به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در استان کردستان، حجت الاسلام و المسلمین نادر رنجبر، مدیر حوزه علمیه استان کردستان در یادداشتی به برخی سادهلوحیها و گستاخیها نسبت به مقام معظم ولایت واکنشن نشان داد و آورده است: یکی از آقایان که روزگاری ملجا اخلاقی جوانان بود و برای شان درس اخلاق می سرود در یک کلیپ تصویری رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنهای را مورد خطاب قرار داده و گناه فتنه گران و اصحاب بغی را به پای رهبری معظم انقلاب نوشته و در بیانی وقیحانه علم جانبداری از روح الله زم را به دوش کشیده که اگر کسی اندک انصافی داشته باشد، شک در فتنه انگیزی او در یک دهه اخیر نخواهد داشت.
واکنش ها در مقابل این توهین آشکار از جانب علاقه مندان رهبر معظم متفاوت بود
عدهای به نقد گذشته او پرداختند و قائلند که این رفتار نه داب امروز که سیره گذشته او بوده تا جایی که مورد غضب استاد خود حضرت آیت الله خوشوقت قرار گرفته و ایشان از او ابراز نارضایتی کرده اند.
عده ای هم نوشتند که اگر وی بهره ای از اخلاق دارد چرا همسرش را طلاق داد و می توانست مثل عالم بزرگ شیعه شیخ جعفر کاشف الغطا ناملایمتی ها را تحمل نماید.
اما من کاری به این مسائل ندارم و به خودم اجازه ورود در زندگی شخصی افراد نمی دهم.
آن چیزی که در این مقال من به دنبال آن هستیم این است که می خواهم اندکی از تاریخ را مرور کنم و مخاطب خود را به دور دست های آشنا ببرم چرا که تاریخ در دل خود نهفته ها و نگفته ها دارد تاریخ گذشته میتواند شرح حال امروز بزرگان ما باشد.
لایه های تاریخ پر است از دردهای جانکاه. بگذارید به عقب برگردیم و کمی عقب تر
امیرالمومنین علی علیه السلام بر اریکه قدرت نشسته و خناسان بر طبل جنگ می کوبند.
نفاق تیغ عریان خود را از غلاف تزویر بیرون کشیده و صفین آماده نبرد رو در روی جبهه حق علیه باطل شده است.
علی علیه السلام باید در مقابل فتنهای بزرگ بایستد. فتنهای که شمشیرهای آخته اش آرمانهای نبوی را نشانه گرفته. حضرت به خوبی می داند که چگونه به مواجهه تزویر برود اما مشکل علی ابوموسی ها هستند که دامن خود را بالا زده اند تا گل آلود نشود.
امام باید هم لبه تیز شمشیرش را به سمت پدران فتنه همچون معاویه و عمروعاص بگیرد و هم باید غبار جهل از مقابل دیده گان انسانهای به ظاهر مقدس نما بشوید تا غبار فتنه کنار رود. مشکل علی علیه السلام نه معاویه بلکه آنانی هستند که از دین و دینداری، مهر و تسبیح را به ارث برده اند و برای فریب عوام الناس لبانشان به ذکر بر یک مدار می چرخد.
علی(ع) در کشاکش جنگ به نزدیکی خیمه معاویه می رسد که به ناگاه قرآن ها به نیزه زده می شود و امان از جهل متحجرین مقدس نما که کمر علی را شکستند و در آستانه پیروزی بر طبل حکمیت کوبیدند که به جنگ ورق پاره های قران نروند باید این تراژدی اینگونه صحنه گردانی شود تا بازیگرانی چون ابوموسی که زاده جهل و خشک مغزی هستند به ایفای نقش بپردازند.
از نظر ابوموسی تمام مشکلات مسلمانان و خون های به زمین ریخته به گردن علی است. اصلا نقش ابوموسی ها درلا به لای اوراق تاریخ برای این است که معاویه ها و عمر و عاص ها تبرئه شوند.
مقدس نماها بازیگران حرفه ای تاریخند که دشمن برای توجیه وجود ناصواب خود نیاز به ایفای نقش آنها دارند تا جورچین تاریخ بر اساس میل دایره داران فتنه تکمیل شود.
اینها همه تاریخ نیست تاریخ پر است از جهل مقدس نمایان که علی را خانه نشین کردند و فتوای قتل حسین ابن علی را صادر نمودند. تقوا و اخلاقی که منطقش از جهل ابوموسی برخیزد در نهایت سر از توبره انگلیس در می آورد.
اما اخلاق سراها و به ظاهر مقدس نماها می دانند که امروز نه روزهای بعد از رحلت پیامبر است و نه دهه ۶۱ هجری.
امروز تاریخ از افقی بالاتر به دست فرزندان خامنه ای کبیر رقم می خورد. مجاهدانی که هم چون سیلاب، مغزهای عافیت طلب را لایروبی میکنند و با پرچم بصیرت در رودخانه جاری انقلاب در حرکت اند. نه جهل جهال آنها را می فریبد و نه زهد به ظاهر زهاد.
اینها همانهایی هستند که علی علیه السلام در صفین انتظارشان را می کشید. و حسین علیه السلام در کربلا.
شمشیرهای شان را با براده بصیرت صیقل دادهاند و اراده های شان را به نوای خمینی. اگر ساکت اند به احترام ولی شان است اگر اذن بگیرند هم فتنه نفاق را بر می چیند وهم فتنه جهل مقدس نماها را.
روی صحبتم با آقای امجد و امجدهاست که اسیر دست اطرافیان هستند. برای رهایی از این دام تاریخ بخوانید که مبادا نقش آنانی را تکرار کنید که خواسته یا ناخواسته در مقابل علی علیه السلام ایستادند و معاویه را تبرئه کردند.