیل دوره مقدمات و سطح حوزه نقاط قوت و ضعف فراوانی گفته شده که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
الف) نقاط قوت
1. آزادی طلاب در انتخاب درس و استاد.
2. مباحثه کردن.
3. تعلیم ادبیات عرب به طور عمیق و مستدل.
4. بحث و مناظره بین استاد و شاگرد با رعایت احترام استاد.
5. آزادی طلاب در جهت رشد علمی و جهش های علمی متناسب با استعداد خویش.
6. اهمیت دادن به تزکیه نفس.
7. میسر بودن تدریس همراه با تحصیل برای طلاب در طی دوره سطح.
8. آشنایی طلاب با سبک استدلال فقیهان سلف.
ب) نقاط ضعف
1. ضعف حافظه طلاب؛ چرا که در این دوره بر قدرت فهم تکیه می شود و کمتر بر حفظ مطالب و قواعد تأکید می شود.
2. ضعف قدرت نگارش به دلیل اجباری نبودن نوشتن مقالات و مطالب تحقیقی (البته این دو مطلب در سالهای اخیر تا حدودی در حال جبران شدن است).
3. طولانی بودن دوران تحصیل در مقدمات و سطح.
4. تعداد افراد در کلاس ها از حد معمول و متعارف زیادتر است که موجب پایین آمدن کیفیت درس می شود.
شیوه های تدریس درس خارج
روش های تدریس خارج را از چند جهت می توان تقسیم کرد:
اول: از جهت شکل درس
الف) سبک سامرایی (شاگرد محوری) ؛ ب) سبک کلاسیک (استاد محوری) ؛ پ) سبک دو مرحله ای؛ ث) تحقیق جمعی.
دوم: از جهت محتوا و کیفیت درس
الف) ترتیب و چینش درس:
1. روش قدما؛ 2. روش آیت الله بروجردی رحمه الله؛ 3. روش امام خمینی رحمة الله؛ 4. روش سه بخشی؛ 5. روش چهار بخشی.
ب) سبک های خاص در فقه:
1. سبک فقه الحدیث؛ 2. فقه مبتنی بر اصول؛ 3. فقه مقارن؛ 4. فقه پویا (هماهنگ با زمان و مکان).
پ) سبک های خاص در اصول:
1. سبک فلسفی؛
2 .سبک عرفی.
سوم: از جهت خصوصیات درس
الف) زمان مطلوب یک دوره اصول:
1. دوره های طولانی؛ 2. دوره های کوتاه؛ 3. زمان استنباط.
ب) زمان مطلوب یک دوره فقه و لزوم تخصص در آن.
پ) زمان و مکان مطلوب هر جلسه درس.
ث) تعداد شاگردان در هر جلسه درس.
ت) تعداد جلسات درس در طول سال تحصیلی.
اول: شیوه های تدریس درس خارج از جهت شکل درس
در باره این شیوه ها توضیح مختصری می دهیم و به نقاط قوت و ضعف آن ها اشاره می کنیم.
1. سبک سامرائی یا مکتب سامرا و یا روش شاگرد محوری
این روش درس خارج میرزای شیرازی بزرگ رحمة الله است که بعدا در کربلا ادامه یافت، (2) که متأسفانه اکنون در حوزه های علمیه به فراموشی سپرده است. در این شیوه میرزای بزرگ رحمة الله فرعی فقهی را مطرح می کرد و تمامی مطالب مربوط به آن را به کمک شاگردان و با بحث های طرفین مورد بررسی قرار می داد و حتی چیزی را به عنوان «اصول موضوعی» نمی پذیرفت.
در این سبک شاگردان محور بحث هستند و استاد سخنران جلسه نیست، بلکه در پایان به جمع بندی نظریات و نتیجه گیری می پردازد.
در این روش شروع درس مشخص بود، اما پایان آن روشن نبود و گاهی تا هفت ساعت ادامه می یافت . (3)
2. سبک کلاسیک (استاد محوری)
این روش متأخران حوزه نجف و قم است و امروزه متداول ترین روش تدریس در حوزه علمیه قم است.
در این سبک، استاد یک فرع فقهی یا اصولی را مطرح می کند و اقوال و دلایل آن را بررسی می کند و در پایان نظر خویش را بیان می کند.
