خبرگزاری حوزه، / «صبح عاشورا»به قلم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی که در صبح روز عاشورای ۱۴۲۸ هجری قمری، نوشته است، تقدیم می شود:
باسمه تعالی شانه
صبح عاشورا
السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین
صبح روز عاشورا، صبح روز رستاخیز عظیمی است که بشریت در هولناکترین مواقف و هراسانگیزترین ایستگاهها قرار گرفت و در برابر حوادثی واقع شد که فرشتگان آسمانی را هم به شگفتی انداخت.
صبحی است سخت رهیب؛ مخاطراتی که در پی دارد و امتحاناتی که برای انسان پس از آن پیش میآید، چنان شکننده است که شکستناپذیری در برابر شداید آن، جلوه امر محال و غیر ممکن را دارد؛ اگر آن سختیها بر آسمانها و زمین و کوهها فرود میآمد، تحمّل آن را نداشتند و اگر توان همه افراد بشر را یک نفر داشته باشد باز هم توان غلبه بر شداید و مصائب این روز از صاحب آن، عجیب و حیرتانگیز است.
استقبال از این روز، تنها در تاریخ انسانیّت، از یک نفر صادر شده است و نه پیش از او سابقه داشته و نه بعد از آن اتفاق میافتد؛ یک نفر که از نظر ظاهری یک تن بود، امّا از نظر معنا و بصیرت در معنویت و شخصیت یک عالم و عالمها و بیش از آسمانها و زمین و بهشت و آنچه در آنهاست بود، و همان مثال حقیقی و اکمل «الصوره الإنسانیه هی أکبر حجج الله علی خلقه وهی الکتاب الذی کتبه بیده وهی الهیکل الذی بناه بحکمته …» بود، بزرگ مردی که در این روز و در این میدانِ پر از آنچه در نظر همه وحشتناک و هولانگیز و غیر قابل تحمّل است، ایستاد.
آن کس که اصالت و شرف انسان، اوج عظمت خود و ارزش انسان را در تمام عوالم خلقت به همه مخلوقات و ممکنات نشان داد و آیاتی مثل «لَقَد خَلَقنَا الإنسان فی أحسن تَقویم» و «فَتَبارَکَ اللهُ أحسن الخَالقین» و «إنّی أعلمُ مَا لا تَعلَمُون» را تفسیر نمود، حسین است؛ حسین انسانیت، حسین ملائکه، حسین انبیا، حسین ابراهیم و موسی و مسیح، حسین محمد و علی و فاطمه، حسین حسن، حسین اسلام، حسین قرآن، حسین صبر و استقامت، حسین حق و عدالت، و بالاخره حسین خدا.
صبح روز عاشوراست؛ صبحی که آبستن مصایب جانکاهی است که حسین علیهالسلام و اهل بیت و اصحابش باید به استقبال آنها بروند و از دین و قرآن و شرف آل محمّد صلوات الله علیهم و شرف همه انسانهای شریف، دفاع نمایند و در این روز، یگانه راهی را که طیکردن آن برای نخبگان در طول قرنها میسّر نمیشود، با عزّت و سرافرازی طی نمایند.
صبح عاشوراست، انبوه لشکر ظلم و ضد انسانی، لشکری که برای انجام بزرگترین جنایات آماده شده بودند، گروه معدود و به ظاهر اندک و از نخبگان عالم وجود را محاصره کرده بودند.
حسین علیهالسلام و اصحابش با تصمیم قاطع و عزمی راسخ، به تمام دنیا و مردم آینده جهان و فرشتگان و همه، اعلام وجود مینمایند، و الله اکبر از آن عظمت ایمان و عظمت هدف و مقصد.
حسین علیهالسلام اگر چه وجودش مالامال از توجه خاص به خداوند متعال بود و اگر چه دلش در حدّ کمال، محکم و استوار بود و میدانست که در آن معرکه که دشمن همه شرارتها را مرتکب میشود، نه خودش و نه اصحابش شکست نمیخورند، و با روحیه و قوّت ایمان به خدا در خط خود و صراط مستقیم فداکاری در راه دین و استقبال از شهادت، دشمن را بیچاره مینمایند، با این همه، مرد موحّد و بنده خاص و خالص خدا همه چیز و همه نیروها را از او میداند و فقط او را حیّ و قیوم میشناسد، لذا با ابتهال تمام از خدا کمک میطلبد و اعلام وثوق و اعتماد به خدا مینماید، و چنان دعا و ابتهال میکند که زبان و بیان ما از تقریر این حال شور و شوق و توجه حسین و اصحابش به خدا عاجز است.
حسین علیه السلام در این روز آنچه را که به ظاهر برای انسان عزیز است و برای حفظ آنها همه دعا میکنند، در ورطه خطر قطعی میبیند. او دعا میکند، اما دعایش نجات ظاهری از این ورطه و امتحان بزرگ نیست؛ دعا نکرد که خدایا جوانانم، و برادرانم را از این قتل و شهادت و اهل بیت را از اسارت، نجات بده و آنها و اصحابم را باقی بدار، یا شیرخوارم را مورد ترحّم این اشرار قرار بده؛ نه! از این مقوله دعا نمیکرد و هیچیک از اصحاب و یاورانش هم از این گونه دعاها نمیکردند؛ آنها همه به شهادت میاندیشیدند؛ به این که انصار خدا و انصار رسول خدا و انصار حق میباشند خوشحال و مسرور بودند، و چیزی که در فکر آنها نمیآمد، نجات از مرگ بود، آنها همه مستغرق در بحار توجّه به خدا و نیل به فوز شهادت بودند، دعایشان این بود که در شهادت و دادن جان در راه خدا هر چه بیشتر و خالصانه و موفقتر عمل نمایند و فداکارتر باشند و در برابر ضربات تیرها و شمشیرها و نیزههای دشمن، شایقتر ایستادگی نمایند، کشتهشدن در راه خدا و شهادت، فوز عظیمی بود که بالمعاینه میدیدند و با اختیار و اشتیاق تمام به سوی آن میرفتند.
دعای حسین علیهالسلام در این موقع دعایی است که اوج پرواز روح آن حضرت را نشان میدهد، و ارتباط خاص و خالص او را با خدا بیان میکند. نکتههای بزرگی که در این دعا و در این موقعیت است، چه آموزنده و سازنده است؛ این بالاترین مقام ربط و قرب آنان به خدا است، انسانی که تمام وجودش معنای «إنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحیَایَ وَ مَمَاتی للهِ رَبِّ العَالمین» است، دعا این است: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کُرْبَهٍ وَ أَنْتَ رَجَائِی فِی کُلِّ شِدَّهٍ وَ أَنْتَ لِی فِی کُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَهٌ وَ عُدَّهٌ کَمْ مِنْ کَرْبٍ یَضْعُفُ عَنْهُ اَلْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِیهِ اَلْحِیلَهُ وَ یَخْذُلُ عَنْهُ اَلْقَرِیبُ وَ اَلْبَعِیدُ وَ یَشْمَتُ بِهِ اَلْعَدُوُّ وَ تَعْنِینِی فِیهِ اَلْأُمُورُ أَنْزَلْتُهُ بِکَ وَ شَکَوْتُهُ إِلَیْکَ رَاغِباً فِیهِ عَمَّنْ سِوَاکَ فَفَرَّجْتَهُ وَ کَشَفْتَهُ وَ کَفَیْتَنِیهِ فَأَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَهٍ وَ صَاحِبُ کُلِّ حَاجَهٍ وَ مُنْتَهَی کُلِّ رَغْبَهٍ»
در این دعا که جملههای توحیدی آن را بزرگان علما و اهل معرفت و ارتباط با حقایق عالی و معانی متعالی باید شرح بدهند، و برهان قدرت ایمان و وثوق و اعتماد و امید امام علیهالسلام به خداست به نکتههای بزرگی اشاره شده است.
اوّل: توحید در مقام وثوق و اعتماد و اتکا، امام علیهالسلام در اندوهها فقط خدا را پشتیبان و تکیهگاه خود میداند و به احدی و هیچکس غیر از خدا اعتماد و اتکا ندارد.
دوّم: توحید در مقام رجا و امید که در این مرتبه و مقام نیز در هر شدّت و سختی به او و حسن قضای او امیدوار است.
سوم: خدا را ستایش مینماید که در همه حالات و همه همّ و غمها هموم و غموم او را بر طرف ساخته و غصههایی را که دل را ضعیف مینماید و راه چاره در آنها بسته میشود و در آن دوست، شخص را وامیگذارد و دشمن، شماتت مینماید بر طرف فرموده است. در اینجا و در این موقف هولناک نیز از خدا میخواهد که به او توان حفظ آن موقف را عطا کند و او را در تحمل این همه مصیبتها و بلیّات یاری فرماید که تا پایان راه، همه این مدارج و معارج را خودش و اهل بیت و اصحابش با عزمی خللناپذیر طی نمایند، و مشتاقانه، یکایک گردنههای خوفناک این وادی را پشت سر گذارند و پیش بروند؛ و بروند و بروند، تا به جایی برسند که دیگر این عقلهای ما از درک اوج آن عاجز است و همه قلّههای عظمت را فتح نمایند. این دعا و این ابراز اعتماد و وثوق به بهترین وجهی مستجاب شد، و حسین به آنچه اراده کرده بود و میخواست، رسید؛ همه مقاصدش حاصل شد، و همه حوایج حقیقی و خواستههایش برآورده شد، همه یاران و اصحابش قلّههای بلند تقرب به خدا را فتح نمودند و برکات کار آنها تا روز قیامت، شکوفا و زنده و پایدار است و آیه شریفه «مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» در طول قرون و اعصار تا روز قیامت، تفسیر شد.
والسلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین و رحمه الله وبرکاته
صبح روز عاشورای ۱۴۲۸ هجری قمری، عرض و تقدیم شد
لطف الله صافی