به گزارش خبرگزاری حوزه، فرارسیدن هفته کتاب و کتاب خوانی، نیکوترین فرصتی است تا به این مناسبت با نویسندگان و فعالان عرصه کتاب- این یار مهربان- گفتگویی داشته و به این واسطه با مهم ترین دغدغه های این عزیزان آشنا شویم و در عین حال برخی از بایسته های عرصه کتاب و کتاب خوانی را نیز مورد توجه و کنکاش قرار دهیم بلکه از این طریق بتوانیم راهکارهای پیشنهادی خوبی در راستای ترویج فرهنگ مطالعه در جامعه ارایه نماییم.
به همین منظور با فاطمه دولتی، بانوی نویسنده و رمان نویس و دانش آموخته جامعه الزهرا(س) که تاکنون کتاب هایی چون "شیر دارخوین"، "پهلونشین"، "من برمی گردم" و "شب چهلم" از وی منتشر شده، گپ و گفتی داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید؛
رهبر معظم انقلاب در یکی از بیانات خویش فرمودند مردم ما میل به کتاب خوانی ندارند و باید این میل و اشتیاق را در آن ها ایجاد کرد. راهکارهای پیشنهادی شما در این خصوص و برای تحقق این مهم چیست؟
در گام نخست آنچه به ذهن بنده می رسد این است که باید فرهنگ عمومی را به سمت مطالعه و تقویت این جریان اصلاح کنیم. البته به لطف الهی در سال های اخیر این مساله وضع بهتری پیدا کرده است.
به عنوان مثال ما تا چند سال پیش در تلویزیون کمتر می دیدیم که برنامه اختصاصی برای کتاب وجود داشته باشد، اما خوشبختانه اکنون چندین برنامه اختصاصی چه در رادیو و چه تلویزیون وجود دارد که در مسیر ترویج فرهنگ مطالعه بسیار هم امیدوارکننده و ارزشمند است.
از سویی اخیراً در فضای مجازی از جمله در صفحات اینستاگرامی می بینیم که به شکل آتش به اختیار و رویکرد جهادی، کتاب های خوب به مردم معرفی می شود.
در کنار این قبیل فعالیت ها، طرح وقف در گردش کتاب نیز تا حدودی باعث شده اقبال عمومی به مطالعه کتاب نسبت به گذشته افزایش پیدا کند که امیدواریم این روند مبارک همچنان تداوم داشته باشد.
همچنین علاوه بر مساله فرهنگ سازی باید زمینه ای فراهم کنیم که کتاب ها برای مخاطب عام به راحتی در دسترس باشد. امروزه مردم ما در این زندگی ماشینی و با توجه به گرفتاری های بیش از حد، چندان فرصت نمی کنند برای خرید کتاب از این سر شهر به آن سوی شهر بروند و یا مصافتی طولانی برای امانت گرفتن کتاب از کتابخانه بروند، از این رو باید طرح های جذاب و خلاقانه ای اجرا شود که کتاب به سهولت و البته ارزان به دست مردم و خانواده ها برسد.
در این راستا، اپلیکیشن های کتاب خوانی به خوبی توانسته کمک کند که مردم هر لحظه که اراده می کنند، کتاب موردنظر خود را در اختیار داشته باشند.
در هر صورت آنچه مهم است تقویت فرهنگ کتاب خوانی در جامعه است و این که علاوه بر کتاب های چاپی، کتاب های الکترونیکی نیز به راحتی در دسترس باشد و قیمت کتاب ها نیز با توجه به شرایط اقتصادی خانواده ها، مناسب و معقول و حتی الامکان ارزان باشد.
به نظر شما، راز اعجاز و گیرایی کتاب برای علاقه مندان به این یار مهربان چیست و چگونه می توان لذت مأنوس بودن با کتاب را به نسل جدیدی که بیش از حد گرفتار فضای مجازی شده، چشاند!؟
قبل از هر چیز باید بدانیم که کتاب کالای لوکس نیست که در اولین نگاه باعث جذب فرد شود، ضمن آن که مثل یک غذای خوش طعم و عطر هم نیست؛ از این رو کتاب باید در دست گرفته شده و خوانده شود تا بعد فرد وارد متن داستان و محتوای اثر شده و آن را درک کند و طعم کتاب را بچشد.