در این شیوه استاد فعال است و مانند یک سخنران عمل می کند و شاگردان کمتر فعال هستند . (4) این سبک خود به چند قسم فرعی تقسیم می شود که عبارتند از:
الف) استاد محوری با بحث های نامنظم؛
ب) استاد محوری با تکیه بر اصطلاحات؛
پ) استاد محوری همراه با نظم در مطالب و ساده گویی؛
ث) استاد محوری همراه با نوشتن درس و پخش آن بین طلاب.
3. سبک دو مرحله ای
در این شیوه درس در دو جلسه برگزار می شود: در جلسه اول، استاد به صورت روش استاد محوری مطالب را بیان می کند و به شاگردان کمتر فرصت سؤال و اشکال داده می شود . ولی جلسه دوم به صورت شاگرد محوری اداره می شود تا افراد کم استعداد یا ضعیف بتوانند کمبود خود را جبران کنند.
این شیوه، از جهت کیفیت برگزاری جلسه دوم درس به چند قسم فرعی تقسیم می شود که عبارتند از:
الف) روش مرحوم آخوند خراسانی رحمة الله : در این شیوه، شاگردان قوی و مستعدتر، درس استاد را برای شاگردان ضعیف، در جلسه دوم تقریر می کنند و آن را مورد بحث و بررسی قرار می دهند تا طلاب ضعیف بتوانند بهتر از درس استفاده کنند و ابهام های درس برای آن ها برطرف شود . (5)
مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله نیز اصرار داشتند تا همین شیوه را در قم پیاده کنند که عملی نشد . (6)
ب) روش مرحوم آیت الله سید محمد باقر درچه ای رحمة الله : ایشان صبح ها در مسجد نو اصفهان، درس فقه و اصول تدریس می کردند و عصرها هم همان درس را برای افرادی که در کلاس صبح حضور نداشتند و یا درس را خوب درک نکرده بودند تکرار می کردند.
پ) روش جلسه پرسش و پاسخ همراه با درس روزانه: در این شیوه، استاد بعد از جلسه اول درس، ساعتی را تعیین می کند تا شاگردان در کنار او جمع شوند و پاسخ گوی سؤالات و اشکالات آنان می شود.
ت) روش مرحوم اصفهانی (کمپانی) رحمة الله : در این شیوه، استاد، درس را چند روز قبل می نویسد و متن آن تکثیر می شود و در اختیار طلاب قرار می گیرد . این روش موجب می شود تا طلاب فرصت پیش مطالعه و دقت و اشکال پیدا کنند و خود را برای بحث با استاد آماده کنند و در حقیقت این جزوه ها جای یک جلسه درس را می گیرد . این شیوه برای اولین بار به دست مرحوم کمپانی در نجف اجرا شد (7) و اکنون نیز در حوزه علمیه قم، برخی از اساتید معظم درس خارج از این روش استفاده می کنند.
ث) استفاده از نوار درسی قبل از درس استاد: برخی از اساتید درس خارج که قبلا یک دوره درس را القا فرموده اند و به صورت نوار درآمده است . شاگردان می توانند قبل از درس از نوار استفاده کنند و به پیش مطالعه درس بپردازند و خود را برای سؤال و اشکال در جلسه درس استاد آماده کنند.
4. سبک تحقیقی جمعی
در این روش، استاد و شاگرد اصطلاحی مطرح نیست و چند نفر یک موضوع فقهی یا اصولی را انتخاب می کنند و مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند.
آنگاه در یک جلسه علمی، یافته های خود را با دیگران در میان می گذراند و به نظریات همدیگر اشکال می کنند و یا در مقابل اشکالات دیگران از نظریات خود دفاع می کنند و در نهایت هر کس یک نظری را انتخاب می کند. این شیوه خود به چند صورت انجام می گیرد:
الف) بدون حضور استاد؛
ب) با حضور یکی از اساتید درس خارج؛
پ) همراه با متن ثابت، مثل جواهر الکلام در فقه؛
ت) بدون متن ثابت، لیکن گاهی یک نفر در یک موضوع تحقیق می کند و حاصل آن تکثیر می شود و در اختیار دیگران قرار می گیرد تا محور بحث قرار گیرد.
