به گزارش گروه ترجمه خبرگزاری حوزه، «شیخ هاشم ضیقه» طلبه‌ای از منطقه بقاع لبنان، در یادداشتی مفصل به بررسی و بازخوانی اصول و سیاست‌های اساسی حاکم بر انصار الله یمن پرداخت و بر اساس سخنان و درس‌های شهید سید حسین بدرالدین الحوثی این اصول و سیاست‌ها را تشریح کرد. هر چند انصار الله پس از شهادت سید حسین به طور رسمی تشکیل می‌شود ولی سخنان و درس‌های وی همواره الهام‌بخش نیروهای انصار الله بوده و همچنان کتابچه‌های آن درس‌ها (ملازم) همراه رزمندگان انصار الله یمن است. ترجمه یادداشت شیخ هاشم ضیقه که در سایت انصار الله یمن منتشر شده، به شرح ذیر است.

بازخوانی مبانی و اهداف انصار الله یمن با بهره‌گیری از سخنان سید حسین بدر الدین الحوثی

گویا خیزش‌ها و حرکت‌های ظلم ستیزانه و نفی کننده استکبار در طول زمان، سرنوشت حتمی بشر و سنتی تاریخی است که همواره وجود داشته و همین نشان دهنده اصلی انسانی است که ریشه در اعماق فطرت انسان داشته و در شکل‌های گوناگون مقاومت و در همه ملت‌ها ظهور و بروز پیدا می‌کند. این اصل انسانی همان اصل قبح و زشتی و پلیدی ظلم است که استکبار یکی از اشکال آن است. همچنانکه مقابله با ظالم با همه روش‌ها و وسائل مشروع، برخاسته از اصل عزت و روشی منطقی و انسانی است که در ادیان آسمانی نیز  بر آن تأکید شده است.

‏از سوی، اگر استکبار ظلمی است که از سوی سرکش‌گری تمامیت‌خواه بر مسلمانی سلامت خواه روا داشته می‌شود، تسلیم شدن و کرنش در برابر اراده ظالمان و مستکبران و پذیرفتن قدرت سرکش‌شان، ستمی است که انسان در حق خودش روا داشته و با کرامت انسانی همخوانی ندارد.

در کشور یمن، با وجود ظلم افسار گسیخته و خیانت‌های عجیب حاکمان و دنباله‌روی آنها از حکومت‌های استعمارگر و بر خلاف منافع مردم و با وجود خمودی بیش از حد گروه‌های مختلف مردمی که زیر پای حاکمان لِه شدند و در شرایطی سخت و جانکاه، در چنین شرایطی، خیزشی نورانی و انقلابی در سال ۲۰۰۲ میلادی در منطقه «مران» از توابع استان «صعده» خیزشی نورانی و انقلابی آغاز شد و آنگاه بود که حرکت انصار الله بار دیگر زندگی را به یمن بازگرداند؛ حرکتی که در شهید سید حسین بدرالدین الحوثی آن را تأسیس و در ابتدا رهبری کرد و پس او برادرش سید عبدالملک بدرالدین الحوثی جانشین او شد.

 طرح و حرکت قرآنی شهید سید حسین بدرالدین از هیچ پشتوانه مالی خارجی برخوردار نبود و هیچ کمک مالی از سوی سرمایه‌داران را نیز نپذیرفت، بلکه صرفا از مشارکت‌های مردمی ناچیز استفاده کرده و به رغم کم بودن پشتوانه‌های مادی، ایمان قوی و عزم استوارشان به آنها این امکان را داد که با حاکمان بیدادگر و دزدان گردنه وارد درگیری شود.