همان طور که پیشتر هم عرض کردم ما ناگزیر از نهادینه کردن فرهنگ مطالعه در جامعه هستیم. از سویی این که بگوییم نسل جدید گرفتار فضای مجازی است، این سوال پیش می آید که آیا نسل قبل تر گرفتار همین مساله نشده و آیا پدر و مادرها نیز دچار این بحث نیستند!؟
سوال بعدی این است که خود والدین به عنوان نسل قبل تر برای ترویج کتاب در نهاد خانواده چه کاری انجام داده اند؟
واقعیت این است که خیلی از پدر و مادرها در فضای مجازی گردش می کنند و حتی ساعت ها در اینستاگرام هستند و حال آن که وقتی فرزند نوجوان یا جوان آن ها گوشی به دست می گیرد، شاکی و معترض می شوند که نباید فرزند آن ها وقت خود را به بطالت بگذراند.
به نظر من، باید این تناقض ها را در درون خانواده حل کنیم چرا که این مساله چیزی نیست که به سیاست دولت ها برگردد، بلکه باید این فرهنگ ایجاد شود در بین پدر و مادر ها که مطالعه کتاب ارزشمند است و باعث می شود که فرد با مطالعه کتاب با تجربه ها و ارزش هایی روبرو شود که برای ادامه زندگی اش بسیار سودمند است.
از سویی باید به سمت تولید کتاب های خوب حرکت کنیم. ببینید ما دین و مذهب قوی و عالی داریم و از سویی فرهنگ و آداب و رسومی داریم که شاید در کمتر نقطه ای از این دنیا مثل آن پیدا شود و لذا برای این فرهنگ و به خصوص نحوه ارایه آن می بایست بستر و قالب خوبی انتخاب کنیم.
خیلی اوقات ما کتاب ها و فیلم های جذاب خارجی را که می بینیم شگفت زده می شویم، اما در انتها وقتی در محتوای آن ها دقت می کنیم، مشاهده می کنیم که از حیث محتوایی چیز خاصی ندارند بلکه ما بهتر از آن را داریم اما باید این محتوا را در ظرف مخصوص خود قرار دهیم تا برای مخاطب جذاب باشد.
غربی ها گوهر نداشته ی خود را در جام طلایی می گذارند و به مخاطب عرضه می کنند و جای بسی تأسف است که ما گوهر ارزشمندی که در اختیار داریم را در بشکه یا کیسه ی ساده و فاقد جذابیت قرار می دهیم و بعد انتظار داریم که برای مخاطب امروزی جذاب و گیرا هم باشد.
به شخصه معتقدم اگر کتابی که تولید می کنیم متناسب با زبان و دغدغه های نسل جدید باشد و در آن از شیوه ی هنرمندانه و بر اساس اصول و فنون لازم استفاده کنیم، نسل جوان و عامه مردم با آن ارتباط بسیار خوبی برقرار می کنند.
در رابطه با نسل جدید و به خصوص دانش آموزان نیز به نظر بنده، کتاب هایی که برای قشر نوجوان جذاب باشد و بتواند بنیان های تعلیم و تربیت و فکری آن ها را به درستی جهت دهی کند، کم است یا خوب معرفی نشده که نیاز است نهادهایی مثل آموزش و پرورش و دیگر ارگان ها و نهادهای آموزشی این ها را برای قشر جدید به درستی معرفی کنند.
رسانه های جمعی چرا همچون برخی مباحث روزمره اقتصادی و سیاسی به موضوع کتاب و کتاب خوانی آن چنان ورود پیدا نمی کنند. پیشنهاد شما به عنوان یک نویسنده برای رفع این نقیصه و ضعف چیست؟
من البته این طور فکر نمی کنم. به نظرم رسانه های جمعی در سال های اخیر به این مباحث وارد شده اند و باید گفت که در زمینه فرهنگی کارهای خوبی صورت می گیرد که امیدوارکننده است.