این سبک مورد توجه مرحوم عیاشی و علامه مجلسی رحمة الله بوده است (8) و اکنون نیز در جلسات استفتای برخی مراجع مورد عمل واقع می شود که از با برنامه ترین و جالب ترین آن ها جلسه تحقیق جمعی مقام معظم رهبری (دامت برکاته) است. (9)
در دانشگاه ها نیز برای تدوین پایان نامه ها، وقتی استاد راهنما تعیین می کنند، در حقیقت همین روش را دنبال می کنند.
بررسی: هر کدام از این شیوه ها امتیازات خاص خود را دارد، هر چند ممکن است اشکالاتی را نیز در پی داشته باشد.
در این نوشتار کوتاه، فرصت آن نیست که تمامی نقاط قوت و ضعف بیان شود و مورد ارزیابی قرار گیرد ولی ما به برخی از آن ها اشاره می کنیم و قضاوت را به عهده خوانندگان گرامی می گذاریم.
البته انگیزه ما از طرح این مباحث خرده گیری بر کسی نیست، بلکه زحمات طاقت فرسای همه اساتید معظم و آیات عظام درس خارج که بحق پرچمداران فقه آل محمد صلی الله علیه وآله هستند، قابل تقدیر است.
پس به نقل برخی از نقاط ضعف و قوت از زبان بزرگان حوزه اکتفا می کنیم.
الف) نقاط قوت
1. برخی امتیازات مکتب سامرا
مجتهدپروری مکتب سامرا معروف است و لذا افرادی مثل آخوند خراسانی رحمة الله ، میرزای نائینی رحمة الله، شهید شیخ فضل الله نوری قدس سره، سید محمد فشارکی و... از دست پروردگان این مکتب هستند. (10)
فعال کردن شاگردان که امروزه مورد توجه روان شناسان تعلیم تربیت است، (11) امتیاز دیگر این مکتب است . همان طور که توجه به تحقیق و دقت و تکیه بر فکر کردن، از نقاط قوت این روش است.
2 . سبک استاد محوری
اداره کلاس درس به صورت منظم و مرتب و نظم در بیان (در برخی اقسام فرعی آن) از نقاط قوت این سبک است.
همان طور که مشخص بودن موضوع درس، موجب می شود تا مباحث به زودی به نتیجه برسد و بحث از موضوع خارج نشود.
3. سبک دو مرحله ای
فعال بودن شاگردان در جلسه دوم درس باعث می شود تا عمل یادگیری بهتر صورت گیرد، همان طور که این جلسات موجب پرورش اساتید قوی برای آینده حوزه و معرفی چهره های با استعداد می شود . همچنین، شاگردان را به مطالعه و دقت برای حضور در جلسه دوم وادار می کند.
4. سبک تحقیقی جمعی
این شیوه، برای افرادی که چند سال درس خارج گذرانده اند و کسانی که بیرون از حوزه ها مشغول فعالیت هستند بسیار مفید است و افراد را به فعالیت علمی مفیدی می کشاند و پیشرفت بیشتری را به دنبال دارد و سبک مجتهدپروری است، لذا بزرگان بر اجرای آن اصرار دارند . (12)
در حقیقت اگر این سبک تحت نظر استاد صورت پذیرد همان، سبک سامرایی است.
ب) نقاط ضعف
به هر کدام از این شیوه ها اشکالاتی وارد کرده اند که احتیاج به بررسی دقیق دارد . تا بتوانیم قضاوت صحیحی ارایه دهیم.
1. در مکتب سامرایی: نپذیرفتن اصل موضوعی در بحث و مشخص نبودن زمان پایان درس موجب بی نظمی در بحث و خستگی شاگردان می گردد.
2. در روش استاد محوری: فعال نبودن شاگردان و عدم فرصت کافی برای سؤال و اشکال کردن و نامنظم بودن یا مغلق گویی در برخی از اقسام فرعی این شیوه می تواند به عنوان اشکال مطرح شود.
3. در سبک دو مرحله ای: این روش وقت زیادی را از اساتید محترم و شاگردان اشغال می کند.
بررسی بیشتر نقاط قوت و ضعف و بیان بزرگان و مراجع را به فرصت دیگری موکول می کنیم.