 در هفدهم ژانویه سال ۲۰۰۲ میلادی اتفاقی بزرگ در تاریخ امت اسلامی اتفاق افتاد و چرخشی سیاسی بزرگ صورت گرفت و این اتفاق زمانی افتاد که سید حسین از طرحش پرده برداری کرد و بر سر آمریکا و اسرائیل و حاکمان ظالم فریاد کشید و اینگونه از آغازی صبحی نو خبر داد. این اتفاق در دوران حکومت علی عبدالله صالح اتفاق افتاد و وی در آن زمان برای مقابله با این خیزش بسیج کرد و با پشتیبانی و امکانات عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج در طول سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ شش بار علیه فرزندان کشورش اعلام جنگ کرد. در این مرحله از این جنگ‌های شش گانه بود که رهبر الهام بخش انصار شهید سید حسین بدرالدین الحوثی رضوان الله علیه به شهادت رسید.

جنبش انصار الله از ابتدا تهدید بزرگی برای مصالح نیروهای استعماگر در یمن و منطقه و بلکه همه جهان به شمار آمد و موجب ترس و وحشت خائنان و مصلحت‌اندیشانی شد که با وجود انصار الله مصالحشان به خطر افتاده بود. ما با نگاهی تحلیلی و موشکافانه می‌توانیم این پیروزی بزرگ را بررسی کرده و در قالب عناوین ذیل آن را تحلیل کنیم:  

۱. رهبری حکیمانه و مورد پذیرش مردم

زندگی علمی و جهادی سید حسین الحوثی خیلی زود در کنار پدرش سید بدرالدین الحوثی آغاز شد و آن هنگامی بود که وی در صدد مبارزه با هجوم فرهنگی وهابیت از سوی دولت‌های خلیجی و غربی برآمد. هدف این هجوم فرهنگی نیز از بین بردن هویت یمنی و فرهنگ اصیل اسلامی مردم یمن بود. سید حسین در این مسیر از هیچ کوششی که در خور عالمان و مبلغان آرمان‌گرا در چنین رویارویی‌هایی است، فروگذار نکرد.

وی به وسیله کلاس‌های درسی که برای جوانان برگزار می‌کرد، با مهارتی که به واسطه ارتباط با جامعه و مجموعه امت اسلامی پیدا کرده بود و نقشی که در تأسیس «حزب الحق» در دوران نوجوانی به دست آورده بود، توانست شخصیتی متین و  تأثیرگذار و دارای صفات منحصر به فرد برای خودش بسازد و به همین دلیل، این مسئولیت بر دوش او قرار گرفت که از مردمی گرفتار در تاریکی‌های غرب‌زدگی و منجلاب ارزش‌زدایی‌ها دستگیری  و آنها را هدایت کرده و از این منجلاب بیرون کشد. با این هدف سید حسین موفق شد برخی مسلمانان پاک نهاد یمن و عشایری که به صورت پراکنده در استان یمن حضور داشتند را گرد هم آورده و با اندیشه‌های نورانی و شخصیت قرآنی‌اش بگونه‌ای پرتو افشانی کند که شعاع آن سراسر یمن را فراگرفته و بر انبوهی از مردم تأثیر گذارد. مردم یمن هم که در طول تاریخ با شجاعت و عزت در برابر خواری و ذلت ایستاده بودند، هنگامی که با نوری از انوار پیامبر خدا (ص) رو به رو شدند، با آن همراه شده و از آن بهره بردند.

سید حسین با دروسی که ضبط شده و با نوار کاست توزیع می‌شد، حرکت قرآنی‌اش را پایه‌گذاری کرد و آشنایی‌اش با مشکلاتی که دست به گریبان جامعه اسلامی است و روشن‌گری درباره راه برون رفت از این مشکلات، مورد اعتماد مسلمانان میهن‌اش قرار گرفت، رهبری‌اش پذیرفته شد. در نهایت نیز اخلاص سید حسین ارمغان شهادت را برای وی در پی داشت و به دست مزدوران غربی به شهادت رسید. با این حال دیری نپایید که مزدوران غرب خودشان را در برابر رهبری جدید یافتند که پرچم بر دوش کشیده و با شهادت مسیر را ادامه می‌دهد. او سید عبدالملک الحوثی بود که زمام امور را به دست گرفت و با رهبری او مردم یمن انقلابی پیروزمندانه را در برابر دشمنان عربی و غربی خود رقم زده و همچنان مسیر مبارزه را با عزت و صلابت ادامه می‌دهند.

