به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و دومین قسمت از فصل جدید از برنامهی تلویزیونی «مصیر» کاری از گروه اجتماعی شبکه چهار سیما با موضوع «اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید صدر» روی آنتن رفت.
مهمانان این قسمت از برنامه، دکتر محمدجواد توکلی، استاد اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و دکتر احسان خاندوزی، نماینده مجلس و عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) بودند.
دکتر خاندوزی در این برنامه تلویزیونی دربارهی آغاز و تاریخچه اقتصاد اسلامی گفت: بعد از پایان جنگ جهانی دوم که مناسبات نظم منطقه ای در خاورمیانه تغییر کرد و در پایان دههی ۱۹۴۰ و دههی ۱۹۵۰ میلادی نظام استعماری جای خود را به دورهی استقلال بسیاری از کشورها داد، جریانهای اسلامی در کشورهای مختلف که امکان ظهور نداشتند، بروز و ظهور جدی پیدا کردند. این جریانهای استقلال طلبانه و جغرافیای جدید همزمان بود با حملهی فکری و اندیشهای و تمدنی وسیعی که از سمت غرب به کشورهای آسیایی و مسلمان و آفریقا و آمریکای جنوبی وجود داشت.
وی ادامه داد: زمانه، زمانهی نبرد اردوگاه فکری، اقتصادی و سیاسی سرمایه داری در برابر اردوگاه فکری، اقتصادی و سیاسی کمونیسم بود و این گمانه را ایجاد کرده بود که کشورهای مسلمان حتی اگرمیخواهند روی پای خود بایستند، چارهای جز پیوستن به یکی از این دو اردوگاه فکری، اقتصادی ندارند در این هنگام متفکران مسلمان، آنانی که مسئولیت اجتماعی بیشتری احساسمیکردند، به ناچار تلاشهایی را شروع کردند. تلاشی که شهید سید محمدباقر صدر انجام دادند، در دل چنین بستر اجتماعی و تمدنی قابل فهم است و ایشان با نگارش کتاب اقتصادنا به موجی از حرکتهای فکری و اندیشهای را در حوزه اقتصاد اسلامی دامن زد. شهید صدر به عنوان کسی که مبدع و موسس جریان فکری اقتصاد اسلامی محسوبمیشد، توانست با انتشار این کتاب اولا سایر اندیشمندان حوزههای اسلامی را تشویق کند تا ورود پیدا کنند و دوما پاسخی برای افراد سایر جوامع که به دنبال نقش اسلام در هویت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود بودند، ارائه دهد.
دکتر توکلی درباره اثرهای مُدوّن در حوزه اقتصاد اسلامی اظهار داشت: اگر بخواهیم نگاه تاریخچهای به اقتصاد اسلامی داشته باشیم، قاعدتا ظهور اسلام منشا اقتصاد اسلامی است. اگر با این رویکرد نگاه کنیم سابقهی ۱۴۰۰ سالهای وجود دارد. برای مشخص کردن نقش شهید صدر که او را پدر اقتصاد اسلامیمیدانیم، باید یک رویکرد تاریخچهای داشته باشیم. اسلام اوایل قرن هفتم میلادی ظهور کرد. بعد از سال ۵۰۰ میلادی یک دورهای داریم شومپیتر از آن به عنوان دورهی شکاف اندیشهای یادمیکند که در قرون وسطی اندیشهای وجود نداشته است. بسیاری از متفکران مسلمانمیگویند که دورهی افول اندیشه غربیها بوده است و اندیشه یونانی افول کرده و بحث اندیشه اقتصاد اسلامی متولد شد.
وی افزود: ابن خلدون در کتاب العبر که مقدمه آن معروف است، بازشناسیمیکند که چرا تمدن اسلامی افول کرد و دلایل سقوط آندلس چی بود. ابن خلدون نظریهای دارد که یکی از محققان اقتصاد اسلامی از آن به عنوان مکانیسم ماشه یادمیکند. هنگامی که سیر تحول رامیبینیم به نظرمیرسد که ما تا سال ۱۵۰۰ میلادی یک نوع افول در ارائه اندیشه اسلامی و اقتصاد اسلامی با توجه به نیاز روز اتفاقمیافتد. در همین زمان رنسانس در حال وقوع است.