دوم: شیوه های تدریس درس خارج از جهت محتوا و کیفیت
الف: چینش و ترتیب درس
1. روش قدما : تا قبل از مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله براین بود که ابتدا «اصل » در مسئله بیان می شد و سپس دلایل آن بیان می شد . (13)
2. روش آیت الله بروجردی رحمة الله: ایشان ابتدا سیر تاریخی مسئله را بررسی می کردند و سپس دلایل مسئله را مورد نقد و بررسی قرار می دادند و اگر دلیلی نبود به سراغ ادله فقاهتی (اصول عملیه) می رفتند. (14)
3. روش امام خمینی قدس سره : ایشان ابتدا دلایل مسئله را بررسی می کردند و سپس اقوال علما را تجزیه و تحلیل می کردند. می فرمودند: اول ببینیم خودمان از ادله چه می فهمیم، آنگاه به بررسی نظریات دیگران می پرداختند . (15)
4. روش سه بخشی: در برخی از درس های حوزه علمیه قم به این ترتیب عمل می شود:
اول، ذکر اقوال علما در مسئله تا سیمای کلی و عمومی مسئله روشن شود؛
دوم، بیان دلایل موافق و مخالف و نقض و ابرام آن ها؛
سوم، جمع بندی و نتیجه گیری.
5. روش چهار بخشی: این روش نیز در برخی از درس های فعلی حوزه علمیه قم مرسوم است که بدین ترتیب عمل می شود:
اول، ذکر موضوع مسئله و تقسیم بندی های آن؛
دوم، بیان اقوال موافق و مخالف؛
سوم، بیان دلایل از قرآن، روایات، عقل، اجماع و نقد آن ها و در صورت لزوم بیان اصل در مسئله؛
چهارم، جمع بندی اقوال و دلایل و نتیجه گیری.
بررسی: هر کدام از این روش ها نقاط قوت و ضعفی دارد که مجال بیان آن ها در این مختصر نیست ولی کامل ترین روش، شیوه چهارم به نظر می رسد؛ هر چند از جهت عدم بیان سیر تاریخی مسئله، ناقص است.
ب) سبک های خاص در فقه
در تدریس خارج فقه حوزه های علمیه، روش های مختلفی به کار گرفته می شود که در اینجا به آن ها اشاره می کنیم.
1. سبک فقه الحدیث
این شیوه درسی آیت الله بروجردی رحمة الله در علم فقه بود . در این روش، برای بررسی یک فرع فقهی به علم «اصول فقه » کمتر توجه می شود و سعی می کنند با بررسی پیشینه تاریخی هر مسئله و با توجه خاص به علم رجال و طبقه بندی راویان حدیث و برطرف کردن تقطیع احادیث، حکم هر مسئله را از احادیث مربوط به آن استخراج کنند. و در صورت ضرورت و لزوم به علم اصول یا اصول عملیه پناه می برند . (16)
2. سبک فقه مبتنی بر اصول
در این شیوه، تکیه اصلی بر اصول است و سعی می کنند با تکیه بر قواعد اصولی دلایل را بررسی کنند.
در این روش، به علم رجال توجهی نمی شود و گاهی فرض هایی در فقه مطرح می شود که در طول عمر انسان یک بار هم اتفاق نمی افتد.
لذا برخی از بزرگان براین شیوه خرده گرفته اند که افراط اصول موجب دوری انسان از فهم عرفی می شود که شارع، طبق آن سخنان خود را القا فرموده است . (17)
3. سبک فقه مقارن
این شیوه که یادگار شیخ طوسی رحمة الله است، براستفاده از اقوال عامه و بررسی آن ها تکیه می کند. اولین کتاب در این زمینه، خلاف شیخ است که در آنجا سعی شده تا نظریات شیعه و سنی آورده و مقایسه شود.
این سبک را مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله احیا کرده ایشان همان طور که به شأن نزول آیات اهمیت می داد، به سیر تاریخی و موقعیت صدور حدیث هم اهمیت می داد . و آن را در فهم احادیث مؤثر می دانست . (18)
4. سبک فقه پویا (هماهنگ با زمان و مکان)
این شیوه، از دیرباز مورد توجه علمای شیعه بوده است . آثار تأثیر زمان و مکان در اجتهاد را در فتوای میرزای بزرگ رحمة الله در تحریم تنباکو می توان ملاحظه کرد.
امام خمینی قدس سره این سبک را حیاتی تازه بخشید و فرمود: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند» . (19)
البته در مورد مقدار و حدود دخالت زمان و مکان در مصادیق، موضوعات، متعلق احکام و در نتیجه در اجتهاد و صدور حکم و فتوا، بحث بسیار است، (20) ولی این مطالب منافاتی با اینکه فقه پویا یک سبک فقهی است، ندارد.
پ) سبک های خاص در اصول فقه
اصول فقه در درس های خارج حوزه علمیه با دو روش متفاوت مورد بحث قرار می گیرد.
1. سبک فلسفی
بیان مطالب و قواعد اصولی براساس اصطلاحات فلسفی و داخل کردن مباحث فلسفی و حقیقی با مباحث اعتباری و عرفی اصول، از خصوصیات این روش است . این شیوه در زمان شیخ انصاری رحمة الله کم کم پا به عرضه وجود گذاشت، در حوزه نجف به اوج خود رسید و علم اصول به صورت علم نیمه معقول درآمد که در حواشی مرحوم کمپانی رحمة الله کاملا ظاهر می شود . (21)
لذا برخی بزرگان براین شیوه خرده گرفته اند که موجب خلط مباحث اصول و فلسفه شده و از عرفی بودن دوره کرده است و باعث تورم علم اصول شده است.
2. سبک عرفی
از آنجا که پیدایش علم اصول برای کمک در فهم و تحلیل مفاهیم قرآن و حدیث است و آن دو براساس لغات و اصطلاحات عرف شکل گرفته است.
پس، اساس علم اصول در مباحث خود مثل عام و خاص، مطلق و مقید و . . . مبتنی بر ارتکازات عرفی مردم است.
این شیوه از زمان شیخ طوسی رحمة الله در عده و تا زمان حاضر ادامه داشته است . (22)
شیوه های تحصیل درس خارج
همان طور که روش های تدریس درس خارج گوناگون بود، شیوه های تحصیل آن نیز متفاوت است . طلاب با توجه به استعداد و ذوق خود، شیوه های متفاوتی را در درس خارج برمی گزینند که ما آن ها را به هفت روش تقسیم می کنیم:
اول: روش شاگرد محوری
در این شیوه شش مرحله طی می شود که عبارتند از:
1. پیش مطالعه، یعنی با توجه به منابع و کتب علمای پیشین، به بررسی اقوال و دلایل هر فرع فقهی یا اصولی می پردازند و نظریه ای را انتخاب می کنند.
2. پیش مباحثه، یعنی قبل از شروع درس با هم مباحثه خود مطلب درس آینده را بررسی می کنند و بر اشکال به یکدیگر و تبادل نظر می پردازند.
3. شرکت در درس استاد با ذهنی که به وسیله پیش مطالعه و مباحثه آماده شده است که گاهی با نوشتن مطالب مهم درس استاد همراه است.
4. سؤال و اشکال کردن در درس که موجب رفع ابهام های ذهنی و یا تصحیح نظریات استاد می شود و در نهایت، طلبه بدین وسیله نظریه انتخابی خود را در معرض آزمایش قرار می دهد.
5. مرور مجدد و مطالعه نظریات و دلایل استاد و انتخاب نظر نهایی به وسیله شاگرد.
6. نوشتن کامل درس به صورت منقح همراه با خلاصه ای از مطالب مطرح شده که به منظور حفظ و جمع آوری نظریه استاد و شاگرد صورت می گیرد.
دوم: روش استاد محوری
در این شیوه، طلاب پنج مرحله را در تحصیل درس خارج طی می کنند:
1. شرکت در درس و شنیدن سخنان استاد؛
2. نوشتن درس استاد در جلسه درس (بی کم و کاست) ؛
3. مطالعه درس بعد از اتمام جلسه استاد، با توجه به کتاب های عالمان متقدم و متأخر؛
4. انتخاب نظریه؛
5. مباحثه منظم با دوستان هم درس قبل از شروع جلسه بعدی استاد.
سوم: روش چهار مرحله ای
این روش، شامل مراحل زیر است:
1. حضور در کلاس درس؛
2. نوشتن درس استاد در جلسه بدون کم و کاست؛
3. مطالعه نوشته های سر درس بعد از درس؛
4. مباحثه با دوستان هم کلاس قبل از درس جدید.
چهارم: روش سه مرحله ای
این روش، شامل مراحل زیر است:
1. حضور در درس؛
2. نوشتن درس؛
3. مطالعه درس، بدون مباحثه.
پنجم: روش دو مرحله ای
این روش، شامل حضور در درس استاد و نوشتن درس می شود.
ششم: روش یک مرحله ای
که همان حضور در درس استاد است.