۲.  اصول و مبانی استوار و تغییر ناپذیر

این نهضت و خیزش، مبانی و اصولی دارد که مسیرش را روشن و سیاست‌هایش را جهت‌دهی می‌کند. اصول و مبانی این جامعه مبارز به این شرح است:

رهبری و روش فرماندهی و هدایت: این اصل مبتنی بر این است که خدا  راه و روش و رهبری را برای انسان پایه‌گذاری کرده است، چرا که خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِیَحۡکُمَ بَیۡنَ ٱلنَّاسِ».[۱] سید حسین بدرالدین در ذیل این می‌گوید: آیا این خدا نیست که راه و روش و رهبری را مشخص کرده است. در نگاه وی رهبری و راه و روش آن وابسته به ذوق شخصی افراد و ساختار نوین نبوده و به همین دلیل می‌گوید: خدا روش را مشخص کرده و هموست که رهبری را تعیین کرده تا بر اساس آن روش، راهبری و هدایت کند و بر همه نیز واجب است که بر اساس آن راه و روش حرکت کرده و از رهبری نیز متابعت کنند.[۲]

بنا بر این، سید حسین در این اصل میان دو چیز تفاوت می‌گذارد:

اول: به دست آوردن شایستگی نزد خدا بر اساس سنن الهی

دوم: تلاش برای به دست آوردن و پر کردن جایگاهی سیاسی

وی معتقد است که رهبری و روش الهی وابسته به نکته اول است؛ نه نکته دوم که اساس ساختارهای جدید و نظریه‌های سیاسی شایع را می‌سازد.

رهبری به معنایی که گذشت، از مهمترین عناصر هدایت امت در نگاه انصارالله است.  سید حسین بدرالدین در برخی از سخنان تفسیریش می‌گوید: آیه «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماۖ» نشان می‌دهد که رهبری از مهمترین عناصر خیزش امت است و وقتی که رهبری وجود نداشته باشد، امت آواره شده و به سوی نابودی پیش می‌رود.[۳]

روش را هم خدایی که همه امور بندگان را تدبیر می‌کند، مشخص کرده و همانگونه که گفته شد، سید حسین نگاهی به واقعیت خارجی و نگاهی به قرآن  دارد و با توجه به این اصل در صدد اصلاح وضعیت فرهنگی موجود برآمده است. از این رو، وی اساس مشکلاتی که امروزه دست به گریبان زندگی است را مشکل فرهنگی دانسته و معتقد است که فرهنگ نادرست وضعیت کنونی را ایجاد کرده است. سید حسین شبهه برخی که دین را اساس مشکلات می‌داند، پاسخ داده و می‌گوید که اساس مشکلات دین نیست، بلکه اساس مشکلات دوری از دین و گردن نهادن به فرهنگ‌های بیگانه‌ای است که انسان‌ را مسخ می‌کند.[۴]

۲.۱ جایگاه قرآن و سنت

«المسیرة القرآنیة» یا راه قرآن، عنوانی است که حرکت انصارالله با آن شناخته شده و نشانگر این است که حضرت زید بن علی همراه قرآن و در مسیر قرآن بوده است، چرا که سید حسین بدرالدین در بهره‌گیری از قرآن و خیزش انقلابی‌اش از حضرت زید بن علی الگو گرفته است.

 انصارالله بر این باورند که قرآن کتاب برای زندگی است که در همه زمینه‌های برای امت مسلمان روشنگری کرده[۵] و راهکار عملی ارائه می‌کند[۶]. فراتر از این، قرآن تنها منبع یکتاست و سید حسین در اینباره می‌گوید: اگر انسان‌ها به وسیله قرآن هدایت نشوند، هیچ چیز دیگری وجود ندارد که موجب هدایت آنها شود[۷] و ما باید روش برداشت از قرآن را مشخص کنیم تا دیگران از آن به عنوان وسیله‌ای برای گمراهی استفاده نکنند[۸]. با همین نکته، می‌توان نگاه نافذ و بصیرت سید را فهمید.

