خبرگزاری حوزه | در غروب روز جمعه 99/9/7 خبر دردناک دیگری باعث تاثر خاطر همه فرزندان ایران شد.
یکی دیگر از دانشمندان این کشور ترور شد.
خبری که در ابتدا بهت و حیرت همگان را برانگیخت تروری در مرکز کشور و در نزدیکی پایتخت، قرین بودن این ترور با هفته بسیج و کمتر از ۴۰ روز به سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی میتواند معنادار باشد.
اما آنچه مهمتر به نظر میرسد، این است که چرا دشمن در چنین موقعیتی اقدام به این ترور ناجوانمردانه میکند تروری همراه با انفجار، تیراندازی و درگیری که دقیقاً چند روز پس از تبادل جاسوس زن اسرائیلی اتفاق میافتد.
اما فارغ از همه این واقعیتها به نظر میرسد، چرخه کهنه ضعف و ترور مهم ترین عامل است که باید به آن اندیشید.
وقتی که پالس ضعف و تمنای مذاکره از درون کشور ارسال میشود، نهادهای امنیتی دشمن آن را به ضعف و ناتوانی ترجمه میکنند.
این یعنی فرصتی برای یک ترور دیگر و تروری که در دل مرعوبین ضعف بیشتر میکارد و این ترس درونی که حالا بروز کرده زمین بازی سیاستمداران دشمن برای امتیازگیری بیشتر خواهد بود و بدون شک این امتیازگیری بستری میخواهد به نام مذاکره.
بر اساس این تحلیل باید شاهد زمینهسازی و پالسهای مذاکره از سوی هر دو طرف باشیم.
جریان فکور انقلابی باید بداند که محکوم کردن این قبیل اقدامات و وعده انتقام نیروهای نظامی عزیز، هر چند لازم ولی هرگز کافی نیست.
حتما لازم است زمینهسازان مذاکرهملتمسان به مردم شناسانده و زمینههای همکاری آشنا و نام آشنایان این چرخه امپریالیستی شناسایی گردند و پس از احراز همکاری و بسترسازی فرهنگی-سیاسی ایشان وظیفه قوه قضائیه است که نسبت به جرم انگاری این قبیل اقدامات بکوشد.
ملت ایران بی صبرانه منتظر انجام وظیفه نهادهای انقلابی و شفاف سازی مواضع سیاسیون است.
محمد ناصر ایمانی