به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه ، انتشار آمارهای جدید نشان میدهد که در طی ۵ سال گذشته تعداد موالید کشور از یکمیلیون و ۵۷۰ هزار به یکمیلیون و ۱۹۶ هزار تولد کاهش پیداکرده است.
در این میان هر مادر ایرانی بهطور متوسط طی دوره باروری خود ۱.۷ فرزند زنده به دنیا میآورد که این آمار در دنیا بیش از ۲.۵ فرزند است و علاوه بر این در بسیاری از کشورها بستههای تشویقی مناسبی نیز در نظر گرفتهشده است که مؤثر هم بوده است.
در همین زمینه گفتگویی با دکتر زهره کاظمی کارشناس مسائل خانواده انجام دادیم که در ادامه میآید.
شاخص باروی از سال ۹۶ الی ۹۸ روند نزولی داشته است
اگر آمارها را مرور کنیم مرکز آمار ایران اعلام کرده است نرخ باروری به ۱.۸ رسیده است و شاخص باروی از سال ۹۶ الی ۹۸ روند نزولی داشته است که نشان میدهد هرسال میل و تمایل خانوادهها برای فرزند آوری کمتر میشود.
رشد موالید در سیستان و بلوچستان بالاتر از همه استانها است
جالب است که حداقل میزان باروری مربوط به استان گیلان ۱.۱ است و حداکثر میزان باروری متعلق به استان سیستان و بلوچستان با نرخ ۳.۴ درصد است و البته این آمار در استان تهران ۱.۳ فرزند است
عوامل کاهش فرزند آوری در کشور
در خصوص فرزند آوری عواملی وجود دارد که در این زمینه اثرگذار هستند یکی از مسائلی که وجود دارد بحث کاهش میزان ازدواج است باوجود سیاستگذاریهای مانند ازدواجهای دانشجویی ما شاهد کاهش میزان ازدواج هستیم که روی موالید هم اثر مستقیمی را میگذارد.
مسئلهای دیگری که وجود دارد مشکل تأمین معیشت است که شاید مهمترین عامل کاهش فرزند آوری در کشور است بهطوریکه در خصوص گرایش خانوادهها به تکفرزند آوری موضوع اقتصاد حرف اول را در کاهش موالید میزند.
ترس از فرزند آوری به معنای ترس معیشت، تأمین امکانات و اقلام موردنیاز فرزند است، ترسی که در والدین جوان پیشآمده موجب شده به سمت کاهش موالید سوق پیدا کنند.
در این میان قوای مجریه و مقننه مشکلات اقتصادی خانوادهها را حل نمیکنند بهعنوانمثال مبلغ یارانه افراد از سال ۸۹ تاکنون ثابت مانده است درحالیکه ارزش ۴۵ هزار تومان در طی ۱۰ سال بهشدت پایین آمده است اما ازنظر مسئولان گویا هیچ گرانی در این سالها رخ نداده است.
بههرحال موضوعات اقتصادی در بحث فرزند آوری آثار خودش را میگذارد و درواقع زمانی که والدین نسبت به درآمد اقتصادی خود اطمینان نداشته باشند کمتر رغبت میکنند که فرزندی را به دنیا بیاورند.
شهرنشینی و کاهش فرزند آوری در جامعه
عامل دیگر رشد شهرنشینی و تأثیر آن در کاهش موالید است بههرحال جامعه ما در طول ۴۰ سال گذشته به سمت جامعه شهری پیش رفته و در جوامع شهری کم شدن تعداد موالید و کنترل فرزند آوری نسبت به جوامع سنتی بیشتر است.
در جوامع روستایی چون امکانات زیرساختهای لازم برای پرورش کودک به توسعهیافتگی شهرها نیست نگرانی کمتری هم در خصوص پرورش فرزند به چشم میخورد و درنتیجه موالید در روستاها بالاتر است.
در روستا اگر یک کودک کلاس زبان هم نرود عادی است و اگر کلاس کنکور هم نرود مشکلی ایجاد نمیشود اما اگر همان کودک به شهر مهاجرت کند، میبینند که باید اوقات فراغتش باید پر شود و به همین علت در شهرها میزان فرزند آوری از روستاها کمتر است.