تأکید بر جنبه اجتماعی قرآن و هشدار از تعامل فردی با قرآن[۹] را نیز می‌توان اضافه کرد، چرا که قرآن، کتابی است امت ساز و اساس خیزش و تعالی امت را فراهم می‌کند. سید حسین نیز راه‌های گوناگونی برای بهره‌گیری از قرآن ارائه کرده است[۱۰]. وی معتقد است که عرضه سنت‌هایی که برای ما نقل شده بر قرآن ضرورت دارد و اگر چه حدیث صحیح السند باشد، معیار و محور قرآن است.[۱۱] اما پیروی از سیره رسول خدا (ص) در چگونگی امت‌سازی ضرورت دارد، همانگونه که امام علی (ع) تجسم یافته دین بوده و نمونه‌ای برای حاکم مسلمان هستند.[۱۲] همچنین سید حسین بر نقش اساس اهل بیت در کنار قرآن تأکید می‌کند.[۱۳]

 ۲.۲ نگاهی جهانی و فراگیر به راه قرآن

 سید حسین در دروس قرآنی‌اش توجه زیادی به آیاتی دارد که فراگیری قرآن را تبیین «وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ تِبۡیَٰنا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدی وَرَحۡمَة وَبُشۡرَیٰ لِلۡمُسۡلِمِینَ»[۱۴] و جهانی بودن دعوت را اعلام می‌کند: «وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ».[۱۵] وی می‌گوید: از اینجا می‌توانیم فراگیری قرآن را دریابیم که خدا می‌فرماید: «تِبۡیَٰنا لِّکُلِّ شَیۡءٖ» و  اینکه قرآن در هر زمینه‌ای تبیان است به این معنی نیست که همه تفاصیل و مسائل فیزیک و مهندسی را بیان می‌کند، بلکه قرآن جهت دهی کرده و با این  جهت دهی انسان را به این امور رهنمون می‌کند.[۱۶] همچنین سید بر این باور است که رسالت اسلام هیچ مرزی ندارد و همه جهان را شامل می‌شود، چرا که رسالتی جهانی است.

۲.۳ یاری مستضعفان و مبارزه با ظالمان و مستکبران

به عقیده انصارالله، از آنجایی که قرآن سرچشمه همه امور است، این اصل نیز از قرآن سرچشمه می‌گیرد و آثارش در مواضع انصارالله علی رغم تغییر شرایط، همواره آشکار شده است و تغییر شرایط می‌توان مصالح زودگذر را از اصول پذیرفته شده و اساسی بازشناخت. انصارالله در سخترین شرایط در کنار مقاومت فلسطین و مقاومت لبنان در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار ایستاده و سید حسین بر اهتمام به مسائل امت اسلامی تأکید داشت و تأسف می‌خورد که چرا سازمان آزادی بخش فلسطین در برابر دشمن صهیونیستی به پا نمی‌خیزد و دست به دامن آمریکا برای برقراری صلح و سازش شده است. وی می‌گوید: ای کاش که آنها نیز مانند حزب الله حرکت می‌کردد و اگر مانند حزب الله  در لبنان حرکت می‌کردند، می‌توانستند به آسایش و امنیت دست یابند.[۱۷] در جایی دیگر نیز می‌گوید: مسئله فلسطین فقط مربوط به فلسطینیان نیست، بلکه مسئله همه مسلمانان است.[۱۸]

 مواضع سید عبدالملک الحوثی در برابر استکبار نیز اصولی و قابل توجه است. وی می‌گوید: باید به شکل قاطع و مسلم بگویم که ما در این مسیر و راه قرآنی ایستاده‌ایم و همه کسانی که در یمن با ما همراه شده‌اند، آمادگی مشارکت حتی در زمینه مواجهه نظامی با دشمن صهیونیستی را دارند و برای هر رویارویی جدید برای حمایت از مردم فلسطین یا ایستادن در کنار مقاومت در لبنان و یاری حزب الله، مهیا هستند.[۱۹] این سخنان را سید عبدالملک در زمانی گفت که مردم یمن زیر فشار حملات استکبار جهانی رنج می‌بردند و این مردم رنجدیده با ایمان به این اصل، توانستند بگونه‌ای بی‌نظیر در مقابل دشمن سعودی‌آمریکایی بایستند و خسارت‌های زیادی به آنها وارد کنند.

۲.۴ حفظ هویت دینی

کسی که دروس و سخنان سید حسین بدرالدین را بخواند، می‌بیند که عنوان «حفظ هویت دینی» در سخنان او پربسامد است. وی می‌گوید: با نادیده گرفتن دارایی‌های خودمان بگونه‌ای شده‌ایم که به راحتی شعارهای ضد دین را پذیرفته، بلکه به هر میزان که از ارزش‌های دینی فاصله می‌گیریم، خودمان را امروزی‌تر و با فرهنگ‌تر می‌دانیم ... و اینگونه است که سکولارها در جامعه اسلامی به وجود می‌آیند».[۲۰] همچنین در برخی موارد به زبان عربی اشاره کرده و می‌گوید که این زبان بخشی از فرهنگ ماست و زبان به نوبه خود هویت ما را مشخص می‌کند. به همین دلیل حفظ و آموزش درست زبان عربی که یهودیان و غربی‌ها در صدد از به تباهی کشیدن معانی آن هستند، لازم است.[۲۱] همین حراست از زبان یکی از راه‌های مهم برای حفظ و حمایت از هویت دینی اصیل است.

۲.۵ اهتمام به مسئله وحدت اسلامی

سید حسین الحوثی مسئله وحدت اسلامی را عنوان کرده و روش قرآن برای یکپارچه شدن را بدون برگزاری همایش‎ و مانند آن، مطرح می‌کند. وی می‌گوید: «روش قرآن، روشی اجرایی است که می‌تواند سنی و شیعه را در کنار هم متحد کند».[۲۲] سپس نقاط مشترک در میان مسلمان را که می‌تواند دستمایه اتحاد شود، بر می‌شمارد. اما این روش قرآن که وی از آن نام می‌برد، چیست؟ این روش، اتحاد بر اساس معیار و میزان قرار دادن راهبری قرآن است.[۲۳] با تمسک به این اصل قرآنی می‌توان طرح‌های قدرت‌های سلطه‌گر برای از چند پاره کردن جوامع بر اساس مذاهب و طوائف را خنثی کرد و سید حسین از روزهای اول متوجه این  خطر بود و همین نشانه‌ای برای بصیرت مثال‌زدنی اوست.

۲.۶ محور مقاومت در منطقه

نباید از اصل همکاری میان مسلمانان  و نیروهای حق طلب برای مبارزه با نیروهای ظلم و طغیان غافل شد. همین نکته است که می‌توان با آن همکاری و همصدایی حرکت انصارالله با سایر نیروهای مقاومت ارزیابی کرد. این نیروهای مقاومت عبارتند از: جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه و احزاب و گروه‌هایی مانند حزب الله لبنان، گردان‌های مقاومت فلسطین و حشد شعبی در عراق. این اصل همکاری در بیانات سید عبدالملک نیز بروز داشته و پس از ترور و شهادت فرمانده بزرگ جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی و دیگر فرمانده مقاومت حاج ابو مهدی المهندس ظهور و بروز بیشتری پیدا کرده و با دعوت و تشویق مسلمانان برای وحدت در مسیر مبارزه با استکبار آمریکا و اسرائیل می‌گوید: محور مقاومت و آزادگان این امت، خط مقدم مبارزه با دشمن را تشکیل داده و این جریان است که امت اسلامی را در قلعه‌ای شکست ناپذیر محافظت می‌کند.

