به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه»در یزد، سید فضل الله طباطبایی ندوشن(امید) ابیاتی را به امام رئوف تقدیم کرده است:
عمریست کبوتر حریمت هستم
بر پنجره ات دخیل سبزی بستم
تا در لحظات غربت، ای کوثر جود !
دست ملکوتی ات بگیرد دستم
■■■
(۲)
از عرش گلاب بر حریمت ریزد
جبریل (ع) بر آن پنجره دست آویزد
هر صبح ز ایوان نگاهت خورشید
با عطر گل محمّدی(ص) برخیزد
■■■
(۳)
از فتنه چه باک تا رضا (ع) را داریم
تا سبز ترین نخل دعا را داریم
از خنده ی صبح تا سرانجام غروب
خورشید امام آشنا را داریم
■■■
(۴)
تا وسعت سبز عشق، بوی حرمت
آید به مشام و لطف و فضل و کرمت
یاریگر من تا که دخیلی بندم
شاید دل من شود به رنگ علمت
■■■
(۵)
با شور و شعف، سوی رضا (ع) آمده ام
بیمارم و محتاج دوا آمده ام
هرچند غریبم و کویری ست دلم
بر خوان غریب الغرباء آمده ام
■■■
(۶)
مهمان توام غرق گناهم مولا (ع)
کشتی شکسته، بی پناهم مولا (ع)
در موسم قحطی عطوفت، به خدا
لب تشنه ی یک جرعه نگاهم، مولا (ع)
■■■
(۷)
خورشید، اگر روح سیادت دارد
دستان پر از کشف و کرامت دارد
بیش از همه ستارگان هر شب و روز
گرد حرمت، عرض ارادت دارد
■■■
(۸)
بارم شده است بار کج، ادرکنی !
خواهم فرج از امر فرج، ادرکنی !
تا باز به فطرت خودم برگردم
یا «حضرت ثامن الحجج(ع)»، ادرکنی !
انتهای پیام/
نظر شما