هفتم: شیوه تحقیق جمعی
این شیوه که مخصوص طلاب با سابقه درس خارج است، برای تقویت قوه استنباط و حفظ آن مفید است. ما قبلا در روش های، تدریس این شیوه را توضیح دادیم. چرا که این روش اگر با حضور استاد صورت پذیرد، یکی از شیوه های تدریس محسوب می شود.
در این شیوه، محققان مراحل زیر را می گذرانند:
1. پیش مطالعه براساس یک متن معین؛
2. انتخاب نظریه؛
3. طرح نظریه هر محقق در جمع دوستان هم بحث که همراه با نقد و بررسی و دفاع از آن است؛
4. جمع بندی و نتیجه گیری پایانی به دست یکی از اعضای جلسه که به عنوان مدیر داخلی مطرح است.
5. نوشتن خلاصه بحث.
بررسی: هر کدام از این روش ها نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارد، ولی ما به اختصار به پاره ای از امتیازها و اشکال هایی که برای این روش ها ذکر کرده اند، اشاره می کنیم:
1. روش اول (شاگرد محوری) موجب رشد سریع قوه استنباط و اعتماد به نفس طلاب می شود . در این شیوه، مسایل با تفکر بررسی می شود و شاگرد فعال است و نحوه گردآوری و سامان دادن به مطالب و ارایه آن ها را می آموزد و محقق بار می آید . او با نظریات دیگران با احترام برخورد می کند و نحوه منطقی فکر کردن را می آموزد و از مرحله بررسی مطالب دیگران می گذرد و درصدد طرح مطالب تازه برمی آید.
2. روش پنج مرحله ای (استاد محوری) : این شیوه، موجب تأخیر در رشد قوه استنباط می شود . شاگرد آمادگی اشکال و سؤال در جلسه درس را ندارد و در حقیقت استاد فعال است و شاگرد به صورت انفعالی عمل می کند و گاهی تا پایان درس به دنبال موضوع می گردد و لذا شاگردان را در فهم مطالب با مشکل روبرو می کند.
3. روش چهار مرحله ای و سه مرحله ای و دو و یک مرحله ای: همان اشکال های روش پنج مرحله ای را دارد بعلاوه، اشکال های واضح دیگری نیز دارد؛ مثل عدم مراجعه به منابع، انتخاب نظریه نکردن، مباحثه نکردن، ننوشتن درس و تنظیم نکردن آن و... .
4. امتیازات روش تحقیق جمعی قبلا گذشت.
کلامی از بزرگان
آیة الله فاضل لنکرانی (دامت برکاته) که از مراجع عظام و اساتید معظم درس خارج حوزه علمیه قم است، می فرماید:
آنچه برای یک طلبه مهم است، آن است که علاوه بر اینکه تمامی گفته های استاد را در حافظه اش ضبط می نماید، باید آن ها را با معیارهای فکری مورد قبول خود سنجیده و صحت و سقم آن را از نقطه نظر خود تشخیص دهد... یعنی در همان جلسه درس مسئله را تمام کند و شب برای آنکه این مطالب را فراموش نکند آن ها را یادداشت کند . (23)
یکی دیگر از اساتید درس خارج می فرماید:
امام خمینی رحمة الله در درس خود در مسجد سلماسی قم، به طلاب می فرمودند: اگر بیست سال هم بر سر درس ما حاضر شوید، هیچ نتیجه ای نمی گیرید، مگر آنکه قبل از درس مطالعه کرده و با انتخاب نظریه بر سر درس حاضر شوید . (24)
شیوه های نوشتن درس
نوشتن درس اساتید (تقریر) از امتیازهای حوزه های علمیه است که از زمان های دور شروع شده و هنوز هم ادامه دارد.
اولین کسی که اقدام به این کار کرد، مؤلف مفتاح الکرامه بود که درس استادش مرحوم بحرالعلوم را تقریر کرد . (25) و بعدها با کوشش مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله در قم به صورت عادت عمومی طلاب درآمد . (26)
این کار به چند صورت انجام می گیرد:
1. نوشتن در جلسه درس به صورت کامل؛ این شیوه، معمولی ترین روشن است که معمولا به همان صورت بایگانی می شود و گاهی حواشی مختصری برآن اضافه می شود.
در این نوشته ها، معمولا ساختار جملات گفتاری - نه نوشتاری - است و به خاطر تند نوشتن مرتب نیست و لذا ارزش علمی چندانی ندارد بلکه در حکم یک نوار ضبط صوت است . لذا، برخی مراجع این روش را مفید نمی دانند . (27)
2. نوشتن رؤوس و کلیات مطالب استاد در جلسه درس، که برای حفظ مطالب استاد مفید است.
3. نوشتن مشروح درس استاد بعد از اتمام کلاس.
در این شیوه، شاگرد با توجه به پیش مطالعه و مباحثه، در سر درس گوش می دهد و یا به سؤال و اشکال می پردازد و در نهایت نظریه ای را انتخاب می کند و پس از درس، آن مطالب را به صورت منظم و مستدل می نویسد و حواشی و نظریات خود را اضافه می کند.
این شیوه، مورد تأکید بسیاری از بزرگان و موجب گسترش فقه و اصول و پیشرفت علمی بزرگان بوده است . (28) و حتی رهبر انقلاب (دامت برکاته) می فرماید:
یکی از عواملی که مرحوم آیت الله العظمی خویی را در کار گسترش فقه و اصول موفق کرد این بود که درس های ایشان به شکل منظم و مرتب نوشته می شد . (29)
4. نوشتن خلاصه درس بعد از کلاس؛ این شیوه، وقت کمتری را می گیرد و می تواند با روش سوم جمع گردد تا در موقع مراجعه مجدد، مطالب آماده و سریعا قابل دسترسی باشد.
شیوه های مباحثه درس
مباحثه یکی از امتیازهای بزرگ حوزه های علمیه است که بسیاری از مراکز علمی دنیا از آن بی بهره اند و موجب تثبیت مطالب در ذهن و رفع ابهام های درس و جوشش فکری افراد می گردد.
در این مورد، طلاب از روش های مختلفی استفاده می کنند.
1. روش روخوانی
یعنی، در مباحثه روزانه، یک نفر از روی نوشته خود (که در کلاس نوشته است) می خواند و دیگری گوش می دهد.
در یک آمارگیری نمونه ای که در حوزه علمیه قم به دست نگارنده صورت گرفت، 8معلوم شد که 45% از طلاب این گونه عمل می کنند.
2. روش تقریر
در این شیوه، یک نفر مطالب استاد را - بدون خواندن از روی نوشته - برای طرف مقابل تقریر می کند و مثل یک استاد بیان می کند و به سؤالات و اشکال های او پاسخ می گوید.
3. روش نقد و بررسی
برخی از طلاب، در مباحثه بعد از نقل کلمات استاد، آن ها را مورد نقد و بررسی قرار می دهند و با توجه به منابع دیگر به تفکر و تأمل پیرامون آن ها می پردازند.
4. روش تحقیق جمعی
ما این شیوه را در شیوه های تدریس و نیز در روش های تحصیل توضیح دادیم.
5. روش پیش مباحثه
در این شیوه، طلاب ابتدا موضوع درس روزآینده را مطالعه می کنند و با توجه به منابع، در مورد اقوال و ادله آن به بحث و بررسی می پردازند . و یک نفر مثل یک استاد درس آینده را تقریر و استدلال می کند و به اشکال های دوستان خود پاسخ می دهد و سپس به جمع بندی مطالب می پردازد . در آمارگیری که در حوزه علمیه قم به دست نگارنده صورت گرفت 34% از افراد با این شیوه مباحثه می کنند.
بررسی: هر کدام از این شیوه ها نقاط قوت و ضعف دارد و با روش های خاص از تدریس و تحصیل سازگار است . ما به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
1. روش اول و دوم برای فهم کلام استاد مفید است و مناسب درس های سطح حوزه است.
2. روش سوم موجب تقویت قوه استنباط افراد می شود؛ هر چند برای افراد مبتدی در درس خارج دشوار است.
3. روش پنجم بهترین نوع مباحثه درس خارج است؛ چرا که قدرت استدلال و حل مساله و قوه استنباط افراد را تقویت می کند . ذهن خلاق و فعال می شود و در حقیقت مرحله نازل تدریس است و قدرت بیان طلاب را تقویت می کند.