۲.۷ نقش بانوان در امت اسلام

سید حسین بدرالدین در طرح قرآنی‌اش بر نقش زنان با بهره‌گیری از قرآن تأکید کرده و با دقت بسیار زیاد به این موضوع پرداخته و دیدگاه مهمی درباره جایگاه و حرمت زن و نقش و مسئولیت مشترک زنان با مردان ابراز داشته است. او می‌گوید که مقصود اصلی زنان و مردان یکی است و این مقصود همان است که می‌فرماید: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی ٱلۡأَرۡضِ خَلِیفَةً».[۲۴]

۳. سیاست‌های کارآمد

این سیاست‌ها بر اساس مبانی و اصول پیش گفته تنظیم می‌شود و مهمترین آنها عبارتند از:

۳.۱ مصالح ملّی

اگر چه انصارالله در مواجهه با ظلم و استبداد حد و مرزی نمی‌شناسد ولی در عین حال، اولویت خود را مردم و جمهوری یمن قرار داده و تلاش می‌کند که مردم یمن جایگاه خودشان را در میان مردم دیگر کشورهای عربی و اسلامی بازیافته و به موقعیت تمدنی خودشان بازگردند. این سیاست که بر اساس اصول و مبانی گذشته قابل فهم است را می‌توان در بیانات سید حسین به شکل واضح دید و میزان اهتمام او به کشور یمن را به طور خاص دریافت. وی می‌گوید: بر همه هموطنان یمنی لازم است که برخیزند ... و خشمشان را از حضور آمریکایی‌ها در یمن اعلام کنند.[۲۵] چرا که حضور آمریکایی‌ها در یمن، عزت و اقتدار ملی را مخدوش می‌کند. از سوی دیگر، سید حسین به دنبال اقداماتی بود که اقتصاد یمن را از وابستگی اقتصادی که سایر انواع وابستگی را در پی دارد، مصون بدارد و در همین زمینه از بسیاری از درس‌هایش درباره اهمیت اقتصاد و کشاورزی سخن گفته است: «اقتصاد حتی در آنچه مربوط به دشمن خارجی است، نقش بزرگی دارد و دشمن خارجی همواره اوضاع داخلی را بررسی می‌کند ... و اولین ارزیابی دشمن از وضع داخلی همین مسئله است».[۲۶]

۳/۲ وحدت ملّی و مقابله با فتنه‌گری‌ها و جدایی‌طلبی‌ها

انصارالله نقش مهم در مقابله با طرح‌های تقسیم و تجزیه یمن از سال ۲۰۱۱ میلادی دارد. در همین زمینه وقتی عبد ربه منصور از تقسیم یمن به شش منطقه مجزا سخن گفت، انصار الله در مواضع متعددی با طرح او مخالفت کرد و آن را نپذیرفت، زیرا این طرح به سود دولت‌های متجاوزی بود که به دنبال نفت و غیره هستند و بر اساس آن، یمن میان فقرا و اغنیا تقسیم می‌شد. سید عبدالملک الحوثی در این باره می‌گوید: اگر کسانی که مسئولیت رسمی دارند با این مسئله برخورد نکنند، مردم یمن در کنار شرافتمندان و آزادگان منطقه «مأرب» خواهند ایستاد و اجازه نخواهند داد که جزئی از سرزمینشان تحت سیطره نیروهای خائن و مزدور قرار گیرد.[۲۷]

۳/۳ توجه و رسیدگی به فقرا و محرومان

فقر و حرمانی که مردم یمن از آن رنج می‌برند و سبب آن بی‌اعتنایی حاکمان مزدور است، اهتمام حرکت انصار الله را برانگیخته و با توجه به اصل یاری مستضعفان در همه زمینه‌ها، انصار الله تلاش کرده که با همیاری‌ها اجتماعی این موضوع را پیگیری کند. به همین منظور، از طریق ستاد زکات اقدام به جمع آوری کمک‌های مالی کرده و بر اساس ضوابط شرعی آنها را میان فقرا و مستحقان تقسیم می‌کند. همانگونه که نسبت به اوضاع معیشتی خانواده‌های شهدا نیز توجهی ویژه دارد.