نبود مشوقهای مادامالعمر ترغیبکنندهای فرزند آوری
علت دیگر نبود مشوقهای مادامالعمر ترغیبکنندهای فرزند آوری است در کشور است این در حالی است که در کشورهای پیشرفته برای تشویق خانوادهها با فرزند آوری مشوقهای مادامالعمری در نظر گرفته است که میتوان از تجربیات آنها بهره بگیریم.
بهعنوانمثال در کشور بلژیک به تعداد هر فرزند بخشی از والدین بخشوده میشود و اگر خانوادهای ۴ فرزند داشته باشد خانواده از کل مالیات معاف میشوند.
در کشور ما اگر بهجای مشوقهای موقت مانند وام ازدواج مشوقهای مادامالعمر مانند پرداخت مالیات، پرداخت حق بیمه و.. داده شود، قطعاً جواب بهتری میتوانیم بگیریم.
از سوی دیگر حق اولادی که برای کارمندان و کارگران در نظر گرفته میشود بسیار اندک است که درواقع هیچ تأثیری در فرزند آوری ندارد حال اینکه در کشورهای توسعهیافته واقعاً حمایتهای جدی در این زمینه وجود دارد.
در کشور تمرکز به شعار و کار تبلیغاتی است
رشد جمعیت با شعار، سریال سازی و کار فرهنگی اتفاق نمیافتد هرچند که کار فرهنگی تصویر مثبتی را در جامعه ایجاد میکند اما باید معیشت هم تأمین شود.
در برخی از کشورهای توسعهیافته علاوه بر معافیتهای مالیاتی حق بیمه فرزندان نیز توسط دولت پرداخت میشود و علاوه بر این اگر والدین دچار بیکاری شوند به تعداد فرزندان حقوق ماهیانه دریافت میکنند.
علاوه بر این بیش از ۵۵ درصد کشورهای جهان سیاستهای خاص فرزند آوری رادارند که باید در کشور ما نیز عملیاتی شود.
در زمان کنونی و در این ایام کرونا بسیاری از کارگران فصلی بیکار شدهاند که باید از این عزیزان حمایتهای کافی صورت بگیرد حتی بسیاری از اینها بیمه هم نیستند و حتی در این صورت بیمه بودن نیز مبلغ ناچیزی به آنها پرداخت میشود که کفاف زندگیشان را نمیدهد.
رشد فرهنگ فردگرایی و کاهش فرزند آوری
در قرن بیست و یکم با رشد فرهنگ فردگرایی مواجه هستیم که در مناطق مرفه نشین پایتخت نیز دیده میشود.
درواقع در این فرهنگ تمایلات و خواستههای خود فرد اولویت پیدا میکند که فرد منافع خودش اولویت دارد و از سوی دیگر برخی از زوجهای جوان قبل از ازدواج و یا بعد از ازدواج بچهدار نشوند که ناشی از همان فردگرایی است.
این فرهنگ غلط موجب شده است که این افراد فرزند را مانعی برای تکامل و رسیدن به ایدههای خودشان در زندگی بدانند.
این غلبه فرهنگی در طی ۴۰ سال رخداده است و اگر بخواهیم این کار را انجام بدهیم نیاز داریم که گرایش فرزند آوری را بیشتر کنیم و درواقع بازهای زمانی مدتدار را برای این کار مشخص کنیم.
قوانین مشکلساز تابعیت
یک سری از قوانین تابعیت نیز مشکلساز شده است بهطوریکه تابعیت از طریق خاک را نداریم و همچنان سیستم تابعیت از طریق خون است.
این در حالی است که در برخی از کشورها اگر در خاک آن کشور متولد شوید شهروند آن کشور محسوب میشوید درحالیکه در کشور ما تنها از طریق خون است البته درزمینهٔ اعطای تابعیت به فرزندان که مادر هستند نیز بهتازگی اجرایی شده است که خوب است.
تقویت زیرساختهای آموزشی و اقتصادی و شغلی برای رشد جمعیت
باید زیرساختهای فرزند آوری در جامعه شکلگرفته و تقویت شود که یکی از اصلیترین این موارد اشتغال است.
علاوه بر این حمایت از تشکیل خانواده و پشتیبانی از آن باید بهعنوان یک اصل در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران موردتوجه بیشتر قرار بگیرد.
در پایان باید بگویم که مراکز رصد سیاستهای کلی نظام باید تشکیل شود، چرا که صیانت از نهاد خانواده از اصول کلی است که رهبر انقلاب تأکید فراوانی روی آن دارند و به همین منظور باید مداوم اجرایی شدن آن رصد شود.