به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام سید ناصر میرمحمدیان، مدیرعامل بنیاد هدایت، در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت:
«سوال میکنند، امام محله داریم؟!
توی جلسات وقتی که درباره امام محله صحبت میکنم بعضیا میگن، این حرفها خیلی خوب و درسته اما مگه ما چنین امامانی داریم؟ چند تا داریم؟ اول حوزه باید امامان مناسب تربیت کنه بعد بریم سراغ محلهها!
البته اصل حرف که تربیت نیروی انسانی مهم است، خیلی درسته اما من توی جلسات معمولا دفاع میکنم و میگم که همین الان هم تعداد زیادی از این امامان در میدان هستند اما اینقدر شبهات محکم مطرح میشه بعضی وقتها انگار خودم هم ته دلم شک میکنم!
اما وقتی برای خدا قوت گفتن به امامان در شهرها و روستاها و محلات حاشیه شهر سفر میکنم و میبینم که این طلبهها با چه اخلاص و انگیزهای و با چه سختی و مشکلاتی دارن کار میکنن و این پرچم را بالا نگه داشتند و واقعا امام محله و غمخوار مردم هستند و در همه زمینه ها به فکر حل مسائل مردم هستند و مردم را هم آوردهاند پای کار و تا بن دندان انقلابی هستند، بابت اینکه چرا کمی شک کردم خجالت میکشم.
وقتی میبینم یک طلبه محلهای پانزده هزار نفری را با دست خالی میگردونه و برای مردم از جون مایه میگذاره... معتادها رو میبره کمپ و هزینهاش رو میده و توی این مدت خرج خانوادهشون رو هم میده.
برای بچهها کلاسها و برنامههای تربیتی داره و مواد فروشها را در محل محدود کرده! اوباش را جمع کرده و به فکر اشتغال هست! به فکر عبادت هست و اگر کسی نصف شب مریض بشه و بخواد بره دکتر، در خونه حاج آقا رو میزنه و حاج آقا با روی خوش با ماشین خودش میبره!
اگر کسی با همسرش دعواش میشه میاد و حاج آقا وقت میگذاره و حل میکنه. شبانه روزی وقت میگذاره و توی حیاط مسجد توی خونه چهل متری روبروی دستشویی مردونه مسجد زندگی میکنه.
با وجود اینکه به شدت مشکل مالی داره و در مضیقه هست، یک میلیون تومان از دومیلیون که بهش میدن رو برای مردم هزینه میکنه و خانومش هم که کارشناسی ارشد داره سنگ صبور همه خانومهای محله است و مدیر بخش خواهران و کلی فعال.
چند بار اوباش محله حاج آقا رو با چاقو زدند و توی خونهاش نارنجک انداختند و چند بار ماشین حاج آقا رو داغون کردند و چند وقت پیش با یک چوب زدند توی سرش که رگهای چشمش پاره شده و هنوز نتونسته عمل کنه ولی با انرژی و محکم داره کار میکنه!
واقعا وقتی اینها رو میبینم در برابر عظمتشون و اخلاص شون احساس حقارت میکنم...»