۳.۴ پیگیری و اهتمام به مسائل جهان اسلام و عرب

مواجهه انصار الله با حکومت‌های عربی و اسلامی سه گونه است و نوع آن را مواضع این حکومت‌ها در مقابل نقشه‌های استکبار در منطقه و جهان مشخص می‌کند. اگر چنانچه حکومتی مانند جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه و جمهوری لبنان در مقابل استکبار ایستاده باشد، ادبیات و مواجهه انصار الله، همیاری و همکاری است. اما اگر حکومتی مانند عربستان سعودی و امارات در خدمت استکبار جهانی باشد، مواجهه و ادبیات انصارالله، گاهی همراه با پند و اندرز و گاهی با درشتی و خشونت است. همچنین ادبیات و مواجهه انصار الله با حکومت‌هایی که اظهار بی‌طرفی کرده و گمان می‌کنند خودشان  را در کناری قرار داده‌اند، نصیحت و تشویق برای حمایت از و ایستادن در کنار حق و عدالت است. همین مواضع و اهتمام و پیگیری انصار الله نسبت به مسائل جهان عرب و اسلام است.

۳.۵ توجه به مسائل شرعی و رعایت ارزش‌های انسانی

این توجه و اهتمام در مواضع رویارویی انصار الله با استکبار بروز پیدا کرده و نشان دهنده خاستگاه شرعی اقدامات آنهاست. همانگونه که این نکته را در چگونگی تعامل آنها با اسیرانی که در کوران جنگ‌های هر روزه با لجوج‌ترین دشمنان انسانیت، مشاهده می‌کنیم. سید عبدالملک درباره موضوع اسیران می‌گوید: در درجه اول، این مسئله‌ای انسانی است و ما خیلی تلاش می‌کردیم که آن را حلّ کرده و همه راه‌حل‌های موجود را مطرح کردیم ولی طرف مقابل دانما تلاش می‌کند از توافقات و مسائل مربوط به اسیران سوء استفاده کند.[۲۸]

۳.۶ سازش نکردن و مقابله با جریان‌های معارض با اسلام

انصار الله صحنه‌های قهرمانانه‌ای از مبارزه با جریان‌های تکفیری در یمن آفریده است. این جریان‌های تکفیری که از سوی دولت‌های خلیج حمایت می‌شوند، بیماری خطرناک و تهدیدی جدی به حساب آمده و مبارزه با آنها از  اولویات است. اینهمه در زمینه جریان‌های سلاح به دست تکفیری است و همانگونه که پیش از این به آن اشاره شد، جریان‌های فکری تفکیری مانند وهابیت نیز از از ابتدای دوره جوانی سید حسین مورد اهتمام وی بوده و با آنها مبارزه کرده است. همچنین اشاره شد که مبارزه با سکولارها نیز بخشی از فعالیت‌های وی بوده است.

۳.۷ مبارزه با فساد

همانگونه که «مهدی المشاط» از فرماندهان انصارالله اعلام کرده است، مبارزه با فساد موجود در نهادهای حکومتی و در ضمن چند مرحله آغاز شده و گام‌ها و روش‌های اجرایی برای اجرای این مبارزه مشکل شده است.[۲۹] این طرح بخشی از طرح کلان شهید الصماد بوده و سید عبدالملک نیز چندین بار از سیاست ضروری در مسیر مبارزه با فساد سخن گفته است.[۳۰]

۳.۸ اقتدار

انصارالله دستاوردهای زیادی در زمینه اقتدار نظامی، ساخت موشک‌های بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین به دست آورده است. در این میان، شهید صالح العماد نقش زیادی در پیشرفت سامانه موشک‌های بالستیک و غیره داشته و همچنین در بُعد رسانه‌ای، شبکه ماهواره‌ای المسیرة نمونه‌ای مثال‌زدنی برای کار رسانه‌ای ارزشی است. علاوه بر اینها حضور اقشار مختلف مردم  یمن در اجتماعات و تظاهرات‌ها علی‌رغم تهدیدات و تحریم‌های دشمن، مایه اعجاب ملت‌ها شده است. اینها فقط سه نمونه از اسباب اقتدار مجاهدان یمنی است.

والحمد لله ربِّ العالمین

ترجمه: محمدجواد حسین زاده