استاد اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ابراز داشت: سال ۱۷۷۶ به بعد مکتب کلاسیک و آدام اسمیت و سایر مکاتب اقتصادی پشت سر هم در حال تولد هستند و این تقابل فکری میان سرمایه داری و مارکسیسم وجود دارد. انقلاب صنعتی رخ میدهد، مشکلات مربوط به عدالت وجود دارد و ... اواسط قرن ۲۰ در عراق این تقابل اندیشهای بین سرمایه داری و سوسیالیسم وجود داشته است و تمایل جامعه عراق به سمت سوسیالیسم بوده است. شهید صدر در این زمان اندیشه اقتصاد اسلامی را به صورت سیستمی عرضهمیکند. شاید قبل از شهید صدر رگههای از اندیشه اقتصاد اسلامی را داشته باشیم. برای مثال در سال ۱۹۰۰ جریان علمای قاجار را داریم که در برابر استعمار انگلیسمیایستند مانند آقا نجفی و نامه علمای اصفهان که مصرف کالای خارجی را تحریممیکنند. از ۱۹۰۰ تا ۱۹۶۰ افولی اتفاق میافتد که دلایل سیاسی دارد. بعد از آن شهید صدر ظهور میکند که نگاه سیستمی دارد و این ویژگی متمایزکننده ایشان است.
دکتر توکلی خاطرنشان ساخت: مارک بلاگ اقتصاددان بزرگی است که کتابی دارد به عنوان اقتصاددانان بزرگ جهان و شرح حال و افکار بیش از ۲۰۰ نفر را نوشته است و شهید صدر تنها مسلمانی است که مارک بلاگ اسمش را به عنوان یک متفکر اقتصادی آورده است. ما متاسفانه نتوانستیم شهید صدر را به خوبی معرفی کنیم. ظهور ایشان یک نقطه عطف است.
دکتر خاندوزی نیز در این برنامه به ایراد سخن پرداخت و گفت: در حوزه اقتصاد اسلامی نیازمند دو دسته دستاورد بودیم تا بتوانیم بگوییم اقتصاد اسلامی دارای هویت مستقل است؛ دستاوردهای سلبی و نقدی و دستاوردهای ایجابی و تولیدی. شهید صدر هم صاحب ذهن نقاد در همه حوزهها بودند و در آنها چیره دست بودند و هم صاحب ذهن خلاق و مولد بودند و مبدع حرفهای نو و تلفیقهای سازنده بودند. ثمرهی این نقادی و خلاقیت در اقتصادنا اینطور خود را نشان داد که نقدی جدی و اساسی و عالمانه به مکاتب اقتصادی است. از اصول مارکسیسم شروعمیکنند و به نظام اقتصادی مارکسیسممیرسند و بعد اقتصاد لیبرالیستی به همین شکل و در پایان کتاب هم حرفهای ایجابی دربارهی مذهب اقتصاد اسلام را بیان کردند.
در ادامه دکتر توکلی دربارهی کتاب اقتصادنا یادآور شد: شهید سید محمدباقر صدر مطرحمیکنند که اقتصاد اسلامی اصالتا یک مکتب اقتصادی است و میگویند مکتب اقتصادی اسلام آن راه و روشی است که اسلام می خواهد در زندگی اقتصادی بر اساس عدالت سامان دهد. ایشانمیگویند محور مدیریت اقتصاد جامعه باید عدالت باشد. اگر میخواهید در آیات و روایات به دنبال قانون عرضه و تقاضا بگردید، این رسالت قرآن و روایات نیست و مذهب اقتصادی وقتی در جامعه اجرا شد، فضا برای تولید علم اقتصاد اسلامی فراهممیشود. ایشان اصول اقتصاد اسلامی را در سه محور مالکیت مزدوج، آزادی در کادر محدود و عدالت اجتماعی بیانمیکنند.
دکتر خاندوزی در خصوص گامهای تحقق اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید سید محمدباقر صدر به ارائه توضیح پرداخت و اظهار داشت: هنگامی از کلیدواژهی اقتصاد اسلامی صحبت میکنیم، منظورمان مکتب اقتصاد اسلامی است و این مکتب رامیخواهیم تا حیات واقعی انسان امروز را براساس آموزههای اسلامی تنظیم کنیم. تفاوت مکتب و علم اقتصاد اسلامی در این است که شهید صدر رسالت تفسیر حیات اقتصادی را وظیفهی علم اقتصادمیداند و تنظیم حیات اقتصادی را وظیفهی مکتب اقتصادی. شهید صدر شش مرحله برای عملیات کشف مکتبمیشمارند. ابتدا از مرحله طرح سوال مکتبی شروعمیشود که اساسا ما در مکتب اقتصادی اسلام به چه پرسشهایی باید پاسخ دهیم تا تنظیم حیات اقتصادی و رفع مشکلات جامعه اتفاق بیفتد. در مرحله دوم احکام اجتهادی اقتصادی مرتبط را گردآوری کنیم. مرحله سوم گزینش احکام دارای صبغه مکتبی است که از نوآوریهای ایشان است و بحث منطقه الفراغ در اینجا مطرحمیشود. مرحله چهارم هماهنگ کردن مجموعهی احکام با هم دیگر است. ایشان در ابتدای کتابمیگویند برخی از احکامی که در این کتاب نوشته ام با نظر شخصی من مغایر است ولیمیخواستم یک نظام سازی هماهنگ انجام دهم. مرحله پنجم استنباط گزاره اصلی و زیربنایی انجاممیشود. آخرین مرحله انتخاب کارآمدترین نظام اقتصادی است.
دکتر توکلی ابراز داشت: شهید سید محمدباقر صدر یک مبنا دارند و گامهایی برای اجرای اقتصاد اسلامی مطرحمیکنند. نکته مهم اینجاست که ایشانمیگویند اقتصاد اسلامی، جزئی از یک کل است. توسعه از نظر ایشان فقط اقتصادی نیست و باید در کنار توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم باشد. وقتی بانک اسلامیمیخواهیم در جامعه داشته باشیم باید نظام بیمه، مالیات و فرهنگ جامعه هم اسلامی باشد. با این تفسیر به نظر من شهید صدر به سراغ گامهای ساختاری و نظام سازیمیرود. شهید صدر در این نظام سازی بین دو قاعده گذاری تفکیک قائلمیشوند.
دکتر احسان خاندوزی در خصوص بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا گفت: گمان میکنم تهمت ناروایی است اگر ما نظام بانکداری حال حاضر را منسوب به شهید صدر بدانیم. وجه ممیز شهید صدر نگاه نظام وارهی ایشان است. ایشان یک پدیده را به صورت سیستمی تحلیلمیکنند و به تمام ابعاد و اجزا آن اهمیتمیدهند. ما در نظام بانکدار خودمان اینطور عمل نکرده ایم. ما در بانکداری و در سایر اجزا مثل مالیات و بودجه و... صراحتا میگویم حاصل هیچ نگاه نظام وارهای نسبت به اقتصاد اسلامی و اقتصاد نیست. اینطور نیست که ما یک رویکرد اقتصاد اسلامی را انتخاب کرده باشیم و بر اساس آن نظامات بانکی و مالیاتی و... را تنظیم کنیم. وقتی حاکمیت به دست حاکمیت اسلامی و شیعی است بهترین فرصت است که ما رفت و برگشت بین حوزه اندیشه و عمل و سیاست گذاری را برقرار کنیم. متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.
وی ابراز داشت: شهید صدر در دو سطح وارد حوزه بانکداری اسلامی شدند. در یک سطح ایشان در خصوص پیراستن نظام بانکداری متعارف جهان از مسئله ربا صحبتمیکنند و در سطح دیگری به سمت ایجاد نظام بانکداری در جامعه اسلامیمیروند که این بحث ناتمام اندیشه شهید صدر است. یک درسی که باید از ایشان بگیریم هویت مند کردن سیاستهای ماست. در جمهوری اسلامی ما ارتباط سیاست گذاری با پایههای نظری و فقهی مشخص نیست.
دکتر محمدجواد توکلی دربارهی تفاوت بین نظام بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربای امروز بیان کرد: شهید صدرمیگویند ما دو نوع بانک میتوانیم داشته باشیم. یک بانکی در جامعهای که سایر شئون اقتصادی آن غیر اسلامی است و یک بانکی در جامعهای که سایر شئون اقتصادی آن هم اسلامی است. آنچه عمدتا شهید صدر مطرح کرده اند بانکی در جامعهای است که شئون اسلامی در آن اجرا نشده است. اگر بگوییم ما از ایده شهید صدر اقتباس کرده ایم در واقع ایدهای است که در خصوص جامعه اسلامی نبوده است. البته همان هم اجرا نشده است. ایشان میگویند باید توازن برقرار باشد و شکاف طبقاتی از بین برود. ما شهید صدر را نشناخته ایم و نخواندهایم و از ایدههای او استفاده نکردهایم.