کلامی از بزرگان
یکی از اساتید حوزه می فرماید:
یک روش مباحثه در درس خارج، همان تقریر درس استاد است؛ یعنی فقط می خواهند درس استاد را مباحثه کنند و چند نفر جمع می شوند و درس را برای یکدیگر تقریر می کنند؛ این مرحله نازله مباحثه درس خارج است؛ البته مفید هم هست، در حد حفظ کردن و تسلط بر مطالب استاد . (30)
تذکر: در اینجا مباحث دیگری نیز مطرح است که در اینجا مجال تفصیل آنها نیست، ولی مناسب است رؤوس آن مطالب را مطرح کنیم:
1. زمان و مکان مطلوب برای تدریس و مطالعه.
2. چگونگی حل یک مسئله اصولی یا فرع فقهی.
3. بهترین هم مباحثه کیست؟
4. چگونه درس ها را یادداشت کنیم تا مفیدتر باشد؟
5. راه های حفظ قوه استنباط در خارج از حوزه های علمیه چیست؟
6. آیا رسیدن به قوه اجتهاد در عصر ما محال عادی است.
7. زمان مطلوب یک دوره اصول و یا زمان لازم برای حصول قوه استنباط در فقه چقدر است؟
8. حد متعارف و معقول تعدادشاگردان درس در دوره سطح و خارج چه اندازه است؟
9. تعدادمطلوب جلسات درسی درسال تحصیلی چقدراست؟ آیاصحیح است ما 120روز یعنی یک سوم سال رادرس بخوانیم و دوسوم آن یعنی 240 روز تعطیل باشیم؟
امید است این مباحث با اندیشه دانشوران حوزوی در سایه هدایت های قرآن و نور ولایت ائمه اطهار علیهم السلام روشن گردد.
پی نوشت:
1. سوره توبه (9) : 122.
2. این روش را می توان روش سقراطی نامید که او مسئله ای را مطرح می کرد و با استفاده از گفتوگو (دیالوگ) به تکمیل و رفع نقایص آن می پرداخت (ر ک: تاریخ فلسفه یونان و روم، فردریک کاپلستون، ترجمه مجتبوی، ج 1، ص 127).
3. مجله حوزه، ش 51 ، ص 38 ، ص 87.
4. ر ک: مجله حوزه، ش 23 ، ص 40.
5. ر ک: مجله حوزه، ش 51 ، ص 89 - 90.
6. همان، ش 43 - 44 ، ص 248.
7. ر ک: همان، ش 30 ، ص 36.
8. مجله حوزه، ش 52 ، ص 10.
9. ر ک : مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، سال اول، شماره دوم، ص 254 - 264.
10. ر ک: مجله حوزه، ش 51 ، ص 38.
11. ر ک: روان شناسی تعلیم و تربیت، دکتر علی شریعتمداری، ص 333.
12. مجله نور علم، ش 5 ، دوره 4 ، ص 9.
13. مجله حوزه، ش 47 ، ص 39.
14. همان.
15. همان، ش 45 ، ص 50.
16. مجله نور علم، شماره 12 ، ص 92 ؛ مجله حوزه، ش 40 ، ص 41 و ش 43 - 44 ، ص 248 با تلخیص.
17. مجله حوزه، ش 21 ، ص 48.
18. مجله نور علم، دوره سوم، ش 6 ، ص 16 - 17.
19. صحیفه نور، ج 21 ، ص 98.
20. ر ک: مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی قدس سره، کتاب دوم، (اجتهاد و زمان و مکان)، مقاله ششم، ص 145 - 227 دیدگاه ها در باره تاثیر عنصر زمان و مکان بر اجتهاد، از نگارنده.
21. مجله نور علم، ش 12 ، ص 91.
22. مجله حوزه، ش 51 ، ص 102.
23. مجله نور علم، دوره سوم، ش 8 ، ص 23.
24. این مطلب را آیت الله مؤمن (دامت عزه) حضورا برای نگارنده نقل کردند.
25. مجله حوزه، ش 51 ، ص 91.
26. همان، ش 43 - 44 ، ص 248.
27. ر ک: مجله نور علم، شماره 8 ، دوره 3 ، ص 23 ، سخنان آیت الله فاضل لنکرانی (دامت برکاته).
28. ر ک: مجله حوزه، ش 43 - 44 ، ص 248 و ش 1 ، ص 20.
29. همان، ش 53 ، ص 27.
30. روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 3869 ، ص 12.
به نقل از: پیام حوزه زمستان 1375، شماره 12 ، ص289
محمد علی رضائی اصفهانی