صحبت بنده بر سر این است که در زمینه کتاب خوانی و فرهنگ سازی، رسانه می تواند گره گشای بخشی از مشکل باشد اما در کنار رسانه باید کارهای فرهنگی قوی در نهاد خانواده، نظام آموزشی و غیره انجام شود تا به اهداف مدنظر دست یابیم.
مسابقات کتاب خوانی، کارهای خلاقانه، دورهمی ها و گعده های کتاب خوانی در رسانه های جمعی، نقد و بررسی کتاب ها به شکل جذاب، برگزاری نشست های صمیمانه با حضور نویسندگان، مترجمان و نیز صاحب نظران و کارشناسان، همچنین تهیه و پخش مستندهای جذاب از مراحل نگارش یک کتاب و ... می تواند راهکارهای خوبی باشد که در این خصوص رسانه های جمعی می توانند طلایه دار این قضیه باشند.
به نظر شما، دولت و نهادهای حاکمیتی چگونه می توانند به اصلاح گری فرهنگ عمومی بپردازند تا در نتیجه این مساله، کتاب از مهجوریت نسبی در بین مردم خارج شود؟
در جامعه ما نهادهای دولتی و حاکمیتی بسیاری وجود دارد که افراد مختلفی به عنوان کارمند یا کارگر یا همکار در قالب های گوناگون در آن ها به فعالیت می پردازند یا به نوعی با آن ها سر و کار دارند، ضمن آن که در مناسبت های مختلف ملی و مذهبی و آیینی می توان برای این طیف گسترده برنامه ها و طرح هایی در زمینه ترویج فرهنگ کتاب خوانی به اجرا گذاشت.
به عنوان مثال وقتی نهاد حکومتی و دولتی می خواهد هدیه ای به افراد دهد، عمدتاً به شکل کارت هدیه یا بسته های ارزاق و یا بن های خرید است و حال آن که چه خوب است که در کنار این هدایا، کتاب و مجله نیز قرار گیرد یا این که بسته های کتاب ویژه کارمندان و کارگران و خانواده های آن ها تهیه شده و در اختیارشان قرار گیرد.
بی شک اگر این کارها صورت گیرد، آمار فروش کتاب نیز رشد قابل توجهی می کند و صنعت نشر به این وسیله، جان تازه ای می گیرد.
از سویی سؤال بنده این است که چرا ما نباید در هر اداره و نهاد حکومتی یا دولتی، نشریه خواندنی و جذابی داشته باشیم که در این ها خوراک فرهنگی عرضه شود یا دست کم نشریات الکترونیکی باشد که هزینه چندانی هم در برندارد اما اثرگذار خواهد بود.
والدین چگونه می توانند فرزندان خود را نه صرفاً به شکل مقطعی بلکه به عنوان یک جریان مستمر، شیفته کتاب و کتاب خوانی کنند؟
این ضرب المثل معروف را بارها شنیده ایم که "رطب خورده، منع رطب چون کند؟ "
وقتی ما خودمان از کتاب دور هستیم و بیشتر در فضای مجازی می چرخیم و دغدغه هایی داریم که شاید کتاب و کتاب خوانی جزو اولویت های دهم تا پانزدهم زندگی ما هم نباشد، طبعاً نمی توانیم انتظار داشته باشیم که فرزند ما شیفته کتاب باشد.
بنابر این باید قبل از هر چیز از خودمان شروع کنیم، کتاب خوب بخریم و بخوانیم و برای بچه ها کتاب خوب تهیه کنیم و از آن ها نظرشان را بپرسیم که مثلاً کتابی که خواندی چگونه بود.
اگر این رویه را دنبال کنیم به مرور زمان، فرزندان ما تشویق به کتاب خواندن می شوند و در طول زندگی شان نیز کتاب و کتاب خوانی جایگاه مناسبی پیدا می کند.
گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی