یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ - ۰۲:۴۰
ناگفته های قائم‌مقام مدیر حوزه‌های علمیه از رفقای شهیدش

حوزه/ شهید پورحسینی جوانی خوش چهره بود که با یک ماشین زیبا همراه با شهید محمدی به مقابل مسجد آمده بود؛ زمانی که برای بار اول این شهید عزیز را با این تیپ و ماشین مشاهده کردم، فکر نمی‌کردم که ایشان بتواند با سختی‌های طلبگی کنار بیاید.

حجت الاسلام والمسلمین حمید ملکی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در همدان، با اشاره به خاطراتی از دوران دفاع مقدس و شهدای روحانی همدان، اظهار داشت: یکی از شهدای روحانی که باید او را جز نخبگان حوزه دانست، شهید جعفر منتقمی‌راد بود که در همان اوایل جنگ نیز از ناحیه گردن و پا به درجه جانبازی نائل آمد.

وی با بیان اینکه شهید منتقمی، علاقه خاصی به علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی داشت، خاطرنشان کرد: علاقه ایشان به آیت‌الله جوادی به حدی بود که در اواخر عمر خود در مدرسه ایشان مستقر شد تا از نزدیک با ایشان مرتبط باشد.

قائم مقام مدیر حوزه های علمیه به تشریح خاطره خود از این شهید روحانی پرداخت و گفت: بنده با شهید منتقمی هر روز صبح‌ حدفاصل خوابگاه تا رسیدن به کلاس درس را با دوچرخه طی می‌کردیم و در طول این مسیر با هم به گفت‌گو می‌پرداختیم و یا اگر خوابی شب گذشته دیده بودیم آن را برای یکدیگر تعریف می‌کردیم.

وی افزود: در یکی از روزهایی که به سمت مدرسه در حال حرکت بودیم، شهید منتقمی به خواب شب قبل خود اشاره کرد و گفت که قبل از نماز صبح در خواب علامه طباطبایی را دیدم که لب‌های مرا می‌بوسید، به نحوی که در خواب گرمای لب‌های ایشان را احساس ‌کردم.

حجت الاسلام والمسلمین ملکی با تاکید بر اینکه احساس گرمای لب‌های علامه طباطبایی، آن هم در خواب دارای معنی و مفهوم خاصی است، عنوان کرد: این اتفاق به این معنا است که حقایقی که علامه طباطبایی در سینه خود داشتند از طریق زبان به شهید منتقمی منتقل شده است.

وی در ادامه به نحوه شهادت این شهید والامقام اشاره کرد و گفت: شهید منتقمی در منطقه فاو و در وقت اذان صبح با اصابت توپ به سنگر به شهادت رسید و پیکر ایشان در اثر این ضربه متلاشی شده بود؛ اما نکته جالب در خصوص نحوه به شهادت رسیدن ایشان چسبیدن لب‌های این شهید به دیواره سنگر و سالم ماندن لب‌های شهید می‌باشد، موضوعی که خواب این شهید والامقام را به نحوی تعبیر کرد.

این روحانی رزمنده در ادامه به آشنایی خود با شهید پورحسینی اشاره کرد و گفت: زمانی که بنده در مسجد حضور داشتم، شهید علی محمدی، شهید مرتضی پورحسینی را که از نخبگان دبیرستان ابن سینا همدان بود پیش بنده آورد تا ایشان را با خود به حوزه ببرم.

وی با بیان اینکه شهید پورحسینی جوانی خوش چهره بود که با یک ماشین زیبا همراه با شهید محمدی به مقابل مسجد آمده بود؛ زمانی که برای بار اول این شهید عزیز را با این تیپ و ماشین مشاهده کردم، فکر نمی‌کردم که ایشان بتواند با سختی‌های طلبگی کنار بیاید.

بیشتر بخوانید:


طلبه شهیدی که برای خدمت به مردم، جبهه را بر پزشکی ترجیح داد

قائم مقام مدیر حوزه های علمیه در امور استان ها با اشاره به اشتیاق شهید پورحسینی برای ثبت نام و حضور در حوزه، خاطرنشان کرد: با وجود آنکه ما در پایه سوم در حال تحصیل بودیم و شهید پورحسینی در پایه اول، اما آنقدر ایشان با استعداد بود که در عرض یک سال خودش را از نظر تحصیلی به ما رساند.

وی با اشاره به حضور شهید پورحسینی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، عنوان کرد: پس از آنکه ایشان از انجام عملیات مطلع شدند، قرار شد تا به عنوان نیروی ذخیره در آن عملیات حضور داشته باشد.

حجت الاسلام والمسلمین ملکی با بیان اینکه شهید پورحسینی صبح روز اعزام، امتحان سیوطی داشت، گفت: ایشان شب قبل امتحان از بنده در خصوص شرکت یا عدم شرکت در امتحان سؤال کرد که بنده نظرم بر این بود که اول در امتحان حاضر شود و سپس به همدان برای اعزام به جبهه‌ها حرکت کند.

وی ادامه داد: صبح همان روز بعد از آنکه به حجره برگشتم دیدم شهید پورحسینی نامه‌ای برای بنده با این مضمون نوشته است که، «من ترسیدم حضور در این امتحان، مرا از امتحان اصلی و امتحان الهی باز دارد». او در ادامه نامه از من خواست تا اگر شهید شد برایشروضه حضرت علی اکبر(ع) بخوانم؛ شهید پورحسینی رفت و به شهادت رسید.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha